الروم ١٧
ترجمه
الروم ١٦ | آیه ١٧ | الروم ١٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سُبْحانَ اللهِ ...»: مصدر است و معنی امر دارد. خداوند بندگان خود را رهنمود میفرماید به این که او را منزّه و بری بدانند از همه صفات نقصی که سزاوار خدا نیست، و وی را در همه اوقات به ویژه در دو وقت سحرگاهان و شامگاهان به پاکی بستایند. اگر (سُبْحانَ) معنی امری از آن گرفته نشود، معنی آیه چنین است: در بامدادان و شامگاهانتان تسبیح و تقدیس، زیبنده خدا است و بس.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹، سوره روم
- اشاره به مضامين و غرض سوره مباركه روم
- وجوهى كه در معناى آيه : ((يومئذ يفرح المؤ منون بنصر الله ...)) و ارتباط آن باقبل (غلبت الروم ...) گفته شده است
- اشاره اى در مورد وجه اينكه خداوند خلف وعده نمى كند (لا يخلف الله وعده )
- چند وجه در بيان مفاد آيه : ((يعلمون ظاهرا من الحيوة الدنيا...))
- توضيح مراد از اينكه فرمود: خداوند جهان را جز به ((حق )) و((اجل مسمى )) نيافريد
- دو وجه در معناى آيه : ((ثم كان عاقبة الذين اساؤ ا السوآى ان كذبوا بآيات الله ...))
- نكاتى كه از آيه : ((فسبحان حين تمسون و حين تصبحون وله الحمد...)) استفاده مى شود
- بحث روايتى (نقد رواياتى كه در ذيل آيه : ((غلبت الروم ...)) و شرطبندى با مشركينبر سر غلبه روم نقل شده )
- شرطبندى ابوبكر با مشركين بعد از نزول آيه تحريم قمار بوده است .
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ «17»
پس خدا را تنزيه كنيد به هنگامى كه وارد شب مىشويد و هنگامى كه به صبح درمىآييد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ «17»
فَسُبْحانَ اللَّهِ: پس تنزيه كنيد خدا را، و به پاكى و منزه از عيوب او را ياد كنيد، حِينَ تُمْسُونَ: هنگامى كه به شبانگاه درآييد، وَ حِينَ تُصْبِحُونَ: و هنگامى كه به صبح و بامداد درآييد. نزد ابن عباس و معظم مفسران. مراد تسبيح در اين آيه شريفه نماز است، يعنى نماز گزاريد هنگامى كه شب كنيد، مراد نماز مغرب و عشاء است و هنگامى كه صبح كنيد مراد نماز صبح است «2».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «11» وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ «12» وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَكائِهِمْ شُفَعاءُ وَ كانُوا بِشُرَكائِهِمْ كافِرِينَ «13» وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ «14» فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَهُمْ فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ «15»
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ «16» فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ «17» وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ «18» يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ «19»
ترجمه
خدا مىآفريند خلق را پس اعاده ميدهد آنرا پس بسوى او رجوع داده ميشويد و روزى كه بر پا شود قيامت نوميد ميشوند گناهكاران و نباشد براى آنها از شريكهاشان شفيعانى و باشند بشريكهاشان كافران
و روز كه بپا ميشود قيامت مردم در آنروز متفرّق ميشوند پس امّا آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى نيك پس ايشان در بوستانى مسرور كرده ميشوند
و امّا آنها
جلد 4 صفحه 248
كه كافر شدند و تكذيب كردند آيتهاى ما و ملاقات آخرت را پس آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند
پس تنزيه كنيد خدا را هنگاميكه بشب ميرسيد و هنگاميكه صبح ميكنيد
و مر او را است ستايش در آسمانها و زمين و در آخر روز و هنگاميكه به نيمروز در آئيد
بيرون مىآورد زنده را از مرده و بيرون مىآورد مرده را از زنده و زنده ميكند زمين را بعد از مردنش و اينچنين بيرون آورده ميشويد.
تفسير
خداوند متعال در اين آيات شريفه بيان قدرت و عزّت و عظمت خود را فرموده باين تقريب كه خداوند تمام مردم را بدوا خلق ميفرمايد و بعدا ميميراند و اعاده ميدهد اجزاء متفرّقه هر كس را بصورت اوّل و زنده ميكند پس بمحضر الهى رجوع داده ميشوند براى حساب و حكم و پاداش او و يرجعون بصيغه مغايب نيز قرائت شده و بنابر قرائت مشهوره عدول از غيبت بخطاب شده بمناسبت عدول از ضمير مفرد بجمع و روز كه بر پا شود قيامت كه يكى از اسماء آن ساعت است براى آنكه وقت مقدّر الهى است بتپرستان گنه كار با حال يأس و نااميدى و تحيّر در پيشگاه الهى جلّ شأنه واقف خواهند شد و هيچ يك از بتهائيكه اميد بشفاعت آنها داشتند نمىتوانند از پرستش- كنندگان خودشان دستگيرى كنند لذا اينها هم منكر خدائى و شفاعت و ساير آثار وجودى آنها شوند و بيزارى جويند از آنها در ساحت ربوبى و نيز در آنروز كه روز بىنظيرى است و براى اهمّيّتش تكرار شده مردم از يكديگر متفرّق و جدا ميشوند يكدسته كه اهل ايمان باصول دين و مذهبند و بوظائف عملى خود در دنيا قيام نمودند در بوستانى بى نظير در بزرگى و صفا و طراوت و حسن منظر خرّم و خندان و مسرور و خوشحالند بطوريكه آثار فرح در رخسارشان مشهود ميشود و يكدسته كه منكر خدا و روز جزا و مكذّب انبيا و اوصيا بودند با كمال خفّت و خوارى در آتش جهنّم براى عذاب حاضر كرده خواهند شد و هميشه آنجا خواهند بود و غيبتى از آنجا براى آنها نخواهد بود پس اى بندگان خدا تسبيح و تنزيه كنيد او را در وقتى كه شام ميكنيد و صبح مينمائيد و او است مستحقّ حمد و ثنا در آسمانها و زمين و در آخر روز و وقتى كه داخل در ظهر ميشويد كه
جلد 4 صفحه 249
وقت اوّل و دوم وقت ظهور قدرت و وقت سوم و چهارم وقت بروز نعمت است و بعضى تسبيح در اين اوقات را كنايه از نمازهاى پنجگانه دانستهاند كه مشتمل بر تسبيح و تقديس و حمد و ثناى الهى است و حين تمسون را اشاره بنماز مغرب و عشاء گرفتهاند و حين تصبحون را كنايه از نماز صبح و عشيّا را از نماز عصر و حين تظهرون را اماره براى نماز ظهر قرار دادهاند و مناسبت تسبيح را با شب و تحميد را با روز ظهور سستى و كسالت در شب و تغيير حالت و تجديد نعمت در روز دانستهاند و نماز صبح را چون در تاريكى است از شب شمردهاند و بنابراين و عشيّا عطف است بر فى السّموات و الارض يعنى مر او را است حمد در آسمانها و زمين و در وقت عشاء و محتمل است عطف باشد بر حين تصبحون و جمله و له الحمد فى السّموات و الارض معترضه باشد براى بيان حسن تعقّب تسبيح بتحميد و بنابراين اختصاصى براى تسبيح بشب و تحميد بروز نخواهد بود و بنظر حقير محتمل است عشيّا و حين تظهرون اشاره بوقت ناهار و شام باشد و در اينصورت مناسبت آن با حمد و شكر واضح است چنانچه مناسبت تسبيح با اوّل شب كه وقت فراغت از كار و اوّل صبح كه وقت شروع بكار است پوشيده نيست و خداوند بيرون مىآورد انسانرا كه زنده و جاندار است از نطفه كه مرده و بى جان است و بعكس و بيرون مىآورد مؤمن را از نسل كافر و كافر را از نسل مؤمن چنانچه از ائمّه اطهار عليهم السّلام روايت شده و زنده ميكند زمين را به روئيدن نبات بعد از موات شدنش و همانطور كه نبات از زمين ميرويد مردم در قيامت از قبرها بيرون آورده خواهند شد و تخرجون بصيغه معلوم نيز قرائت شده است و در بعضى از روايات ائمّه اطهار احياء ارض به بيرون آمدن مردانى از آن كه زمين را زنده ميكنند باقامه عدل و اجراء حدّ در آن و نافعترند از نزول چهل روز باران براى آن تفسير و تأويل شده است و اللّه تعالى و اوليائه اعلم بمراده.
جلد 4 صفحه 250
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَسُبحانَ اللّهِ حِينَ تُمسُونَ وَ حِينَ تُصبِحُونَ «17»
پس تسبيح اختصاص دارد به خداوند، زماني که شام ميكنيد و زماني که صبح ميكنيد.
فَسُبحانَ اللّهِ پس منزه است خداوند متعال. يكي از اذكار واجبه در نماز اينکه ذكر شريف سبحان اللّه است که در ركعتين اخيرتين مقدم بر ساير اذكار ذكر شده: «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اكبر» در ذكر ركوع و سجود سه «سبحان اللّه يا سبحان ربي العظيم و بحمده و سبحان ربي الاعلي و بحمده» و تمام موجودات تسبيح پروردگار ميكنند:
سَبَّحَ لِلّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ (سوره حديد آيه 1 و حشر آيه 1 و صف آيه 1) تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبعُ وَ الأَرضُ وَ مَن فِيهِنَّ وَ إِن مِن شَيءٍ إِلّا يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ (سوره اسراء آيه 44) أَ لَم تَرَ أَنَّ اللّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ الطَّيرُ- الايه (سوره نور آيه 41).
يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ هُوَ العَزِيزُ الحَكِيمُ (سوره حشر آيه 24) يُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الأَرضِ (سوره جمعه آيه 1 و تغابن آيه 1) و غير اينها از آيات و معناي تسبيح تقديس و تنزيه حق است از جميع عيوب و نواقص، ذاتا و صفة و فعلا، اما ذاتا، صرف الوجود است، غير متناهي، اعلا مراتب وجود، حتي ماهيت ندارد که محدود شود و احتياج به تركيب و بوجود داشته باشد، صفاتش عين ذات است. زائد بر ذات نيست تا احتياج به آن صفات داشته باشد، افعالش تمام موافق حكمت و مصلحت و درست و بجا و
جلد 14 - صفحه 371
بموقع احتياج بكمك و معاون و اسباب و لوازم و مقدمات ندارد. به مجرد اراده موجود ميشود مركب نيست، جسم نيست، جوهر نيست، عرض نيست، شريك، نظير، مثل، مانند، شبيه، عديل، ضدي و ندي از براي او نيست. زيرا تمام اينها سر تا پا احتياج است. هم به اجزاء هم بوجود، هم به موجد هم به معروض، مكان ندارد، غني بالذات.
حِينَ تُمسُونَ وَ حِينَ تُصبِحُونَ شب و روز، در اخبار دارد که اشاره به صلوات فريضه است و لكن مكرر گفتهايم که اخبار وارده در تفسير نوعا بيان مصداق است يا مصداق اتم و تسبيح موجودات هم تكويني است که نفس وجودشان دلالت دارد بر تنزيه خالق خود و هم تشريعي است که تمام موجودات حتي جمادات عقل و شعور و ادراك دارند و معرفت به خالق خود و انبياء او دارند و ذكر و تسبيح و تحميد حق ميكنند چنانچه آيات شريفه دلالت بر اينکه معني دارد و قضيه هدهد و نمل حضرت سليمان و جبال حضرت داود، و جمله وَ لكِن لا تَفقَهُونَ تَسبِيحَهُم و آيات، ديگر که مكرر بيان شده و همين نحوي که تسبيح دارند، تحميد هم دارند، لذا ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- تسبیح و حمد در همه حال برای خداست: بعد از بحثهای فراوانی که در آیات گذشته در مورد مبدأ و معاد و بخشی از پاداش مؤمنان و کیفر مشرکان آمد در این آیه به تسبیح و حمد پروردگار و تنزیه و تقدیس او از هر گونه شرک و نقص و عیب پرداخته، میفرماید: «منزّه است خداوند به هنگامی که شام میکنید و هنگامی که صبح میکنید» (فَسُبْحانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ وَ حِینَ تُصْبِحُونَ).
نکات آیه
۱ - ساحت قدس الهى، از هرگونه نقص و عیب، مبرّا است. (فسبحن اللّه حین تمسون و حین تصبحون)
۲ - تسبیح خداوند و تنزیه او از هر عیب و نقصى، نجات دهنده انسان از عذاب الهى است. (و أمّا الذین کفروا ... فى العذاب ... فسبحن اللّه) «فاء» در «فسبحان اللّه» فصیحه و یا تفریع است. بنابراین، معناى عبارت، با توجه به دو آیه پیش، چنین مى شود: «حال که مشخص شد فرجام مؤمنان و کافران چیست، پس تسبیح کنید که جزء گروه نخست بشوید و از عذاب رهایى یابید.».
۳ - تسبیح و تنزیه خداوند، در هر صبح و شام، لازم است. (فسبحن اللّه حین تمسون و حین تصبحون) برداشت بالا، بنابراین است که «سبحان» بدل از فعل امر باشد.
۴ - صبح گاهان و شام گاهان، لحظه هایى ویژه و مناسب براى تسبیح و عبادت خدا است. (فسبحن اللّه حین تمسون و حین تصبحون)
۵ - زمان ها، تفاوت معنوى داشته و برخى از آنها، براى عبادت خداوند مناسب ترند. (فسبحن اللّه حین تمسون و حین تصبحون) زمان ها، از حیث این که مقدار حرکت ماده اند، تفاوتى با هم ندارند، اما از این که برخى ایام براى تسبیح خداوند مناسب معرفى شده اند، استفاده مى شود که زمان ها، تفاوت معنوى دارند.
۶ - خداوند، تنزیه کننده خویش از هر عیب و نقصى است. (فسبحن اللّه حین تمسون و حین تصبحون) احتمال دارد «فسبحان اللّه» تفریع بر آیاتى باشد که در آنها، مشرکان، به دلیل عدم تفکر درباره مخلوقات خدا، توبیخ شده بودند و نیز آیاتى که در آنها دیدگاه مشرکان درباره انکار عالم آخرت (آیه ۸) و قرار دادن شریک براى خدا آمده بود (آیه ۱۳- ). در این آیه، خداوند خود را از چنین نسبت هایى منزّه اعلام مى دارد.
موضوعات مرتبط
- تسبیح: آثار تسبیح خدا ۲; تسبیح در شب ۳، ۴; تسبیح در صبح ۳، ۴; وقت تسبیح ۳، ۴
- خدا: تنزیه خدا ۱، ۶; خدا و عیب ۶; خدا و نقص ۶
- عبادت: وقت عبادت ۵
- عذاب: عوامل نجات از عذاب ۲
- وقتها: تفاوت وقتها ۵