النبإ ٣٩
ترجمه
النبإ ٣٨ | آیه ٣٩ | النبإ ٤٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ذلِکَ الْیَوْمُ الْحَقُّ»: آن، روز راستینی است. آن روز، واقعیّت و حقیقت دارد. (ذلِکَ) مبتدا و (الْیَوْمُ) بدل، و (الْحَقُّ) خبر است. یا این که (الْیَوْمُ) خبر است و (الْحَقُّ) صفت آن است. «مَآباً»: محلّ بازگشت. برگشتن. راه. با توجّه به معنی دوم، مفهوم آیه چنین میشود: پس هرکس که بخواهد میتواند به سوی پروردگارش راه در پیش گیرد.
تفسیر
- آيات ۱۷ - ۴۰، سوره نباء
- اوصاف قيامت ، نباء عظيمى كه واقع خواهد شد
- توضيحى پيرامون به راه انداخته شدن كوه ها و سراب شدنشان (و سيرتالجبال فكانت سراباء)
- معناى ((احقاب )) كه درباره ماندن طاغيان در جهنم فرمود: ((لا بثين فيها احقابا))
- اشاره به مطابقت جزا با اعمال ، اعمالى كه ثبت و ضبط شده اند
- پاداش نيك متقين : نعمت هاى بهشتى
- بيان مقصود از اينكه فرمود: ((لا يملكون منه خطابا...))
- مراد از ((روح )) در: ((يوم يقوم الروح و الملئكه ....))
- منظور از كسانى كه در قيامت ((لا يتكلمون )) و مراد از استثناء: ((الا من اذن له الرحمن...))
- گفتارى درباره معناى روح و مراتب آن در قرآن
- رواياتى درباره معناى ((احقاب ))، مراد از ((روح ))، و... درذيل آيات گذشته
- ما هستيم آنها كه در قيامت اجازه سخن داشته شفاعت مى كنيم
نکات آیه
۱ - روز قیامت، روزى عظیم و برپایى آن کارى حکیمانه است. (ذلک الیوم الحقّ) «ذلک» اشاره به دور است. به قرینه «عذاباً قریباً» - در آیه بعد - مراد از دورى قیامت، تأخیر زمانى آن نیست; بلکه بیانگر عظمت والا و فراتر از حد تصور آن است. «حقّ» به چیزى گفته مى شود که براساس حکمت پدید آمده باشد.
۲ - برپایى قیامت، حتمى و صحنه هاى آن، سراسر حق و منزّه از هر گونه باطل است. (ذلک الیوم الحقّ) درباره «حقّ»، معانى گوناگونى گفته شده است از جمله این که این کلمه مصدر و به معناى لزوم و ثبوت است و نیز نقطه مقابل باطل را «حقّ» گویند (مصباح). هر گاه مصدرى صفت قرار گیرد، بر مبالغه دلالت دارد; بنابراین «روز حق»; یعنى، روزى سراسر حق.
۳ - انتخاب راه خدا و هدف قرار دادن قرب او، دعوت الهى از تمام مردم (فمن شاء اتّخذ إلى ربّه مابًا) تعبیر «إلى ربّه مأباً» - به قرینه «للطاغین مأباً» در آیات پیشین - دعوت به اعراض از فرجام طغیانگران (جهنم) و برگزیدن قرب خداوند به عنوان مقصد نهایى است. حرف «إلى» در «إلى ربّه» دلالت مى کند که مقصد نهایى، راهى است که سمت و جهت آن به سوى خداوند باشد. این تعبیر کنایه از قرب به خداوند است; نه وصول به آن ذات اقدس; زیرا در آن صورت به حرف «إلى» نیازى نبود.
۴ - توجّه به حقانیت قیامت، زمینه ساز جهت دادن تلاش ها و حرکت ها به سوى خداوند (فمن شاء اتّخذ إلى ربّه مابًا) «فاء» در «فمن شاء...» براى تفریع است. مفاد آیه شریفه این است که چون قیامت حق است، بنابراین باید مقصد را به گونه اى برگزید که به سوى خدا باشد.
۵ - انسان فرجام نیک یا بد را به خواست خود، انتخاب مى کند و بر آن مجبور نیست. (فمن شاء اتّخذ إلى ربّه مابًا)
۶ - حرکت به سوى خداوند و دستیابى به مقام قرب او، براى تمام انسان ها امکان پذیر است. (فمن شاء اتّخذ إلى ربّه مابًا)
۷ - توجّه به حاکمیت تدبیر خداوند بر نظام زندگانى انسان ها، وادار کننده انسان به قرار دادن خویش در راه قرب به خدا (فمن شاء اتّخذ إلى ربّه مابًا) از واژه «ربّ» و جایگاه آن در مفاد آیه، برداشت یاد شده استفاده مى شود.
موضوعات مرتبط
- انسان: اختیار انسان ۵
- تقرب: دعوت به تقرب ۳; زمینه تقرب به خدا ۴، ۶، ۷
- جبر: رد جبر ۵
- خدا: حرکت به سوى خدا ۶; دعوتهاى خدا ۳
- ذکر: آثار ذکر حاکمیت خدا ۷; آثار ذکر حقانیت قیامت ۴
- سبیل الله: دعوت به سبیل الله ۳
- فرجام: منشأ حسن فرجام ۵; منشأ فرجام شوم ۵
- قیامت: حتمیت قیامت ۲; حقانیت قیامت ۲; حکمت در قیامت ۱; عظمت قیامت ۱; ویژگیهاى قیامت ۱