آل عمران ٧٦
کپی متن آیه |
---|
بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقَى فَإِنَ اللَّهَ يُحِبُ الْمُتَّقِينَ |
ترجمه
آل عمران ٧٥ | آیه ٧٦ | آل عمران ٧٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَلَی»: (نگا: بقره / ). «أَوْفَی»: وفا کرد. «إِتَّقَی»: پرهیزگاری کرد.
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۶۴، سوره آل عمران
- معناى ((كلمه سواء)) و مراد از دعوت اهل كتاب به كلمه سواء
- دعوت به كلمه سواء، دعوت به سير بر اساس كلمه توحيدو نفى بغى و فساد مى باشد
- نفى بغى و فساد در گفتگوهاى بين پيامبران و قوم آنان
- ويژگيهاى دين فطرى
- افراد انسان ، ابعاض و اجزاى يك حقيقت هستند و خضوع وتذلل يك فرد در برابر فرد ديگر،بافطرت انسانى مخالف است
- محاجه بى جا و جاهلانه يهود و نصارا بر سر انتساب ابراهيم (ع ) به يهوديت ونصرانيت
- دو محاجه اهل كتاب كدام است
- دين ، داراى مراتب و مراحلى بوده است و هر يك از انبياء (ع ) به منزله بكى از آنمراحل بوده اند
- اسلام حضرت ابراهيم چگونه است ؟
- نزديكترين مردم به ابراهيم (ع ) پيروان او و پيامبر اكرم (ص ) و مؤ منين بدويند
- اشاره به توحيد افعالى ، در بيان معناى اينكه :اهل كتاب جز خودشان كسى را گمراه نمى كنند
- كفر به آيات خدا غير كفر به خدا است و اهل كتاب در لسان قرآن كافر به آيات خدا هستندنه كافربه خدا
- معناى سخن اهل كتاب كه به يكديگر مى گفتند: ((به آنچه در آغاز روز بر مؤ منيننازل گشته ايمان آورديم و بدانچه در پايان روزنازل شد كافر شديد))
- سخن ديگر مفسرين در خصوص اين آيه
- جواب خداى تعالى به سخنان يهود در قضيه تغيير قبله مسلمين از بيت المقدس به كعبه
- جمله ((اولا يعلمون )) جواب خدا به يهوديان نيست
- اقوال مختلف مفسرين در معناى مختلف اين آيه
- معناى ((فضلخدا)) و بيان جوابى به يهود كه جمله ((انالفضضل بيد اللّه )) متضمن آن است
- اعتقاد بى اساس يهوديان به اينكه تافته جدا بافته هستند (ليس علينا فى الاميينسبيل )
- منشاء اين اعتقاد باطل يهود
- چرا در اين آيه نام اهل كتاب تكرار شده و به آوردن ضمير اكتفا نشده است ؟
- قنطار و دينار كنايه از بسيار و كم است
- شرط كرامت الهيه و تقرب به خداى وفاى به عهد و تقوا است نه نژاد و دودمان است
- آثار محبت خدا، و خصالى كه خداى تعالى بر آن شكنندگان عهد خدا و سوگند به خداذكرفرموده است
- دروغ بستن يهود به خداى سبحان
- بحث روايتى
- نامه پيامبر براى پادشاهان عصر خود
- برسى نامه پيامبر براى اسقف نجران
- دو روايت از تفسير ((الدرالمنثور)) سيوطى
- حكايت هجرت مسلمانان در صدر اسلام به حبشه
- نجاشى مهاجرين را فرا مى خواند
- داستان گفتگو بين نجاشى (پادشاه حبشه ) و مسلمانان مهاجر در حضور مشركين مكه وشاءن نزول آيه ((ان اولى الناس بابراهيم ...))
- حديثى از امام صادق (ع ) و بيان آن
- نزديكترين مردم به ابراهيم و پيامبر اسلام (ص ) وآل محمد عليهم السلام ، پيروان آنانند
- دو روايت از كافى و امالى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«76» بَلى مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ
آرى، هر كس به عهد خويش وفا كند و تقوا داشته باشد، پس بىگمان خداوند پرهيزكاران را دوست مىدارد.
نکته ها
وفاى به عهد در تمام موارد زير لازم است:
الف: عهدى كه خداوند از طريق فطرت يا انبيا با انسان بسته است. «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي
«1». تفسير مجمعالبيان.
جلد 1 - صفحه 544
آدَمَ» «1»
ب: عهدى كه انسان با خدا مىبندد. «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ ...» «2»
ج: عهدى كه انسان با مردم مىبندد. «وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا ...» «3»
د: عهد رهبر با امّت و بالعكس. «الَّذِينَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ» «4»
پیام ها
1- در برابر تفكّرات غلط، موضعگيرى كند. «بَلى» (كلمه «بلى» غالباً در موردى بكار مىرود كه منطق و تفكّر قبلى را رد مىكند.)
2- تقوا، انسان را از دروغ بستن به خدا و ضايع كردن حقّ مردم بيمه مىكند.
«يَقُولُونَ ... الْكَذِبَ ... بَلى مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى»
3- شعار، كار ساز نيست، عمل و تقوا لازم است. «أَوْفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى»
4- وفاى به عهد، از نشانههاى تقواست. «أَوْفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى»
5- وفاى به عهد وتقوا، ملاك محبوبيّت است، نه عالم و اهلكتاب بودن. «يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بَلى مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ (76)
بعد از آن ردع و زجر فرمايد از گفتار ايشان، نه چنان است كه مىگويند در تجويز خيانت و حكم به عدم گناه:
بَلى مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ: بلكه حكم اين است: هر كه وفا كند به عهد خدا و كتاب الهى، يا ادا كند مال امانت را به وعده خود به صاحبش، وَ اتَّقى: و بپرهيزد از مخالفت خدا در باب حلال و حرام و امانت و خيانت، فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ: پس بدرستى كه خداى تعالى دوست مىدارد پرهيزكاران از شرك و مخالفت احكام را، يعنى لازمه دوستى كه احسان و انعام خاصه است در باره ايشان منظور مىفرمايد.
تبصره: آيه شريفه اخبار است به آنكه وفاى به عهد، صفت عدل مؤمن متقى است؛ و خداى تعالى صفت محموده را پسند فرمايد. پس مؤمن متقى را دوست دارد، نه كافرى كه وفاى به عهد نمايد، زيرا كفر و شرك اعظم كبائر است و به وجود آن، هيچ صفت محموده را جلائى نيست، پس اين وصف مؤمن متقى
«1» بحار الانوار، جلد 75، باب 50، صفحه 114، حديث 6
«2» بحار الانوار، جلد 75، باب 58، صفحه 172، حديث 14
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 151
باشد.
فرمود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: الا و انّ خيركم عند اللّه و اكرمكم عليه اليوم اتقاكم و اطوعكم له: يعنى: آگاه باشيد بدرستى كه بهترين شما نزد خدا و گرامىترين شما امروز، پرهيز كارترين شما و مطيعترين شما خواهد بود.
علامه مجلسى، رضوان اللّه عليه فرمايد: تقوى را سه مرتبه است: 1- نگهداشتن نفس از عذاب مخلد به تصحيح عقايد ايمانيه. 2- دورى نمودن از آنچه معصيت است از فعل يا ترك. 3- نگهدارى نفس از آنچه مشغول نمايد.
قلب را از حق، و اين درجه خواص بلكه خاص الخاص است. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بَلى مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ (76)
ترجمه
بلى كسيكه وفا كند بعهد خود و پرهيزكار شود پس همانا خدا دوست دارد پرهيزگاران را.
تفسير
تصريح است بحكم وجوب رد امانت بلكه وجوب وفاء بهر عهد و قرار دادى و ارشاد است بملازمت تقوى و اينكه خداوند دوست مىدارد اشخاص درستكار
جلد 1 صفحه 440
امين را كه شعار آنها تقوى و پرهيزكارى است و از پيغمبر (ص) روايت شده كه هر كس سه خصلت داشته باشد منافق است اگرچه نماز كند و روزه بگيرد و زكوة بدهد و دعوى ايمان نمايد يكى دروغگوئى و ديگر وعده خلافى و ديگر خيانت در امانت حقير عرض مىكنم كسيكه اين اوصاف را داشته باشد در دنيا هم بىوقر و بىاعتبار و بىآبرو است چه رسد به آخرت كه عذاب منافق قبلا بيان شد نعوذ باللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بَلي مَن أَوفي بِعَهدِهِ وَ اتَّقي فَإِنَّ اللّهَ يُحِبُّ المُتَّقِينَ (76)
بلي كسي که وفاء بعهد ميكند و از خلف عهد پرهيز دارد پس محقق است که خداوند دوست ميدارد اهل تقوي را.
بلي اضراب از كلام سابق است اگر نفي است افاده اثبات و بالعكس مثل قوله تعالي أَ لَستُ بِرَبِّكُم قالُوا بَلي، بخلاف نعم که مطابق سابق است که اگر در جواب گفته بودند نعم مفادش اينکه بود که نيستي پروردگار ما.
مَن أَوفي بِعَهدِهِ بمعني جامعيست که عبارت از قرار داد است شامل عقود معاملات مثل بيع، صلح، اجاره، هبه، وكالت و غير اينها از عقود لازمه و جائزه ميشود و شامل شروط چه شروط ابتدايي و چه شروط در ضمن عقود و شامل وصيت و نذور و ايمان و غير اينها از التزامات ميشود.
و عهد اگر طرفيني باشد يعني هر دو طرف عهد كنند معاهده ميشود و اگر يك طرفي باشد عاهد عهد كننده، معهود له كسي که با او عهد كرده.
و عهود اقسام بسيار دارد: عهد خدا با بندهگان أَ لَم أَعهَد إِلَيكُم يا بَنِي آدَمَ أَن لا تَعبُدُوا الشَّيطانَ يس آيه 60.
عهد بندهگان با خدا وَ مِنهُم مَن عاهَدَ اللّهَ الاية توبه آيه 76.
جلد 4 - صفحه 256
عهد با پيغمبر و پيغمبر با امت الَّذِينَ عاهَدتَ مِنهُم ثُمَّ يَنقُضُونَ عَهدَهُم انفال آيه 58.
عهد ناس بعضي با بعض و آن بسيار است و آيات و اخبار در وجوب وفاء بعهد و فضيلة و مثوبة آن و حرمة نقض عهد و خيانت و عقوبة آن بسيار است.
امّا الآيات رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللّهَ عَلَيهِ احزاب آيه 23 وَ الَّذِينَ هُم لِأَماناتِهِم وَ عَهدِهِم راعُونَ مؤمنين آيه 8- معارج آيه 32 وَ المُوفُونَ بِعَهدِهِم إِذا عاهَدُوا بقره آيه 172، و غير اينها از آيات، و اما الاخبار- در حديث است
ان اللّه تعالي لا يقبل الا العمل الصالح و لا يقبل اللّه الا الوفاء بالشروط و العهود
و در روايت ابي مالك است سؤال كرد از زين العابدين عليه السّلام
(اخبرني بجميع شرايع الدين قال قول الحق و الحكم بالعدل و الوفاء بالعهد)
و از رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است فرمود
(اقربكم غدا معي في الموقف اصدقكم للحديث و اداء الامانة و اوفاكم بالعهد و احسنكم خلقا و اقربكم من النّاس)
و از حضرت صادق عليه السّلام است
(ثلاثة لا عذر لاحد فيها اداء الامانة الي البرّ و الفاجر و الوفاء بالعهد للبرّ و الفاجر و برّ الوالدين برّين كانا او فاجرين)
و غير ذلک از اخبار مذكوره در سفينة در ابواب متفرقه باب عهد، باب وعد، باب وفي، باب عدل و غيرها. و خلف عهد با خدا كفاره دارد مثل خلف نذر و قسم و لكن اختلاف است که آيا كفاره خلف عهد مثل كفاره نذر است عتق رقبه يا اطعام شصت مسكين يا صيام دو ماه يا مثل كفاره قسم است اطعام ده مسكين يا كسوه آنها يا عتق رقبه و اگر نتواند سه روز روزه ولي اظهر بنظر اول است بلكه نذر يكي از مصاديق عهد است و صيغه عهد «عاهدت اللّه علي انه لو فعل كذا لفعلت كذا» و مراد از عهد الهي در اينکه آيه ظاهرا اتيان بوظائف ديني است از عقائد واجبات چنانچه مراد از وَ اتَّقي پرهيز از مخالفت الهي است در ترك واجبات و فعل محرمات.
جلد 4 - صفحه 257
فَإِنَّ اللّهَ يُحِبُّ المُتَّقِينَ مكرر متذكر شدهايم که حبّ و بغض در خداوند راه ندارد و مراد معامله حبّ و بغض است در اعطاء ثواب و عقاب و البته حبيب در مورد محبوب از هيچگونه عنايتي مضايقه ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 76)- این آیه ضمن نفی کلام اهل کتاب که میگفتند: خوردن اموال غیر اهل کتاب برای ما حرام نیست! و به همین دلیل برای خود آزادی عمل قائل بودند همان آزادی که امروز هم در اعمال بسیاری از آنها میبینیم که هر گونه تعدی و تجاوز به حقوق دیگران را برای خود مجاز میدانند، میفرماید: «آری، کسی که به پیمان خود وفا کند و پرهیزکاری پیشه نماید (خدا او را دوست دارد زیرا) خداوند پرهیزکاران را دوست میدارد» (بَلی مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ وَ اتَّقی فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ).
یعنی معیار برتری انسان و مقیاس شخصیت و ارزش آدمی، وفای به عهد و عدم خیانت در امانت و تقوا و پرهیزکاری به طور عام است.
نکات آیه
۱ - ردّ پندار اهل کتاب مبنى بر برترى آنان بر دیگران (ذلک بانّهم قالوا ... بلى من اوفى)
۲ - اهمیّت و ارزش امانتدارى و وفاى به عهد (بلى من اوفى بعهده)
۳ - وفاى به عهد و امانتدارى و پرهیز از خیانت، از نشانه هاى تقواست. (بلى من اوفى بعهده و اتّقى فان اللّه یحبّ المتّقین) جمله «یحب المتّقین»، بیانگر این است که وفاى به عهد، نشانه تقواست.
۴ - وفاى به عهد و رعایت تقوا، ملاک ارزش انسان در پیشگاه خداوند; نه انتساب به نژادى خاص (ذلک بانّهم قالوا لیس علینا ... بلى من اوفى بعهده و اتّقى فان اللّه یحب المتّقین)
۵ - وفاى به عهد و امانتدارى و تقوا، زمینه جلب محبّت خداوند (بلى من اوفى بعهده و اتّقى فانّ اللّه یحب المتّقین)
۶ - متّقین، محبوب خدا هستند. (فانّ اللّه یحب المتّقین)
۷ - وفاى به عهد خداوند و پرهیز از خیانت، زمینه جلب محبّت او (بلى من اوفى بعهده و اتّقى فان اللّه یحب المتّقین) بنابراینکه ضمیر «بعهده»، به قرینه آیه بعد، به «اللّه» در آیه قبل برگردد.
۸ - خیانت در امانت و بدعتگذارى در دین از سوى اهل کتاب، برخاسته از بى تقوایى آنان (و منهم من ان تأمنه بدینار ... و یقولون على اللّه الکذب ... بلى من اوفى بعهده و اتّقى)
۹ - تقوا، عامل بازدارنده انسان از خودبرتربینى و بدعتگذارى در دین (قالوا لیس علینا ... و یقولن على اللّه الکذب ... بلى ... و اتّقى)
۱۰ - اهل کتاب چنانچه وفاى به عهد نمایند و تقوا پیشه کنند، محبوب خدا هستند. (و من اهل الکتاب ... بلى من اوفى بعهده و اتقى فانّ اللّه یحب المتّقین)
موضوعات مرتبط
- ارزش: ملاکهاى ارزش ۴
- ارزشها: ۲
- امانتدارى: آثار امانتدارى ۵، ۷ ; ارزش امانتدارى ۲، ۳ ; اهمیّت امانتدارى ۲ ; خیانت در امانتدارى ۸
- انسان: ارزش انسان ۴
- اهل کتاب: ۱۰ عقاید اهل کتاب ۱ ; فسق اهل کتاب ۸
- بدعت: بدعت در دین ۸، ۹
- بدعتگذاران: ۸
- تبعیض نژادى: ۴
- تقوا: آثار تقوا ۵، ۷، ۹، ۱۰ ; اهمیّت تقوا ۴ ; نشانه هاى تقوا ۳
- تکبر: موانع تکبر ۹
- خدا: محبّت خدا ۵، ۶، ۷، ۱۰ ; محبوبان خدا ۶، ۱۰
- خیانت: ۸
- دین: ۸، ۹
- عقیده: عقیده باطل ۱
- عهد: وفاى به عهد ۲، ۳، ۴، ۵، ۷ ; آثار وفاى به عهد ۱۰
- فسق: آثار فسق ۸
- متقین: مقام متقین ۶
منابع