النحل ٢٥
ترجمه
النحل ٢٤ | آیه ٢٥ | النحل ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لِیَحْمِلُوا»: چنین میگویند تا این که بردارند. باید که بر دارند. حرف (لِ) لام عاقبت است (نگا: قصص / و یا این که لام امر (نگا: قرطبی). «أَوْزَار»: جمع وِزْر، بارهای سنگین. مراد گناهان سنگین و سزاهای کمرشکن است (نگا: انعام / ، نحل / ). «مِنْ أَوْزَار»: حرف (مِنْ) تبعیضیّه است، یعنی برخی از گناهان، و یا این که زائد است، یعنی برابر گناهان. «بِغَیْرِ عِلْمٍ»: بدون علم و آگهی و دلیل و برهان. یعنی سران قوم ناآگاهانه و جاهلانه زیردستان را گمراه کردهاند، یا این که زیردستان بدون حجّت و برهان به دنبال سران قوم راه افتادهاند. یعنی حال فاعل یا حال مفعول است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۲ - ۴۰،سوره نحل
- اعتقاد به معاد لازمه توحيد كامل است
- بيان اينكه گمراه كنندگان همانند بار گناهان ناشى از اضلالشان را بر دوش مى كشند
- چگونگى تعدد وزر و عذاب در ازاء عمل واحد
- اشاره به استفاده هاى نادرستى كه از آيه ((ليحملوا اوزارهم كاملة يوم القيمة ))
- مقصود از كسانى كه علم داده شده اند در آيه :((قال الذين اوتوا العلم ...)) معصومين عليهم السلام هستند
- معناى آيه : ((قيل للذين اتقوا ماذا انزل اليكم قالوا خيرا)) و مراد از ((الذين اتقوا))
- معناى ((طيب )) و ((طاهر)) و مقصود از طيب بودن متقين درحال توفى و مرگ
- تعلق مشيت خداوند (لوشاء الله ) به امر عدمى (ما عبدنا) در آيه و توجيه آن
- تقرير و تبيين استدلال مشركين براى بت پرستى خود
- پاسخ به دليل مشركين : تنها وظيفه پيامبران ((بلاغ مبين )) است
- تقسيم امت ها به دو طائفه هدايت يافته و گمراه
- وجه اينكه گمراهى به خلاف هدايت به خود گمراهان نسبت داده شده است
- توضيح اينكه ((ضلالت )) امر عدمى است و نمى توان گفت خدا آن را ايجاد كرده است
- تسليت و دلدارى رسول خدا(ص ): نسبت به هدايت مشركين حريص مباش
- تفسير آيه توسط جبريون و مفوضه در جهت اثبات مذهب خود
- در قيامت ياورانى هستند كه مشركين از يارى آنها بهره مند نمى شوند
- مسئله رفع اختلاف و تبين آن يكى از معرفات روز قيامت است
- اشاره به تعابير مختلف از ايجاد خداى تعالى به :قول ، كلمه ، امر، اراده و قضاى خدا در ذيل (اننقول له كن فيكون )
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل : ((الذين اتوا العلم ))، ((... قالوا خيرا))، ((قالوااساطير الاولين )) و...)
- نقشه قريش در برابر جذابيت دعوت پيامبر اكرم (ص ) درذيل آيه ((و اذا قيل لهم ماذا...))
- روايتى درباره سلطنت و قدرت نامحدود خدا
نکات آیه
۱- تکذیب کنندگان حقانیت قرآن، سرانجام تمامى گناهان عمل خویش را در قیامت بر دوش خواهند کشید. (و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة) لام «لیحملوا» لام عاقبت است و «أوزار» (جمع وزر) به معناى ثقل و سنگینى و کنایه از گناه است.
۲- کیفر کسانى که قرآن را اسطوره مى خوانند، در قیامت بدون هیچ کاستى داده خواهد شد. (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة)
۳- ساختگى دانستن قرآن، گناهى بس بزرگ و سنگین (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة)
۴- گناه، بارى سنگین بر دوش گناهکار (لیحملوا أوزارهم کاملة) تعبیر از گناه به «وزر» - که به معناى سنگین و ثقیل است - دلالت بر نکته یاد شده دارد.
۵- کسانى که با ساختگى دانستن قرآن، دیگران را به گمراهى کشیدند، بخشى از گناهان آنان را به عهده خواهند داشت. (و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة و من أوزار الذین یضلّونهم) برداشت فوق، بر اساس این احتمال است که «من» براى تبعیض باشد.
۶- افترا زنندگان به قرآن، علاوه بر گناه خویش، عهده دار گناه گمراه شدگان به دست خود نیز خواهند بود. (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة و من أوزار الذین یضلّونهم) برداشت فوق بر این احتمال است که «من» یا زاید و یا براى جنس باشد چنان که مفسّران احتمال داده اند.
۷- کسانى که قرآن را اسطوره مى خوانند، علاوه بر گناه افترا زدن به قرآن، برخى از گناه دیگران (گناه گمراهى آنان) را نیز بر دوش مى کشند. (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة و من أوزار الذین یضلّونهم) این برداشت، مبتنى بر تبعیض بودن «من» در «من أوزار الذین» است.
۸- اسطوره قلمداد کردن قرآن، بازدارنده مردم از ایمان به آن است. (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا ... و من أوزار الذین یضلّونهم)
۹- اعمال انسانها و پیامد آنها، کاملاً ثبت و ضبط مى شود. (لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة و من أوزار الذین یضلّونهم) اگرچه در این آیه سخن از گناه به میان آمده است و اینکه گناه کاران گناه خودشان را بر دوش خواهند کشید، اما گناه خصوصیتى ندارد و نمونه است براى اینکه اثبات کند: همه اعمال ثبت مى شود.
۱۰- کسانى که قرآن را اسطوره مى خواندند، با استفاده از جهل مردم، آنان را به قرآن بدبین کرده و گمراهشان مى ساختند. (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا ... و من أوزار الذین یضلّونهم بغیر علم) این برداشت بر این اساس است که «بغیر علم» حال براى ضمیر مفعولى «یضلّونهم» باشد.
۱۱- جهل و نادانى، زمینه و بسترى مناسب براى سوء استفاده دیگران (یضلّونهم بغیر علم)
۱۲- ادعاى اسطوره اى بودن قرآن، جاهلانه و به دور از مبانى علمى است. (قالوا أسطیر الأولین ... یضلّونهم بغیر علم) برداشت فوق مبتنى بر این احتمال است که «بغیر» حال براى ضمیر فاعلى «یضلّون» باشد و از آن جایى که مایه اضلال، اسطوره خواندن قرآن بوده است، معلوم مى شود که آن ادعا عالمانه نبوده است.
۱۳- ارتکاب گناه کبیره هر چند جاهلانه، تقلیدى و تحت تأثیر تبلیغات باشد، کیفر دارد. (لیحملوا أوزارهم ... و من أوزار الذین یضلّونهم بغیر علم) این برداشت، مبتنى بر این اساس است که «من» براى تبعیض و «بغیر» حال براى ضمیر مفعولى باشد. بنابراین معناى عبارت چنین مى شود: آنان به دوش مى کشند گناهان خود و بخشى از گناه گمراه شدگان به دست خود را، هر چند اینها عالم نبوده اند.
۱۴- بار گناه اسطوره خواندن قرآن، بارى بس ناشایست و زشت (قالوا أسطیر الأولین ... ألا ساء ما یزرون)
۱۵- اسطوره تلقى کنندگان قرآن، به پیامد کلام گمراه گر خود توجه ندارند. (قالوا أسطیر الأولین ... و من أوزار الذین یضلّونهم بغیر علم)
۱۶- اسطوره تلقى کنندگان قرآن، نیازمند به هشدار الهى، به خاطر بى خبرى از پیامد گناه و کیفر عمل زشت خویش (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم ... ألا ساء ما یزرون)
روایات و احادیث
۱۷- «عن أبى جعفر(ع) فى قوله: «لیحملوا اوزارهم کاملة یوم القیامة» یعنى لیستکملوا الکفر یوم القیامة «و من اوزار الذین یضلّونهم بغیر علم» یعنى کفر الذین یتولّونهم;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده است که در باره قول خدا «لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیامة» فرمود: مقصود این است که کفر خود را در قیامت کامل کنند و درباره «و من اوزار الذین یضلّونهم بغیر علم» فرمود: مقصود این است که کفر پیروان خویش را [بر دوش بگیرند]...».
۱۸- «عن النبى(ص) قال: أیّما داع دعى إلى ضلالة فاتبع کان علیه مثل أوزار من اتبعه من غیر أن ینقص من أوزارهم شىء...;[۲] از پیغمبر(ص) روایت شده است که فرمود: هر دعوت کننده اى که مردم را به گمراهى بخواند و از او پیروى شود، همانند بار سنگین گناهان کسانى که او را پیروى کرده اند بر دوش دعوت کننده است; بى آنکه چیزى از گناهان پیروان او کاسته شود...».
موضوعات مرتبط
- اضلالگران: گناه اضلالگران ۱۸
- ایمان: موانع ایمان به قرآن ۸
- جهل: آثار جهل ۱۰، ۱۱، ۱۲
- خدا: انذارهاى خدا ۱۶
- سوءاستفاده: زمینه سوءاستفاده ۱۰، ۱۱
- عمل: آثار عمل ۹; ثبت عمل ۹
- قرآن: آثار افترا به قرآن ۸، ۱۵; اضلال مفتریان به قرآن ۱۰; انذار مفتریان به قرآن ۱۶; بی توجهى مفتریان به قرآن ۱۵; پوچى افترا به قرآن ۱۲; تهمت افسانه به قرآن ۲، ۳، ۵، ۷، ۸، ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۶; عمل ناپسند مفتریان به قرآن ۱۶; فرجام مکذبان قرآن ۱; کیفر اخروى مفتریان به قرآن ۲; کیفر مفتریان به قرآن ۱۶; گناه افترا به قرآن ۳، ۱۴; گناه مفتریان به قرآن ۵، ۶، ۷; گناه مکذبان قرآن ۱; مکذبان قرآن در قیامت ۱; ناپسندى افترا به قرآن ۱۴
- قیامت: ویژگیهاى قیامت ۱۷
- کافران: کافران در قیامت ۱۷; گناه کافران پیرو ۱۷
- گمراهان: گناه گمراهان ۱۸
- گمراهى: زمینه گمراهى ۱۰
- گناه: تحمل گناه دیگران ۵، ۶، ۷، ۱۷، ۱۸; سنگینى گناه ۴
- گناهان کبیره ۳: کیفر گناهان کبیره۳ ۱۳
- گناهکاران: تقلید گناهکاران ۱۳; جهل گناهکاران ۱۳
- مردم: گناه اضلال مردم ۵، ۶، ۷