الزخرف ٤٨
ترجمه
الزخرف ٤٧ | آیه ٤٨ | الزخرف ٤٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«هِیَ أَکْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا»: این از آن بزرگتر و آن از این مهمّتر بود. یعنی همه معجزات بزرگ و مهم بودند. «الْعَذَابِ»: مراد بلایای مذکور در آیه سوره اعراف است. «أُخْت»: خواهر. مراد همردیف و همسنخ است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ «48»
و ما هيچ معجزهاى به فرعونيان نشان نمىداديم، مگر آنكه از معجزه ديگر بزرگتر بود و ما آنان را به عذاب گرفتيم تا شايد باز گردند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلاَّ هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (48)
وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ: و نشان نمىداديم ايشان را بر سبيل تعاقب و ترادف هيچ معجزه كه نشانه صحت نبوت حضرت موسى باشد از طوفان و قمل و ضفادع و دم، إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها: مگر آنكه بزرگتر بود از مانند آن كه پيش از آن نموده بوديم، يعنى مختص بود به نوعى از اعجاز كه به آن اعتبار مفصل بود بر آنكه پيش از او واقع شده بود. مراد آنست كه هر يك از آيات نه گانه از يكديگر اكبر بودند، وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ: و فرا گرفتيم ايشان را به عذاب قحط و ملخ و قورباغه و غير آن، لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ: تا شايد باز گردند، يعنى به اراده آنكه رجوع كنند از ملت باطل به حق و از ضلالت به هدايت. مراد طلب ايجاد است به اختيار نه بر وجه اجبار، خلاصه چون دانستند كه آن آيات عين عذاب ايشان است در مقام استغاثه بر آمده؛
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَقالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ (46) فَلَمَّا جاءَهُمْ بِآياتِنا إِذا هُمْ مِنْها يَضْحَكُونَ (47) وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلاَّ هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (48) وَ قالُوا يا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ (49) فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ (50)
وَ نادى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَ فَلا تُبْصِرُونَ (51) أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَ لا يَكادُ يُبِينُ (52) فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ (53) فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ (54)
ترجمه
و بتحقيق فرستاديم موسى را با آيتهاى خود بسوى فرعون و بزرگان قومش پس گفت همانا من فرستاده پروردگار جهانيانم
پس چون آورد نزد آنها آيتهاى ما را آنگاه آنها از آن خنده ميكردند
و نمىنمايانديم بآنها هيچ آيتى را مگر كه آن بزرگتر بود از ديگرى و گرفتيم آنها را بعذاب باشد كه آنان بازگشت كنند
و گفتند اى مرد دانا بخوان براى ما پروردگارت را بآنچه عهد كرده است با تو همانا ما هدايت يافتگانيم
پس چون برطرف ساختيم از آنها عذاب را آنگاه آنها پيمان ميشكستند
و ندا كرد فرعون در قومش گفت اى قوم من آيا نيست براى من پادشاهى مصر و اين نهرها روان است از زير قصرهاى من آيا نمىبينيد
بلى من بهترم از اين كسى كه او خوار است و نزديك نيست كه بيان تواند كرد
پس چرا افكنده نشد بر او دستوانههاى زرّين يا نيامدند با او فرشتگان پياپى
پس سبك كرد عقول قوم خود را پس اطاعت نمودند او را همانا آنها بودند گروهى متمرّدان.
تفسير
خداوند متعال براى تذكّر بندگان بحسن عاقبت اهل ايمان و سوء خاتمت اهل عصيان و تسليت خاطر پيغمبر خود از آزار كفّار و گفتار ناهنجار باز قصّه حضرت موسى را عنوان فرموده ميفرمايد ما او را با معجزاتى نزد فرعون و اكابر مملكت مصر فرستاديم و بعد از ادّعاء نبوّت و ارائه معجزات از قبيل عصا و يد بيضا كه مكرّر ذكر شده آنها در بدو امر خنديدند و تصوّر نمودند شعبده و سحر است و ما پى در پى معجزاتى از قبيل طوفان و جراد و قمّل و ضفادع و دم و طمس كه در سوره اعراف و يونس ذكر شد بآنها ارائه داديم كه هر يك از ديگرى بزرگتر بود چون هر يك در منتهاى وضوح و دلالت بر نبوّت موسى عليه السّلام بود چنانچه در مقام
جلد 4 صفحه 608
مدح جمعى ميگويند كه هر يك از ديگرى بهترند يا هر لاحقى از سابق خود بزرگتر بود باعتبار آنكه بيشتر نبوّت آنحضرت را اثبات مينمود و در عين حال همه اين آيات عذابهاى گوناگونى بود كه ما آنها را معذّب مينموديم به آن عذاب براى آنكه برگردند از راه باطل براه حقّ و اقرار نمايند بتوحيد خدا و نبوّت پيغمبرشان و بعد از اين عذابها يا عذابى كه فوق اينها بود كه از آن در سوره اعراف به رجز تعبير شده با كمال بىادبى و جسارت گفتند اى ساحر ولى ظاهرا آنها اين كلمه را بما هر در فنون و دانشمند اطلاق ميكردند لذا قمّى ره و جمعى از مفسّرين آنرا بعالم تفسير نمودهاند و در اين موقع مقصودشان اهانت نبوده و در هر حال استدعا نمودند از حضرت موسى كه از خداوند بخواهد بر حسب عهدى كه با خدا دارد كه اگر آنها ايمان بياورند مشمول رحمت شوند و عذاب را بردارد و قول دادند كه از اطاعت آنحضرت بيرون نروند و موحّد شوند و حضرت دعا فرمود و اجابت شد ولى آنها نقض عهد نموده بكفر خود باقى ماندند ولى فرعون ديد غالبا دلها متوجّه بحضرت موسى شده و نزديك است بتواند در مقابل او قيام نمايد اعيان مملكت مصر را جمع آورى نموده و شروع بسخنرانى و ياوه سرائى كرد كه آيا فرمانفرمائى و سلطنت مصر در خاندان من نبوده و فعلا از آن من نيست و اين نهرهاى منشعب از رود نيل در اطراف و جوانب قصر و عمارات من گردش نميكند آيا نمىبينيد و نميدانيد يا ميدانيد كه من پادشاه شما باشم بهتر است از اين شخص كه فقير و حقير است و استعداد فرمانفرمائى ندارد و نميتواند درست سخن بگويد و مقصودش اشاره بلكنت زبان آنحضرت بود كه سابقه داشت و بدعا رفع شده بود و بعضى گفتهاند باز قدرى از سنگينى آن باقى مانده بود و گفت اگر او پيغمبر باشد چرا خداوند مانند پادشاهان براى او باز و بند يا دستبند طلا تهيّه ننموده يا چرا افواج ملائكه پى در پى بكمك او نميآيند خلاصه آنكه بقدرى از اين چرندها گفت كه عقول قوم را سبك نمود يا ابدان آنها را كه قيام نمودند باطاعت او چون آنها هم مانند فرعون اهل فسق و فجور بودند و الّا معلوم است كه نبوّت شخص بمعجزه ثابت ميشود و ملازم با ملك و سلطنت و مال و ثروت نيست و بازوبند يا دستبند طلا لازم ندارد و لازم نيست ملائكه علنا بكمك او بيايند بلكه انسب آنستكه
جلد 4 صفحه 609
پيغمبر در حالى باشد كه كسى به اجبار و طمع مال و جاه گرد او نگردد تا ايمان ايشان بخلوص نزديك و از اغراض دنيوى دور باشد و در نهج البلاغه در ضمن قصّه ورود حضرت موسى و هارون بر فرعون با عصا و لباس پشمينه و سرزنش آنملعون آن دو را بفقر و ذلّت اشاره باين نكته شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما نُرِيهِم مِن آيَةٍ إِلاّ هِيَ أَكبَرُ مِن أُختِها وَ أَخَذناهُم بِالعَذابِ لَعَلَّهُم يَرجِعُونَ (48)
و ما نشان نداديم آنها را از آيه مگر آنكه بزرگتر بود از آيه ديگر و گرفتيم آنها را بعذاب باشد که آنها برگردند.
وَ ما نُرِيهِم مِن آيَةٍ إِلّا هِيَ أَكبَرُ مِن أُختِها ابتدا عصا اژدها شد که يك لب بالاي قصر فرعون و يك لب اسفل قصر سپس افعي شد سحر سحره را بلعيد، پس انفلاق بحر نمود دوازده جاده خشك در دريا پيدا شد و هكذا.
وَ أَخَذناهُم بِالعَذابِ که ميفرمايد وَ لَقَد أَخَذنا آلَ فِرعَونَ بِالسِّنِينَ وَ نَقصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُم يَذَّكَّرُونَ- اعراف آيه 127 و ميفرمايد فَأَرسَلنا عَلَيهِمُ الطُّوفانَ وَ الجَرادَ وَ القُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ آياتٍ مُفَصَّلاتٍ- اعراف آيه 130-.
لَعَلَّهُم يَرجِعُونَ لعلّ از براي ترديد نيست زيرا خدا ميداند که اينها بر نميگردند بلكه بمعني بايد است يعني پس از مشاهده اينکه عذابها بايد برگردند از شرك و كفر و موحد شوند و تصديق رسالت موسي كنند و از اعمال زشت خود دست بردارند و در تحت اطاعة خدا و رسول درآيند پس از گرفتاري به اينکه عذابها.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 48)- اما ما برای اتمام حجت، آیات خود را یکی بعد از دیگری فرستادیم «و هیچ آیهای و معجزهای به آنها نشان نمیدادیم مگر این که از دیگری بزرگتر و مهمتر بود» (وَ ما نُرِیهِمْ مِنْ آیَةٍ إِلَّا هِیَ أَکْبَرُ مِنْ أُخْتِها).
و به این ترتیب بعد از معجزه «عصا» و «ید بیضا» معجزات «طوفان» و «جراد» و «قمل» و «ضفادع» و غیر اینها را به آنها نشان دادیم.
سپس میافزاید: «آنها را به عذابها (و مجازاتهای هشدار دهنده) گرفتار نمودیم شاید (بیدار شوند و) به راه حق بازگردند» (وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ).
نکات آیه
۱ - معجزات موسى(ع) از نظر اهمیت، داراى مراتب و هر یک مهم تر از معجزه قبلى او بود. (و ما نریهم من ءایة إلاّ هى أکبر من أُختها)
۲ - معجزات موسى(ع)، هر یک به تنهایى آیتى بزرگ و کافى براى اثبات حقانیت رسالت آن حضرت* (و ما نریهم من ءایة إلاّ هى أکبر من أُختها) جمله «هى أکبر من أختها» ممکن است کنایه از اهمیت و بزرگى هر یک از معجزات باشد (بدون در نظر گرفتن ترتیب در بزرگى); چنان که در فارسى نیز براى بیان کامل بودن افراد گفته مى شود: «یکى از دیگرى برتر».
۳ - نقش اساسى اراده الهى، در ارائه معجزات از سوى پیامبران (و ما نریهم من ءایة) اسناد «ارائه» به خداوند (نُریهم)، مطلب یاد شده را مى رساند.
۴ - لجاجت و عناد شدید فرعونیان، در مخالفت با پیام موسى(ع) (و ما نریهم من ءایة إلاّ هى أکبر من أُختها) از این که خداوند براى هدایت فرعونیان، معجزاتى پیاپى و یکى از دیگرى مهم تر نشان داد، لجاجت آنان استفاده مى شود.
۵ - خداوند و پیامبران، خواستار هدایت تمامى انسان ها و اتمام حجت بر آنان (و ما نریهم من ءایة إلاّ هى أکبر من أُختها) از این که خداوند، آیات و معجزات متعددى را به دست پیامبران ارائه مى کند و در اثبات حقانیت پیامبران و هدایت مردم به یک معجزه اکتفا نمى کند، مطلب بالا استفاده مى شود.
۶ - ابتلاى فرعونیان، به عذابى سخت و دردناک، در پى انکار لجاجت آمیز دلایل و معجزات موسى(ع) از سوى آنان (و أخذنهم بالعذاب )
۷ - مجازات هاى دنیوى حق ستیزان از سوى خداوند، به منظور هدایت و اصلاح آنان است; نه انتقام. (و أخذنهم بالعذاب لعلّهم یرجعون)
۸ - عذاب هاى الهى بر کافران، پس از اتمام حجت و ارائه آیات به ایشان (و ما نریهم من ءایة ... و أخذنهم بالعذاب)
۹ - استهزا و تمسخر آیات الهى، درپى دارنده عذاب ها و گرفتارى هاى دنیایى (إذا هم منها یضحکون ... و أخذنهم بالعذاب)
۱۰ - ابتلاى فرعونیان به گرفتارى ها و عذاب هاى دنیایى، نمودى از آیات و نشانه هاى خداوند در حق آنان (و ما نریهم من ءایة ... و أخذنهم بالعذاب) از ارتباط صدر و ذیل آیه شریفه، مطلب بالا قابل برداشت است.
۱۱ - ابتلا به مصائب و سختى ها، زمینه ساز توبه و بازگشت انسان ها به سوى حق (و أخذنهم بالعذاب لعلّهم یرجعون)
۱۲ - فطرت اولیه انسان ها، توحید، خداپرستى و حق پذیرى است. (لعلّهم یرجعون) از سیاق آیات پیشین - که درباره توحید و شرک است - و نیز از واژه «رجوع» استفاده مى شود که انسان ها به توحید گرایش فطرى دارند.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا :۱۰ کیفر استهزاى آیات خدا ۹ ۱۰
- اتمام حجت: آثار اتمام حجت ۸
- امتحان: آثار امتحان با سختى ۱۱; آثار امتحان با مصیبت ۱۱
- انبیا: هدایتگرى انبیا ۵
- انسان: اتمام حجت بر انسان ها ۵; فطریات انسان ۱۲
- بازگشت به خدا: زمینه بازگشت به خدا ۱۱
- توبه: زمینه توبه ۱۱
- توحید: فطریت توحید ۱۲
- حق: زمینه هدایت حق ستیزان ۷; فطریت حق پذیرى ۱۲; فلسفه کیفرهاى دنیوى حق ستیزان ۷
- خدا: آثار اراده خدا ۳; اتمام حجت خدا ۸; قانونمندى عذابهاى خدا ۸; هدایتگرى خدا ۵
- عذاب: عذاب سخت ۶; مراتب عذاب ۶; موجبات عذاب دنیوى ۹
- فرعونیان: دشمنى فرعونیان ۴; عذاب فرعونیان ۶; لجاجت فرعونیان ۴; منشأ عذاب فرعونیان ۱۰; منشأ مشکلات فرعونیان ۱۰
- کافران: اتمام حجت بر کافران ۸; عذاب کافران ۸
- معجزه: منشأ معجزه ۳
- موسى(ع): اهمیت معجزات موسى(ع) ۱; حقانیت رسالت موسى(ع) ۲; کیفر تکذیب معجزات موسى(ع) ۶; مخالفت با موسى(ع) ۴; مراتب معجزات موسى(ع) ۱; ویژگیهاى معجزات موسى(ع) ۲