التحريم ٧
کپی متن آیه |
---|
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ کَفَرُوا لاَ تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ |
ترجمه
التحريم ٦ | آیه ٧ | التحريم ٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا تَعْتَذِرُوا»: (نگا: روم / ، غافر / ).
تفسیر
- آيات ۱ - ۹ سوره تحريم
- مقصود از تحريم پيامبر«ص»، آنچه را كه خدا برايش حلال كرده
- افشاى سرّ پيامبر«ص» و آزار او، توسط يكى از همسرانش
- پشتيبانى خدا و جبرئيل و صالح مؤمنين و ملائكه از پیامبر «ص»
- بيان عجيب آيات سوره تحریم، در پشتيبانى از رسول خدا «ص»
- اشاره به اين كه همه همسران پيامبر«ص»، نيكوكار و مأجور نبوده اند
- ملاك برترى زنان پیامبر«ص»، توبه و اطاعت است
- توصيف فرشتگان غلاظ و شداد جهنم، که از فرمان خدا، سرپیچی نمی کنند
- توضيحى راجع به مكلف بودن ملائكه
- در قيامت، جزا، خودِ عمل است و عذرخواهى در آن روز، فایده ای ندارد
- معناى «توبۀ نصوح»، كه خداوند به آن امر فرموده است
- مراد از امر به جهاد با منافقان، به پيامبر اكرم «ص»
- بحث روایی: (رواياتى پیرامون آيات نخست سوره تحريم)
- شأن نزول آيه تحريم، به نقل عُمَر بن خطّاب
- رواياتى در توضیح معنای عبارت: «صَالِحُ المُؤمنين»
- چگونه اهل خود را از آتش خفظ كنيم
- چند روايت در بارۀ «توبه نصوح» و ...
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «7»
(در قيامت به كافران خطاب مىشود:) اى كسانى كه كافر شديد! امروز عذرخواهى نكنيد، زيرا جز اين نيست كه جزا و كيفر شما همان عملكرد خودتان است.
نکته ها
در تمام قرآن، فقط همين يك آيه با جمله «يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا» شروع شده و كافران را مورد خطاب قرار داده كه آنهم مربوط به قيامت است.
قيامت مواقف گوناگونى دارد: در موقفى از قيامت اجازه عذرخواهى داده نمىشود. «لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ» «1» و در مواقف ديگر هم كه عذرخواهى مىكنند، پذيرفته نمىشود.
«لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ» «2» و موقفى حتى اجازه سخن گفتن داده نمىشود. «3»
نمونههايى از عذرخواهى در قيامت:
گاهى به دروغ سوگند مىخورند: «وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ» «4» به خدا سوگند ما مشرك نبوديم. آرى يا به خاطر آن كه دروغگويى جزء ذات آنان شده است و يا به گمان آن كه در آن روز مىتوانند نجات يابند، سوگند دروغ ياد مىكنند ولى در هر صورت، در اين سخن آنان نوعى عذرخواهى و پشيمانى است.
گاهى ديگران را مقصّر مىدانند: «رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا» «5» پروردگارا! (ما نمىخواستيم گمراه شويم) پيشينيان ما را گمراه كردند.
گاهى به اطاعت از بزرگان و پيشينيان عذر مىآورند: «إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا» «6» پروردگارا! ما به خاطر پيروى از بزرگانمان گرفتار شديم.
«1». مرسلات، 36.
«2». روم، 57.
«3». يس، 65.
«4». انعام، 23.
«5». اعراف، 38.
«6». احزاب، 67.
جلد 10 - صفحه 132
گاهى به بىتوجّهى و كم فكرى خود عذر مىآورند: لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ... «1» اگر به نداى انبيا گوش مىداديم يا تعقل مىكرديم بدبخت نمىشديم.
گاهى به پشيمانى وجبران گذشته وعده مىدهند: «رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ» «2» پروردگارا! مرا به دنيا بازگردان، شايد در آنچه به جا گذاشتهام، عمل صالحى انجام دهم.
پیام ها
1- كفر، در قيامت بخشيدنى نيست و توبه كافر در آن روز بى ثمر است. آرى، عناد و لجاجت و عصبيّت در برابر منطق و موعظه و معجزه، راه هر عذرى را مىبندد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ»
2- كيفرهاى قيامت، چيزى جز عملكرد انسان نيست. «إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «7»
بعد از آن، حال كفار را در قيامت بيان فرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا: اى كسانى كه كافر شديد به خدا و پيغمبر، لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ: عذر مياريد امروز كه معذرت شما قبول نيست و اصلا فايدهاى نخواهد داشت.
مروى است چون ملائكه كفار را به جهنم اندازند، به اميد خلاصى معذرت خواهند.
ملائكه گويند: عذر مگوئيد هيچ عذرى نداريد، در دنيا انزال كتب و ارسال رسل بود و شما را به اين روز تهديد نمودند، قبول نكرديد؛ بنابراين إِنَّما تُجْزَوْنَ: اينست و جز اين نيست پاداش داده مىشويد، ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ: آنچه را كه بوديد در دنيا بجا مىآورديد از كفر و عصيان.
جلد 13 - صفحه 228
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ «6» يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «7» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «8» يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ «9» ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ «10»
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ «11» وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتِينَ «12»
جلد 5 صفحه 232
ترجمه
اى كسانيكه ايمان آورديد نگاه داريد خودتان و كسان خود را از آتشى كه آتش گيره آن مردمان و سنگها است مأمورين بر آن ملائكه سنگدلان سخت گيرانند نافرمانى نميكنند خدا را در آنچه امر فرمود ايشان را و انجام ميدهند آنچه را كه مأمور ميشوند
اى كسانيكه كافر شديد عذرخواهى نكنيد امروز جز اين نيست كه جزا داده ميشويد آنچه را كه بوديد عمل ميكرديد
اى كسانيكه ايمان آورديد بازگشت نمائيد بسوى خدا بازگشتى خالص در نصيحت شايد پروردگار شما بپوشاند از شما گناهان شما را و داخل كند شما را در بهشتهائيكه جارى ميشود در زمين آنها نهرها روز كه خوار نسازد خدا پيغمبر و آنانرا كه ايمان آوردند با او نور ايشان ميتابد پيش رويشان و بجانب راستشان گويند پروردگارا كامل فرما براى ما نور ما را و بيامرز ما را همانا تو بر هر چيز توانائى
اى پيغمبر جهاد كن با كافران و منافقان و سختگيرى كن بر آنها و جايگاهشان دوزخ است و بد بازگشتگاهى است آن
زده است خدا مثلى براى آنانكه كافر شدند بزن نوح و زن لوط كه بودند در زير فرمان دو بنده از بندگان ما كه شايسته بودند پس خيانت كردند با آن دو پس دفع ننمودند از آندو چيزى از عذاب خدا را و گفته شد داخل شويد در آتش با داخل شوندگان
و زده است خدا مثلى براى آنانكه ايمان آوردند بزن فرعون هنگاميكه گفت پروردگارا بنا كن براى من در نزد خود خانهاى در بهشت و نجات ده مرا از فرعون و كردار او و نجات ده مرا از گروه ستمكاران
و بمريم دختر عمران آنكه نگه داشت رحم خويش را پس دميديم در آن از روح خود و تصديق كرد سخنان پروردگارش و كتابهاى او را و بود از عبادت كنندگان.
تفسير
خداوند متعال بعد از تأديب و انذار زنان پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در آيات سابقه دستور تأديب و انذار اهل و عيال را باهل ايمان داده كه ايشانرا امر فرموده بمحافظت و نگهدارى خودشان و اهل بيتشان را از معصيت بامتثال اوامر و نواهى الهى براى ايمنى از آتش جهنّم كه آتشافروز آن ابدان اهل معصيت و سنگ كبريت است چنانچه در سوره بقره ذيل آيه شريفه فان لم تفعلوا و لن تفعلوا گذشت و اگر
جلد 5 صفحه 233
نبود نقل از معصوم بنظر حقير محتمل بود مراد از حجاره قلوب قاسيه اهل معصيت باشد كه در سختى مانند سنگ است و مأمورين انتظامى آن آتش كه نوزده فرشته معروف به زبانيهاند مهيب و بيرحم و سختگير و قوى پنجهاند و معصومند از گناه و جدّى در اجراء اوامر الهى و بر حسب روايات معتبره محافظت و نگهدارى كسان از گناه باداء وظيفه امر بمعروف و نهى از منكر است نسبت بآنها و بيش از اين تكليفى نيست نهايت آنكه مهر و محبّت نسبى و سببى را بايد كنار گذارند و محبّت عقلى الهى را بر شفقت طبيعى و شهوت نفسانى ترجيح دهند و در تعليم و تربيت آنها بآداب دينى كوتاهى ننمايند و روز قيامت براى كفّار جاى عذرجوئى و عذرخواهى نيست چون در دنيا كه دار تكليف است هر كار خواستهاند كردهاند و در آخرت كه دار جزا است محلّى براى پذيرفتن عذر آنها باقى نمانده و اين اعلام بآنها در وقت ورود در آتش خواهد شد كه اين جزاى اعمال خودتان است از كسى گله نداشته باشيد تجاوز در عذاب از مقدار استحقاقتان نشده و بعد از اين خداوند اهل ايمانرا امر بتوبه فرموده ولى نه توبه صورى باغراض دنيوى بلكه توبه واقعى خالص از غرض و مرض براى بازگشت حقيقى باطاعت خدا و رسول مانند كسيكه خودش را نصيحت نموده و پشيمان از گناه شده و عزم جزمى دارد كه ديگر مرتكب معصيت نشود چون نصوح مأخوذ از نصح و مجازا بتوبه نسبت داده شده براى مبالغه در آن و در روايات ائمه اطهار توبه نصوح بتوبهاى كه بازگشت از آن بگناه نشود و بتوبهاى كه باطن توبه كننده در آن مانند ظاهرش بلكه بهتر باشد تفسير شده و در بعضى از روايات ذكر شده كه خدا كسيرا كه توبه نصوح كند دوست دارد و تمام گناهان او را در دنيا و آخرت مستور ميدارد و از بعضى آثار استفاده ميشود كه توبه كامل بندامت از گناه سابق و عزم بر ترك لاحق و قضاء فوائت و اداء ديون و ردّ مظالم و تحصيل رضاى صاحبان حقوق و چشيدن مرارت عبادت بقدريكه چشيده از حلاوت معصيت است و بعد از توبه گفتهاند خداوند گناهان تائب را ميآمرزد چون عسى از خداوند براى وجوب و قبول توبه واجب است و بنظر حقير تفضّل است و باين جهت بلفظ عسى كه ظاهر در شك و ترديد است تعبير شده براى
جلد 5 صفحه 234
آنكه مؤمن هميشه بين خوف و رجاء باشد و در ادعيه التماس از قبول توبه شده و اين دليل بر حتمى نبودن آن است و چون روز قيامت شود خداوند پيغمبر خود و اهل ايمان حقيقى باو را كه با او بودند در دنيا ظاهرا و باطنا سرشكسته و خوار و ذليل نميفرمايد بلكه سر بلند و عزيز و محترم ميدارد بقبول شفاعت و دخول در جنّت و مزيّت مقام و منزلت آنان بر ساير امم و نورشان كه حاصل از اعمال سابقه ايشان است ميتابد در مقابلشان و صفحه محشر را روشن مينمايد و نوريكه از نامههاى اعمال آنان كه بدست راستشان است برخاسته ميشود از جانب راستشان تابش دارد علاوه بر آنكه ائمه اطهار بر حسب نقل مجمع و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام پيش رو و در جانب راست اهل ايمان سير مينمايند تا برسند بمنازل خودشان در بهشت و ايشان هميشه با خدا راز و نياز داشته و دارند و طالب مزيد نور و رحمت و مغفرت الهى بوده و هستند و در مقابل اينجماعت اهل نفاق و عداوت با خانواده نبوّت از اين امّتند كه خوار و رو سياه در اسفل السافلين جهنّم جاى خواهند گرفت و بعد از اين خداوند آيه شريفه يا ايّها النّبى جاهد الكفّار و المنافقين را كه در سوره برائت شرح آن گذشت تكرار فرموده بنظر حقير براى آنكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با آن دو زن كه در آيات سابقه گذشت و پدرانشان و ياورانشان مجاهده فرمايد بصبر و سكون و تحمّل و مدارا و ترك ملاطفت و ابر از خشونت تا از اين پرروتر نشوند و منافات ندارد كه آنجا مراد همان باشد كه بيان شد و اينجا مراد اين باشد كه جهاد كن با كفّار بشمشير و با منافقين بتدبير و لذا بعد از اين دو مثل از زنان كافره براى كفّار ذكر فرموده يكى زن حضرت نوح و ديگر زن حضرت لوط كه گفتهاند اوّلى واعله و دوّمى واهله نام داشته و بآن دو پيغمبر محترم خيانت نمودند بنفاق و افشاء سرّ و پيوند با اجانب و نسبت آن دو زن با آن دو پيغمبر اصلا بحال آن دو فائده نداشت و ذرّهاى از عذاب آن دو بملاحظه آن دو نبى معظّم كاسته نشد و مأمورين دوزخ بآنها گفته يا خواهند گفت كه داخل شويد در جهنّم با كسانيكه هيچ آشنائى با پيغمبران ندارند براى آنكه كسى بطمع نسبت با پيغمبر جرئت در معصيت خدا پيدا نكند و براى آنكه كسى بملاحظه نسبت با كافر و بودن در تحت
جلد 5 صفحه 235
نفوذ او مأيوس از سعادت خود نباشد مثل زده بآسيه بنت مزاحم زن فرعون از زنان با ايمان كه گرفتار مرد خدا نشناس بودند و دين خود را تا آخر حفظ نمودند چون گفتهاند وقتى فرعون از ايمان او بحضرت موسى مطّلع شد و او را بچهار ميخ كشيد از خدا خواست كه او را مرگ دهد و ببهشت ببرد و از شرّ فرعون و اعمال ناشايسته او برهاند و خداوند دعاى او را مستجاب فرمود و منزل بهشتى او را پيش از مرگ باو ارائه داد و براى آنكه زنان عالم بدانند كه با حفظ عفّت و عصمت و پاكدامنى و طهارت و اطاعت و عبادت ميتوان بمقامى رسيد كه فوق آن متصوّر نيست مثل زده بمريم بنت عمران عليها السلام كه ناموس خود را در تمام مدّت عمر از هر جهت حفظ نمود و شوهر نكرد و هميشه بعبادت مشغول بود و مائده بهشتى براى او ميرسيد تا خداوند روح پاك شريفى را بدست قدرت خود بدون واسطه خلق فرمود و بواسطه پاكى و شرافت آن بخود نسبت داد و بتوسط جبرئيل از گريبان او به رحمش واصل فرمود و از آن حضرت عيسى بوجود آمد و روح اللّه شد و آنزن بتمام مواعيد الهيّه و كتب آسمانى ايمان داشت و همه را تصديق نمود و حقّا مردانه قيام بدعا و ثنا و عبادت و اطاعت خدا نمود و لذا حقّ او را از قانتين شمرده كه جمع مذكّر است و گفتهاند از باب تغليب است و بالاترين فضيلت او و آسيه آنست كه نام آن دو در كمال و فضل رديف حضرت خديجه و حضرت فاطمه در اخبار مأثوره ذكر شده است و ثواب قرائت اينسوره ذيل سوره سابقه ذكر شد و فرج بر عورت مرد و زن و فرجههائى كه در بدن است اطلاق ميشود و مراد از نفخ ظاهرا افاضه از حقّ و تعلّق دادن است و بيان شده و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 5 صفحه 236
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعتَذِرُوا اليَومَ إِنَّما تُجزَونَ ما كُنتُم تَعمَلُونَ «7»
اي كساني که كافر شديد عذر خواهي نكنيد در اينکه روز جز اينکه نيست که جزا داده ميشويد آنچه را که بوديد عمل ميكرديد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا شامل تمام كفار ميشود از طبيعي و مشركين و يهود و نصاري و مجوس و منافقين و منكرين ضروريات دين و مرتدين و ملحق بآنها ضالين و مضلين.
لا تَعتَذِرُوا اليَومَ اعتذار آنها را خداوند در قرآن بيان فرموده يكي آنكه ميگويند: وَ اللّهِ رَبِّنا ما كُنّا مُشرِكِينَ انعام آيه 23. يكي: رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا اعراف آيه 36. يكي: رَبَّنا أَخرِجنا مِنها فَإِن عُدنا فَإِنّا ظالِمُونَ مؤمنون آيه 109. يكي:
وَ لَو تَري إِذِ المُجرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِم عِندَ رَبِّهِم رَبَّنا أَبصَرنا وَ سَمِعنا فَارجِعنا نَعمَل صالِحاً إِنّا مُوقِنُونَ سجده آيه 12. و غير اينها و لكن اينکه اعذار پذيرفته نيست لذا ميفرمايد در جواب آنها که ميگويند: رَبَّنا أَخرِجنا نَعمَل صالِحاً غَيرَ الَّذِي كُنّا نَعمَلُ أَ وَ لَم نُعَمِّركُم ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذِيرُ فاطر آيه 34. و حجت بر شما تمام شده و راه عذر بسته شده.
إِنَّما تُجزَونَ ما كُنتُم تَعمَلُونَ خداوند خردلي زايد بر استحقاق شما بشما عذاب نميكند فقط جزاء شما بمقدار عمل شما است خداوند كسي را زايد بر عمل او عذاب
جلد 17 - صفحه 78
نميكند و خردلي از مثوبات عبادات كسر نميگذارد: فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَهُ وَ مَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ زلزال آيه 7 و 8.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 7)- در این آیه کفار را مخاطب ساخته، و وضع آنها را در آن روز بازگو میکند میفرماید: «ای کسانی که کافر شدهاید! امروز عذرخواهی نکنید، چرا که تنها به اعمالتان جزا داده میشوید» (یا ایها الذین کفروا لا تعتذروا الیوم انما تجزون ما کنتم تعملون).
نکات آیه
۱ - اعلام پذیرفته نشدن هیچ عذرى از کافران دوزخى در قیامت (یأیّها الذین کفروا لاتعتذروا الیوم)
۲ - کافران دوزخى، هیچ عذر موجه و قابل قبولى براى گزینش راه کفر خویش ندارند. (یأیّها الذین کفروا لاتعتذروا الیوم) برخى از مفسران نوشته اند: این که به کافران اعلان مى شود که عذر نیاورید، به این سبب است که آنان هیچ عذر قابل قبول و منطقى ندارند.
۳ - توبه کافران در قیامت پذیرفته نمى شود. (لاتعتذروا الیوم) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که اعتذار کافران، در حقیقت براى اظهار پشیمانى و توبه است که پذیرفتنى نیست.
۴ - دوزخى شدن کافران، جزاى کردار خود آنان است. (إنّما تجزون ما کنتم تعملون)
۵ - مجازات انسان ها در قیامت، بازتاب و محصول کردار دنیایى خود آنان است. (إنّما تجزون ما کنتم تعملون)
۶ - وجود تناسب کامل، بین کردار انسان و مجازات او در قیامت (إنّما تجزون ما کنتم تعملون) جمله «إنّما تجزون...» مى تواند پاسخ این سؤال باشد که چرا عذر کافران پذیرفته نمى شود و چرا نگهبانان دوزخ این گونه با آنان برخوردى خشن و سختگیرانه دارند؟ خداوند در پاسخ مى فرماید: این حکم در مقابل رفتار و متناسب با گناهان خود آنان است. بنابراین بین کیفر و عمل آدمى، ارتباط و تناسب وجود دارد.
۷ - کفر، گناهى نابخشودنى (یأیّها الذین کفروا لاتعتذروا الیوم) پذیرفته نشدن عذرِ کافران، نشانگر نابخشودنى بودن عمل آنان (کفر) است.
موضوعات مرتبط
- انسان: منشأ کیفر اخروى انسان ها ۵
- توبه: توبه غیرمقبول ۳
- جهنمیان :۱، ۲
- عذر: عذر غیرمقبول ۱، ۲
- عمل: کیفر عمل دنیوى ۵
- کافران: توبه اخروى کافران ۳; عذر اخروى کافران ۱; کافران در جهنم ۱، ۴; کافران در قیامت ۳; کیفر کافران ۴
- کفر: بى منطقى کفر ۲; گناه کفر ۷
- کیفر: تناسب کیفر با گناه ۶
- گناه: گناه نابخشنودنى ۷
منابع