الأنعام ١٤٤
کپی متن آیه |
---|
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّکَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاکُمُ اللَّهُ بِهٰذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِباً لِيُضِلَ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ |
ترجمه
الأنعام ١٤٣ | آیه ١٤٤ | الأنعام ١٤٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الإِبِلِ»: شتران. از لفظ خود دارای مفرد نیست. «الْبَقَرِ»: گاو. اسم جنس است و یکی از آن را (بقرة) میگویند. این واژه شامل گاو میش نیز میگردد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۵۰ - ۱۳۶، سوره انعام
- بيان آيات شريفه ، كه متضمن احتجاج عليه مشركين در مورد قربانى كردن فرزندانشان در برابر بت ها، و بعض احكام در مورد خوردنى ها، مى باشد.
- مراد از نهى از اسراف در: (( و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين )) .
- خداوند متعال به مشيت تكوينى خود از هيچكس ايمان نخواسته است .
- رواياتى در مورد حق فقراء و مساكين در محصول زراعت .
- معناى : (( ثمانيه ازواج من الظاءن اثنين ... )) .
- در قيامت از جاهل سؤ ال مى شود: چرا علم نياموختى تا بدان عمل كنى ؟.
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «144»
جلد 2 - صفحه 570
و از شتر دو زوج (نر و ماده) و از گاو دو زوج (نر و ماده) را (براى شما حلال كرده است) بگو: آيا خداوند نرهاى اين دو را حرام كرده يا مادهها را يا آنچه را كه شكم آن دو در برگرفته است؟ يا مگر شما شاهد و حاضر بودهايد كه خداوند به حرمت اين گوشتها به شما سفارش كرده است؟! پس كيست ستمكارتر از كسى كه به خداوند، دروغ بندد تا مردم را از روى نادانى گمراه سازد؟ قطعاً خداوند، گروه ستمكار را هدايت نمىكند.
نکته ها
كلمهى «زوج» هم به مجموع نر و ماده گفته مىشود و هم به هر يك از نر و ماده به تنهايى. در اين آيه به هر كدام به تنهايى گفته شده و مراد از هشت جفت، هشت عدد است، چهار نر و چهار ماده كه چهار تا در آيهى 143 و چهار تا در آيهى 144 بيان شده است. در آيهى 45 سورهى نجم نيز كلمهى «زوج» در يك فرد بكار رفته است، نه در دو تا. «خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى»
در آيه 6 سورهى زمر، خلقت هشت نر و مادهى حيوانات در كنار خلقت انسان بيان شده است. «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ، ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ»
احتمال دارد كه ترتيب نام بردن از حيوانات چهارگانه، اشاره به برترى آنها در مصرف باشد.
(گوسفند، بز، شتر و گاو)
در بعضى روايات، «ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ» به 16 فرد تفسير شده كه اين چهار حيوان هر كدام دو نوع يكى نر يكى ماده و هر كدام اهلى و وحشى دارد. امام هادى عليه السلام فرمود: گاوميش از نوع گاو وحشى است. «1»
پیام ها
1- در فتوا يا عقيده به حلال و حرام چيزى، علم لازم است. «نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ»
«1». تفسير برهان، ج 1، ص 558.
جلد 2 - صفحه 571
2- حلال بودن نيازى به دليل ندارد زيرا اصل در خوردنىها حِلّيّت است بلكه حرام بودن دليل لازم دارد. قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ ... نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ
3- افترا بر خدا، بزرگترين ظلم است. «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ»
4- دروغ بستن به خدا، مايهى گمراه ساختن مردم است. «لِيُضِلَّ النَّاسَ»
5- افترا، انسان را از هدايتپذيرى خارج مىكند. «لا يَهْدِي»
6- باورها و عقائد يا بايد بر اساس علم و عقل باشد كه در آيهى قبل خوانديم، «نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ» و يا بر اساس شرع. «أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (144)
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 393
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ: و آفريد از شتر دو زوج را نر و ماده وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ:
و از گاو نيز بهمين منوال دو زوج را قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ: بگو اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله به ايشان، آيا حرام گردانيده خدا دو نر از شتر و گاو را أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ: يا هر دو ماده ايشان را أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ: يا حرام ساخته آن را كه فرا گرفته رحمهاى هر دو ماده. حاصل كلام انكار است از آنكه حق تعالى حرام فرموده باشد اجناس اربعه مذكوره را از ذكور و اناث. يا آنچه حاملند؛ و اين رد است بر مشركان كه يكبار تحريم ذكور مىنمودند، و يكبار تحريم اناث، و در مرتبه سوم تحريم اولاد آنها به زعم آنكه خدا حرام فرموده. و نيز بر سبيل انكار و رد فرمايد أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا: آيا بوديد حاضر و شاهد وقتى خدا امر فرمود به تحريم، چه شما به هيچ پيغمبرى ايمان نياوريد. پس طريق ديگرى نيست بر اثبات اين مدعا، مگر به مشاهده و عيان، و آن هم شما را ممكن نيست. پس در دعوى خود كاذب و مفترى هستيد. در منهج «1»- عوف بن مالك خدمت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله عرض كرد: آنچه پدران ما حرام نموده بودند حلال كردى. حضرت فرمود: تحريم آباء شما موجب حرمت نمىشود. عوف گفت: خدا حرام نموده؛ اين آيه شريفه نازل شد، و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله فرمود « «2»»: ازواج ثمانيه را خدا براى انتفاع و خوردن آفريده، پس اينكه بعضى را مثل بحيره و صايبه و حام حرام كرديد، اگر تحريم، بسبب ذكوريت است، بايد تمام ذكور انعام حرام باشد، و همچنين در انوثيت به اعتبار آن كلا حرامند، چه در رحم يا خارج، ابن مالك ساكت شد. حضرت فرمود:
چرا سخن نگوئى؟ گفت: تو سخن بگوى تا من بشنوم. حضرت اين آيه تلاوت فرمود فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً: پس كيست ظالمتر از آنكه افترا
(1 و 2) منهج الصادقين، ج 3 ص 461.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 394
كند بر خدا دروغ را، يعنى از روى كذب نسبت دهد بر او تحليل و تحريم اشياء را لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ: تا گمراه كند مردم را بدون علم. مراد اكابر آنها است كه قرار امر به دست آنها بود إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ: بدرستى كه خداوند تعالى هدايت نفرمايد بر وجه قهر و اجبار گروه كفار را كه متدين به دين باطلند، يعنى چون حق تعالى طريق حق را بسبب ارسال رسل، و انزال كتب به ايشان نمود با حجج بينه و معجزات ظاهره، و آنها به سوء اختيار كفر را بر ايمان و باطل را بر حق و ضلالت را بر هدايت اختيار نمودند، لذا تخليه و تخذيل آنها فرمود و ايشان را در ضلالت و غوايت بازگذاشت تا مهتدى نشدند، يا آنكه حق تعالى در آخرت، آنها را راه بهشت ننمايد، زيرا مستحق عذاب اليم و عقاب عظيم هستند بسبب كفر و ضلالت، و چون كفار اين آيه را شنيدند گفتند:
هرگاه همه انعام حلال باشد، پس حرام كدام است؟ اين آيه آمد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (144)
ترجمه
و از شتر دو و از گاو دو بگو آيا آندو نر را حرام كرد يا آندو ماده را يا آنچه را مشتمل باشد بر آن رحمهاى آندو ماده يا بوديد حاضران چون وصيّت نمود شما را خدا باين پس كيست ستمكارتر از آنكه بست بر خدا دروغ را تا گمراه كند مردم را بدون دانش بدرستيكه خدا هدايت ننمايد گروه ستمكاران را
تفسير
چهار جفت ديگر از شتر دو جفت نر و ماده عرابى و بختى و از گاو دو جفت نر و ماده اهلى و وحشى و بعضى گفتهاند مراد از اثنين كه در اين دو آيه چهار مرتبه ذكر شده است نر و ماده هر صنفى است و فيض ره اين قول را صواب ندانسته است بملاحظه بعضى از روايات آتيه و بنابر اين مراد از جفت يكى از دو حيوان است كه با هم جنس خود جفت شده است و اين اطلاق شايع است چنانچه هر يك از زن و شوهر را جفت ديگرى ميخوانند و بنابر بيان اول مراد از زوج مجموع آن دو است كه غالبا در فارسى از جفت اينمعنى اراده ميشود در هر حال علاوه بر استفهام انكارى سابق پيغمبر اكرم مأمور شد كه
جلد 2 صفحه 391
بطور انكار سؤال ديگرى از اهل بدع بفرمايد باين تقريب كه شما با آنكه منكر رسالتيد آيا حاضر بوديد نزد خدا و شنيديد وصيّت و حكم الهى را بر تحريم اينها و چون آنها نميتوانند چنين ادعائى را بنمايند معلوم ميشود كه افترا بستند بخدا و كسيكه افترا بندد بخدا و نسبت دهد حكمى را باو بدروغ براى گمراه نمودن مردم يا نتيجه عمل او گمراهى مردم شود بسبب جهالت و نادانى بعاقبت اين امر شنيع ظالمترين خلق است چون ظلم بخويش و خلق و خالق نموده است و علت تفصيل در سؤال اول كه در اين آيه و آيه سابقه ذكر شده است آنستكه آنها گاهى نرهاى انعام و گاهى مادههاى آنها را حرام مينمودند و گاهى بچههاى انعام را چه نر باشند چه ماده و علت عجز آنها از جواب سؤال دوم آنستكه با انكار رسالت طريقى جز حضور و استماع حكم الهى نيست و آنها مدّعى اين مقام نبودند و اين جمعا هشت جفت ميشود از انعام كه خداوند حلال فرمود است آنها را و خداوند راهنمائى نمىنمايد ظالمان را بهيچ خيرى و آنها را بخودشان واگذار ميفرمايد و قمى ره فرموده است اين هشت جفت حيواناتى هستند كه خداوند آنها را حلال فرموده از انعام و بيان فرموده كه از گوسفند دو يعنى اهلى و كوهى و از بزد و يعنى اهلى و كوهى و از گاو دو يعنى اهلى و كوهى و از شتر دو يعنى بخاتى و عراب و در كافى از حضرت صادق ع نقل نموده كه حضرت نوح با خود هشت جفت از انعام را در كشتى قرار داد و آن هشت جفتى است كه خداوند حلال نموده است در اين آيه از گوسفند دو جفت يك جفت گوسفند اهلى كه انسان آنرا تربيت ميكند و جفت ديگر گوسفند وحشى كوهى كه صيد آن حلال است و از بز دو جفت يك جفت بز مأنوس بانسانى و جفت ديگر آهوان بيابانى و از شتر دو جفت بخاتى و عراب و از گاو دو جفت مأنوس بانسان و وحشى بيابان و هر پرنده حلال گوشتى هم وحشى و اهلى دارد و در فقيه از آنحضرت روايتى نقل نموده كه دلالت دارد بر آنكه در منى بايد اهلى از گوسفند و بز و گاو و شتر عراب را ذبح نمود و قربانى كوهى از اينها و شتر بختى حرام است و شايد بملاحظه حرمت صيد و اصالت شتر عراب باشد چون بختى متولد از عربى و عجمى است و بخاتى نيز استعمال ميشود و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ثَمانِيَةَ أَزواجٍ مِنَ الضَّأنِ اثنَينِ وَ مِنَ المَعزِ اثنَينِ قُل آلذَّكَرَينِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَينِ أَمَّا اشتَمَلَت عَلَيهِ أَرحامُ الأُنثَيَينِ نَبِّئُونِي بِعِلمٍ إِن كُنتُم صادِقِينَ (143) وَ مِنَ الإِبِلِ اثنَينِ وَ مِنَ البَقَرِ اثنَينِ قُل آلذَّكَرَينِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَينِ أَمَّا اشتَمَلَت عَلَيهِ أَرحامُ الأُنثَيَينِ أَم كُنتُم شُهَداءَ إِذ وَصّاكُمُ اللّهُ بِهذا فَمَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَري عَلَي اللّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النّاسَ بِغَيرِ عِلمٍ إِنَّ اللّهَ لا يَهدِي القَومَ الظّالِمِينَ (144)
هشت زوج از گوسفند دو زوج و از بز دو زوج بگو آيا دو نرها را خدا حرام كرده يا دو ماده يا بچههايي که در رحم آن دو ماده است خبر دهيد مرا بدانايي اگر راست ميگوييد و از شتر دو زوج و از گاو دو زوج بگو آيا دو نر آنها را حرام كرده يا دو ماده يا آنچه در رحم دو ماده است آيا شما شاهد بوديد زماني که خدا شما را باين حكم وصيت فرموده پس كيست ظالمتر از كسي که افتراء بخدا ميزند دروغ را براي اينكه مردم را گمراه كند بدون اينكه علم داشته باشد محققا خدا هدايت نميكند قوم ستمكاران را.
ثَمانِيَةَ أَزواجٍ راجع بآيات قبل است که آيه وَ جَعَلُوا لِلّهِ مِمّا ذَرَأَ مِنَ الحَرثِ وَ الأَنعامِ نَصِيباً الاية و آيه وَ قالُوا هذِهِ أَنعامٌ وَ حَرثٌ حِجرٌ الاية و آيه وَ قالُوا ما فِي بُطُونِ هذِهِ الأَنعامِ الاية و جمله وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللّهُ که تفسير اينها گذشت و اينکه جمله دو احتمال دارد يكي آنكه مراد هشت زوج باشد که شانزده فرد است دو زوج ضأن و دو زوج معز و دو زوج ابل و دو زوج بقر، ديگر آنكه مراد هشت فرد باشد که چهار زوج است يك زوج ضأن و يك زوج معز و يك زوج ابل و يك زوج بقر و معني تغيير ميكند مِنَ الضَّأنِ اثنَينِ يك زوج يا دو زوج و همچنين وَ مِنَ المَعزِ اثنَينِ.
قل اي رسول محترم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم باين كفار قريش آلذَّكَرَينِ حَرَّمَ الف
جلد 7 - صفحه 227
استفهام يعني آيا دو نر از ضأن و معز، و فاعل حرّم خداوند است يعني خداوند نرها را حرام كرده أَمِ الأُنثَيَينِ يا مادهها را أَمَّا اشتَمَلَت عَلَيهِ أَرحامُ الأُنثَيَينِ که بچه در رحم مادهها كدام يك از اينکه سه قسمت را حرام فرموده البته آنها جواب ميدهند بآنچه در آيات قبلي از آنها نقل شده از آنها مطالبه مدرك فرما که مفاد نَبِّئُونِي بِعِلمٍ باشد و چون مدرك علمي ندارند و احدي از انبياء همچه حكمي نكرده لذا كذب محض است إِن كُنتُم صادِقِينَ زيرا امتياز صدق و كذب باقامه دليل است و مدرك علمي.
وَ مِنَ الإِبِلِ اثنَينِ وَ مِنَ البَقَرِ اثنَينِ بدو احتمال با آنها بفرما آيا نرهاي آنها را حرام كرده يا مادههاي آنها را أَمَّا اشتَمَلَت عَلَيهِ أَرحامُ الأُنثَيَينِ چه موقع همچه حكمي صادر شده أَم كُنتُم شُهَداءَ شهادت ميدهيد إِذ وَصّاكُمُ اللّهُ بِهذا البته چون همچه دستوري از خدا صادر نشده و همچه شهادتي نميتوانيد داد بلكه افتراء محض است.
فَمَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَري عَلَي اللّهِ هم ظلم بنفس است، كذب بر خدا از معاصي كبيره است و هم ظلم بغير که ديگران را در ضلالت مياندازد و هم ظلم بدين و شريعت که بدعت در دين گذارده كذبا تأكيد است و الّا در مفهوم افتراء كذب مأخوذ است لِيُضِلَّ النّاسَ بِغَيرِ عِلمٍ در موضوع احكام تا علم قطعي يا حجة شرعي در دست نباشد نميتوان تكلم كرد حتي مظنه در احكام شرعيه حجة نيست حتي خبري که حجيتش ثابت نشده نميتوان مدرك قرار داد و بدون حجة حرام و مورد غضب خداوند است إِنَّ اللّهَ لا يَهدِي القَومَ الظّالِمِينَ ظالم چه مشرك باشد چه كافر چه مضلّ چه مبدع تماما ظالم هستند و قابل هدايت نيستند (بگذار تا بميرد در عين خودپرستي)
228
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- خداوند شتر و گاو نر و ماده را براى بهره بردارى انسان آفریده است. (و هو الذى أنشأ ... و من الإبل اثنین و من البقر اثنین قل ءالذکرین حرم)
۲- استفاده از گوشت شتر و گاو نر و ماده و جنین آنها حلال است. (و من الإبل اثنین ... قل ءالذکرین حرم أم الأنثیین أما اشتملت علیه أرحام الأنثیین)
۳- مشرکان عصر جاهلى بدون دلیل به حرمت استفاده از برخى چهارپایان معتقد بودند. (قل ءالذکرین حرم أم الأنثیین أما اشتملت علیه أرحام الأنثیین) در آیه ۱۳۶ و ۱۳۷ به برخى از افترائات مشرکان اشاره شده و آیه با «فذرهم و ما یفترون» پایان یافته و آیات بعد در مقام توبیخ و شمارش موارد افترا در اعتقادات مشرکان است که از آن جمله تحریم بى جاست.
۴- اثبات احکام شرعى باید متکى بر دلیل معتبر علمى و یا خبر حسى باشد. (نبئونى بعلم ... أم کنتم شهداء) «نبئونى بعلم» یعنى خبرى آمیخته با علم درباره احکام ادعایى خود بیاورید. این جمله و نیز جمله «أم کنتم شهداء» دو ملاک براى قبول خبر ارائه مى کند: علمى بودن و حسى بودن
۵- پشتوانه ارزش و اعتبار قوانین شرعى، صدور آنها از جانب خداوند است. (قل ءالذکرین حرم ... نبئونى بعلم ... أم کنتم شهداء ... إذ وصیکم اللّه بهذا)
۶- تحریم برخى حیوانات از سوى مشرکان صدر اسلام، فاقد هر گونه دلیل و مستند قابل قبول (قل ءالذکرین حرم ... نبئونى بعلم ... أم کنتم شهداء) استفهام در آیه براى انکار و یا توبیخ است و مفاد جملات «نبئونى» و «أم کنتم ... » نیز نفى وجود دلیل بر مدعاهاى مشرکان است.
۷- تحریمهاى بى دلیل، افترا به خدا و از بزرگترین ستمهاست. (قل ءالذکرین حرم ... فمن أظلم ممن افترى على الله کذبا)
۸- تحریم استفاده از گوشت شتر، گاو و جنین آنها، افترا به خداوند است. (قل ءالذکرین حرم ... ومن أظلم ممن افترى على الله کذبا)
۹- جعل احکام و انتساب آنها به خداوند موجب گمراه شدن مردم ناآگاه مى شود. (افترى على الله کذبا لیضل الناس بغیر علم) «بغیر علم» مى تواند حال یا وصف براى یکى از سه مورد باشد: «افترى»، «لیضل» و «الناس». برداشت فوق بر اساس احتمال سوم است. لذا معنى جمله چنین مى شود: تا گمراه کند مردم را در حالى که آنان جاهل هستند.
۱۰- گمراه ساختن مردم ناآگاه با جعل احکام دروغین، از بزرگترین ستمهاست. (فمن أظلم ... لیضل الناس بغیر علم)
۱۱- افترازنندگان به خدا و جعل کنندگان احکام دروغین، ندانسته توده هاى مردم را به گمراهى مى افکنند. (افترى على الله کذبا لیضل الناس بغیر علم) «ل» در «لیضل» مى تواند لام عاقبت باشد، و چنانچه «بغیر علم» نیز حال براى فاعل «لیضل» باشد، نتیجه آن معنا و برداشت فوق است.
۱۲- ظلم زمینه و موجب محرومیت ظالمان از هدایتهاى خداوند است. (فمن أظلم ... إن الله لا یهدى القوم الظلمین)
۱۳- کسانى که با افترا به خداوند احکام دروغین جعل مى کنند، ستمگر و محروم از هدایت خداوندند. (إن الله لا یهدى القوم الظلمین) «ال» در «القوم» عهد است و با توجه به آیات قبل مراد از «قوم» همان کسانى هستند که با افترا به خداوند موجبات گمراهى مردم را فراهم مى سازند.
روایات و احادیث
۱۴- ایوب بن نوح قال: سألت أباالحسن الثالث (ع) عن الجاموس و اعلمته أن أهل العراق یقولون إنه مسخ فقال: او ما سمعت قول الله: «و من الإبل اثنین و من البقر اثنین».[۱] ایوب بن نوح گوید، از امام هادى (ع) درباره گاو میش سؤال کردم و گفتم: اهل عراق آن حیوانات مسخ شده مى دانند، آن حضرت فرمود: آیا نشنیده اى سخن خداوند را که فرمود: «از شتر دو نوع آن و از گاو دو نوع آن» براى شما آفرید. (یعنى اینکه گاو میش نیز از جنس «گاو» است و از حیوانات مسخ شده نیست.)
موضوعات مرتبط
- احکام: شرایط اثبات احکام ۴ ; ملاکهاى اعتبار احکام ۴، ۵ ; منشأ تشریع احکام ۵
- افترا: به خدا ۷، ۸، ۹ ; موارد افترا ۷، ۸
- بدعت: آثار بدعت ۹ ; ظلم بدعت ۱۰
- بدعتگزاران: اضلال بدعتگزاران ۱۱ ; ظلم بدعتگزاران ۱۳
- جاهلیت: رسوم جاهلیت ۳، ۶
- حیوانات: تحریم حیوانات در جاهلیت ۳، ۶ ; حیوانات حلال گوشت ۲
- خدا: خالقیت خدا ۱
- خوردنیها: احکام خوردنیها ۲ ; خوردنیهاى حلال ۲
- شتر: تحریم جنین شتر ۸ ; تحریم گوشت شتر ۸ ; حلیت جنین شتر ۲ ; حلیت گوشت شتر ۲ ; فلسفه خلقت شتر ۱ ; فواید شتر ۱
- ظالمان:۱۳ محرومیت ظالمان ۱۳ از هدایت ۱۲
- ظلم: آثار ظلم ۱۲ ; بزرگترین ظلم ۷، ۱۰ ; موارد ظلم ۱۰
- گاو: تحریم جنین گاو ۸ ; تحریم گوشت گاو ۸ ; حلیت جنین گاو ۲ ; حلیت گوشت گاو ۲ ; فلسفه خلقت گاو ۱ ; فواید گاو ۱
- گاومیش: احکام گاومیش ۱۴ ; جنس گاومیش ۱۴
- گمراهى: آثار ایجاد گمراهى ۱۰ ; عوامل گمراهى ۹، ۱۱
- مباحات: تحریم مباحات ۷ ; تحریم مباحات در جاهلیت ۳، ۶
- محرمات: در جاهلیت ۳
- مشرکان: بیخمنطقى مشرکان صدر اسلام ۶ ; مشرکان دوران جاهلیت ۳
- مفتریان به خدا: اضلال مفتریان به خدا ۱۱ ; ظلم مفتریان به خدا ۱۳
- هدایت: زمینه محرومیت از هدایت ۱۲ ; عوامل محرومیت از هدایت ۱۲ ; محرومان از هدایت ۱۳
منابع
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۳۸۰، ح ۱۱۵ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۵۵۸، ح ۴.