آل عمران ٧٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۰۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و در میان اهل کتاب، کسانی هستند که اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آنها بسپاری، به تو باز می‌گردانند؛ و کسانی هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپاری، به تو باز نمی‌گردانند؛ مگر تا زمانی که بالای سر آنها ایستاده (و بر آنها مسلّط) باشی! این بخاطر آن است که می‌گویند: «ما در برابر امّیّین [= غیر یهود]، مسؤول نیستیم.» و بر خدا دروغ می‌بندند؛ در حالی که می‌دانند (این سخن دروغ است).

و از اهل كتاب كسى است [كه در دستكارى چنان است‌] كه اگر او را بر مال فراوانى امين شمارى، آن را به تو باز مى‌گرداند و از آنها كسى [هم چنان‌] است كه اگر او را بر دينارى امين شمارى آن را به تو باز نخواهد گرداند مگر آن كه پيوسته بالاى سرش ايستاده باشى. اي
و از اهل كتاب، كسى است كه اگر او را بر مال فراوانى امين شمرى، آن را به تو برگرداند؛ و از آنان كسى است كه اگر او را بر دينارى امين شمرى، آن را به تو نمى‌پردازد، مگر آنكه دايماً بر [سر] وى به پا ايستى. اين بدان سبب است كه آنان [به پندار خود] گفتند: «در مورد كسانى كه كتاب آسمانى ندارند، بر زيان ما راهى نيست.» و بر خدا دروغ مى‌بندند با اينكه خودشان [هم‌] مى‌دانند.
بعضی از اهل کتاب (به آن حد درستکارند که) اگر مال بسیار به آنها بسپاری ردّ امانت کنند، و برخی دیگر از اهل کتاب (تا آن اندازه نادرستند که) اگر یک دینار به او امانت دهی رد نکنند جز آنکه بر مطالبه آن سخت‌گیری کنی، از این رو که گویند: برای ما (پیروان تورات) به هر وسیله خوردن مال امیّان (غیر اهل تورات) گناهی ندارد، و این سخن را به دروغ به خدا نسبت دهند در صورتی که می‌دانند (که به خدا نسبت دروغ می‌دهند).
و از اهل کتاب کسی است که اگر او را بر مال فراوانی امین شماری، آن را به تو بازمی گرداند؛ و از آنان کسی است که اگر او را به یک دینار امین شماری، آن را به تو بازنمی گرداند، مگر آنکه همواره بالای سرش بایستی [و مال خود را با سخت گیری از او بستانی]. این به خاطر آن است که آنان گفتند: [چون ما اهل کتابیم] رعایت کردن حقوق غیر اهل کتاب بر عهده ما نیست، [و در ضایع کردن حقوق دیگران گناه و عقوبتی نداریم] و اینان [در حالی که باطل بودن گفتار خود را] می دانند بر خدا دروغ می بندند.
از ميان اهل كتاب كسى است كه اگر او را امين شمرى و قنطارى به او بسپارى آن را به تو باز مى‌گرداند، و از ايشان كسى است كه اگر امينش شمرى و دينارى به او بسپارى جز به تقاضا و مطالبت آن را بازنگرداند. زيرا مى‌گويد: راه اعتراض مردم مكه بر ما بسته است و كس ما را ملامت نكند. اينان خود مى‌دانند كه به خدا دروغ مى‌بندند.
و از اهل کتاب کسی هست که اگر مالی هنگفت به او امانت دهی، به تو بازخواهد داد، و هم از ایشان کسی هست که اگر دیناری به او امانت دهی به تو باز نخواهد داد، مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی [و باز پس بخواهی‌]، این از آن است که می‌گویند قوم بی‌کتاب [عرب‌] بر ما حقی و حکمی ندارند و آگاهانه به خداوند دروغ می‌بندند
و از اهل كتاب كس هست كه اگر او را بر پوست گاوى پر از زر- كنايه از مال بسيار- امين دارى- بدو سپارى- آن را به تو بازگرداند، و از آنها كس هست كه اگر او را بر دينارى امين دارى به تو بازنگرداند مگر پيوسته بر سر او ايستاده باشى- كه ناچار شود- اين از آن روست كه گفتند: بر ما در باره امى‌ها- غير اهل كتاب- راهى [به اعتراض‌] نيست. و خود مى‌دانند كه بر خدا دروغ مى‌بندند.
و در میان اهل کتاب کسانی هستند که اگر دارائی فراوانی به رسم امانت بدیشان بسپاری، آن را به تو بازپس می‌دهند. و در میان آنان کسانی هستند که اگر دیناری به رسم امانت بدیشان بسپاری، آن را به تو بازپس نمی‌دهند، مگر آن که پیوسته بالای سرشان ایستاده باشی. این بدان خاطر است که ایشان می‌گویند: ما در برابر امّیها (یعنی غیر یهود) مسؤول نبوده و بازخواستی نداریم! و بر خدا دروغ می‌بندند (و چنین چیزی حکم خدا نیست) و حال آن که ایشان (این را) می‌دانند.
و برخی از اهل کتاب، کسانی‌اند که اگر ایشان را بر قطار شتری از طلا امین شمری، آن را به تو (بدون کم و کاستی) برمی‌گردانند، و از آنان کسی است که اگر ایشان را بر دیناری امین شمری، آن را به تو بر نمی‌گردانند، مگر تا هنگامی که بر آن ایستاده باشی. این همانا بدین سبب است که آنان (به پندار خود) گفتند: «در مورد مادر زادگان [:بومیان بی‌سواد و بی‌کتاب] بر زیان ما (اهل کتاب) راهی نیست.‌» و بر خدا دروغ می‌بندند، حال آنکه خودشان (هم) می‌دانند.
و از اهل کتاب است آنکه اگر بسپری بدو پوست گاوی آکنده از زر بازگرداندش به تو و از ایشان است آنکه اگر دیناری بدو سپری بازش نگرداند به تو مگر آنچه پیوسته بر آن ایستاده باشی این بدان است که گفتند نیست بر ما در اُمیّین (مادرزادگان یا ناخوانایان) راهی و گویند بر خدا دروغ را و خود می‌دانند


آل عمران ٧٤ آیه ٧٥ آل عمران ٧٦
سوره : سوره آل عمران
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِن تَأْمَنْهُ»: اگر او را امین بدانی. «قِنطَارٍ»: مراد دارائی هنگفت است (نگا: آل‌عمران / و نساء / ). «دِینَارٍ»: مراد دارائی اندک است. «إِلاّ مَا دُمْتَ عَلَیْهِ قَآئِماً»: مگر آن که بالای سر او بایستی و پیوسته مطالبه کنی. «أُمِّیِّینَ»: عربها. ملّتهای غیر یهود. منسوب است به (أُمّ) یا (أُمَم) که مفردش (أُمَّة) است و یاء نسبت بعد از حذف حرف تاء به آخر آن افزوده می‌شود. «سَبِیل»: راه. مراد عتاب و عِقاب است.


تفسیر

نکات آیه

۱ - وجود افرادى بسیار امین، در میان اهل کتاب (و من اهل الکتاب من ان تأمنه بقنطار یؤدّه الیک)

۲ - ارجگذارى خداوند به دسته اى از اهل کتاب، به خاطر امانتدارى آنان (و من اهل الکتاب من ان تأمنه بقنطار یؤدّه الیک)

۳ - امانتدارى، ملاکى براى ارزشیابى افراد (و من اهل الکتاب من ان تأمنه بقنطار یؤدّه الیک)

۴ - لزوم برخورد واقع بینانه و منصفانه با مردم (دوست و دشمن) (و من اهل الکتاب من ان تأمنه) قرآن، کافران اهل کتاب را در آنجا که صفتى ممدوح داشته اند، ذکر کرده و آنان را ستوده، و این درسى براى مؤمنان است.

۵ - خیانتکارى برخى از اهل کتاب، حتى در ناچیزترین امانتها (و منهم من ان تأمنه بدینار لا یؤدّه الیک)

۶ - برخى از اهل کتاب، تنها با اعمال زور و قدرت تن به بازگردانى امانت خواهند داد. (الاّ مادُمت علیه قائماً) جمله «مادمت ... »، کنایه از مطلب فوق است.

۷ - قیام مداوم علیه تضییع کنندگان حقوق اجتماعى و فردى، راهى براى بازگرداندن آن (و منهم من ان تأمنه بدینار الا یؤدّه الیک الاّ مادمت علیه قائماً)

۸ - تضییع حقوق دیگران توسط برخى از اهل کتاب (یهود)، ناشى از روحیه خودبرتربینى آنان (ذلک بانّهم قالوا لیس علینا فى الامّیّن سبیل)

۹ - دیدگاههاى متفاوت اهل کتاب درباره غیر همکیشان خود، موجب حفظ امانت و یا خیانت در آن (و من اهل الکتاب ... و منهم من ان تأمنه ... ذلک بانّهم قالوا لیس علینا فى الامّیّن سبیل) «ذلک»، اشاره به طایفه دوم است.

۱۰ - عدم احساس مسؤولیت برخى از اهل کتاب در برابر حقوق غیر همکیشان خود (ذلک بانّهم قالوا لیس علینا فى الامّیّن سبیل)

۱۱ - پندار باطل برخى از اهل کتاب به جواز تصرّف در اموال دیگران و تضییع آنها، عامل خیانتشان به حقوق غیر همکیشان خود (ذلک بانّهم قالوا لیس علینا فى الامّیّن سبیل)

۱۲ - نژادپرستى و خودبرتربینى، زمینه اى براى تضییع حقوق دیگران (و منهم من ان تأمنه ... ذلک بانّهم قالوا لیس علینا فى الامّیّن سبیل)

۱۳ - اهل کتاب به دروغ، برترى خویش را بر غیر همکیشان خود و نیز جواز تصرّف در اموال آنان را به خدا نسبت مى دادند. (ذلک بانّهم قالوا لیس علینا فى الامّیّن سبیل و یقولون على اللّه الکذب)

۱۴ - اهل کتاب، عقاید خودساخته شان را آگاهانه به خدا نسبت مى دادند. (و یقولون على اللّه الکذب و هم یعلمون)

۱۵ - نسبت دادن برترى نژادى و مشروعیّت تضییع حقوق دیگران به خدا، نسبتى دروغ و نارواست. (ذلک بانّهم قالوا لیس علینا فى الامّیّن سبیل و یقولون على اللّه الکذب و هم یعلمون)

۱۶ - بدعتگذارى، وسیله اى براى توجیه ستم و نقض تعهّدات اجتماعى (و منهم من ان تأمنه بدینار لا یؤدّه الیک ... و یقولون على اللّه الکذب)

روایات و احادیث

۱۷ - نسبت تجویز خیانت در امانت، به خداوند، دروغ بستن به اوست. (و منهم من ان تأمنه بدینار لا یؤدّه الیک ... قالوا لیس علینا فى الامّیّن سبیل و یقولون على اللّه الکذب و هم یعلمون) رسول اللّه (ص) در پى نزول آیه فوق فرمود: کذب اعداء اللّه ما من شىء کان فى الجاهلیة الاّ و هو تحت قدمىّ هاتین الاّ الامانة فانّها مؤدّاة الى البرّ و الفاجر.[۱]

موضوعات مرتبط

  • ارزش: ملاکهاى ارزش ۲، ۳
  • افترا: افترا به خدا ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۷
  • امانتدارى: ۹ ارزش امانتدارى ۲، ۳ ; خیانت در امانتدارى ۵، ۹، ۱۷
  • انصاف: ۴
  • انقلاب: اهمیّت انقلاب ۷
  • اهل کتاب: ۱۰ اختلافات اهل کتاب ۹ ; امینان اهل کتاب ۱، ۲ ; تکبر اهل کتاب ۱۳ ; خائنان اهل کتاب ۶ ; خصلتهاى اهل کتاب ۸، ۱۳ ; خیانت اهل کتاب ۵ ; عقاید اهل کتاب ۹، ۱۱، ۱۴
  • بدعت: آثار بدعت ۱۶
  • تبعیض نژادى: ۱۵ آثار تبعیض نژادى ۱۲
  • تکبر: ۱۳ آثار تکبر ۱۲
  • جهانبینى و ایدئولوژى: ۹، ۱۱
  • حق طلبى: ۶، ۷
  • حقوق: تجاوز به حقوق مردم ۷، ۸، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶
  • خیانت: ۵، ۹، ۱۷ موجبات خیانت ۹، ۱۱
  • روابط اجتماعى: ۴
  • ظلم: زمینه ظلم ۱۶
  • عقیده: عقیده باطل ۱۴
  • عهد: نقض عهد ۱۶
  • قدرت: اهمیّت قدرت ۶
  • معاشرت: آداب معاشرت ۴
  • یهود: خودبرتربینى یهود ۸

منابع

  1. الدر المنثور، ج ۲، ص ۲۴۴ ; مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۷۸.