غافر ٧٤
ترجمه
غافر ٧٣ | آیه ٧٤ | غافر ٧٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ضَلُّوا»: گم شدهاند. نهان و پنهان گشتهاند. «لَمْ نَکُن نَّدْعُو مِن قَبْلُ شَیْئاً»: قبلاً چیزی را نمیپرستیدهایم. مراد کفّار از این گفتار، این است که جز خدا هر چه را پرستیدهاند حقیقت و اصلی نداشته و پنداری بیش نبوده است. الف زائدی در رسمالخطّ قرآنی در آخر (نَدْعُو) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
مِنْ دُونِ اللَّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَيْئاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ «74»
(آنها) كه جز خدا پرستش مىكرديد؟! گويند: «از نزد ما گم شدهاند، بلكه ما در دنيا چيزى را پرستش نمىكرديم». اين گونه خداوند كافران را گمراه مىكند.
پیام ها
1- قيامت روز كشف حقايق و بى اثر بودن شرك است. «ضَلُّوا عَنَّا»
2- غير خدا محو شدنى است. «ضَلُّوا عَنَّا»
3- حوادث قيامت، مشركان را به صورتى پريشان مىكند كه يك بار مىگويند:
معبودهاى ما محو شدند و بار ديگر مىگويند: ما اصلًا معبودى را پرستش نمىكرديم. ضَلُّوا عَنَّا ... لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا
4- خداوند بدون جهت كسى را گمراه نمىكند. (ضلالت الهى كيفر كفر كافران است). «يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 292
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
مِنْ دُونِ اللَّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَيْئاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ (74)
جلد 11 - صفحه 335
مِنْ دُونِ اللَّهِ: غير از خداى به حق و توقع نفع داشتيد، قالُوا ضَلُّوا عَنَّا:
گويند جهنميان كه آن شريكان گم شدند از ما و نمىيابيم آنها را، يا ضايع شد از ما امداد ايشان، يعنى ما توقع يارى داشتيم و آنها ما را در اين عذاب و عقاب بگذاشتند و هيچ نفعى بما نرساندند، پس گوئيا از ما غائبند گرچه به حسب ظاهر حاضر باشند. بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا: بلكه بر ما ظاهر گشت، نبوديم كه خوانده باشيم، مِنْ قَبْلُ شَيْئاً: پيش از اين در دنيا چيزى را، پس ظاهر شد كه آنها در واقع هيچ نبودهاند؛ چنانچه مجادلان را بعد از اتمام حجت خداى تعالى آنها را واگذارد، كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ: همچنين فرو مىگذارد خدا كافران را در آخرت كه راه نبرند به چيزى كه از آن نفع يابند، يا راه بهشت به آنها ننمايد، زيرا بسوء اختيار در دنيا از راه ايمان كه موصل به بهشت است روى برتافتند لا جرم محروم ماندند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِذِ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ يُسْحَبُونَ (71) فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ (72) ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ تُشْرِكُونَ (73) مِنْ دُونِ اللَّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَيْئاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ (74) ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ (75)
ترجمه
هنگاميكه غلها در گردنهاى آنها است و زنجيرها كشيده ميشوند
در آب داغ پس در آتش سوزانده شوند
پس گفته شود مر آنها را كجايند آنچه بوديد كه شريك قرار ميداديد
غير از خدا آنانرا گويند گم شدند از ما بلكه نبوديم كه بخوانيم پيش از اين چيزى را اين چنين بگمراهى واميگذارد خدا كافران را
اين براى آنستكه بوديد خوشحال ميشديد در زمين بناحق و براى آنستكه بوديد چنانكه نشاط داشتيد.
تفسير
ظاهرا اذا الاغلال متعلّق است بسوف يعلمون در آيه سابقه يعنى ميدانند نتيجه سوء اعمال خودشان را وقتى كه غلها در گردنهاشان باشد و با زنجيرها كشيده شوند در كنار آب جوشانى كه براى تشريفات ورودى آنها تهيه شده و بعدا هيزم آتش جهنم شوند و ظاهرا و السلاسل عطف بر اغلال است و يسحبون حال است از آنها و محتمل است و السّلاسل مبتدا باشد و يسحبون خبر آن و در هر حال كلمه بها كه راجع بسلاسل است حذف شده چون با زنجيرها كشيده ميشوند پس ملائكه غضب بآنها گويند كجايند آنانكه شما براى خدا شريك قرار ميداديد در دنيا و آنها جواب گويند ما گم كرديم آنها را يا اثرى از آنها ظاهر نيست بلكه مانند آن است حال ما كه در دنيا ابدا عبادت نكرده باشيم چيزيرا چون بهيچ وجه خيرى از آنها بما نميرسد اين چنين خدا بحال گمراهى واميگذارد و سلب توفيق مينمايد از كسانيكه از روى عناد و لجاج و تعصّب و تكبّر منكر آيات
جلد 4 صفحه 540
الهى شدند كه معبودهاى خودشان را از دست داده و از عبادتشان ثمرى نبردهاند و حال آنها گرديده مانند شخص متحيّرى كه اول اقرار ميكند و بعدا انكار مينمايد چون بعضى گفتهاند واقعا ميگويند ما در دنيا مشرك نبوديم يا چيزى را كه مستحق عبادت باشد پرستش ننموديم و بنابر اين صدر و ذيل كلامشان خالى از تنافى و تشويش نيست چون اولا گفتند آنچه شريك قرار داديم گم شدند از ما و ثانيا گفتند ما آنها را در دنيا پرستش ننموديم و اين خذلان و سلب توفيق الهى از آنها براى آن بود كه خوشحال بودند در دنيا بمخالفت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و سركشى از فرمان خدا و پرستش بتها و سرگرم بودند بعيش و نوش و نشاط و عشرت و يادى از آخرت نمىنمودند و براى مبالغه در توبيخ و ملامت در آيه اخيره عدول از غيبت بخطاب شده است و گفتهاند فرح اعمّ از حق و باطل است لذا مقيّد بغير حق شده و مرح مخصوص بباطل است و از بعضى روايات استفاده ميشود كه دشمنان ائمه اطهار هم از مصاديق اين آياتند و اين عذابها شامل حال آنها خواهد شد و چنانچه خداوند كسانيرا كه تكذيب نمودند كتاب را مشرك و كافر خوانده كسانى هم كه تكذيب نمودند بيانات پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را در تأويل كتاب مشرك و كافرند و بعضى مرح را بفرح زياد تفسير نمودهاند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ثُمَّ قِيلَ لَهُم أَينَ ما كُنتُم تُشرِكُونَ (73) مِن دُونِ اللّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنّا بَل لَم نَكُن نَدعُوا مِن قَبلُ شَيئاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللّهُ الكافِرِينَ (74)
پس گفته ميشود براي آنها که كجايند آنچه بوديد شما شرك ميآوريد از غير خداي متعال گويند گم شدهاند از نظر ما آنها را نمييابيم بلكه نبوديم ما بخوانيم از پيش شيئي را همين نحو گمراه ميفرمايد خداوند كفّار را.
ثُمَّ قِيلَ لَهُم ظاهرا قائل ملائكه عذاب هستند پس از آنكه آنها را در آتش مياندازند بر وجه توبيخ و سرزنش.
أَينَ ما كُنتُم تُشرِكُونَ مِن دُونِ اللّهِ از اصنام بتهايي که ميپرستيديد از غير خدا و در حديث مروي از كافي كليني و تفسير علي بن ابراهيم مسندا از حضرت باقر (ع) که فرمود از امامي که شما بوديد پيشواي خود قرار داديد غير از امامي که خداوند نصب فرموده بود و ظاهرا مراد تأويل است يا تشبيه.
قالُوا ضَلُّوا عَنّا نميبينيم آنها را و پيدا نميكنيم از نظر ما مفقود هستند بَل لَم نَكُن نَدعُوا مِن قَبلُ شَيئاً انكار ميكنند که ما آنها را نميپرستيديم زيرا
جلد 15 - صفحه 400
كلمه «بل» اضراب از ما قبل است كأنّه ميگويند ما آلههاي غير از خدا نميبينيم بل ما آلهه غير از خدا را نميپرستيم و اينکه از روي ترس است که مرتكب قبيح مثل سارق و قاتل در محكمه مؤاخذه انكار ميكنند.
كَذلِكَ يُضِلُّ اللّهُ الكافِرِينَ همين نحو است حال ساير كفّار و معاندين و ناصبين و كساني که اهل آتش هستند که ملحق بكافرين هستند و مكرّر معني اضلال الهي را تذكّر دادهايم که آنها را بخود واميگذارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 74)- همان معبودهایی را که «جز خدا پرستش میکردید» (مِنْ دُونِ اللَّهِ). تا از شما شفاعت کنند و از میان این عذابهای دردناک و امواج متلاطم آتش
ج4، ص288
دوزخ رهایی بخشند، مگر بارها نگفتید که ما اینها را به خاطر آن پرستش میکنیم که شفیعان ما باشند؟ پس کجا رفت شفاعتشان؟! ولی آنها با سر افکندگی و سرشکستگی در پاسخ «میگویند: همه از نظر ما پنهان و گم شدند» (قالُوا ضَلُّوا عَنَّا).
سپس آنها میبینند که اصل اعتراف به عبودیت بتها داغ ننگی بر پیشانیشان است، لذا در مقام انکار بر میآیند و میگویند: «ما اصلا قبل از این چیزی پرستش نمیکردیم»! (بَلْ لَمْ نَکُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَیْئاً).
اینها اوهام و خیالاتی بیش نبودند که ما آنها را واقعیتهایی میپنداشتیم، اما امروز برای ما روشن شده که آنها اسمهایی بیمسمی و الفاظی بیمعنی و مفهومند که پرستش آنها جز ضلالت و گمراهی و بیهودگی هیچ نبود، بنابر این آنها یک واقعیت غیر قابل انکار را بازگو میکنند.
در پایان آیه میفرماید: «این گونه خداوند کافران را گمراه میسازد» (کَذلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ الْکافِرِینَ).
کفر و لجاجت آنها پرده و حجابی بر قلب و فکر آنها میشود، لذا راه مستقیم حق را گذارده، در بیراهه گام مینهند و در قیامت نیز از راه بهشت محروم شده به بیراهه دوزخ کشیده میشوند، آری این چنین خداوند کافران را گمراه میسازد.
نکات آیه
۱ - اعتراف مشرکان حق ناپذیر و ستیزه جو، به بى فایده بودن کامل عبادت غیرخدا و حاجت خواهى از معبودهاى ادعایى خویش (أین ما کنتم تشرکون . من دون اللّه قالوا ضلّوا عنّا بل لم نکن ندعوا من قبل شیئًا) جمله «ضلّوا عنّا» (از نظر ما ناپدید شدند و آنان را گم کردیم) کنایه از بطلان و پوچى آیین شرک و بى اثر بودن معبودهاى ادعایى در عرصه قیامت است. گفتنى است جمله «بل لم نکن ندعوا...» مى تواند به معناى بى اثر بودن حاجت خواهى از معبودها باشد; زیرا چیزى که بى فایده است مانند این است که وجود ندارد. هم چنین مى تواند گویاى انکار عبادت معبودها باشد که از سرِ ناچارى و اضطراب به آنها متوسل شده باشند. احتمال نخست مؤید برداشت یاد شده است.
۲ - بى اثر بودن عبادت غیرخدا، براى سعادت انسان در آخرت (قالوا ضلّوا عنّا)
۳ - مشرکان حق ناپذیر و ستیزه جو، از سرِ ناچارى و اضطراب به انکار عبادت کردن معبودهاى ادعایى خویش مى پردازند. (بل لم نکن ندعوا من قبل شیئًا)
۴ - قیامت، روز کشف حقایق و روشن شدن عقاید «درست و نادرست» و «حق و باطل» (قالوا ضلّوا عنّا بل لم نکن ندعوا من قبل شیئًا)
۵ - هدایت و گمراهى، در دست خداوند است. (کذلک یضلّ اللّه الکفرین)
۶ - تکذیب پیامبران، مجادله در آیات الهى و شرک ورزى، نمودهایى از اضلال خداوند است. (الذین یجدلون فى ءایت ... الذین کذّبوا بالکتب و بما أرسلنا به ... کذلک یضلّ اللّه الکفرین)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آثار مجادله در آیات خدا ۶
- انبیا: آثار تکذیب انبیا ۶
- حق: اضطرار حق ستیزان ۳; اضطرار حق ناپذیران ۳; اقرار اخروى حق ناپذیران ۱
- خدا: اضلال خدا ۵; افعال خدا ۵; موارد اضلال خدا ۶; هدایتگرى خدا ۵
- سعادت: عوامل سعادت اخروى ۲
- شرک: آثار شرک ۶
- عبادت: بى تأثیرى عبادت غیرخدا ۱، ۲; بى تأثیرى عبادت معبودان باطل ۱; تکذیب عبادت معبودان باطل ۳
- قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۴; ویژگیهاى قیامت ۴
- گمراهى: منشأ گمراهى ۵
- مشرکان: اضطرار مشرکان ۳; اقرار اخروى مشرکان ۱
- معبودان باطل: بى تأثیرى درخواست از معبودان باطل ۱
- هدایت: منشأ هدایت ۵