آل عمران ١٠٣
ترجمه
آل عمران ١٠٢ | آیه ١٠٣ | آل عمران ١٠٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَبْل»: ریسمان. رشته. «حَبْلِ الله»: مراد قرآن است. «إِخْوَان»: جمع اَخ، برادران. «شَفَا»: لبه. «أَنقَذَکُمْ»: شما را نجات داد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۱۰ - ۱۰۲، سوره آل عمران
- ((حق التقوى )) غرض و مقصد نهايى است و دستور ((فاتقوا اللّه ما استطعم )) راهرسيدن به آن هدف را نشان مى دهد
- مراد از اعتصام همگانى به ((حبل اللّه )) در ((واعتصموابحبل اللّه جميعا...))
- داءب و رسم قرآن بر ذكر علل و اسباب تعليماتش مى باشد و از اطاعت و تقليدكوركورانه وبدون دليل نهى مى كند
- چكيده سخن
- وجه اينكه خداوند اعتصام به حبل اللّه و عدم تفرق را نعمت خوانده است
- امر به معروف و نهى از منكر، از لوازم و واجبات اجتماع معتصم بهحبل اللّه است
- امر به معروف و نهى از منكر اگر واجب باشد واجب كفايى است
- نهى از تفرقه و اختلاف در آراء و عقايد
- علت تاءكيد فراوان قرآن كريم به دعوت به اتحاد و نهى از اختلاف
- مالكيت خداى تعالى دليل است كه او ظالم نيست
- آيه شريفه حال سابقين اولين از مهاجر و انصار مى ستايد
- بحث روايتى (رواياتى درباره : ((حق تقاته ))((حبل اللّه ))، فرقه ناجيه و امت واحده
- رواياتى كه دلالت دارند بر اينكه حبل اللّه همان قرآن است
- حديث ثقلين خبر متواتر مورد اتفاق است
- روايات هفتادودو فرقه
- آنچه در امتهاى گذشته بوده نظيرش در اين امت نيز خواهد بود
- طرد بعضى از اصحاب پيامبر در قيامت از ناحيه خدا
- سه روايت درباره ((كنتم خير امة ...))
نکات آیه
۱ - لزوم تمسّک همگانى به ریسمان الهى و پرهیز از تفرقه (و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرّقوا)
۲ - لزوم اتحاد همه اهل ایمان و پرهیز آنان از هر گونه تفرقه در میان صفوفشان (و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرّقوا)
۳ - تمسک به ریسمان الهى (کتاب و سنّت)، وسیله و عامل وحدت صفوف اهل ایمان (و من یعتصم باللّه ... و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرّقوا) «حبل اللّه» به قرینه آیه صد و یکم، کتاب و سنّت است.
۴ - لزوم تمسّک به دین واحد الهى و پرهیز از گرایش به ادیان و مذاهب گوناگون (و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرّقوا) به قرینه آیه صدم که سخن از گرایش به کفر بود، تفرقه در این آیه مى تواند اشاره به تفرقه هاى دینى باشد.
۵ - وحدت بر مبناى دین الهى (کتاب و سنّت) و اعتقاد به آن، نجات دهنده انسانها از آتش اختلاف (و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرّقوا)
۶ - نیل به تقواى شایسته و تسلیم کامل در برابر خدا، اعتصام و تمسک به ریسمان الهى است.* (اتّقوا اللّه حق تقاته و لا تموتنّ الا و انتم مسلمون. و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً ) به نظر مى رسد «اعتصموا»، بیانى براى جمله «اتقوا اللّه حق تقاته» و جمله «و لا تموتنّ» باشد.
۷ - ایمان، تقوا و تسلیم، زمینه هاى دستیابى جمعى به ریسمان الهى و پرهیز از پراکندگى (یا ایها الذین امنوا اتّقوا اللّه حق تقاته ... و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرّقوا) امر به اعتصام جمعى و پرهیز از تفرقه پس از موارد یاد شده در آیات قبل، بیانگر برداشت فوق است.
۸ - لزوم به یاد داشتن نعمتهاى الهى (و اذکروا نعمت اللّه)
۹ - تألیف قلوب، اتحاد میان مردمان و برداشتن دشمنى از میانشان، از جمله اهداف انبیا (و اذکروا نعمت اللّه علیکم اذ کنتم اعداءً فالّف بین قلوبکم)
۱۰ - خداوند، پیوند دهنده دلها (فالّف بین قلوبکم)
۱۱ - قلب، کانون روابط و پیوندهاى عاطفى (عداوت و محبّت)، میان افراد جامعه (اذ کنتم اعداءً فالّف بین قلوبکم)
۱۲ - نقش سازنده یادآورى گذشته ها و عبرت از آن، در تربیت انسانها (و اذکروا نعمت اللّه علیکم اذ کنتم اعداءً فالّف بین قلوبکم)
۱۳ - مسلمانان قبل از پذیرش اسلام، گرفتار پراکندگى، تفرقه، جنگ و خصومت (اذ کنتم اعداءً فالّف بین قلوبکم)
۱۴ - اسلام، تبدیل کننده دشمنیها و خصومتهاى میان دو قبیله اوس و خزرج، به وحدت و عطوفت و برادرى (اذ کنتم اعداءً فالّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناً) با توجّه به شأن نزولى که در مجمع البیان ذیل آیه آمده است.
۱۵ - اخوت و برادرى مسلمانان در سایه اسلام، پس از تاریخى آکنده از دشمنى و کینه، برهان خداوند براى فرمان به اعتصام به ریسمان الهى (و اعتصموا بحبل اللّه ... واذکروا نعمت اللّه علیکم اذ کنتم اعداءً فالّف بین قلوبکم)
۱۶ - نگرش به تاریخ زمینه ساز تربیت و هدایت انسانها (و اذکروا نعمت اللّه علیکم اذ کنتم اعداءً ... کذلک یبیّن اللّه لکم ایاته لعلّکم تهتدون)
۱۷ - وحدت، اُلفت و برادرى میان افراد جامعه، نعمتى الهى براى انسانها (و لا تفرّقوا و اذکروا نعمت اللّه علیکم اذ کنتم اعداءً فالّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناً)
۱۸ - اسلام، تبدیل کننده دشمنیها به اتّحاد و اخوّت و اُلفت میان دلها (فالّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناً) «اذ کنتم اعداء»، اشاره به زمان جاهلیّت است و جمله «فالّف بین ... » اشاره به زمان بعثت و تحقق اسلام در جامعه مى باشد.
۱۹ - برادرىِ مسلمانان در پرتو پیوند دلهاى آنان است و این پیوند، نتیجه اعتصام به ریسمان الهى است. (و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً ... فالّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناً) به مقتضاى «فاء»، برادرى، فرع بر تألیف و تألیف نیز فرع بر اعتصام است.
۲۰ - خداوند، مُنجى مؤمنان ازپرتگاه آتش تفرقه و خصومت، به سوى وحدت و اُلفت میان دلها (و کنتم على شفا حفرة من النار فانقذکم منها) بنابراینکه جمله «و کنتم على شفا حفرة من النار»، تفسیر جمله «اذ کنتم اعداء» باشد.
۲۱ - تمسّک به ریسمان الهى، مسؤولیت انسان در قبال نعمتهاى الهى* (و اعتصموا ... و اذکروا ... لعلکم تهتدون) گویا اعتصام، مسؤولیتى است که در برابر نعمتهاى الهى (همانند الفت و اخوت) به انسان تکلیف شده است.
۲۲ - جامعه جزیرة العرب در عصر بعثت پیامبر (ص)، به خاطر تفرقه و نزاع، در معرض نابودى و هلاکت (و کنتم على شفا حفرة من النار) بنابراینکه «النار»، استعاره از هلاکت و نابودى باشد.
۲۳ - تفرقه و دشمنى افراد یک جامعه با یکدیگر، قراردهنده آن جامعه، بر لبه پرتگاه نابودى و هلاکت (اذ کنتم اعداءً فالّف بین قلوبکم ... و کنتم على شفا حفرة من النار) بنابراینکه «النار»، استعاره از هلاکت و نابودى به واسطه نزاعها و کشمکشها باشد.
۲۴ - آتش دوزخ، سرانجام تفرقه و دشمنى انسانها نسبت به یکدیگر* (و کنتم على شفا حفرة من النار فانقذکم منها) محتمل است منظور از «النار»، آتش دوزخ باشد.
۲۵ - رهایى از آتش تفرقه و دشمنى میان افراد یک جامعه، نعمتى الهى (و اذکروا نعمت اللّه علیکم اذ کنتم اعداءً ... و کنتم على شفا حفرة من النار فانقذکم منها) جمله «کنتم على»، عطف است بر «کنتم اعداءً». در نتیجه هر یک بیانى است از نعمت الهى.
۲۶ - ایجاد وحدت پس از تفرقه، و اُلفت میان دلها و برادرى میان افراد جامعه پس از دشمنیها، از آیات خداوند براى بندگان (اذ کنتم اعداء ... کذلک یبیّن اللّه لکم ایاته)
۲۷ - دعوت به تقواى شایسته و تسلیم کامل در برابر خدا و اعتصام به او و هشدار به پرهیز از تفرقه، شیوه قرآن در زمینه سازى براى وحدت و نیل به هدایت (یا ایها الذین امنوا ... کذلک یبیّن اللّه لکم ایاته لعلکم تهتدون)
۲۸ - هدایت انسانها، هدف تبیین آیات از سوى خداوند (کذلک یبیّن اللّه لکم ایاته لعلکم تهتدون)
۲۹ - وحدت و اُلفت میان دلها، برادرى میان افراد یک جامعه و نیز یادآورى این قبیل نعمتها، از زمینه هاى هدایت انسانها (و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً ... لعلکم تهتدون) بنابراینکه «لعلکم»، غایت تمامى مطالب مطرح شده در آیه باشد.
۳۰ - اختیار و آزادى انسان، در پذیرش هدایت و عدم پذیرش آن (لعلکم تهتدون)
روایات و احادیث
۳۱ - لزوم تمسّک به قرآن کریم، که ریسمان الهى است. (و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرّقوا) رسول خدا (ص) درباره «حبل اللّه» در آیه فوق فرمود: انّه کتاب اللّه.[۱]
۳۲ - آل محمّد (ع) از مصادیق حبل الهى (و اعتصموا بحبل اللّه) امام باقر (ع): آل محمّد (ع) هم «حبل اللّه» الذى امرنا بالأعتصام به فقال: «و اعتصموا بحبل اللّه ... ».[۲]
۳۳ - پیامبر (ص)، نجات بخش مسلمین، از پرتگاه آتش (و کنتم على شفا حفرة من النار فانقذکم منها) امام صادق (ع) درباره آیه فوق فرمود: فبرسول اللّه (ص) و اللّه انقذوا.[۳]
موضوعات مرتبط
- آزادى: ۳۱
- آیات خدا: ۲۶ تبیین آیات خدا ۲۸
- اتحاد: اهمیّت اتحاد ۲، ۱۰ ; زمینه اتحاد ۹، ۲۷ ; عوامل اتحاد ۳، ۵، ۱۰، ۱۴، ۱۵، ۱۸، ۲۰ ; نعمت اتحاد ۱۷، ۲۵
- اختلاف:۱۳، ۱۴، ۲۶ آثار اختلاف۲۲، ۲۳ ; اجتناب از اختلاف ۱، ۲، ۲۷ ; اختلاف دینى ۴ ; کیفر اختلاف ۲۴
- اختیار: ۳۰
- اخوت: ۱۷، ۲۰ عوامل اخوت ۱۵، ۱۸، ۱۹ ; نعمت اخوت ۱۷، ۲۹
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۴، ۱۵ ; نقش اسلام ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۸
- اعتصام: آثار اعتصام به خدا ۲۷ ; اعتصام به حبل اللّه ۱، ۳، ۴، ۷، ۱۵، ۱۹، ۲۱
- انبیا: اهداف انبیا ۹
- انسان: اختیار انسان ۳۰ ; مسؤولیت انسان ۲۱
- اوس و خزرج: ۱۴
- اهل بیت (ع): ۳۲
- ایمان: آثار ایمان ۷، ۲۷
- تاریخ: عبرت از تاریخ ۱۲ ; تاریخ مقارن بعثت ۱۳، ۱۵، ۲۲ ; هدف از نقل تاریخ ۱۲، ۱۶
- تألیف قلوب: ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۹، ۲۰، ۲۶، ۲۹
- تربیت: شیوه هاى تربیت ۱۲، ۱۶
- تسلیم: آثار تسلیم ۶، ۷، ۲۷
- تقوا: آثار تقوا ۷، ۲۷ ; زمینه تقوا ۶
- جامعه: عوامل انحطاط جامعه ۲۲، ۲۳ ; عوامل رشد جامعه ۲۵
- جزیرة العرب: ۲۲
- جهنم: آتش جهنم ۲۴
- حب و بغض: ۱۱
- حبل اللّه: ۳۱، ۳۲
- خدا: ذکر نعمتهاى خدا ۸، ۲۹ ; نعمتهاى خدا ۱۷، ۲۱، ۲۵، ۲۹ ; هشدارهاى خدا ۲۷
- دشمنى: آثار دشمنى ۲۳ ; کیفر دشمنى ۲۴
- دین: ۴، ۵
- سنّت: نقش سنّت ۳، ۵
- عذاب: عوامل نجات از عذاب ۳۳
- عواطف و احساسات: ۱۱
- قرآن: تمسک به قرآن ۳۱ ; نقش قرآن ۳، ۵
- قلب: نقش قلب ۱۱
- گمراهى: اختیار در گمراهى ۳۰
- مؤمنان: ۲۰ مسؤولیت مؤمنان ۲
- محمّد (ص): ۳۳
- مسلمانان: ۱۳، ۱۵
- هدایت: اختیار در هدایت ۳۰ ; اهمیّت هدایت ۲۸ ; زمینه هاى هدایت ۲۷، ۲۹ ; عوامل هدایت ۱۶، ۲۰