نتایج جستجو

(گرفتن)، به معناى گرفتار قحطى و خشکسالى شدن مى آید; بنابراین أَخَذَهُ السَّنَةُ: «سال او را گرفت» یعنى گرفتار خشکسالى شد. و شاید علت آن این باشد که سال

کار مى رود، به معناى گرفتار قحطى و خشکسالى شدن مى آید; بنابراین أَخَذَهُ السَّنَةُ: «سال او را گرفت» یعنى گرفتار خشکسالى شد، و شاید علت آن این باشد که سال

کار مى رود، به معناى گرفتار قحطى و خشکسالى شدن مى آید; بنابراین أَخَذَهُ السَّنَةُ: «سال او را گرفت» یعنى گرفتار خشکسالى شد، و شاید علت آن این باشد که سال

ریشه کن ساخته، و به تعبیر دیگر «جُرُز» به سرزمینى گفته مى شود که به خاطر خشکسالى و کمى باران، تمام گیاهانش از میان بروند. جرز (۲ بار) أَم حَسِبْت صَعِيدا

رحمانیت خدا ۵; نشانه هاى قدرت خدا ۵; نعمتهاى خدا ۵ خشکسالى: عجز از دفع خشکسالى ۳ عذاب: عذاب با خشکسالى ۴ کافران: روش احتجاج با کافران ۱; عذاب کافران ۴; لجاجت

الثمرت لعلهم یذّکّرون) «سنة» به معناى قحطى و خشکسالى است و جمع آوردن آن (السنین) حکایت از تعدد قحطى و خشکسالى دارد. این تعدد یا به اعتبار شهرهاى زیادى است

اجتماعى ۴ خدا: آثار عفو خدا ۷; عفو خدا ۶، ۹; ویژگیهاى خالقیت خدا ۲ خشکسالى: زمینه خشکسالى ۳ سختى: منشأ سختى ۱ عمل: آثار فردى عمل ۱ قحطى: زمینه قحطى ۳ گناه:

مشیت الهى است. (ینزّل بقدر ما یشاء ... و ینشر رحمته) ۶ - بارش باران، پس از خشکسالى و نومیدى انسان، نمودى از تقدیر الهى در معیشت انسان (و لکن ینزّل بقدر ما

بودند و در سوره [اعراف:130-133] آمده. در این آیات نیز هفت معجزه ذکر شده است خشکسالى، کمبود حاصل، طوفان، ملخ، قمّل، وزغها و خون. این هفت آیه با عصا و ید بیضاءِ،

آیات ۱- پیشگویى یوسف(ع) بر مبناى رؤیاى پادشاه ، به حقیقت پیوست و قحطى و خشکسالى ، مصر و اطراف آن (کنعان و...) را فرا گرفت. (و جاء إخوة یوسف فدخلوا علیه)

غفران، ولایت و نصرت گونه هایى از روزى خداوند براى انسان ها است که از پس خشکسالى، گناه و مصیبت به انسان ارزانى مى شود. استمداد: استمداد از خدا ۹ امیدوارى:

لربّهم) ۶ - عدم تنبه کافران مکه، از بلاهاى هشدار دهنده الهى (مثل قحطى و خشکسالى) (و لقد أخذنهم بالعذاب فما استکانوا لربّهم و ما یتضرّعون) ۷ - خداوند، خواهان

در نظر آنان است. ۶- نایاب بودن آذوقه و غلّه در کنعان طى هفت سال قحطى و خشکسالى عصر یوسف (قالوا یأبانا منع منا الکیل فأرسل معنا أخانا نکتل) ۷- فرزندان یعقوب

هاى ناگوار گرفته شده ; چون چرخش روزگار احیاناً موجب کمبودهایى نظیر قحطى، خشکسالى و دیگر حوادث تلخ مى شود. ۱۵- گسستن سرنوشت خویش از سرنوشت اسلام و مسلمین،

در اختیار من باشد. ۲- پیشگیرى از بروز فاجعه براى مردم مصر به سبب قحطى و خشکسالى ، از هدفهاى یوسف(ع) در تقاضاى منصب حکومتى (اجعلنى على خزائن الأرض) ۳- یوسف(ع)

آمد و گفت: یا محمد زن من آبستن است به من خبر بده که چه خواهد زائید؟ و نیز خشکسالى در محل ما پدید آمده به من بگو چه وقت باران خواهد آمد؟ و نیز هنگام ولادت

شود: يكى اينكه آيه شريفه اشعار و بلكه دلالت مى كند بر اينكه قوم هود گرفتار خشكسالى بوده اند و آسمان از باريدن بر آنان دريغ مى ورزيده و در نتيجه گرانى و قحطى

نمود كه (اللهم اشدد وطأتك على مضر فابعث عليهم سنين كسنى يوسف) چنان قحط و خشكسالى بر ايشان وارد شد در مدت هفت سال، كه از شدت گرسنگى مرده‌ها را بيرون آورده

دارند. «جَنَّاتُ‌، الْأَنْهارُ» 2- باغ‌هاى بهشتى، هميشه سبز است. خزان و خشكسالى ندارد. «جَنَّاتُ عَدْنٍ» 3- پاداش پرهيز از لذات حرام دنيوى، كاميابى‌هاى

ميشود ‌حتي‌ حيوانات‌. چنانچه‌ نقل‌ كردند ‌از‌ يك‌ شكارچي‌ ‌گفت‌ ‌در‌ سال‌ خشكسالي‌ بشكار بودم‌ بز‌-‌ كوهي‌ ‌از‌ دور گودالي‌ بنظر آورد ‌که‌ ‌در‌ ‌او‌ آب‌ ‌است‌