التين ٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۵۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

و قسم به این شهر امن [= مکّه‌]،

و به اين شهر امن
و اين شهر امن [و امان‌]،
و قسم به این شهر امن و امان (مکّه معظّم).
و سوگند به این [مکه] شهر امن
سوگند به اين شهر ايمن،
و سوگند به این شهر [و حرم‌] امن‌
و سوگند به اين شهر ايمن و ايمنى‌بخش- يعنى مكه-.
و سوگند به این شهر امین (مکّه)!
و سوگند به این شهر [:مکه‌ی مکرمه] پر از امن.
و این شهر آرام (یا ایمن)


التين ٢ آیه ٣ التين ٤
سوره : سوره التين
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْبَلَدِ الأمِینِ»: شهر امین. مراد مکّه است که چه رسد به انسانها، حیوانات و درختان و گیاهان و پرندگان آن در امن و امانند. نه جانداری در آنجا کشته می‌شود و نه گیاهی کنده می‌گردد، مگر انواعی از نباتات که مردم بدانها نیازمندند (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده). «الأمِینِ»: سرزمین دارای امن و امان (نگا: بقره / آل‌عمران / ، قصص / ). اشاره به دوران خاتم‌الانبیاء، محمّد مصطفی (ص) است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ «1» وَ طُورِ سِينِينَ «2» وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ «3» لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ «4» ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ «5» إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «6» فَما يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ «7» أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحاكِمِينَ «8»

به انجير و زيتون سوگند. و به طور سينا سوگند. و به اين شهر (مكّه) امن سوگند.

همانا ما انسان را در بهترين قوام و نظام آفريديم. سپس او را به پايين‌ترين مرحله بازگردانديم. مگر كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى نيك انجام دادند كه براى آنان پاداشى قطع ناشدنى و هميشگى است. پس بعد از اين، چه چيز سبب مى‌شود قيامت را تكذيب كنى؟ آيا خدا بهترين حكم كنندگان نيست؟

جلد 10 - صفحه 529

نکته ها

طور سينين، همان وادى سينا ميان مصر و فلسطين امروزى است.

در برخى روايات، به قرينه‌ «طُورِ سِينِينَ» و «الْبَلَدِ الْأَمِينِ» كه اشاره به دو مكان مقدس است، آمده است كه مراد از «التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ» نيز محلّ رويش اين دو ميوه مى‌باشد و ايه را اشاره به شهرهاى مدينه و بيت المقدس دانسته‌اند. «1»

در ميان خوردنى‌ها، ميوه‌ها و در ميان آنها ميوه‌هاى قنددار و چربى‌دار براى سوخت و ساز بدن بيشتر مورد نياز است. «التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ»

از امتيازات اسلام داشتن سرزمين امن است حتى براى گياهان و حيوانات. «الْبَلَدِ الْأَمِينِ»

نام انجير يكبار و زيتون، شش بار در قرآن آمده است و هر دو داراى خواص غذايى و درمانى فراوانى هستند. انجير براى هر سن و سالى به خاطر قندى كه دارد مفيد است.

ورزشكاران و كسانى كه دچار ضعف و پيرى هستند به خوردن آن سفارش شده‌اند. بر اساس برخى روايات، انجير ميوه‌اى بهشتى است و در طبّ قديم، معجون انجير و عسل براى زخم معده و انجير خشك براى تقويت فكر سفارش شده است.

امام رضا عليه السلام فرمود: انجير بوى دهان را مى‌برد، لثه‌ها و استخوان‌ها را محكم مى‌كند، مو را مى‌روياند، درد را برطرف مى‌سازد و مثل دارو مؤثر است. زيتون، بلغم را برطرف مى‌سازد، رنگ صورت را صفا داده اعصاب را تقويت نموده، بيمارى و درد و ضعف را از بين مى‌برد و آتش خشم را فرو مى‌نشاند. «2»

مراد از «ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ» دست برداشتن گروهى از انسانها از فطرت اوليه الهى است كه خداوند در نهاد هر بشرى قرار داده كه هر كس چنين كند، خداوند او را در پست‌ترين جايگاه‌ها قرار مى‌دهد و گرفتار شقاوت و عذاب مى‌شود.


«1». تفسير نورالثقلين.

«2». بحارالانوار، ج 66، ص 183 به نقل از تفسير نمونه.

جلد 10 - صفحه 530

پیام ها

1- نعمت‌هاى دنيوى حتى خوردنى‌ها، قداست دارد و مورد سوگند الهى واقع شده‌اند. «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ»

2- سلامتى كه از طريق غذا به دست مى‌آيد و امنيّت، مهم‌ترين نيازهاى مادّى انسان است. التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ‌ ... الْبَلَدِ الْأَمِينِ‌

3- قداست وحى، به زمين‌ها نيز سرايت مى‌كند. «طُورِ سِينِينَ»

4- امنيّت شهر مكّه، دعاى حضرت ابراهيم است كه گفت: «رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً» «1» و اين دعا مورد استجابت واقع شد. «هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ»

5- انسان در آفرينش بر همه موجودات برترى دارد. «خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ»

6- خداوند بر آغاز و فرجام انسان حاكم است. خَلَقْنَا ... رَدَدْناهُ‌

7- انسان در اصل خلقت پستى ندارد و سقوط او در طىّ مراحل زندگى واقع مى‌شود. «خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ»

8- انسان كه برترين مخلوق است، سقوطش نيز از همه موجودات پست‌تر است. أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ‌ ... أَسْفَلَ سافِلِينَ‌ (چنانكه در آيات ديگر نيز مى‌فرمايد:

«أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» «2»)

9- دورى از ايمان و عمل صالح سبب سقوط است و ايمان، عامل دورى از هر گونه پستى و نزول است. «رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»

10- با آنكه خداوند خالق انسان است و هرگونه بخواهد حق دارد با مخلوقش رفتار كند، امّا او بر اساس عدل، حكم مى‌كند و بهترين داوران است. «بِأَحْكَمِ الْحاكِمِينَ»

«والحمدللّه ربّ العالمين»


«1». بقره، 126.

«2». اعراف، 179.

جلد 10 - صفحه 532

سوره عَلق‌

اين سوره نوزده آيه دارد و در مكّه نازل شده است.

نام سوره برگرفته از آيه دوم است كه اشاره به خلقت انسان از علق (خون بسته) دارد.

اين سوره، اولين سوره‌اى است كه بر پيامبر نازل شده و سياق آياتش چنان به هم ارتباط دارد كه مى‌توان گفت تمام سوره يكباره نازل شده است. «1»

اين سوره نظير سوره‌هاى سجده، فصلت، نجم داراى سجده واجب است كه به عقيده شيعه در نماز نبايد خوانده شود و خواندن آنها در حال حيض يا جنابت ممنوع است.


«1». تفسير الميزان.

جلد 10 - صفحه 533

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ «3»

وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ‌: و سوگند بدين شهر امان دهنده، كه مكّه معظّمه و مولد مبارك سيد عالم [صلّى اللّه عليه و آله‌] است.

تتمّه- از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه مراد به تين، حضرت امام حسن و مراد به زيتون، امام حسين است كه دو ميوه دل حضرت مصطفى و مرتضى و فاطمه زهرا عليهم السّلام‌اند. و مراد به طور سينين، امير المؤمنين عليه السّلام و مراد از بلد امين، حضرت زهرا عليها السّلام‌ «2».


«1» منهج الصادقين (چ سوم) ج 10 ص 289.

«2» منهج الصادقين (چ سوم) ج 10 ص 289 و مضمون روايت در تفسير فرات ص 217- 218 و همچنين مناقب ابن شهر آشوب (چ علميه- قم) درج 3 ص 380 اشاره‌اى كلّى به آن نموده است.

جلد 14 - صفحه 272

صاحب كشّاف گفته: اين اقسام مذكور مشعر است بر شرف اين بقاع مباركه و آنچه ظاهر شده از آنها از خير و بركت به سبب سكناى پيغمبران و علما در آن، زيرا منبت تين و زيتون، مهاجر حضرت ابراهيم عليه السّلام و مولد حضرت عيسى عليه السّلام و منشاء او؛ و طور، محل مناجات حضرت موسى عليه السّلام و مكه، موضع خانه و مطاف عالميان و مولد حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مبعث آن سرور است‌ «1».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ «1» وَ طُورِ سِينِينَ «2» وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ «3» لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ «4»

ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ «5» إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «6» فَما يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ «7» أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحاكِمِينَ «8»

ترجمه‌

سوگند به انجير و زيتون‌

كوه طور سينا

و باين شهر امن‌

بتحقيق آفريديم آدمى را در بهترين صورت مناسب‌

پس برگردانديم او را بنازل‌ترين منازل مردم پست‌

مگر آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته پس از براى ايشان مزدى است كه قطع نميشود

پس چه موجب تكذيب تو ميشود بعد از اين بيان بروز جزا

آيا نيست خداوند درست حكم كننده‌ترين حكم كنندگان.

تفسير

خداوند سبحان در اين سوره مباركه قسم ياد فرموده بانجير كه ميوه‌اى است در نهايت شيرينى و لطافت كه تمام آن خورده ميشود و بسيار لذيذ و مفيد است كه گفته‌اند مليّن طبع و محلّل بلغم و مطهّر كليتين و مزيل سنگ مثانه است و داراى خواص بسيارى است و در حديث نبوى است كه قاطع بو اسير و نافع براى نقرس است و گويا لقمه‌اى است كه خداوند آنرا براى دهان مؤمن گرفته است تا فربه و قوى براى عبادت گردد ملك الشعراء در مجلس ناصر الدينشاه قاجار كه انجير حاضر بوده بالبداهه در وصف آن گفته «انجير اگر لطيف و شيرين نبدى- شايسته بزم ناصر الدين نبدى» «ور به نبدى ز سيب و انگور و انار- هرگز قسم خداى و التين نبدى» و قبلا ذكر شد كه خداوند بهر چيز بخواهد قسم ميخورد ولى بندگان بايد بخدا قسم بخورند و نيز قسم ياد فرموده بزيتون كه هم ميوه است و هم خورشت و هم دوا و روغن لطيف آن منافع بسيارى دارد از فربه نمودن بدن و تقويت هضم و تسهيل‌


جلد 5 صفحه 407

دفع و غيرها كه ذكرش موجب تطويل است و بطور سينين و آن كوهى است كه موسى عليه السّلام در آنجا با خداوند مناجات مينمود و بسينين كه گفته‌اند بمعناى مبارك است و سينا معروف شده و باين بلد امين كه مراد شهر مكّه است و از قديم محل امن و امان بوده و در اسلام تثبيت و تقرير شده و اين سوره آنجا نازل شده است و بعد از اين چهار قسم ميفرمايد كه بتحقيق ما انسان را خلق نموديم در بهترين صورت با تناسب اعضاء و اجزاء و استقامت قامت چون تقويم بمعناى تعديل و تناسب و استقامت است و در وجود آن نمونه‌اى است از هر يك از اجزاء عالم و مركّب است از عقل و شهوت و براى آن قابل شده كه از ملائكه برتر شود و بالاتر رود تا آنكه بواسطه معرفت و طاعت به اعلى عليّين رسد يا از حيوان پست‌تر گردد و در نتيجه كفر و معصيت مردود باسفل السافلين يعنى نازل‌ترين دركات جهنم شود و مقصود خداوند از قسمهاى خود آنست كه اين چنين موجود شريفى در صورت كفر و نفاق مستحق درك اسفل خواهد شد و ما او را قرار دهيم در پست‌ترين جايها كه جاى مردم پست است و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه دركات جهنّم بعضى پائين‌تر از بعضى است و آنكه از همه پائين‌تر است اسفل السافلين است و بعضى ردّ باسفل را بعود ضعف قواء و انكسار اعضاء در حال پيرى و زوال مشاعر و ادراكات تفسير نموده‌اند و در استثناء اهل ايمان و عمل صالح باين اشكال برخوردند كه آنها هم باين حال گرفتار ميشوند و جواب گفته‌اند كه عقل و ايمان ايشان ضعيف نميشود با آنكه خداوند مترتب بر استثناء ايشان فرموده كه براى آنها اجر دائم است كه قطع نميشود و ظاهر آنست كه فارق بين اهل ايمان و كفر همانستكه خدا ذكر فرموده نه امتيازى كه مشهود نيست و خدا هم ذكر نفرموده علاوه بر آنكه آنچه مورد انكار مشركين مكّه بوده كه خداوند آنرا به بيان قدرت خود در خلق احسن انسان اثبات و مؤكّد بقسم فرمود معاد است نه استقامت و كمال انسان در جوانى و انكسار اعضاء و ضعف قواء او در پيرى كه محسوس و مشاهد و مسلّم است و حاجت بقسم ندارد و لذا بعد از اين ميفرمايد پس چه موجب تكذيب تو است اى پيغمبر مكرّم از ادلّه بعد از اين بيان و سوگند در اخبار تو از روز جزاء و ثواب و عقاب آن خلاصه آنكه موجبى براى تكذيب‌


جلد 5 صفحه 408

بروز جزاء بعد از اين باقى نمانده آيا خدا احكم الحاكمين و بهترين قضاوت كنندگان نيست كه بايد داد مظلوم را در روزى از ظالم بستاند پس بايد حتما روز جزائى باشد و بعضى گفته‌اند مراد آنست كه چه وادار نموده تو را اى انسان مشرك بر تكذيب بروز جزا بعد از اثبات آن آيا نيست خداوندى كه چنين صنع و تدبيرى در وجود تو از او آشكار شده عادل‌ترين حكم كنندگان و قادر بر اعاده مردگان براى حكومت در ميان آنان و در اين سوره هم تأويلاتى از ائمه اطهار نقل شده كه حقير براى تعارض آنها با يكديگر و جهات ديگرى از ذكر آن خوددارى نمودم آنچه مسلّم است آنست كه بعد از تلاوت اين سوره مستحب است گفته شود و انا على ذلك من الشاهدين در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره و التّين را در نمازهاى واجب و مستحب خود قرائت كند خداوند از بهشت بقدرى باو عطا فرمايد كه راضى و خوشنود شود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطاهرين.


جلد 5 صفحه 409

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ

وَ التِّين‌ِ وَ الزَّيتُون‌ِ «1» وَ طُورِ سِينِين‌َ «2» وَ هذَا البَلَدِ الأَمِين‌ِ «3»

قسم‌ بتين‌ و زيتون‌ و طور سينا و ‌اينکه‌ بلد امين‌. تين‌ ‌در‌ لغت‌ بزبان‌ فارسي‌ انجير ‌است‌، و زيتون‌ ‌که‌ روغن‌ ‌آن‌ ‌را‌ ميگيرند، و طور سينين‌ طور سينا ‌که‌ خداوند ‌با‌ موسي‌ تكلم‌ فرمود، و بلد امين‌ مكه‌ معظمه‌ ‌است‌ ‌که‌ محل‌ امن‌ ‌است‌.

(وَ التِّين‌ِ) ‌از‌ ابي‌ ذر روايت‌ كرده‌اند ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ فرمود:

(‌لو‌ قلت‌ ‌ان‌ فاكهة نزلت‌ ‌من‌ الجنة لقلت‌ ‌هذه‌ هي‌ لان‌ فاكهة الجنة بلا عجم‌ فكلوها فانها تقطع‌ البواسير و تنفع‌ ‌من‌ النقرس‌)

نقرس‌ درد و ورم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ مفاصل‌ قدمها و ‌در‌ انگشت‌ پاها ‌در‌ استخوان‌ احداث‌ ميشود ‌که‌ باز و بسته‌ نميشود چون‌ ‌در‌ گوشت‌ نيست‌، و انجير پوست‌ و هسته‌ ندارد و بمقدار يك‌ لقمه‌ ‌است‌.

(وَ الزَّيتُون‌ِ) ‌که‌ ‌از‌ ابتداء نرسيده‌ و كال‌ بودن‌ ‌آن‌ ‌تا‌ روغن‌ زيتون‌ چه‌ اندازه‌ فوائد دارد.

(وَ طُورِ سِينِين‌َ) ‌که‌ طور سينا ‌باشد‌ ‌که‌ خداوند ‌با‌ موسي‌ تكلم‌ فرمود ‌که‌ ميفرمايد:

جلد 18 - صفحه 159

وَ نادَيناه‌ُ مِن‌ جانِب‌ِ الطُّورِ الأَيمَن‌ِ وَ قَرَّبناه‌ُ نَجِيًّا مريم‌ ‌آيه‌ 52.

وَ هذَا البَلَدِ الأَمِين‌ِ مكه‌ معظمه‌ ‌که‌ محل‌ امن‌ ‌است‌ ‌حتي‌ صيد حرم‌ حرام‌ ‌است‌ ‌حتي‌ قاتل‌ ‌اگر‌ پناه‌ بحرم‌ آورد نميتوان‌ ‌آن‌ ‌را‌ كشت‌. ‌اينکه‌ ظاهر آيات‌.

و اما اخبار وارده‌ ‌از‌ ائمه‌ اطهار ‌در‌ بعضي‌ تين‌ و زيتون‌ ‌را‌ بحضرت‌ حسن‌ و حسين‌ تفسير كرده‌اند و طور سينين‌ بامير المؤمنين‌ و ‌هذا‌ البلد الامين‌ پيغمبر اكرم‌، و ‌در‌ بعض‌ اخبار تين‌ ‌را‌ بمدينه طيبه‌ و زيتون‌ ‌را‌ ‌به‌ بيت‌ المقدس‌ و طور سينين‌ ‌را‌ بكوفه‌ ‌که‌ نجف‌ اشرف‌ ‌باشد‌ و ‌هذا‌ البلد الامين‌ ‌را‌ بمكه‌ معظمه‌ تفسير فرموده‌، و ‌در‌ بعض‌ اخبار بلد امين‌ ‌را‌ بائمه‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ تفسير فرموده‌.

اقول‌: ميتوان‌ ‌گفت‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ اخبار اشاره‌ ببواطن‌ قرآن‌ دارد ‌که‌ ‌در‌ اخبار دارد:

قرآن‌ هفتاد بطن‌ دارد منافات‌ ‌با‌ ظاهر آيات‌ ندارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 3)- «و قسم به این شهر امن» [- شهر مکه] (و هذا البلد الامین).

«تین» در لغت به معنی «انجیر» و «زیتون» همان زیتون معروف است که ماده روغنی مفیدی از آن می‌گیرند.

در این که آیا منظور سوگند به همین دو میوه معروف است یا چیز دیگر؟

بعضی آن را اشاره به همان دو میوه معروف می‌دانند که خواص غذائی و درمانی فوق العاده زیادی دارد، بعضی دیگر معتقدند که منظور از آن، دو کوهی است که شهر «دمشق» و «بیت المقدس» بر آنها قرار گرفته، چرا که این دو سرزمین، محل قیام بسیاری از انبیا و پیامبران بزرگ خداست، و این تفسیر با سوگندهای سوم و چهارم که از سرزمینهای مقدسی یاد می‌کند هماهنگ است.

و اما «هذا البلد الامین» مسلما اشاره به سرزمین «مکّه» است سرزمینی که حتی در عصر جاهلیت به عنوان منطقه امن و حرم خدا شمرده می‌شد، و کسی در آنجا حق تعرض به دیگری نداشت.

و هر گاه این دو قسم (تین و زیتون) را بر معنی ابتدائی آنها حمل کنیم یعنی انجیر و زیتون معروف، باز سوگند پر معنائی است زیرا:

«انجیر» دارای ارزش غذائی فراوانی است و لقمه‌ای است مغذی و مقوی برای هر سن و سال و خالی از پوست و هسته و زوائد.

در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام آمده است: «انجیر بوی دهان را می‌برد، لثه‌ها و استخوانها را محکم می‌کند، مو را می‌رویاند درد را برطرف می‌سازد، و با وجود آن نیاز به دارو نیست.»

و نیز فرمود: «انجیر شبیه‌ترین اشیا به میوه بهشتی است.»

و غذاشناسان و دانشمندان بزرگ برای زیتون و روغن آن اهمیت فوق العاده‌ای قائلند، و معتقدند کسانی که می‌خواهند همواره سالم باشند باید از این اکسیر حیاتی استفاده کنند.

روغن زیتون دوست صمیمی کبد آدمی، و برای رفع عوارض کلیه‌ها و سنگهای صفراوی، و قولنجهای کلیوی، و کبدی و رفع یبوست بسیار مؤثر است.

ج5، ص535

روغن زیتون سرشار از انواع ویتامینها است و دارای فسفر، کلسیم و پتاسیم و منگنز است در حدیثی از امام علیّ بن موسی الرضا علیه السّلام آمده است: «روغن زیتون غذای خوبی است، دهان را خوشبو و بلغم را برطرف می‌سازد، رنگ صورت را صفا و طراوت می‌بخشد، اعصاب را تقویت کرده، بیماری و درد و ضعف را از میان می‌برد و آتش خشم را فرو می‌نشاند».

نکات آیه

۱ - سوگند خداوند، به شهر مکه (و هذا البلد الأمین)

۲ - «مکه»، شهرى با عظمت و داراى ارزشى درخور سوگند خداوند (و هذا البلد الأمین) عظمت مکه، از سوگند خداوند به آن و از اشاره با کلمه «هذا» دانسته مى شود; زیرا آوردن اشاره - به جاى ذکر نام - یا براى تحقیر است و یا تعظیم. سیاق آیه شریفه، حاکى از تعظیم است.

۳ - مکه در عصر بعثت، شهرى امن بوده و ساکنان آن، باید همواره در امنیت باشند. (و هذا البلد الأمین) توصیف مکه به «أمین»، یا به معناى «ذو الأمن» و یا به معناى مفعولى (مأمون فیه) است. این توصیف، علاوه بر بیان وجود امنیت در آن، نشانگر آن است که خداوند، خواهان تداوم یافتن امنیت آن در همه زمان ها است.

۴ - امنیت مکه، مایه عظمت و شایستگى آن براى سوگند خداوند است. (و هذا البلد الأمین)

موضوعات مرتبط

  • سوگند: سوگند به مکه ۱، ۲، ۴
  • قرآن: سوگندهاى قرآن ۱، ۲، ۴
  • مکه: آثار امنیت مکه ۴; ارزش مکه ۲; امنیت اهل مکه ۳; امنیت مکه در صدر اسلام ۳; تاریخ مکه ۳; عظمت مکه ۲، ۴

منابع