الأنفال ٦٨
کپی متن آیه |
---|
لَوْ لاَ کِتَابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ |
ترجمه
الأنفال ٦٧ | آیه ٦٨ | الأنفال ٦٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کِتَابٌ»: حکم. فرمان. مراد کیفر ندادن بدون ابلاغ قبلی است (نگا: اسراء / )، عذاب سخت و توان فرسا ندادن مسلمانان در زمان حیات پیغمبر و استغفارشان از گناهان (نگا: انفال / )، و عدم مجازاتِ مجتهدِ مخطّی در اجتهاد خود (نگا: تفسیرالمنتخب، و صفوةالتفاسیر).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
انس روایت کند که رسول خدا صلى الله علیه و آله درباره اسیران بدر با اصحاب مشورت نمود و فرمود: خداوند شما را درباره آنها مخیر و مختار نموده است، عمر بن الخطاب برخاست و گفت: یا رسول اللّه آنها را گردن بزن.
پیامبر به وى اعتنائى ننمود، ابوبکر برخاست و گفت: یا رسول الله مى بینم که تمایل دارى آنها را مورد عفو قرار بدهى و از آنها فدیة قبول نمائى، پیامبر چنین کرد و آنها را بخشید و از آنها فدیه قبول نمود و این آیة نازل گردید.[۱]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ «68»
اگر حكم ازلى خداوند نبود (كه بدون ابلاغ، هيچ امّتى را كيفر ندهد)، به خاطر آنچه (از اسيران كه نابجا) گرفتيد، عذابى بزرگ به شما مىرسيد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ (68)
لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ: اگر نه فرمان و حكم مىبود از خداى تعالى كه پيشى گرفته است اثبات آن در لوح محفوظ كه بدون نهى صريح عقوبت نفرمايد. يا به نادانى مؤاخذه نكند. يا غنايم را بر شما حلال سازد. يا علم الهى سبقت نگرفته بود به نزول قرآن و مستوجب شدن شما به سبب ايمان به آن غفران را، يا اگر سبقت نبود حكم در لوح محفوظ كه تا وجود پيغمبر محترم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ميان شما باشد عذاب نازل نفرمايد. لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ:
هر آينه مىرسيد شما را در آنچه گرفته بوديد از فدا، عَذابٌ عَظِيمٌ: عذابى بزرگ كه آسمان را قوت تحمل آن نيست.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيا وَ اللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (67) لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ (68) فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (69)
ترجمه
نشايد از براى پيغمبرى كه باشد براى او اسيران تا آنكه غلبه كند به كشتار در زمين ميخواهيد شما متاع دنيا را و خدا ميخواهد آخرت را و خدا غالب درست كردار است
اگر نبود نوشته از خدا پيشى گرفته هر آينه ميرسيد شما را در آنچه گرفتيد عذابى بزرگ
پس بخوريد از آنچه غنيمت برديد حلال پاكيزه و بترسيد از خدا
جلد 2 صفحه 549
همانا خدا آمرزنده مهربان است.
تفسير
در ضمن وقايع جنگ بدر و احد ذكر شد كه مسلمانان از كفار در بدر هفتاد نفر كشته بودند و هفتاد نفر اسير نموده بودند و پيغمبر (ص) اراده داشت كه اين اسيران را بكشد و اصحاب تقاضا نمودند كه از آنها فديه گرفته شود و آزاد شوند و حضرت قبول فرمود بشرط آنكه در سال بعد بهمين عدد مسلمانان در جنگ با كفار كشته شوند و شكايت ننمايند و آنها راضى شدند بگرفتن فديه و گفتند فعلا مستغنى ميشويم و بعدا شهيد مانعى ندارد و قمى ره فرموده در آن وقت اين آيات نازل شد كه مفاد آنها آنستكه روا نباشد از براى پيغمبرى آنكه اسيرانى داشته باشد كه فديه بگيرد از آنها تا وقتى كه كشتار زيادى نمايد از كفار و قاهر و غالب و مسلّط شود در زمين چون اگر فديه دادند و رها شدند ممكن است ثانيا اجتماع نمايند و تهيّه لشگر كنند و بر اهل حق كه تازه بروز و جلوه نمودهاند و كاملا قوى نشدند چشم زخمى وارد نمايند چنانچه نمودند در جنگ احد كه سال بعد واقع شد شما بطمع مال دنيا فديه را اختيار نموديد و بنقد دلخوش شديد ولى خداوند عزت و شوكت و خوشى مئالى شما را طالب و خواهان است چون او عزيز و حكيم است و ارادهاش منتج عزت و موافق با حكمت و مصلحت است و اگر نبود حكم الهى كه سبقت گرفته است ثبت آن در لوح محفوظ باباحه اموال كفّار براى مسلمانان ميرسيد در پاداش آنچه را اخذ نموديد از كفار بعنوان فديه قبل از اباحه عذاب بزرگى چون گفتهاند آيه دالّه بر ترخيص در اخذ فديه كه امّامنّا بعد و امّا فداء باشد بعد از جنگ بدر نازل شده است و بنظر حقير اگر قبلا جائز نبود پيغمبر (ص) بخواهش اصحاب عمل نميفرمود و بنابر اين شايد مراد آن باشد كه اگر مقدّر نشده بود در علم الهى و ثبت نشده بود در لوح محفوظ نصرت اسلام و ظفر پيغمبر اكرم بر كفّار ميرسيد بشما از طرف آنها براى اين اخذ صدمات بسيارى كه ممكن بود شيرازه اسلام بسبب آن گسيخته شود ولى خداوند بر حسب وعده خود شما را حفظ فرمود و بالاخره نصرت و ظفر داد بر اعداء و اشكال نشود كه اگر صلاح نبود پيغمبر (ص) اقدام نميفرمود زيرا كه ردّ ملتمس آنها هم صلاح نبود و در مجمع و منهج احتمالات و اقوال ديگرى هم براى اين آيه ذكر فرمودهاند كه بنظر حقير هيچيك خالى از خلل نيست و در نتيجه حكم بحليّت كليّه
جلد 2 صفحه 550
غنائم اعمّ از فديه و غيرها شده است اگر چه در صافى اختصاص بفديه داده است و امر بتقوى براى اشاره بعدم تعدّى در اخذ غنيمت است و خداوند آمرزنده و مهربان است بر بندگان خطاى آنها را مىپوشد و كمك و نصرت خود را از آنان دريغ نميفرمايد اگر چه قصور و تقصير از آنها شده باشد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَو لا كِتابٌ مِنَ اللّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُم فِيما أَخَذتُم عَذابٌ عَظِيمٌ (68)
اگر نبود آنچه خداوند معين فرموده و نوشته براي شما قبلا هر آينه ميرسيد بشما در آنچه که گرفتيد عذاب عظيمي.
از اينکه آيه استفاده ميشود که مسلمين از كفار اسير گرفتند يا اموالي بغنيمت بردند و اينکه جايز نبود مگر بعد از تسلط بر كفار و شكست آنها و بيچارگي آنها و شايد حكمت اينکه باشد که موجب ميشود که كفار جريتر ميشوند و آنها هم اسير
جلد 8 - صفحه 159
و غنيمت از مسلمين ميگيرند اما بعد از شكست آنها و تسلط مسلمين ديگر آنها چنين قدرتي ندارند لذا ميفرمايد لَو لا كِتابٌ مِنَ اللّهِ سَبَقَ اگر خداوند تقدير و مقرر نفرموده بود که در هر حالي فتح و ظفر براي شما باشد و مقهوريت كفار لَمَسَّكُم فِيما أَخَذتُم در اينکه اسيري و غنيمتي که بدوا شما گرفته بوديد هر آينه بشما مساس ميكرد عَذابٌ عَظِيمٌ ممكن است مراد اينکه باشد که كفار جريتر ميشدند و از شما اسير ميگرفتند و اموال شما را ميبردند و بالاخره بر شما غالب ميشدند و ممكن است مراد اينکه باشد که شما اينکه عملتان چون بر خلاف دستور الهي بود معذب بعذاب عظيم ميشديد لكن عفو و غفران الهي شما را نجات بخشيد و اللّه العالم
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 68)- در این آیه بار دیگر به ملامت و توبیخ کسانی که برای تأمین منافع زود گذر مادّی مصالح مهمّ اجتماعی را به خطر افکندند، پرداخته، میگوید: «اگر فرمان سابق خدا نبود عذاب و کیفر بزرگی به خاطر اسیرانی که گرفتید به شما میرسید» (لَوْ لا کِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمْ فِیما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ).
ولی همان گونه که در آیات دیگر قرآن تصریح شده، سنّت پروردگار این است که نخست احکام را تبیین میکند سپس متخلّفین را کیفر میدهد.
ج2، ص170
نکات آیه
۱- گرفتن اسیر در کارزار بدر، مقتضى گرفتار شدن مجاهدان آن کارزار به عذابى بزرگ از جانب خداوند (لو لا کتب من اللّه سبق لمسکم فیما أخذتم عذاب عظیم) کلمه «فى» در «فیما أخذتم» سببیه است و «ما» در آن مصدریه. یعنى «بسبب أخذکم». و مراد از آن به دلیل آیه قبل اسیر گرفتن است.
۲- گرفتار نشدن مجاهدان بدر به عذاب الهى در کارزار بدر، امرى تقدیر شده از جانب خداوند (لو لا کتب من اللّه سبق لمسکم فیما أخذتم عذاب عظیم)
۳- سنت خداوند بر عقوبت نکردن انسانها پیش از بیان دستورات خویش است. (لو لا کتب من اللّه سبق لمسکم فیما أخذتم) در اینکه مراد از «کتب ... » چیست، چندین نظر ایراد شده است ; از جمله سنت الهى بر اینکه تا دستورى را به روشنى براى مردم بیان نکند، آنان را به عذاب گرفتار نمى سازد. و اسیر گرفتن در جنگ بدر هر چند کارى بسیار ناصواب بوده، ولى حکم آن به روشنى بیان نشده بود و لذا خداوند مرتکبان این عمل ناصواب را به عذاب گرفتار نساخت.
۴- وجود پیامبر(ص) در میان مجاهدان بدر، مانع نزول عذاب بر آنان شد. (لو لا کتب من اللّه سبق لمسکم فیما أخذتم) از احتمالاتى که درباره «کتب من اللّه ... » گفته شده، حقیقتى است که در آیه ۳۳ همین سوره آمده است (ما کان اللّه لیعذبهم و أنت فیهم. یعنى خداوند مردم را تا زمانى که تو در میان آنها هستى عذاب نخواهد کرد.)
۵- گرفتن اسیر در جنگ بدر مقتضى شکست مسلمانان در آن نبرد (لو لا کتب من اللّه سبق لمسکم فیما أخذتم عذاب عظیم) برخى برآنند که مراد از «عذاب عظیم» شکست از دشمن در کارزار بدر است و مقصود از «کتب من اللّه ... » وعده پیروزى است که خداوند پیش از وقوع جنگ بدر مسلمانان را به آن بشارت داد. بنابراین معناى آیه چنین مى شود: اگر وعده الهى به پیروزى شما (رزمندگان بدر) نبود، به سبب گرفتن اسیر پیش از سرکوبى کامل دشمن به شکست سختى گرفتار مى شدید. (برگرفته شده از روح المعانى).
۶- تقدیر و قضاى الهى بر پیروزى مسلمانان در جنگ بدر، مانع شکست مسلمانان، على رغم تحقق مقتضى آن (گرفتن اسیر پیش از سرکوبى کامل دشمن) (لو لا کتب ... عذاب عظیم)
۷- روى آورى رزمندگان اسلام به اسیر گرفتن از دشمن پیش از سرکوبى کامل آنان گناهى بزرگ است. (لمسکم فیما أخذتم عذاب عظیم) از اینکه گرفتن اسیر اقتضاى عذاب بزرگ دارد، معلوم مى شود این گناه، بزرگ است.
روایات و احادیث
۸- عن رسول اللّه(ص) قال: لم تکن الغنائم تحلّ لأحد کان قبلنا فطیّبها اللّه لنا لما علم اللّه من ضعفنا فانزل اللّه فیما سبق من کتابه احلال الغنائم «لو لا کتاب من اللّه سبق ... ».[۲] از رسول خدا(ص) روایت شده است: غنایم بر هیچ کس قبل از ما حلال نبود پس خداوند آن را بر ما حلال کرد، زیرا او از ضعف ما آگاه بود و در کتاب سابق خود، حلال شدن غنایم را براى ما نازل کرد. «اگر نبود حکم مکتوب سابق خدا، به سبب آنچه گرفتید عذاب بزرگى شما را مى گرفت» ... .
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲، ۴، ۵، ۶
- اسیرگیرى: قبل از پیروزى ۶، ۷
- جنگ: زمینه شکست در جنگ ۵، ۶ ; موانع شکست در جنگ ۶
- جهاد: احکام جهاد ۷
- خدا: سنتهاى خدا ۳ ; عذابهاى خدا ۱، ۲ ; مقدرات خدا ۲، ۶
- عذاب: مراتب عذاب ۱ ; موانع عذاب ۴ ; موجبات عذاب ۱
- غزوه بدر: اسیرگیرى در غزوه بدر ۱، ۵ ; پیروزى مسلمانان در غزوه بدر ۶ ; مجاهدان غزوه بدر ۱، ۲
- قضا و قدر:۶
- کیفر: بیخبیان ۳
- گناهان: کبیره ۷
- مجاهدان: مسؤولیت مجاهدان ۷
- محمد(ص): آثار وجودى محمد(ص) ۴ ; محمد(ص) و مجاهدان ۴
- مسلمانان: زمینه شکست مسلمانان ۵
- نظام جزایى:۳
منابع