البقرة ٣٥
ترجمه
البقرة ٣٤ | آیه ٣٥ | البقرة ٣٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَغَداً»: به وفور. به فراوانی. صفت مصدر محذوفی است که تقدیر آن چنین است: أَکلاً رَغَداً. یا حال بشمار است. «حَیْثُ»: هرجا. «شِئْتُمْ»: خواستید. «الشَّجَرَةَ»: درخت. نوع آن را خداوند روشن نفرموده است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۵ ۳۹ بقره
- مواردى در قرآن كه مساءله بهشت آدم و داستان آن آمده
- منظور اصلى از خلقت آدم سكونت در زمين بوده
- علت بيرون شدن از بهشت
- مراد از عهد خدا با آدم
- نتيجه توجه به عهد خدا
- نتيجه غفلت از عهد خدا
- معنا و مراد از واژه هاى (رغدا) و (ظالمين ) در آيه شريفه
- نهى خداوند از نزديك شدن به درخت نهى از شادى و خيرخواهانه بوده نه يك نهى مولوى
- آدم و همسرش شيطان را ميديدند همچنانكه انبياء (ع ) او را مى ديدند
- ذريه آدم ، در حكم با آدم شريكند
- قصه اسكان آدم و همسرش در بهشت و هبوط آنها، مثلى است براى مجسم ساختن وضع انسان
- توبه عبد بين دو توبه خدا واقع است
- نقش توبه آدم و هبوط او به زمين در باز شدن راه براى هدايت انسان و قرار گرفتن او در طريق كمال
- اولين فرمان خداوند در تشريع دين براى آدم و ذريه او
- مگر پيامبر هم گناه مى كند؟
- مخالفت نهى ارشادى گناه نيست
- معنى ظلم و عصيان و غوايت آدم
- پس چرا آدم توبه كرد؟
- بحث روايتى
- بهشت آدم بهشت دنيائى بوده
- مراد بهشت دنيوى بهشت برزخى است
- ابليس چگونه خود را به آدم و همسرش رساند؟
- داستان آدم بنقل تورات
- مگر بهشت مقام قرب و نزاهت نيست و مگر درباره بهشت نيامده كه در آن لغو و گناه نيست ؟
- شيطان چگونه دوباره به بهشت راه يافت
- درخت نهى شده چه درختى بود؟
- درخت درخت گندم بوده ولى ثمره اش حسد شده است
- رفع تنافى از دو روايتى كه بظاهر با هم متنافيند
- رواياتى درباره قصه آدم در بهشت و هبوط او
- تعجب شيخ صدوق ازنقل اين حديث توسط ناصبى
- روايتى از امام صادق (ع ) در تبيين كيفيت بيرون شدن آدم و حوا از بهشت
- رواياتى از معصومين (ع ) در مراد از كلمات در آيه (فتلقى آدم من ربه كلمات )
نکات آیه
۱ - خداوند، به آدم(ع) و همسرش فرمان داد تا در بهشت سکونت کنند. (و قلنا یأدم اسکن أنت و زوجک الجنة)
۲ - سکونت آدم(ع) و همسرش در بهشت پس از سجده فرشتگان بر آدم(ع) بوده است. (و إذ قلنا للملئکة اسجدوا لأدم ... و قلنا یأدم اسکن أنت و زوجک الجنة)
۳ - حوا، قبل از سکونت آدم(ع) در بهشت، آفریده شده بود. (اسکن أنت و زوجک الجنة)
۴ - ازدواج آدم(ع) و حوا پیش از سکونتشان در بهشت (یأدم اسکن أنت و زوجک الجنة)
۵ - استفاده از تمام خوراکیهاى بهشت، براى آدم(ع) و همسرش مباح بود. (و کلا منها رغداً حیث شئتما)
۶ - بهشتى که آدم(ع) و حوا در آن سکنى گزیدند، جایگاهى مرفه و داراى نعمتهاى فراوان و نیکو بود. (و کلا منها رغداً حیث شئتما) «رغد» به معناى: پر خیر و برکت، پاک و داراى رفاه مى باشد. کلمه «رغداً» حال براى ضمیر «منها» است; یعنى، از بهشت استفاده برید، در حالى که این بهشت پر خیر و برکت و ... است.
۷ - رفت و آمد به هر کجاى بهشت براى آدم (ع) و حوا آزاد بود. (حیث شئتما)
۸ - خداوند تناول و خوردن از درختى مخصوص را بر آدم(ع) و حوا تحریم کرد. (و لاتقربا هذه الشجرة) به قرینه «و کلا» (بخورید) مى توان گفت: مراد از «لاتقربا» (نزدیک نشوید) استفاده خوراکى از شجره منهیه بوده است.
۹ - آدم(ع) و حوا در صورت نزدیک شدن به شجره منهیه، در معرض ارتکاب نهى الهى قرار مى گرفتند. (و لاتقربا هذه الشجرة) چنانچه مراد از «لاتقربا» (نزدیک نشوید) نهى ازخوردن باشد، به کارگیرى «لاتقربا» به جاى «لا تاکلا» (نخورید) اشاره به این معنا دارد که: آدم(ع) و حوا در صورت نزدیک شدن به شجره ممنوعه در خطر ارتکاب نهى الهى قرار مى گرفتند.
۱۰ - شجره منهیه در بهشت آدم (ع) و حوا، داراى جاذبه اى خاص بود.* (و لاتقربا هذه الشجرة) از اینکه آدم(ع) و حوا در صورت نزدیک شدن به شجره منهیه در معرض ارتکاب نهى الهى قرار مى گرفتند، معلوم مى شود که ثمره آن درخت به گونه اى جذاب بوده که نزدیک شدن به آن، موجب تمایل و رغبت کامل براى استفاده از آن مى شده است.
۱۱ - ضرورت فاصله گرفتن از محدوده گناه، در صورتى که آدمى در خطر ارتکاب آن گناه باشد. (و لاتقربا هذه الشجرة فتکونا من الظلمین)
۱۲ - هر گونه بهره بردارى از شجره منهیه بر آدم(ع) و حوا ممنوع بود.* (و لاتقربا هذه الشجرة) برداشت فوق بر اساس این احتمال است که: جمله «و لاتقربا ...» کنایه از حرمت همه تصرفات باشد نه خصوص خوردن. جمله مذکور ابایى از این احتمال ندارد، بلکه توجیه پسندیده اى است براى این پرسش که چرا نفرمود: و لاتاکلا من هذه الشجرة.
۱۳ - هشدار خداوند به آدم(ع) و حوا به این که در صورت تناول از شجره ممنوعه، از ستمکاران خواهند شد. (و لاتقربا هذه الشجرة فتکونا من الظلمین)
۱۴ - بهشتى که آدم (ع) و حوا در آن سکونت گزیدند، دارِ تکلیف بود. (اسکن أنت و زوجک الجنة ... و لاتقربا هذه الشجرة)
۱۵ - مسکن، همسر و خوراک از نیازهاى ضرورى انسان (اسکن أنت و زوجک الجنة و کلا منها) جریان آفرینش آدم(ع) و نکات ذکر شده پیرامون آن، ترسیمى کلى از چهره انسان و نیازها، روحیات، افکار و ... اوست نه مجرد داستانى از آدم(ع) و حوا; یعنى، اگر سخن از نیاز آدم(ع) و حوا به مسکن، همسر و خوراک به میان آمده بیانگر نیاز همه انسانها به این موارد مى باشد و اگر سخن از تشریع و هدایت است، نشانگر نیاز همه انسانها به هدایت و تشریع خواهد بود.
۱۶ - زن و مرد هر دو شایسته بر عهده گرفتن تکلیفهاى الهى و مسؤول در پیشگاه خداوند (و لاتقربا هذه الشجرة)
۱۷ - انسان موجودى نیازمند به قانون و هدایتهاى تشریعى از جانب خداوند (و لاتقربا هذه الشجرة فتکونا من الظلمین)
۱۸ - انسان موجودى مختار در اطاعت و معصیت خداوند (و لاتقربا هذه الشجرة فتکونا من الظلمین)
۱۹ - سرپیچى از فرامین خدا، ظلم است. (و لاتقربا هذه الشجرة فتکونا من الظلمین)
۲۰ - تکالیف الهى، تأمین کننده مصالح و منافع انسانهاست. (و لاتقربا هذه الشجرة فتکونا من الظلمین)
روایات و احادیث
۲۱ - حسین بن میسّر گوید: «سألت أبا عبداللّه عن جنة آدم. فقال: جنة من جنان الدنیا تطلع فیها الشمس و القمر و لو کانت من جنان الآخرة ما خرج منها ابداً;[۱] از امام صادق (ع) از بهشت آدم(ع) سؤال کردم، فرمود: باغى از باغهاى دنیا بود که ماه و خورشید در آن طلوع مى کرد و اگر از بهشتهاى آخرت بود، هرگز از آن خارج نمى گشت».
۲۲ - «عن أبى جعفر (ع) فى قوله: «ولاتقربا هذه الشجرة» یعنى لاتأکلا منها;[۲] از امام باقر(ع) درباره «ولا تقربا هذه الشجرة» روایت شده; یعنى، از آن درخت نخورید».
۲۳ - اختلفت فى الشجرة التى نهى عنها آدم (ع) ... و قیل هى شجرة الکافور، یروى عن على (ع) ...;[۳] از امام على (ع) روایت شده که درختى که آدم (ع) از آن نهى شد، درخت کافور بود ...».
موضوعات مرتبط
- آدم(ع): آدم(ع) در بهشت ۳; آدم(ع) و درخت ممنوعه ۸، ۹، ۱۲، ۱۳; ازدواج آدم(ع) و حوا ۴; تکلیف آدم(ع) در بهشت ۵، ۸، ۱۲; خوردنیهاى بهشت آدم(ع) ۵; رفاه در بهشت آدم(ع) ۶; سجده ملائکه بر آدم(ع) ۲; سکونت آدم(ع) در بهشت ۱، ۲; قصه آدم(ع) ۱، ۲، ۴، ۹; محرمات در بهشت آدم(ع) ۸; مکان بهشت آدم(ع) ۲۱; نعمتهاى بهشت آدم(ع) ۶; ویژگیهاى بهشت آدم(ع) ۶، ۷، ۱۴; هشدار به آدم(ع) ۱۳
- انسان: اختیار انسان ۱۸; تأمین مصالح انسان ۲۰; نیازهاى انسان ۱۵، ۱۷
- جبر: جبر و اختیار ۱۸
- حوا: تکلیف حوا در بهشت ۵، ۸، ۱۲; حوا و درخت ممنوعه ۸، ۹، ۱۲، ۱۳; خلقت حوا ۳; سکونت حوا در بهشت ۱، ۲; قصه حوا ۱، ۲، ۳، ۴، ۹; هشدار به حوا ۱۳
- خدا: اوامر خدا ۱; نواهى خدا ۹; هدایت تشریعى خدا ۱۷; هشدارهاى خدا ۱۳
- درخت ممنوعه: اجتناب از درخت ممنوعه ۲۲; استفاده از درخت ممنوعه ۱۲; مراد از درخت ممنوعه ۲۳; ویژگیهاى درخت ممنوعه ۱۰
- دین: فلسفه دین ۲۰
- زن: تکلیف زن ۱۶; مسؤولیت زن ۱۶
- ظالمان: ۱۳
- ظلم: موارد ظلم ۱۳، ۱۹
- عصیان: عصیان از خدا ۱۹
- کافور: درخت کافور ۲۳
- گناه: اجتناب از گناه ۱۱; خطر ارتکاب گناه ۱۱
- مرد: تکلیف مرد ۱۶; مسؤولیت مرد ۱۶
- نیازها: نیاز به تغذیه ۱۵; نیاز به دین ۱۷; نیاز به مسکن ۱۵; نیاز به هدایت ۱۷; نیاز به همسر ۱۵