النحل ٣٠
ترجمه
النحل ٢٩ | آیه ٣٠ | النحل ٣١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«خَیْراً»: خیر و خوبی. یعنی قرآنی را نازل فرموده است که سراسر خیر و خوبی است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۲ - ۴۰،سوره نحل
- اعتقاد به معاد لازمه توحيد كامل است
- بيان اينكه گمراه كنندگان همانند بار گناهان ناشى از اضلالشان را بر دوش مى كشند
- چگونگى تعدد وزر و عذاب در ازاء عمل واحد
- اشاره به استفاده هاى نادرستى كه از آيه ((ليحملوا اوزارهم كاملة يوم القيمة ))
- مقصود از كسانى كه علم داده شده اند در آيه :((قال الذين اوتوا العلم ...)) معصومين عليهم السلام هستند
- معناى آيه : ((قيل للذين اتقوا ماذا انزل اليكم قالوا خيرا)) و مراد از ((الذين اتقوا))
- معناى ((طيب )) و ((طاهر)) و مقصود از طيب بودن متقين درحال توفى و مرگ
- تعلق مشيت خداوند (لوشاء الله ) به امر عدمى (ما عبدنا) در آيه و توجيه آن
- تقرير و تبيين استدلال مشركين براى بت پرستى خود
- پاسخ به دليل مشركين : تنها وظيفه پيامبران ((بلاغ مبين )) است
- تقسيم امت ها به دو طائفه هدايت يافته و گمراه
- وجه اينكه گمراهى به خلاف هدايت به خود گمراهان نسبت داده شده است
- توضيح اينكه ((ضلالت )) امر عدمى است و نمى توان گفت خدا آن را ايجاد كرده است
- تسليت و دلدارى رسول خدا(ص ): نسبت به هدايت مشركين حريص مباش
- تفسير آيه توسط جبريون و مفوضه در جهت اثبات مذهب خود
- در قيامت ياورانى هستند كه مشركين از يارى آنها بهره مند نمى شوند
- مسئله رفع اختلاف و تبين آن يكى از معرفات روز قيامت است
- اشاره به تعابير مختلف از ايجاد خداى تعالى به :قول ، كلمه ، امر، اراده و قضاى خدا در ذيل (اننقول له كن فيكون )
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل : ((الذين اتوا العلم ))، ((... قالوا خيرا))، ((قالوااساطير الاولين )) و...)
- نقشه قريش در برابر جذابيت دعوت پيامبر اكرم (ص ) درذيل آيه ((و اذا قيل لهم ماذا...))
- روايتى درباره سلطنت و قدرت نامحدود خدا
نکات آیه
۱- تقواپیشگان، معتقد به خیر محض بودن وحى الهى (قرآن) (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا)
۲- تقوا، زمینه ساز شناخت ارزش وحى الهى (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا)
۳- تقوا، زمینه ساز اعتراف به حقایق و تسلیم شدن در برابر آن (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا) برداشت فوق با توجه به آیه ۲۳ و ۲۴ این سوره است که در آنها برخورد مستکبران را با همین سؤال مطرح کرده بود و آنان به دلیل برخوردارى از روحیه استکبارى، قرآن را ساخته و پرداخته انسانها دانسته بودند. اما در این جا متقین را مطرح کرده است که به دلیل داشتن تقوا در برابر واقعیت وحى، تسلیم شده اند و آن را خیر محض تلقى کرده اند.
۴- دین براى بشر، خیر محض است. (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا) از آن جایى که محتواى وحى و قرآن - که خیر محضند - دین است، استفاده مى شود که دین نیز خیر است.
۵- ربوبیت خداوند، مقتضى فرو فرستادن قرآن (تعالیم دین) بر بندگان خویش (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا)
۶- دنیا، جایگاه عمل براى آخرت است. (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا) در صورتى که «فى هذه الدنیا» متعلق به «أحسنوا» باشد، مفید معناى فوق است.
۷- دین، در پى سعادت دنیوى مردم (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة)
۸- احسان کنندگان، در همین دنیا بهره خوبى خواهند داشت. (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة) برداشت فوق بر این اساس است که «فى هذه» متعلق به «حسنة» باشد.
۹- اظهار نظر درست درباره دین و وحى الهى، از مصداقهاى احسان است. (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة) برداشت فوق، بر این اساس است که «للذین أحسنوا...» کلام خداوند باشد و نه ادامه کلام متقین. بنابراین خداوند با این بیان، درصدد توصیف تقواپیشگانى است که قرآن و دین را وحى دانسته اند.
۱۰- سراى آخرت، بسى بهتر از سراى دنیاست. (و لدار الأخرة خیر)
۱۱- پاداش اخروى محسنان، بسى بهتر از پاداش دنیوى آنان است. (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة و لدار الأخرة خیر) اگر چه در آیه سخنى از پاداش اخروى به میان نیامده است، اما جمله «و لدار الأخرة خیر» - که برترى سراى اخروى را مى رساند - به قرینه «فى هذه الدنیا حسنة» (براى محسنان در دنیا حسنه اى است) مى تواند مشعر به این نکته باشد که: پاداش حیات اخروى برتر است.
۱۲- پاداشهاى اخروى، بهتر از پاداشهاى دنیوى است. (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة و لدار الأخرة خیر)
۱۳- عقیده و عمل انسان، داراى نقشى تعیین کننده در سعادت دنیوى و اخروى او (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة و لدار الأخرة خیر) «اتقوا» دلالت بر عمل خوب و پسندیده مى کند و «اذعان به خیر محض بودن قرآن» اشعار به عقیده خوب دارد که مجموعاً موجب دریافت حسنه دنیوى و اخروى مى شوند.
۱۴- حیات انسانها با مرگ، پایان نمى پذیرد. (للذین أحسنوا ... و لدار الأخرة خیر) با توجه با اینکه آیه درصدد پاداش نیکوکاران در سراى دیگر است معلوم مى شود که مرگ پایان حیات آنان نیست.
۱۵- متقین در آخرت، جایگاهى بس خوب دارند. (و لنعم دار المتّقین)
۱۶- تقوا و احسان، پیامددار سعادت دنیوى و اخروى (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة ... و لنعم دار المتّقین)
۱۷- احسان، از نشانه هاى متقین (للذین أحسنوا ... و لنعم دار المتّقین)
۱۸- عقیده مندان به نزول قرآن از جانب خداوند و خیر بودن آن، داراى جایگاهى خوب در عالم آخرت (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا ... و لنعم دار المتّقین)
۱۹- تقوا و احسان، دو امر ارزشمند و داراى پاداش (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة ... و لنعم دار المتّقین)
۲۰- تقواپیشگان، منزه از روحیه تکبر (فلبئس مثوى المتکبّرین ... و لنعم دار المتّقین) از اینکه در برابر گروه متکبر - که جایگاه بدى براى آنان برشمرده شده - متقین را مطرح مى کند و براى آنان جایگاهى خوب معرفى مى نماید، استفاده مى شود که متقین از صفت تکبر مبرّایند.
۲۱- متقین، داراى عقیده صحیح و عمل خوبند. (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا للذین أحسنوا ... المتّقین)
موضوعات مرتبط
- آخرت: ارزش آخرت ۱۰; برترى آخرت بر دنیا ۱۰
- احسان: آثار احسان ۱۶; ارزش احسان ۱۹; پاداش احسان ۱۹; موارد احسان ۹
- ارزشها ۱۹:
- اقرار: زمینه اقرار به حق ۳
- انسان: فرجام انسان ها ۱۴
- پاداش: ارزش پاداش اخروى ۱۲; ارزش پاداش دنیوى ۱۲
- تقوا: آثار تقوا ۲، ۳، ۱۶; ارزش تقوا ۱۹; پاداش تقوا ۱۹
- حق: زمینه تسلیم به حق ۳
- حیات: حیات پس از مرگ ۱۴
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۵
- دنیا: ارزش دنیا ۱۰; نقش دنیا ۶
- دین: اظهار نظر درباره دین ۹; اهداف دین ۷; خیریت دین ۴; زمینه تشریع دین ۵
- سعادت: عوامل سعادت اخروى ۱۳، ۱۶; عوامل سعادت دنیوى ۷، ۱۳، ۱۶
- عقیده: آثار عقیده ۱۳; عقیده به خیریت قرآن ۱۸; عقیده به وحیانیت قرآن ۱۸
- عمل: آثار عمل ۱۳;فرصت عمل ۶
- قرآن: خیریت قرآن ۱; زمینه نزول قرآن ۵; مقامات اخروى مؤمنان به قرآن ۱۸
- متقین: احسان متقین ۱۷; تنزیه متقین ۲۰; عقیده پسندیده متقین ۲۱; عقیده متقین ۱; عمل پسندیده متقین ۲۱; متقین و تکبر ۲۰; مقامات اخروى متقین ۱۵; نشانه هاى متقین ۱۷; ویژگیهاى متقین ۲۰
- محسنان: ارزش پاداش اخروى محسنان ۱۱; ارزش پاداش دنیوى محسنان ۱۱; پاداش دنیوى محسنان ۸
- مرگ: نقش مرگ ۱۴
- وحى: اظهارنظر درباره وحى ۹; خیریت وحى ۱; زمینه شناخت ارزش وحى ۲