النساء ١٢
ترجمه
النساء ١١ | آیه ١٢ | النساء ١٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُورَثُ»: از او ارث برده میشود. ثلاثی مجرّد است و متعدّی به (مِنْ) محذوف است و تقدیر آن چنین است: یُورَثُ مِنْهُ. «کَلالَةً»: کسی که بمیرد و پدر و فرزندی نداشته باشد. وارثی که پدر یا فرزند مرده نباشد. حال برای ضمیر فعل (یُورَثُ) است. «إِمْرَأَة»: زن. عطف بر (رَجُلٌ) است. «لَهُ»: ضمیر (هُ) به صورت مفرد ذکر شده است چون معطوف بعد از حرف (أَوْ) قرار گرفته است و (أَوْ) برای یکی از دو طرف است. همچنین در مواردی که معطوف و معطوفٌعلیه در میان است میتوان ضمیر را با توجّه به هر یک از آن دو برگزید و در اینجا از راه تغلیب و با توجّه به معطوفٌعلیه ضمیر مفرد مذکّر غائب به کار رفته است. «غَیْرَ مُضَآرٍّ»: غیر زیانرسان. واژه (غیر) حال نائب فاعل مستتر در فعل (یُوصی) است. «أَخٌ أَوْ أُخْتٌ»: مراد برادر مادری یا خواهر مادری است. «وَصِیَّةً»: مفعول مطلق است و تقدیر چنین است: یُوصِیکُمُ اللهُ بِذلِکَ وَصِیَّةً. «حَلِیمٌ»: شکیبا. از زمره اسماء الله است و یعنی: خداوند در عقوبت شتاب روا نمیدارد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
نکات آیه
۱- سهم ارث شوهر، در صورتى که همسرش فرزندى نداشته باشد، نصف اموال به جامانده اوست. (و لکم نصف ما ترک ازواجکم ان لم یکن لهنّ ولد)
۲- سهم ارث شوهر، در صورتى که همسرش داراى فرزند باشد، یک چهارم اموال بجامانده اوست. (فان کان لهنّ ولد فلکم الرّبع ممّا ترکن)
۳- سهم ارث زن، در صورتى که شوهرش فرزندى نداشته باشد، یک چهارم اموال شوهر است. (و لهنّ الرّبع ممّا ترکتم ان لم یکن لکم ولد)
۴- سهم ارث زن، در صورتى که شوهرش داراى فرزند باشد، یک هشتم مال بجامانده اوست. (فان کان لکم ولد فلهنّ الثمن ممّا ترکتم)
۵- میت (مرد یا زن) اگر پدر، مادر و فرزند نداشته باشد، در صورتى که تنها یک خواهر و یا یک برادر و یا یک خواهر و یک برادر داشته باشد، سهم ارث هر کدام، یک ششم است. (و ان کان رجل یورث کلالة او امرأة و له اخ او اخت فکلّ واحد منهما السّدس) «رجل»، اسم براى «کان» و «یورث»، صفت براى آن و «کلالة»، خبر کان مى باشد. «کلالة»، به معناى کسى است که پدر و فرزند نداشته باشد; و «ورثه ابواه» در آیه قبل مى رساند که با وجود مادر نیز برادر و خواهر ارث نمى برند. بنابراین، ارث خواهر و برادر در صورت نبود هیچ یک از وارثان طبقه اول خواهد بود. جمله «فکل واحد...» و نیز «فان کانوا اکثر ... » مى رساند که میت اگر داراى یک خواهر و یک برادر نیز باشد، سهم ارث هر کدام، یک ششم است.
۶- میّت (مرد یا زن) اگر پدر، مادر و فرزند نداشته باشد و بیش از یک خواهر و برادر داشته باشد، سهم ارث همه آنها، یک سوم است. (فان کانوا اکثر من ذلک فهم شرکاء فى الثّلث) مراد از «اکثر» به دلیل ضمایر جمع «کانوا ... فهم»، این است که مجموعاً سه و یا بیشتر باشند، چه همگى خواهر و یا برادر داشته باشند و یا مختلف.
۷- سهم ارث برادران و خواهران میّت، به طور مساوى بین آنان تقسیم مى شود. (فان کانوا اکثر من ذلک فهم شرکاء فى الثّلث) سهم مساوى یک خواهر و برادر بدون تفاوت بین زن و مرد، که در بخش پیشین آیه آمده است (اخ او اخت فلِکل واحد منها السدس) مى تواند مؤیّد این باشد که کلمه «شرکاء» براى بیان تساوى سهم برادران و خواهران میّت است.
۸- پیش از تقسیم ارث، اموال مورد وصیّت میّت ودَین او، باید از اصل اموال به جا مانده از او، جدا شود. (من بعد وصیّة یوصین بها او دین ... من بعد وصیّة توصون بها او دین ... من بعد وصیّة یوصى بها او دین)
۹- ارث، از اسباب مالکیّت (و لکم نصف ما ترک ... فلکم الرّبع ... و لهنّ الرّبع ... فلهنّ الثّمن ... فهم شرکاء فى الثّلث)
۱۰- لزوم اهتمام به وصیّت میت و پرداخت دیون او (من بعد وصیّة یوصین بها او دین ... من بعد وصیّة توصون بها او دین ... من بعد وصیّة یوصى بها او دین) تکرار مسأله وصیت و دَین، دلالت بر اهمیّت ویژه آن دارد.
۱۱- وصیّت نباید به گونه اى باشد که به ضرر وارث تمام شود. (من بعد وصیّة ... غیر مضارّ) کلمه «غیر مضار» مى تواند حال باشد براى هر یک از وصیّت و دین، و اصطلاحاً گفته مى شود ذوالحال آن عنوان انتزاعى احد الامرین است، یعنى وصیت میّت یا دیون او نباید ضررى باشد و مى تواند حال باشد براى مورث ; یعنى او نباید با وصیّت و دین خود براى وارث ضررى ایجاد کند.
۱۲- وصیّتى که به ضرر وارث است، عمل به آن الزامى نیست. (من بعد وصیّة یوصى بها او دین غیر مضارّ) کلمه «غیر مضارّ» از یکسو وظیفه وصیت کننده را تعیین مى کند که مبادا وصیّت او باعث ضرر به وارث شود و از سوى دیگر وصیّتهایى را که موجب ضرر مى گردد، فاقد اعتبار مى شمارد.
۱۳- دَیْن نباید به گونه اى باشد که به ضرر وارث تمام شود. (او دین غیر مضارّ)
۱۴- دیون میت در صورتى که به ضرر وارث باشد، پرداخت آن لازم نیست. (من بعد وصیّة یوصى بها او دین غیر مضارّ) مراد از دیون معنایى است عام که شامل معاملات نسیه اى نیز مى شود ; بنابراین اگر میت معامله اى نسیه انجام داده، ولى این معامله ضررى بوده است، وارثان مى توانند دیون را نپردازند. یعنى معامله را فسخ کنند.
۱۵- لزوم پرهیز از اضرار به دیگران (من بعد وصیّة یوصى بها او دین غیر مضارّ) «دین و وصیّت» با تمام اهمیتى که به آن داده شده، آنجا که به ضرر دیگران تمام شود، فاقد اعتبار است و باید از آن پرهیز شود. بنابراین در غیر وصیّت و دین نیز به طریق اولى پرهیز از آن ضرورى است.
۱۶- احکام و حدود ارث، عمل به وصیّت میت و پرداخت دیون وى، وصیّت و سفارش اکید خداوند به مردم (و لکم نصف ما ترک ... وصیّة من اللّه) «وصیّة»، مفعول مطلق است و مى تواند تأکیدى بر کلیّه قوانین و احکامى باشد که در آیات پیشین بیان شد.
۱۷- سفارش اکید خداوند مبنى بر ضرر نرساندن به وارثان به واسطه دَین و وصیت (من بعد وصیّة یوصى بها او دین غیر مضارّ وصیة من اللّه) برداشت فوق بر این اساس است که «وصیّة»، تأکید بر آخرین بخش آیه باشد که ضرر نزدن به وارث به واسطه وصیّت و دین است.
۱۸- خداوند، علیم (بسیار دانا) و حلیم (بسیار بردبار) است. (و اللّه علیم حلیم)
۱۹- هشدار خداوند به مؤمنان در مورد مقررات ارث، وصیّت و دَین میّت (و لکم نصف ما ترک من بعد وصیّة ...و اللّه علیم حلیم)
روایات و احادیث
۲۰- در صورت نبودن فرزند براى میّت، نوه هاى وى به جاى فرزند ارث مى برند و موجب تنزل سهم زن، شوهر، پدر و مادر مى شوند. (فان کان لکم ولد) امام باقر و صادق (ع): ... فان لم یکن له ولد و کان ولد الولد ذکوراً او اناثاً فانّهم بمنزلة الولد ... و یحجبون الابوین و الزوج و الزوجة عن سهامهم الاکثر ... .[۱]
۲۱- سهیم شدن کلاله در میراث در صورتى است که میت، پدر و مادر و فرزند نداشته باشد. (و ان کان رجل یورث کلالة) امام صادق (ع): الکلالة ما لم یکن ولد و لا والد.[۲]
۲۲- تنها برادر و خواهر مادرى میت، وارث یک ششم یا شریک در یک سوم میراث مى باشند. (و ان کان رجل یورث کلالة او امراة و له اخ او اخت فلکل واحد منهما السّدس ... فهم شرکاء فى الثّلث) امام صادق (ع) در مورد کلاله در آیه فوق فرمود: ... انما عنى بذلک الاخوة و الاخوات من الامّ خاصة.[۳]
موضوعات مرتبط
- احکام:۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۶، ۲۰، ۲۱، ۲۲
- ارث: آثار ارث ۹ ; احکام ارث ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۶، ۲۰، ۲۱، ۲۲ ; اهمیّت ارث ۱۹ ; تقسیم ارث ۸ ; طبقات ارث ۵، ۶، ۲۰، ۲۱، ۲۲
- اسماء و صفات: حلیم ۱۸ ; علیم ۱۸
- اضرار: سرزنش اضرار ۱۵
- برادر: سهم ارث برادر ۵، ۶، ۷
- پدر: سهم ارث پدر ۲۰
- تکلیف: عوامل رفع تکلیف ۱۴
- خاله: سهم ارث خاله ۲۲
- خدا: اوامر خدا ۱۶، ۱۷ ; هشدار خدا ۱۹
- خواهر: سهم ارث خواهر ۲۲
- دایى: سهم ارث دایى ۵، ۶، ۷
- ضرر: و رفع تکلیف ۱۴
- کلاله: ارث کلاله ۲۱
- مادر: سهم ارث مادر ۲۰
- مالکیت: عوامل مالکیت ۹
- مؤمنان: هشدار به مؤمنان ۱۹
- میت: بدهى میت ۸، ۱۰، ۱۳، ۱۴، ۱۶، ۱۷، ۱۹
- وصیّت: احکام وصیّت ۱۱، ۱۲ ; اهمیّت وصیّت ۱۹ ; شرایط وصیّت ۱۷ ; عمل به وصیّت ۱۰، ۱۲، ۱۶
- همسر: سهم ارث همسر ۱، ۲، ۳، ۴، ۲۰