الزمر ٦٤
کپی متن آیه |
---|
قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ |
ترجمه
الزمر ٦٣ | آیه ٦٤ | الزمر ٦٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَفَغَیْرَ اللهِ ...»: مشرکان با لحنی آمرانه و بدون ذکر دلیل و منطق از پیغمبر میخواستند بتهای ایشان را پرستش نماید تا بدو ایمان بیاورند و از او پیروی کنند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
شأن نزول آیات ۶۴ تا ۶۶:
از امام زین العابدین علیهالسلام و سدى روایت شده که جماعت قریش نزد ابوطالب آمدند در حالتى که پیامبر هم نزد وى بود. گفتند: اى ابوطالب ما از برادرزاده ات انصاف میخواهیم.
ابوطالب گفت: منظور شما از انصاف چیست که میخواهید او مراعات کند؟ گفتند: او از ما دست بردارد ما نیز از او دست برداریم. او با ما سخن نگوید ما نیز با او سخن نگوئیم. او با ما مبارزه و مقاتله نکند ما نیز با او مقاتله و مبارزه نکنیم. اگر چه این درخواست ما موجب دورى قلب ها از یکدیگر و موجد کینه و بغض خواهد گردید. ابو طالب به پیامبر گفت: اى برادرزاده من سخنان آنها را شنیدى؟
پیامبر فرمود: اى عمّ بزرگوار اگر این خویشاوندان من بخواهند انصاف را رعایت نمایند نشانه رعایت آن اجابت دعوت من و پذیرفتن پند و اندرز من است زیرا خداوند به من امر فرموده که آنان را به دین حنیف ملت ابراهیم دعوت نمایم هر کس چنین دعوتى را اجابت نمود خدا از او خشنود خواهد شد و او را در بهشت جاویدان خود جاى خواهد داد و هر کس دعوت حق را نپذیرفت و عصیان ورزید با او مبارزه و مقاتله خواهم کرد تا این که خداوند میان ما و آنها حکم و داورى کند زیرا او بهترین داوران و قضاوتکنندگان است.
سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله به اینجا که رسید، قریش همگى گفتند: اى ابوطالب به برادرزاده ات بگو که از شتم و بدگوئى خدایان ما دست بردارد و آنها را به بدى یاد نکند سپس آیه ۶۴ نازل گردید.[۱]
حسن بصرى گوید: مشرکین به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم گفتند: آیا آباء و اجداد تو در گمراهى بوده اند؟ سپس این آیات در جواب آنها نازل گردید.[۲] سبب نزول این آیات در سوره کافرون نیز آمده است.
تفسیر
- آيات ۶۲ - ۷۵ سوره زمر
- بیان وحدانيت خدا در ربوبيت، و اين كه او، خالق همه چيز، و وكيل بر همه چيز است
- بيان اين كه نهى پيامبر «ص» از شرك، نهى حقيقى است
- معناى اين كه درباره مشركان فرمود: «قدر خدا را، آن گونه که باید، نشناختند»
- توضيحى درباره نفخۀ صور اول و دوم
- مراد از نورانی شدن زمين به نور پروردگارش، در قيامت
- جهنم و بهشت، منزلگاه ابدی کافران و متقیان، در روز قیامت
- سخن بهشتيان، بعد از ورود به بهشت
- بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجاهِلُونَ «64»
بگو: «اى نادانان! آيا مرا فرمان مىدهيد كه جز خدا بپرستم؟»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجاهِلُونَ (64)
قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ: بگو اى پيغمبر از روى انكار آنان كه تو را به دين خود دعوت كنند، آيا غير خداى را، تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ: امر مىكنيد مرا پرستش كنم بعد از آنكه اين همه دلايل واضحه دلالت كند بر قوت و قدرت او سبحانه. أَيُّهَا الْجاهِلُونَ:
«1» منهج الصادقين، ج 8، ص 115.
جلد 11 - صفحه 266
اى نادانان به عواقب امور خود، و به عجز معبودان خود در رسانيدن نفع و ضرر و ديدن و شنيدن.
پس از كفار اعراض، و پيغمبر خود را خطاب فرمايد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (61) اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ (62) لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (63) قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجاهِلُونَ (64) وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ (65)
بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ (66)
ترجمه
و نجات ميدهد خدا آنانرا كه پرهيزكار شدند بسبب رستگاريشان نميرسد بايشان بدى و نه ايشان اندوهناك مىشوند
خدا آفريننده همه چيز است
جلد 4 صفحه 508
و او بر همه چيز نگهبان و كارگزار است
براى او است كليدهاى آسمانها و زمين و آنها كه كافر شدند بآيتهاى خدا آن گروه آنها زيانكارانند
بگو آيا پس غير خدا را امر ميكنيد بمن كه بپرستم اى نادانان
و هر آينه بتحقيق وحى شد بتو و بآنانكه بودند پيش از تو كه اگر مشرك شوى هر آينه باطل خواهد شد عملت و هر آينه خواهى بود البته از زيانكاران
بلكه خدا را پس بپرست و بوده باش از شكرگزاران.
تفسير
خداوند سبحان بعد از تهديد كفار نويد داده است اهل ايمان و تقوى را بنجات از آتش جهنم براى فلاح و رستگارى ايشان در دنيا بأعمال صالحه و اجتناب از معاصى كبيره و اصرار بر صغيره و آنكه نميرسد به آنان بهيچ وجه شدّت و مكروهى و نه آنها محزون مىشوند در روزى كه غير آنها محزون خواهند شد و خداوند خالق تمام موجودات و نگهبان و نگهدار و متصرّف و مدبّر امور آنها است و هر كس را بمقام لايق خود خواهد رسانيد در دست او است كليدهاى خزانههاى آسمانها و زمين و هر كس را بقدر قابليّت او عطا مى- فرمايد از نعمت و روزى و رحمت و كفار زيانكارانند كه نعيم بهشت را از دست داده و عذاب جهنّم را خريدارى نمودهاند و در جوامع نقل نموده كه اهل شرك به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله گفتند تو بعضى از خدايان ما را قبول كن ما بخداى تو ايمان مى- آوريم لذا خداوند فرموده بآنها بگو مرا امر بعبادت غير خداى يگانه ميكنيد اى نادانان و بتحقيق وحى شد بتو و ساير انبياء قبل هر يك در زمان خودش كه اگر در عبادت خداى يگانه غير او را شريك كنى عملت باطل ميگردد و قبول نخواهد شد و البته چنين كسى از زيانكاران ميباشد پس عبادت كن خدا را بدون دخالت غير و بوده باش از شكرگزاران نعم حق بر خود و خانوادهات و معلوم است كه خطاب به پيغمبر اكرم شده براى تأديب و تعليم امّت والا ساحت مقدّس نبوى اجلّ از احتياج باين تكاليف است چنانچه در روايت قمى ره از امام صادق عليه السّلام بيان شده و از امام باقر عليه السّلام نقل شده كه مراد آنستكه اگر با ولايت على عليه السّلام امر بولايت احدى نمائى بعد از خودت عملت باطل ميشود و از زيانكاران خواهى بود و در كافى از امام صادق عليه السّلام اينمعنى تأييد شده و آنكه مراد از بل اللّه فاعبد و كن من الشّاكرين اطاعت
جلد 4 صفحه 509
خدا و شكر بر آنستكه خداوند برادر و پسر عمّش را معاضد و كمك براى او قرار داد و الحمد للّه على ما انعمنا به من ولايته.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل أَ فَغَيرَ اللّهِ تَأمُرُونِّي أَعبُدُ أَيُّهَا الجاهِلُونَ (64)
بفرما باين مشركين و كفار آيا پس از اينكه مقاليد سماوات و ارض بدست خداست غير خدا را امر ميكنيد که من عبادت كنم اي نادانان.
قُل أَ فَغَيرَ اللّهِ تَأمُرُونِّي أَعبُدُ اينکه آلهه شما چه قدرت و توانايي دارند و چه قدرتي از آنها ديدهايد قُل مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيهِ مؤمنون آيه 90 فَسُبحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيءٍ وَ إِلَيهِ تُرجَعُونَ يس آيه 83.
أَيُّهَا الجاهِلُونَ همين نحوي که اشرف صفات حميده علم است همين نحو بدترين صفات خبيثه جهل است زيرا منشأ كليه عقايد فاسده از شرك و كفر و ضلالت و منبع جميع صفات خبيثه و موجب جميع اعمال سيئه جهل است زيرا جهل تاريكي قلب است و قلب که تاريك و ظلماني باشد هيچ از حقايق را درك نميكند و ظلمات يوم القيمة همين جهل است بعكس علم که چراغ قلب است و تمام حقايق را درك ميكند و مكشوف ميشود
«العلم نور يقذفه اللّه في قلب من يشاء».
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 64)- از مجموع آنچه در باره شاخههای توحید در آیات گذشته ذکر شد به خوبی میتوان نتیجه گرفت که توحید در عبادت یک حقیقت غیر قابل انکار است، تا آنجا که هیچ انسان فهمیده و عاقلی نباید به خود اجازه دهد که در برابر بتها سجده کند، لذا به دنبال آن با لحنی قاطع و تشدد آمیز میگوید: «بگو: آیا به من
ج4، ص242
دستور میدهید که غیر خدا را بپرستم ای جاهلان»؟! (قُلْ أَ فَغَیْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّی أَعْبُدُ أَیُّهَا الْجاهِلُونَ).
این سخن مخصوصا با توجه به این که کفار و مشرکان گاهی پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله را دعوت میکردند که خدایان آنها را احترام و پرستش کند، و یا حد اقل از عیبجوئی و انتقاد نسبت به بتها بپرهیزد مفهوم عمیقتری پیدا میکند، و با صراحت اعلام میدارد که مسأله توحید و نفی شرک مطلبی نیست که بتوان بر سر آن معامله و سازش کرد، شرک باید در تمام چهرههایش درهم کوبیده شود و از صفحه جهان محو گردد!
نکات آیه
۱ - درخواست تهدیدآمیز و آمرانه مشرکان از پیامبراسلام(ص) به عبادت معبودهایى جز اللّه (قل أفغیر اللّه تأمرونّى أعبد)
۲ - عبادت، تنها شایسته خالق هستى و مدبر و صاحب اختیار جهان است. (قل أفغیر اللّه تأمرونّى أعبد) «فا» در «أفغیر اللّه» یا براى تفریع این آیه به آیات پیش است - که از خالقیت و تدبیر خدا سخن گفته است - و یا رابطه براى جواب شرط مقدر است که تقدیر آن چنین مى باشد: «إن کان اللّه خالق کلّ شىء فکیف تأمروننى أن أعبد غیر اللّه». در هر صورت پیام آیه شریفه این است که با وجود خالق بودن خداوند، عبادت غیر او شایسته نیست.
۳ - مشرکان، مردمى نادان اند. (أفغیر اللّه تأمرونّى أعبد أیّها الجهلون) برداشت یاد شده مبتنى بر این دیدگاه است که «جاهلون» لازم بوده و متعلقى نداشته باشد. در این صورت این واژه حاکى از سجیه و صفت دائمى مشرکان خواهد بود.
۴ - شرک و عبادت غیر خدا، نشانه جهل و نادانى نسبت به حقیقت الوهیت است. (اللّه خلق کلّ شىء ... له مقالید السموت ... أفغیر اللّه تأمرونّى أعبد أیّها الجهلون) برداشت یاد شده مبتنى بر این احتمال است که «جاهلون» متعدى باشد و متعلق جهل، حقایقى باشد درباره خداوند که در آیات پیشین از آن یاد شده است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: مدبر آفرینش ۲
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱
- الوهیت: حقیقت الوهیت ۴
- بت پرستى: دعوت به بت پرستى ۱
- توحید: توحید عبادى ۲
- جاهلان: ۳
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۲
- جهل: نشانه هاى جهل ۴
- خدا: اختصاصات خدا ۲
- شرک: آثار شرک ۴
- عبادت: آثار عبادت غیرخدا ۴; عبادت خدا ۲; عبادت غیرخدا ۱
- محمد(ص): تهدید محمد(ص) ۱
- مشرکان: تهدیدهاى مشرکان ۱; جهل مشرکان ۳; دعوتهاى مشرکان ۱; مشرکان و محمد(ص) ۱
منابع