آل عمران ٥٧
کپی متن آیه |
---|
وَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللَّهُ لاَ يُحِبُ الظَّالِمِينَ |
ترجمه
آل عمران ٥٦ | آیه ٥٧ | آل عمران ٥٨ | ||||||||||||||
|
تفسیر
- آيات ۶۰ - ۴۲، سوره آل عمران
- منظور از اصطفا (برگزيدن ) و تطهير مريم سلام اللّه عليها
- وجه اينكه قضاياى مربوط به مريم عليها السلام از اخبار غيبى شمرده شده است
- وجه تعبير به ((ملائكه )) در جمله ((اذ قالت الملائكة ...))
- گفتار معصومين در تفسير ((كلمه ))
- معناى ((كلمه خدا)) و مراد از ((كلمه )) در جمله : ((يبشرك بكلمة منه ...))
- وجه تسميه عيسى به مريم (عليهما السلام ) به ((مسيح ))
- يهود و كلمه ((مسيح ))
- معناى كلمه ((عيسى ))
- اقوالى كه درباره سخن گفتن عيسى (ع )با مردم در سن كهولت ، گفته شده است
- مراد از ((تورات )) ((انجيل )) در قرآن كريم
- بعثت حضرت عيسى (ع ) عموميت داشته ، هر چند رسالت او به سوى بنىاسرائيل بوده است
- معجزات عيسى (ع ) مستند به اذن خدا بوده است و عيسى (ع ) در صدور آن آيات استقلالىنداشته است
- معجزات حضرت عيسى (ع ) در خارج ، از آن جناب صادر مى شده است
- جمله ((مصدقا لما بين يدى من التورية ...)) براى اينكه عيسى (ع ) تورات موجود درزندگى خودرا قبول داشته است دلالت نمى كند
- عملى كه عيسى (ع ) براى باز شناختن مؤ منين به خود وتشكل دادن به آنها انجام داد
- قيد ((الى اللّه )) در آيه به چه جهتى آمده است ؟
- مراد از ايمان در جمله ((قال الحواريون نحن انصار اللّه آمنا باللّه ...)) ايمان بعد ازايمان است
- راه عبادت كوتاهترين راه به سوى خداى سبحان است
- معناى ((توفى )) و تفاوت مورد استعمال اين كلمه با كلمه ((موت ))
- توّفى حضرت عيسى به معناى گرفتن آن حضرت از دست يهود است
- منظور از ((رفع عيسى به سوى خدا)) و ((تطهير او از كافران ))
- مراد از تفوق پيروان عيسى (ع ) بر كافران تا روز قيامت
- مقصود از تفّوق حجت تفوق از نظر مقبوليت نيست
- تبعيت از نياكان سبب مى شود كه مراد عموم يهود و مطلق نصارا باشد
- وعده نيكو به پيروان حقيقى (قولى و عملى ) عيسى (ع )
- دو حجت و دليل بر نفى الوهيت عيسى (ع ) در تمثيل او به آدم (ع )
- جمله ((الحق من ربك )) از بديع ترين بيانات قرآنى است
- بحث روايتى (در ذيل آيات كريمه گذشته )
- رواياتى درباره برترين زنان عالم : (فاطمه (س ) مريم ، خديجه و آسيه )
- اثبات سيادت اثبات عالى ترين مراتب اصطفاء است
- اخبار غيب حضرت عيسى (ع ) معجزه قابلقبول براى مردم بود
- روايتى درباره آنچه در شريعت عيسى (ع ) آمده بود
- روايت درباره به دار آويختن حضرت عيسى (ع )
- روايتى در مورد كيفيت بالا بردن عيسى (ع ) به آسمان
- روايتى از امام رضا (ع ) درباره قضيه حضرت عيسى (ع )
- بحث روايتى ديگر در معناى محدث
- فرق ميان نبى ، رسول و محدث
- على (ع ) محدث بود
- مطالبى پيرامون ((وحى )) و واژه ((محدث ))
- تشخيص القائات رحمانى از شيطانى مستند به تاءييد الهى است و خارج از معيارهاىمعمولى تشخيص است
- توضيح اينكه : ((محدث صوت فرشته را مى شنود ولى فرشته را نمى بيند))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«57» وَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ
و امّا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، پاداشهاى آنها را (خدا) بطور كامل خواهد داد و خداوند ستمگران را دوست نمىدارد.
نکته ها
در تفسير اطيبالبيان، نمونهاى از عذابهاى دنيوى بنىاسرائيل، اينگونه آمده است: 37 سال پس از حضرت مسيح، شخصى به نام طيطوس كه از قيصرهاى روم بود، بر يهود مسلّط شد وميليونها نفر از آنان را كشت و هزاران نفر را به اسارت گرفت. او دستور داد اموال آنان را به آتش كشيده و يا غارت كنند و اسيران آنها را طعمهى درندگان سازند.
در كنار تهديد كفّار، تشويق اهل ايمان لازم است، چنانكه در كنار ايمان، انجام كارهاى نيك لازم است.
جلد 1 - صفحه 525
پیام ها
1- سرانجام كفر و بىايمانى، عذاب الهى است. «فَأُعَذِّبُهُمْ»
2- هرچه اتمام حجّت بيشتر باشد، قهر خدا بر انكار كنندگان بيشتر خواهد بود.
كسانى كه زنده كردن مرده را از عيسى مىبينند، ولى ايمان نمىآورند، مستحق هر نوع عذابى هستند. «فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِيداً»
3- گاهى خداوند در اين دنيا نيز مجازات مىدهد. «فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ»
4- در برابر قهر خدا، هيچ قدرتى نمىتواند مانع باشد. «وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ (57)
وَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا: و اما آن كسانى كه ايمان آورند به خدا و پيغمبر و معاد و تمام معتقدات حقه ايمانيه، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ: و بجا آورند كارهاى شايسته و پسنديده خدا و رسول، فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ: پس كاملا و تماما عطا كرده شود اجر و پاداش آنها در دنيا به نيكنامى و عزت و ارجمندى، و در آخرت به درجه عالى و شادكامى و نعيم ابدى. وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ: و خداى تعالى دوست نمىدارد ستم كنندگان را كه ظلم به نفس خود نمايند به شرك و معاصى.
تبصره: آيه شريفه را اشاراتى است: 1- تهديد و وعيد عظيم است نسبت به كفار، به تمام اقسام آن. 2- اخبار به ورود وبال و نكال در دنيا به شآمت كفر آنان، چنانچه مشاهده شده آنانكه در مقام ظهور كفر و ارتداد و سركشى به فرامين مقدس الهى برآمدند، در همين دنيا خير نديدند و عاقبت مخذول شدند.
3- اخبار به عذاب آنان در آخرت به آتش نيران و نيافتن ناصر و ياورى براى آنان. 4- اشاره به آنكه ايمان فقط بدون عمل صالح مجزى نخواهد بود، بلكه جزء مقوم و مثبت عقد ايمانى قلبى، اعمال صالح است از عبادت و طاعت كه كاشفى است براى آن، و لذا در حديث شريف حضرت صادق عليه السّلام فرمود: الايمان هو الاقرار باللّسان و عقد فى القلب و عمل بالاركان. «1» 5- جزا و پاداش مؤمنين، وافى و كافى بدون هيچ نقصانى بلكه به زيادتى از فضل سبحانى، به ايشان مرحمت شود. 6- مراد از آيه: لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ آنست كه
«1» كافى جلد 2 كتاب الايمان و الكفر، صفحه 27 حديث اوّل- بحار الانوار جلد 68 صفحه 256 حديث 15
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 121
لازمه دوستى كه اعطاى ثواب و نجات از عذاب است، نسبت به ستمكاران به سبب كفر، منظور نمىفرمايد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ (57)
ترجمه
و اما آنانكه ايمان آوردند و بجاى آوردند كارهاى شايسته را پس عطا ميكند بآنها مزدهاشان را و خدا دوست ندارد ستمكاران را..
تفسير
اين آيه و آيه قبل بيان حكم الهى است در باره اهل ايمان و كفر بحضرت عيسى كه در آيه اذ قال اللّه اشاره بآن شده و خداوند دوست ندارد ظالمان را خصوص نسبت بپيغمبران و در اكمال از حضرت رسول (ص) روايت نموده است كه مبعوث فرمود خداوند حضرت عيسى را و بوديعت نزد او نهاد نور و علم و حكم و جميع علوم پيغمبران قبل از او را و علاوه انجيل را باو فرستاد و مبعوث فرمود او را به جانب بيت المقدس براى ارشاد بنى اسرائيل تا آنها را دعوت كند بكتاب و حكمت خود و ايمان بخدا و پيغمبر او پس اباء كردند بيشتر از آنها و طغيان نمودند و كفران كردند پس چون آن حضرت ديد آنها ايمان نميآورند از خداوند خواست كه بعضى از آنها را مسخ نمايد بصورت شيطان حقير عرض مىكنم چنانچه فعلا هم مىبينيم شباهت آنها را و اين براى آن بود كه شايد موجب عبرت سايرين شود و خداوند اجابت نمود و آنها عبرت نگرفتند و اصرار بر كفر نمودند لذا حضرت عيسى در بيت- المقدس آمد و مكث نمود و دعا ميكرد و منتظر امر الهى بود سى و سه سال تا آنكه يهود بطلب او درآمدند و ادعا كردند كه او را عذاب كردند و زنده بگور نمودند
جلد 1 صفحه 425
و بعضى ادعا كردند او را بدار كشيدند ولى خداوند مسلط نكرد آنها را بر او بلكه ديگرى مصور بصورت او شد از براى آنها و قدرت پيدا نكردند بر عذاب او و دفن او و نه بر كشتن و بدار كشيدن او چون اگر قادر بر اين امور شده بودند تكذيب فرموده خداوند بود كه فرموده لكن بلند كرد او را بسوى خود بعد از آنكه اخذ كرد او را حقير عرض مىكنم شايد مراد از مكث آن حضرت و دعا و انتظار او سى و سه سال بيان عمر و مكث او در دنيا باشد چنانچه گفتهاند كه در سن سى سالگى مبعوث به پيغمبرى شد و سه سال داراى اين منصب بود كه بآسمان عروج نمود و بعضى سى ماه و بعضى سه سال و نيم گفتهاند و گفتهاند از بيت المقدس در شب قدر ماه رمضان بآسمان صعود فرمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِم أُجُورَهُم وَ اللّهُ لا يُحِبُّ الظّالِمِينَ (57)
و امّا كساني که ايمان بمسيح آوردند و بر طبق دستورات او عمل كردند و معصيت و مخالفت او را ننمودند خداوند اجر مستوفي بآنها عطا ميفرمايد که هيچ عمل آنها از بين نميرود و خداوند ظالمين را دوست نميدارد.
در برهان از علي بن ابراهيم از پدرش از إبن ابي عمير از جميل بن صالح از حمران بن اعين از حضرت باقر عليه السّلام حديث مفصّلي نقل كرده که يك جمله او اينست که فرمود: عيسي در آن شب آخري که فرداي آن بآسمان رفت بحواريّين فرمود امّا انّكم ستفترقون بعدي علي ثلاث فرق فرقتين مفتريين «مفتريتين خ ل» علي اللّه في النار و فرقة تتبع شمعون صادقة علي اللّه في الجنّة.
از اينکه حديث استفاده ميشود که فقط مؤمن صالح از مسيح متابعين شمعون الصفا بودند که جمله اول آيه اشاره بآنها است و جمله وَ اللّهُ لا يُحِبُّ الظّالِمِينَ اشاره بآن دو فرقه ديگر است که در آتش هستند و معني عدم محبّت خدا اينست که معامله با آنها نميكند معامله محبّ و الّا محبّت و عداوت در ساحت قدس ربوبي نيست و محل عوارض واقع نميشود.
224
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 57)- سپس به گروه دوم اشاره کرده میفرماید: «اما کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، خداوند پاداش آنها را بطور کامل خواهد داد» (وَ أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ). و باز تأکید میکند «خداوند هرگز ستمگران را دوست ندارد» (وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ).
بنابراین، خدایی که ظالمان را دوست ندارد هرگز در حق بندگان ستم نخواهد کرد و اجر آنها را بطور کامل خواهد داد.
نکات آیه
۱ - مؤمنانِ داراى اعمال صالح، بهره مند از پاداش کامل خداوند (و اما الذین امنوا و عملوا الصالحات فیوفیهم اجورهم)
۲ - همراهى ایمان با عمل صالح، شرط نتیجه بخش بودن آن (و اما الذین امنوا و عملوا الصالحات)
۳ - در قیامت، کافران از اعمال صالح خویش، بهره اى نمى برند. (و اما الذین امنوا و عملوا الصالحات فیوفیهم اجورهم) چون پاداش الهى مشروط به توأم بودن ایمان و عمل صالح است، بنابراین عمل صالح بدون ایمان، پاداش الهى را در پى نخواهد داشت.
۴ - پاداشها در قیامت نیتجه عمل خود انسان است.* (فیوفّیهم اجورهم) استعمال اجر و اجرت، معمولاً در قبال عمل انسان به کار مى رود.
۵ - مؤمنانِ داراى اعمال صالح از پیروان عیسى (ع)، مشمول پاداش کامل الهى هستند. (جاعل الذین اتبعوک ... و اما الذین امنوا و عملوا الصالحات فیوفّیهم اجورهم) مصداق مورد نظر از جمله «فاما الذین امنوا»، به قرینه آیات قبل، مؤمنان به حضرت مسیح (ع) هستند.
۶ - ایمان و عمل صالح، حقیقت پیروى از رسول الهى (عیسى (ع)) (و اتبعنا الرسول ... جاعل الذین اتبعوک ... و اما الذین امنوا و عملوا الصالحات)
۷ - ایمان و عمل صالح، عامل نجات انسان از عذاب الهى در دنیا و آخرت (فامّا الذین کفروا فاعذّبهم عذاباً شدیداً فى الدنیا و الاخرة ... و اما الذین امنوا و عملوا الصالحات)
۸ - اجر کامل خداوند، از آنِ مؤمنانى است که عامل به تمامى اعمال صالح باشند. (و اما الذین امنوا و عملوا الصالحات فیوفّیهم اجورهم) کلمه «الصالحات»، جمع و داراى الف و لام است که دلالت بر عموم مى کند; یعنى تمام اعمال صالح را انجام دهند.
۹ - ایمان و کفر، ملاک تقسیم بندى جوامع انسانى از نظر قرآن (فاما الذین کفروا ... و اما الذین امنوا)
۱۰ - کافران به عیسى (ع) (یهودیان)، ظالم و محروم از محبّت خداوند هستند. (فاما الذین کفروا ... و اللّه لا یحبّ الظالمین) از مصادیق مورد نظر از کلمه «الظالمین»، به قرینه آیات قبل، یهودیانى هستند که به حضرت عیسى (ع) ایمان نیاوردند.
۱۱ - ظالمان، محروم از محبّت و پاداشهاى خداوند (و اما الذین امنوا ... فیوفّیهم اجورهم و اللّه لا یحبّ الظالمین)
۱۲ - کفر (انکار پیامبر)، ظلم است و کافران، ظالم هستند. (فاما الذین کفروا ... و اللّه لا یحبّ الظالمین) بنابراینکه جمله «و اللّه لا یحب الظالمین»، تعلیل براى کیفر کافران باشد; یعنى چون کافران ظالم هستند، مستحق کیفرند.
۱۳ - مؤمنانِ داراى اعمال صالح، محبوب خدا هستند. (و اللّه لا یحبّ الظالمین) بنابراینکه جمله «و اللّه لا یحبّ الظالمین»، تعلیل براى جمله «فاما الذین کفروا» و «و اما الذین امنوا» باشد که از آن چنین استفاده مى شود که کافران به علّت ظلم، مبغوض خدا هستند. و مفهوم آن، این است که مؤمنان داراىِ عمل صالح، محبوب خدایند.
۱۴ - مؤمنانى که داراى اعمال صالح نباشند ظالم هستند.* (و اما الذین امنوا و عملوا الصالحات فیوفّیهم اجورهم و اللّه لا یحبّ الظالمین) چون پاداش الهى و نجات، در گرو ایمان توأم با عمل صالح است، بنابراین ایمان بدون عمل، موجب پاداش و نجات نخواهد بود و محبّت الهى را - که از مفهوم «لا یحب الظالمین» به دست مى آید - در پى ندارد. لذا گروه یاد شده در زمره ظالمین قرار مى گیرد.
۱۵ - ندادن اجر کامل در برابر عمل، ظلم است. (و اللّه لا یحبّ الظالمین) بنابراینکه جمله «و اللّه لا یحب الظالمین»، تعلیل براى جمله «فیوفّیهم اجورهم» باشد.
موضوعات مرتبط
- ارزیابى: ملاکهاى ارزیابى ۹
- اطاعت: اطاعت از انبیا ۶
- انبیا: تکذیب انبیا ۱۲
- ایمان: ۲، ۶، ۷ ارزش ایمان ۹ ; پاداش ایمان ۱، ۵
- خدا: محبّت خدا ۱۰، ۱۱، ۱۳ ; محبوبان خدا ۱۳
- دین: حقیقت دین ۶
- ظالمان: ۱۲، ۱۴ محرومیت ظالمان ۱۱
- ظلم: آثار ظلم ۱۱ ; موارد ظلم ۱۰، ۱۲، ۱۵
- عذاب: عوامل نجات از عذاب ۷
- عمل: اهمیّت عمل ۱۴ ; ایمان و عمل ۲، ۶، ۷ ; پاداش عمل ۴ ; پاداش عمل صالح ۱، ۵ ; شرایط صحت عمل ۳ ; عمل صالح ۶، ۷، ۸، ۱۳
- عیسى (ع): ۱۰ پیروان عیسى (ع) ۵
- قیامت: ۴
- کارگر: حقوق کارگر ۱۵
- کافران: ۱۲ حبط عمل کافران ۳ ; کافران در قیامت ۳
- کفر: آثار کفر ۳، ۱۰ ; ارزش کفر ۹ ; کفر به عیسى (ع) ۱۰ ; کفر به محمّد (ص) ۱۲
- گروههاى اجتماعى: ۹
- مؤمنان: پاداش مؤمنان ۱، ۸ ; مؤمنان بىعمل ۱۴ ; مؤمنان صالح ۵، ۱۳
- یهود: ظلم یهود ۱۰
منابع