آل عمران ٥٤
کپی متن آیه |
---|
وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْمَاکِرِينَ |
ترجمه
آل عمران ٥٣ | آیه ٥٤ | آل عمران ٥٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَکَرُوا»: نقشه کشیدند و چارهجوئی نمودند. حیلهگری کردند. «مَکَرَ اللهُ»: خداوند برای ابطال حیله و نقشه ایشان چارهجوئی کرد. میان (مَکَرُوا) و (مَکَرَ) مُشاکله است؛ یعنی اتّفاق در لفظ و اختلاف در معنی.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۰ - ۴۲، سوره آل عمران
- منظور از اصطفا (برگزيدن ) و تطهير مريم سلام اللّه عليها
- وجه اينكه قضاياى مربوط به مريم عليها السلام از اخبار غيبى شمرده شده است
- وجه تعبير به ((ملائكه )) در جمله ((اذ قالت الملائكة ...))
- گفتار معصومين در تفسير ((كلمه ))
- معناى ((كلمه خدا)) و مراد از ((كلمه )) در جمله : ((يبشرك بكلمة منه ...))
- وجه تسميه عيسى به مريم (عليهما السلام ) به ((مسيح ))
- يهود و كلمه ((مسيح ))
- معناى كلمه ((عيسى ))
- اقوالى كه درباره سخن گفتن عيسى (ع )با مردم در سن كهولت ، گفته شده است
- مراد از ((تورات )) ((انجيل )) در قرآن كريم
- بعثت حضرت عيسى (ع ) عموميت داشته ، هر چند رسالت او به سوى بنىاسرائيل بوده است
- معجزات عيسى (ع ) مستند به اذن خدا بوده است و عيسى (ع ) در صدور آن آيات استقلالىنداشته است
- معجزات حضرت عيسى (ع ) در خارج ، از آن جناب صادر مى شده است
- جمله ((مصدقا لما بين يدى من التورية ...)) براى اينكه عيسى (ع ) تورات موجود درزندگى خودرا قبول داشته است دلالت نمى كند
- عملى كه عيسى (ع ) براى باز شناختن مؤ منين به خود وتشكل دادن به آنها انجام داد
- قيد ((الى اللّه )) در آيه به چه جهتى آمده است ؟
- مراد از ايمان در جمله ((قال الحواريون نحن انصار اللّه آمنا باللّه ...)) ايمان بعد ازايمان است
- راه عبادت كوتاهترين راه به سوى خداى سبحان است
- معناى ((توفى )) و تفاوت مورد استعمال اين كلمه با كلمه ((موت ))
- توّفى حضرت عيسى به معناى گرفتن آن حضرت از دست يهود است
- منظور از ((رفع عيسى به سوى خدا)) و ((تطهير او از كافران ))
- مراد از تفوق پيروان عيسى (ع ) بر كافران تا روز قيامت
- مقصود از تفّوق حجت تفوق از نظر مقبوليت نيست
- تبعيت از نياكان سبب مى شود كه مراد عموم يهود و مطلق نصارا باشد
- وعده نيكو به پيروان حقيقى (قولى و عملى ) عيسى (ع )
- دو حجت و دليل بر نفى الوهيت عيسى (ع ) در تمثيل او به آدم (ع )
- جمله ((الحق من ربك )) از بديع ترين بيانات قرآنى است
- بحث روايتى (در ذيل آيات كريمه گذشته )
- رواياتى درباره برترين زنان عالم : (فاطمه (س ) مريم ، خديجه و آسيه )
- اثبات سيادت اثبات عالى ترين مراتب اصطفاء است
- اخبار غيب حضرت عيسى (ع ) معجزه قابلقبول براى مردم بود
- روايتى درباره آنچه در شريعت عيسى (ع ) آمده بود
- روايت درباره به دار آويختن حضرت عيسى (ع )
- روايتى در مورد كيفيت بالا بردن عيسى (ع ) به آسمان
- روايتى از امام رضا (ع ) درباره قضيه حضرت عيسى (ع )
- بحث روايتى ديگر در معناى محدث
- فرق ميان نبى ، رسول و محدث
- على (ع ) محدث بود
- مطالبى پيرامون ((وحى )) و واژه ((محدث ))
- تشخيص القائات رحمانى از شيطانى مستند به تاءييد الهى است و خارج از معيارهاىمعمولى تشخيص است
- توضيح اينكه : ((محدث صوت فرشته را مى شنود ولى فرشته را نمى بيند))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«54» وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ
و (دشمنان عيسى) تدبير خود را (براى كشتن او) بكار بستند. خداوند نيز تدبير خود را (براى حفظ او) بكار برد و خداوند بهترين تدبير كننده است.
نکته ها
امام رضا عليه السلام فرمود: مراد از مكر خدا، كيفرِ مكر است وگرنه او اهل مكر نيست. «1»
گرچه آيه به يكى از سنّتهاى الهى اشاره دارد، ولى با توجّه به آيات قبل كه حضرت عيسى كفر بنىاسرائيل را احساس كرد و با توجّه به آيه بعد كه خداوند عيسى عليه السلام را به آسمان بالا برد، استفاده مىشود كه مراد از مكر در اينجا، توطئهى قتل حضرت عيسى است كه گروهى در زمان آن حضرت براى خاموش كردن دعوت او نقشهها كشيده، توطئهها كردند؛ حتّى براى حبس و دستگيرى و معرّفى او جايزه تعيين كردند و مقدّمات كشتن و به دار آويختن او را فراهم كردند. امّا خداوند نقشهى آنها را نقش برآب كرد و او را به بهترين شكل نجات داد.
«1». عيون اخبارالرضا، ج 1، ص 126.
جلد 1 - صفحه 523
پیام ها
1- خداوند، پشتيبان اولياى خويش است. «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ»
2- تدبير وحركت انسان، مقدّمهى قهر يا لطف خداوند است. «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ»
3- كيفرهاى الهى، با جرم بشر تناسب و سنخيّت دارد. «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ»
4- اراده وتدبير خدا، بالاتر از هر تلاش، حركت وتدبير است. «وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ (54)
و بعد از آن، عدم ثبات ايشان در ايمان و حيله و مكر آنان را مىفرمايد:
وَ مَكَرُوا: و مكر نمودند، به اين وجه كه در پنهانى، جمعى را برگماشتند تا در صدد قتل حضرت عيسى عليه السّلام برآمدند. اصحّ اقوال آنكه: به حيله، شبى حضرت را به دست آورده، در خانهاى محبوس ساختند. و قبل از حبس، حواريون را جمع و وصيت فرموده، بعد فرمود: يكى از شما اظهار ارتداد كند و مرا به درهمى چند بفروشد. شما قبل از بانگ خروس متفرق و به اطراف منتشر گرديد. آن شخص يهودا بود كه سى درهم گرفت و حضرت را نشان داد.
خلاصه، تمام شب پاسبانان اطراف مجلس را فرا گرفتند. حق تعالى آن شب را بسيار ظلمانى گردانيد و امر فرمود حضرت را از روزنهاى كه در اطاق بود، ملائكه او را به آسمان بردند. «2» حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود در وقت رحلت خود كه: هر آينه ضربت خوردم در شبى كه يوشع بن نون از دنيا رفت، و قبض روح شوم در شبى كه عيسى عليه السّلام را به آسمان بردند (يعنى شب بيست و يكم ماه
«1» بحار الانوار، جلد 14، صفحه 274
«2» تفسير مجمع البيان، جلد اوّل، صفحه 448
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 115
رمضان «1»).
وَ مَكَرَ اللَّهُ: و جزاى مكر را خدا به ايشان رسانيد به اينكه صبح آنشب، يهوداى مرتد وارد آن اطاق شد تا عيسى عليه السّلام را بيرون آورد، در حالى كه همه مجتمع شدند. همين كه يهودا وارد شد، عيسى عليه السّلام را نديد. حق تعالى شبه عيسى عليه السلام را بر او افكند. چون بيرون آمد، فورا او را گرفتند.
هر چه استغاثه نمود. من عيسى نيستم، قبول نكردند و او را به دار زدند و به جزاى خود رسيد. «2» وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ: و خداى تعالى بهترين مكافات دهندگان است اهل مكر را.
تحقيق: اين مطلب ثابت شده كه خداوند حكيم متعال از كليه قبايح منزّه و مبرّى مىباشد، و تمام افعال سبحانى نيكو، و بر وجه حكمت و مصلحت است. بنابراين آيه شريفه به يكى از وجوه تفسير شود: 1- ابن بابويه رضوان اللّه عليه به سند خود از حسن بن فضّال از پدرش روايت نموده كه سؤال كردم از حضرت رضا عليه السّلام آيه شريفه را، فرمود: خداوند تبارك و تعالى مكر ننمايد، و لكن جزا دهد ايشان را جزاى مكر «3». 2- «مكر» در اصل حيلهاى است كه به سبب آن مضرتى به غير رسانند بدون ادراك او، پس اسناد آن به خدا از باب صنعت مقابله و مشاكله است، مانند: جزاء سيئة سيئة مثلها، يعنى جزاى مكر را بدون توجه او، بدو رساند به ناگهانى. 3- از باب تسميه سبب كه مكر است به اسم مسبّب، كه وبال مكر باشد، يعنى خدا راجع سازد وبال مكر را به ايشان. 4- مراد، تخليه و فروگذاشتن خدا باشد مكّارين را به فعل خود، تا نتيجه مكر عايد آنها گردد.
«1» از روايات منقوله چنين برمىآيد كه وفات يوشع بن نون و رفع عيسى بن مريم به سوى آسمان، هر دو در شب بيست و يكم ماه مبارك رمضان روى داده است. (بحار الانوار، جلد 42 باب 127- جلد 14 باب 23 و جلد 13 باب 12)
«2» تفسير مجمع البيان، جلد اوّل، صفحه 448
«3» تفسير برهان، جلد اوّل، حديث اوّل، صفحه 285
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 116
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ (54)
ترجمه
و مكر كردند و مكر كرد خدا و خدا بهترين مكر كنندگان است..
تفسير
جماعت يهود كه حضرت عيسى از آنها احساس كفر كرده بود به خيال افتادند كه ناگهانى او را بكشند لذا آنحضرت با حواريون در خانه مخفى
جلد 1 صفحه 422
شدند و اين مكر آنها با خدا بود اما مكر خدا با آنها بروايت عامه و تفسير امام (ع) آن بود كه كسى را كه يهود مأمور بكشتن آنحضرت نموده بودند وقتى پيدا كرد خانه را كه حضرت در آنجا بود رفت كه حضرت را بكشد يا دستگير نمايد و تسليم يهود كند حضرت را نديد چون خداوند آنحضرت را از روزنه يا دريچه اطاق بآسمان برده بود و خداوند او را مصور بصورت حضرت عيسى نمود و چون مراجعت كرد و به يهود خبر داد كه حضرت عيسى آنجا نبود كسى باور نكرد و تصور كردند دروغ مى- گويد و خود او حضرت عيسى است او را گرفتند و بدار كشيدند و بروايت قمى از حضرت باقر (ع) يكشب حضرت عيسى حواريون را دور خود جمع كرد و فرمود كه امشب خداوند مرا بآسمان ميبرد كدام يك راضى هستيد مصور بصورت من بشويد و بجاى من بدار برويد و شهيد شويد و با من در بهشت هم درجه باشيد جوانى از آنها قبول كرد حضرت در مقابل چشم آنها بآسمان رفت و آنها در خانه بودند كه يهود در همان شب مطلع شدند از مكان آنها و آمدند در آن خانه و آن جوان را گرفتند و به خيال آنكه حضرت عيسى است بدار كشيدند و بعضى گفتهاند يكى از حواريون بود كه مرتد شد سى درهم گرفت و يهود را از مكان حضرت عيسى خبردار نمود و آمد در خانه كه آنها را دلالت بحضرت نمايد او را نيافت چون مراجعت بنزد يهود نمود خداوند او را شبيه بحضرت عيسى كرد و آنها او را بجاى او بدار كشيدند در هر حال آنچه مسلم است مكر كفار با خدا و مكر خداوند در مقابل مكر آنها است و نسبت مكر بخداوند اگرچه ابتداء جائز نيست چون معنى مكر حيله است كه موجب ضرر باشد ولى وقتى در مقابل مكر استعمال شود جائز است زيرا كه بمعنى مجازات آنها است بقسمى كه صورتا شبيه بعمل آنها باشد حال نظر كن مكر آنها بالاتر بود يا مكر خدا اگر ديدى مكر خدا اقوى و انفذ و غالب بر مكر آنها بوده و توانسته آنها را معاقب نمايد در دنيا و آخرت بطوريكه در خاطر آنها خطور نمىكرد بدان خداوند خير الماكرين است يعنى بهتر از هر كس ميتواند مكر كند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللّهُ وَ اللّهُ خَيرُ الماكِرِينَ (54)
و مكر كردند و خداوند جزاء مكر آنها را بآنها چشانيد و بهترين جزاء دهنده است وَ مَكَرُوا ممكن است چنانچه مفسّرين گفتند مراد يهود است که حضرت عيسي را گرفتند و حبس كردند و خداوند شبيه عيسي عليه السّلام از خود آنها بآنها نمانيد و او را بدار زدند و كشتند و عيسي را بآسمان برد، لكن اينکه معني خلاف ظاهر است زيرا مكر عبارت از اينکه است که بحيله و تزوير و پلتيك و تقلّب در مقام اذيّت برآيند و يهود علنا دشمني كردند و در مقام اذيّت عيسي برآمدند بلكه بعيد نيست که مراد حواريّين باشند که اظهار ايمان كردند و اظهار متابعت و تسليم و در موقع گرفتاري عيسي در چنگال يهود او را تنها گذاشتند و فرار كردند و اينکه معني بحسب عبارت و جملات آيه هم انسب است و اللّه العالم.
جلد 4 - صفحه 218
و مكر با مؤمن بخصوص با رسول خدا يكي از صفات رذيله و از معاصي بسيار بزرگ و آيات و اخبار در مذمّت آن بسيار است و از پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم مرويست فرمود
(ليس منّا من ماكر مسلما) جامع السعادات صفحه 611
، و از امير المؤمنين عليه السّلام فرمود
(لو لا انّ المكر و الخديعة في النار لكنت امكر النّاس)
جامع السعادات صفحه 116، و غير اينها از اخبار.
و مكر و حيله و خدعه و نكري الفاظ مرادفه يا قريب المعني است و از همين باب است تلبيس و غش و غدر که عبارت است از اصابه مكروه بغير از مآخذ خفيه بعيده از ذهن و اينکه يكي از اقسام نفاق است که ظاهر آن بر خلاف باطن باشد.
وَ مَكَرَ اللّهُ مكر خداوند گفتند مراد جزاي عقوبت مكر مكار است و ممكن است مراد اينکه باشد که خداوند شخص مكار را عقوبت ميفرمايد بطوري که خيال ميكند که باو تفضّل فرموده چنانچه مفاد بسياري از آيات است مثل وَ لا يَحسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُملِي لَهُم خَيرٌ لِأَنفُسِهِم إِنَّما نُملِي لَهُم لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِينٌ آل عمران آيه 172 و مثل وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَستَدرِجُهُم مِن حَيثُ لا يَعلَمُونَ وَ أُملِي لَهُم إِنَّ كَيدِي مَتِينٌ اعراف آيه 181، و غير اينها از آيات.
وَ اللّهُ خَيرُ الماكِرِينَ نظر به اينكه گفتيم مكر خدا جزاي عمل مكار است چه بمعني اول باشد که مفسّرين گفتند چه بمعني دوم که احتمال داديم علي ايّ حال بمقتضاي عدل است چنانچه در حقّ كفّار و فسّاق عقوبت ميفرمايد و ظلم نيست بلكه خود مكّار ظلم ميكند هم بنفس خود که خود را در معرض عقوبت قرار ميدهد مثل ساير عصات و هم بكساني که با آنها مكر كرده و اينکه مفاد بسياري از آيات مثل وَ ما ظَلَمناهُم وَ لكِن ظَلَمُوا أَنفُسَهُم هود آيه 103، وَ ما ظَلَمناهُم وَ لكِن كانُوا أَنفُسَهُم يَظلِمُونَ نحل آيه 119، وَ ما ظَلَمناهُم وَ لكِن كانُوا هُمُ الظّالِمِينَ زخرف آيه 76، و غير اينها از آيات.
219
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 54)- پس از شرح ایمان حواریون، در این آیه اشاره به نقشههای شیطانی یهود کرده میگوید: «آنها (یهود و سایر دشمنان مسیح برای نابودی او و آئینش) نقشه کشیدند و خداوند (برای حفظ او و آئینش) چارهجویی کرد،
ج1، ص288
و خداوند بهترین چارهجویان است» (وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ).
بدیهی است نقشههای خدا بر نقشههای همه پیشی میگیرد، چرا که آنها معلوماتی اندک و قدرتی محدود دارند و علم و قدرت خداوند بیپایان است.
نکات آیه
۱ - مکر بنى اسرائیل علیه عیسى (ع) (فلمّا احس عیسى منهم الکفر ... و مکروا)
۲ - مکر و تلاش کافران بنى اسرائیل، براى کشتن عیسى (ع) (و مکروا ... اذ قال اللّه یا عیسى انى متوفیک) با توجّه به آیه بعد که سخن از عروج عیسى (ع) به میان آمده، معلوم مى شود که مکرشان در جهت کشتن عیسى (ع) بوده است.
۳ - مکر و مقابله خداوند با مکر و حیله کافران توطئه گر علیه عیسى (ع) (و مکروا و مکر اللّه)
۴ - توانایى و چیرگى خداوند در مکر با کافران (و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین)
۵ - شکست مکر بنى اسرائیل علیه عیسى(ع) (و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین)
۶ - ناتوانى و شکست قطعى انسان، در مکر با خداوند (و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین)
۷ - مکر انسان با خداوند، مستلزم مکر الهى با اوست. (و مکروا و مکر اللّه)
۸ - بازتاب کردار آدمى مشابه و همسان با عملکرد وى (و مکروا و مکر اللّه)
۹ - مکر خداوند به انسان، بازتاب عملِ مکرآمیز خود انسان است. (و مکروا و مکر اللّه)
روایات و احادیث
۱۰ - مکر خداوند با کافران، مجازات نمودن آنان به سبب مکرشان است. (و مکروا و مکر اللّه) امام رضا(ع) درباره آیه فوق فرمود: انّ اللّه تبارک و تعالى ... لا یمکر ... و لکنّه عزّ و جل یجازیهم ... جزاء المکر.[۱]
موضوعات مرتبط
- انبیا: ۲
- بنى اسرائیل: توطئه بنى اسرائیل ۱، ۲ ; شکست بنى اسرائیل ۵ ; بنى اسرائیل و قتل انبیا ۲
- خدا: قدرت خدا ۴ ; مکر خدا ۳، ۴، ۷، ۹، ۱۰
- شکست: عوامل شکست ۶
- عمل: آثار عمل ۸، ۹ ; کیفر عمل ۸
- عیسى (ع): عیسى (ع) و بنى اسرائیل ۱، ۲، ۵
- کافران: توطئه کافران ۳، ۴ ; کیفر کافران ۱۰ ; مکر کافران ۱۰
- مکر: ۳، ۴، ۶، ۷، ۹ آثار مکر ۹ ; مکر با خدا ۶، ۷
منابع
- ↑ عیون اخبارالرضا (ع)، ج ۱، ص ۱۲۶، ح ۱۹، ب ۱۱ ; معانى الاخبار، ص ۱۳، ح ۳.