آل عمران ١٢٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۴۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
لَيْسَ‌ لَکَ‌ مِنَ‌ الْأَمْرِ شَيْ‌ءٌ أَوْ يَتُوبَ‌ عَلَيْهِمْ‌ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ‌ فَإِنَّهُمْ‌ ظَالِمُونَ‌

ترجمه

هیچ‌گونه اختیاری (در باره عفو کافران، یا مؤمنان فراری از جنگ،) برای تو نیست؛ مگر اینکه (خدا) بخواهد آنها را ببخشد، یا مجازات کند؛ زیرا آنها ستمگرند.

ترتیل:
ترجمه:
آل عمران ١٢٧ آیه ١٢٨ آل عمران ١٢٩
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَیْسَ لَکَ مِنَ الأمْرِ شَیْءٌ»: جمله معترضه‌ای است میان سابق و لاحق خود، و درباره لعن و نفرین رسول (بر کافران اُحُد، یا قاتلان قاریان بِئْرِمَعُونه نازل شده است. «یَتُوبَ عَلَیْهِمْ»: عطف بر (یَکْبِتَهُمْ) است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسى» گوید: از انس بن مالك و حسن بصرى و ابن عباس و قتادة و ربيع روايت شده وقتى كه مشركين در غزوه احد دندان رسول خدا صلى الله عليه و آله را شكستند به قسمى كه از دهان وى به صورت او خون مي‌ريخت. فرمود: چگونه رستگار مي‌شوند قومى كه پيامبرشان به اين روز سخت افتاده باشد و پيوسته به دعا مى پرداخت سپس اين آيه نازل گرديد و به پيامبر فهمايند كه رستگارى آن‌ها با رسول نيست بلكه رسول بايد به تبليغ رسالت پرداخته و كوشش كند تا دين خدا را ظاهر كند.[۳]

كسى كه دندان رسول خدا صلی الله علیه و آله را شكسته بود. عتبة بن ابى‌وقاص بود و پيامبر او را نفرين كرد كه آن سال را به آخر نرساند و نفرين پيامبر مؤثر شد. عتبة آن سال را به پايان نرسانيد و با حالت كفر جان سپرد.[۴]

بعضى گويند: رسول خدا صلى الله عليه و آله در صدد نفرين كردن آن قوم بود كه اين آيه به عنوان تسكين براى پيامبر نازل گرديد و از نفرين كردن صرف‌نظر فرمود، ابوعلى جبائى گويد: پيامبر از پروردگار اجازه خواست كه نفرين نمايد اين آيه نازل شد و اجازه نفرين به وى داده نشد زيرا معلوم بود كه بعضى از آن‌ها توبه مي‌كردند.[۵]

تفسیر

نکات آیه

۱- سرنوشت آدمیان تنها به دست خداست، نه حتّى رسول او. (لیس لک من الامر شىء) بنابر اینکه «ال» در «الامر» براى جنس باشد.

۲- تدبیر امور عالم در اختیار خداست، نه پیامبر (ص). (لیس لک من الامر شىء)

۳- پیروزى مؤمنانِ پیکارگرِ بدر، تنها به دست خدا بود، نه پیامبر (ص) (و لقد نصرکم اللّه ببدر ... لیس لک من الامر شىء) اگر «ال» در «الامر» براى جنس باشد، پیروزى در جنگ بدر مصداقى از آن خواهد بود و اگر عهد ذکرى باشد، اشاره به پیروزى در آن جنگ است.

۴- شکست و پیروزى به دست خداست، نه پیامبر (ص) (لیس لک من الامر شىء) اگر «ال» در «الامر»، عهد ذکرى باشد، اشاره به پیروزى مسلمانان در جنگ بدر و شکست کافران در آن جنگ است. و جنگ بدر به عنوان مثال خواهد بود، نه اینکه داراى خصوصیّتى باشد.

۵- محدودیّت دامنه اختیارات پیامبران (لیس لک من الامر شىء)

۶- تواناییهاى اهل ایمان در سرکوبى دشمنان دین، پرتویى از قدرت الهى (لیقطع طرفاً ... لیس لک من الامر شىء) با وجود اینکه مسلمانان، دشمن را ذلیل و اسیر کردند و سرانجام آنها را از دستیابى به اهدافشان ناامید ساختند، ولى خداوند تمامى موارد را به خویش نسبت مى دهد تا بفهماند که کار آنان و تواناییهایشان، در واقع از آن خداست.

۷- توبه مشرکان و پذیرش آن از سوى خداوند و یا عذاب و مجازات آنان، هدفى براى نصرت الهى به رزمندگان بدر (ولقد نصرکم اللّه ببدر ... لیقطع طرفاً ... او یتوب علیهم) جمله «یتوب علیهم» و نیز «یعذّبهم»، عطف است بر «یقطع طرفاً»; و این جمله متعلق به «نصرکم اللّه ببدر» است. و لذا عذاب مشرکان و پذیرش توبه آنان نیز از اهداف پیروزى جنگ بدر خواهد بود.

۸- کیفر و مجازات و یا پذیرش توبه مشرکان، در اختیار خداوند است، نه پیامبر (ص) (لیس لک من الامر شىء او یتوب علیهم او یعذّبهم) پذیرش توبه و عذاب مشرکان، مى تواند از مصادیق جمله «لیس لک من الامر شىء» باشد.

۹- باز بودن راه توبه، حتّى براى مشرکان محارب (او یتوب علیهم)

۱۰- ضرورت تداوم پیکار با دشمنان، تا مرحله توبه و بازگشت و یا نابودى آنان* (لیقطع طرفاً من الّذین کفروا او یکبتهم فینقلبوا ... او یتوب علیهم) چون پذیرش توبه مشرکان و یا عذب آنان از اهداف جنگ بدر شمرده شده است، حکایت از ضرورت تداوم نبرد با دشمنان دارد تا این مراحل و یا مراحل یاد شده در آیه سابق، تأمین شود.

۱۱- عذاب خداوند سرنوشت کافران محارب، در صورت عدم بازگشت و توبه (لیقطع طرفاً ... فینقلبوا خائبین ... او یعذّبهم)

۱۲- سرنوشت کافران محارب بدر، تنها به دست خداوند بود، و نه حتّى رسول او (و لقد نصرکم اللّه ببدر ... لیقطع طرفاً ... لیس لک من الامر شىء او یتوب علیهم او یعذّبهم)

۱۳- رویارویى و نبرد با اهل ایمان، ظلم است و محاربانِ با اهل ایمان، ظالم هستند. (لیقطع طرفاً من الّذین کفروا ... فانّهم ظالمون)

۱۴- دشمنان محارب با اهل ایمان، مستحقّ عذاب الهى (او یعذّبهم فانّهم ظالمون)

۱۵- ظلم، موجب گرفتار شدن به عذاب الهى (او یعذّبهم فانّهم ظالمون)

۱۶- عذاب خداوند به بندگان، نتیجه عمل خود آنان (او یعذّبهم فانّهم ظالمون)

روایات و احادیث

۱۷- نگرانى پیامبر (ص)، از هدایت نیافتن مشرکان و اعلام خداوند، به اینکه هدایت به دست اوست، نه پیامبر (ص). (لیس لک من الامر شىء) رسول اللّه (ص) در پى شکست دندان مبارکش توسط مشرکان در جنگ احد فرمود: کیف یفلح قومٌ فعلوا هذا بنبیّهم؟ در این هنگام آیه فوق نازل شد.[۶]

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: تدبیر آفرینش ۲
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳، ۱۲
  • اللّه: امدادهاى اللّه ۷ ; عذاب اللّه ۱۱، ۱۴، ۱۵، ۱۶ ; قدرت اللّه ۶ ; هدایت اللّه ۱۷
  • انبیا: قلمرو مسؤولیت انبیا ۱، ۲، ۳، ۴، ۵
  • انسان: فرجام انسان ۱
  • پیروزى: عوامل پیروزى ۳، ۴
  • توبه: پذیرش توبه ۸
  • جنگ:۱۳، ۱۴
  • جهاد: با دشمنان ۱۰ ; تداوم جهاد ۱۰
  • دشمنان:۶، ۱۰، ۱۴
  • شکست: عوامل شکست ۴
  • ظالمان:۱۳
  • ظلم: آثار ظلم ۱۵، ۱۶ ; موارد ظلم ۱۳
  • عذاب: اهل عذاب ۷، ۱۱، ۱۴ ; موجبات عذاب ۱۴، ۱۵
  • عمل: آثار عمل ۱۶
  • غزوه بدر:۷، ۱۲
  • قضا و قدر:۱
  • کافران: حربى ۱۱، ۱۲ ; فرجام کافران ۱۱
  • کیفر:۷، ۸، ۱۴
  • مجاهدان: امداد مجاهدان ۷ ; پیروزى مجاهدان ۳ ; مجاهدان بدر ۳، ۷
  • محارب: کیفر محارب ۱۴
  • محمّد (ص): حزن محمّد (ص) ۱۷ ; وظایف محمّد (ص) ۱، ۲، ۳، ۴، ۸، ۱۲
  • مشرکان: توبه مشرکان ۷، ۸، ۹ ; کیفر مشرکان ۷، ۸ ; مشرکان محارب ۹ ; هدایت مشرکان ۱۷
  • مؤمنان: جنگ با مؤمنان ۱۳، ۱۴ ; قدرت مؤمنان ۶
  • هدایت:۱۷

منابع

  1. طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۲، ص ۶۹۳.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۴۶.
  3. اين موضوع در مسند احمد و صحيح مسلم نيز از انس روايت شده است.
  4. صاحب كشف الاسرار گويد: موقعى كه دندان پيامبر را شكستند و خون سرازير شد سالم مولى ابى‌حذيفه صورت رسول خدا صلی الله علیه و آله را مى شست. شعبى گويد: پيامبر در غزوه احد منظره مثله‌شدن كشته‌شدگان را به دست كفار مي‌ديد، چنان كه هند را با جماعتى ملاحظه مي‌كرد كه بر سر كشته ها مي‌رفتند و گوش‌ها و بينى هايشان را مى بريدند و آن را قلاده ساخته به گردن خود مى آويختند و نيز جگر حمزه را بيرون آوردند و عبدالله جحش را مثله كرده و شكم وى را دريدند. پيامبر گفت: اگر ما پيروز بشويم چنين مى كنيم كه اينان كردند سپس خداوند اين آيه را نازل فرمود، مقاتل گويد درباره اهل بئر معونة نازل شد كه هفتاد نفر بودند و امير ايشان منذر بن عمرو بود رسول خدا صلی الله علیه و آله اينان را به بئر معونة فرستاد تا تعليم قرآن و آداب دين كنند. كفار قصد ايشان نمودند و همه را كشتند. پيامبر بى‌نهايت اندوهگين شد كه هيچ وقت به اين اندازه غمگين و خشمگين نشده بود و آن كفار را با نام نفرين فرستاد. پس از گذشتن يك ماه از اين واقعه اين آيه نازل گرديد.
  5. صاحب روض الجنان از عبدالله بن مسعود روايت كند كه رسول خدا خواست افرادى از صحابه را كه در جنگ احد فرار كرده بودند، نفرين كند. خداى تعالى گفت: من توبه آن‌ها را پذيرفتم كار ايشان با تو نيست بلكه با من است.
  6. الدر المنثور، ج ۲، ص ۳۱۲.