البقرة ٢٧٢
ترجمه
البقرة ٢٧١ | آیه ٢٧٢ | البقرة ٢٧٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ»: هدایت آنان بر تو واجب نیست، بلکه بر تو تبلیغ است و بس. «خَیْر»: مراد مال و دارائی است. «ما تُنفِقُونَ»: نمیبخشید. نباید ببخشید. «وَجْه»: ذات. اطلاق جزء بر کلّ است. «إبْتِغَآءَ وَجْهِ اللهِ»: طلب رضای خدا. «یُوَفَّ»: به تمام و کمال داده میشود.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ... (۲) مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ... (۱) إِنَّکَ لاَ تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ... (۴)
لاَ يَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ... (۰) لَيْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ... (۳) يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا... (۱) وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ... (۱) وَ يَقُولُ الَّذِينَ کَفَرُوا لَوْ لاَ... (۱) وَ قَالُوا لَوْ لاَ أُنْزِلَ عَلَيْهِ... (۰) فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ... (۰) نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَ... (۰)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
«شیخ طوسی» گوید: ابن عباس و محمد بن الحنفية و سعيد بن جبير گويند: كه اين آيه به دين سبب نازل گرديد كه مسلمين از صدقه دادن به غيرمسلمان امتناع مى ورزيدند.[۳][۴]
تفسیر
- آيات ۲۷۴ - ۲۶۱ ، سوره بقره
- گفتارى پيرامون انفاق
- تعديل ثروت ها، كم كردن فاصله طبقاتى ، ايجاد برادرى بين مسلمين و ... علل و اهداف تاءكيد شديد نسبت به انفاق است
- از بين رفتن انفاق و شيوع ربا در بين مردم بزرگترين عامل فساد اجتماعى كنونى در جهان غرب است
- معناى (كمثل حبت انبتت ) و بررسى امثال قرآنى ديگر نظير آن
- توضيحى در مورد امثال و چگونگى تمثيلات قرآن كريم
- فوائد و آثار اجتماعى ارفاق به قصد تحصيل رضاى خدا
- آثار سوء و مضرات انفاق بدون قصد كسب رضاى خدا
- رد كردن سائل با زبان خوش و گذشت از بدى او، از صدقه و انفاق همراه با منت و آزار بهتر است
- رياكارى در هر عمل مستلزم نداشتن ايمان به خدا و روز جزا در آن عمل است
- معناى ((ابتغاء مرضات الله )) و وجوهى كه در معناى ((تثبيت نفس )) ذكر شده و بيان وجه صحيح در معناى آن
- تشبيه و تمثيل انفاق خالص و انفاق تواءم با من و اذى
- كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود
- ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است
- خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض ، رواج جنايت و فحشا است
- خلاصه گفتار در تذكراتى كه خداوند در آيه مورد بحث مى دهد
- معناى ((حكمت ))
- نكاتى در باره آيه (و من يوت الحكمه ...)
- چند نكته كه جمله ((و ما للظالمين من انصار)) بر آنها دلالت دارد
- ترك انفاق از گناهان كبيره است و چون حق الناس است كفاره و توبه پذير نيست
- آثار و نتايج انفاق علنى و مزيت و فضيلت انفاق پنهانى
- خداوند خاطر شريف پيامبر (ص ) را تسلى مى دهد
- مؤ منين تا آنجا كه مى توانند تظاهر به فقر نمى نمايند و دست سؤ ال دراز نمى كنند
- نكته التفات از همه مسلمين به شخص پيامبر (ص ) در آيه شريفه
- بحث روايتى (در ذيل آيات انفاق )
- خرج كردن براى زن و فرزند صدقه است و يكى از راههاى خداست
- هر عملى كه مورد رضايت خدا باشد و براى خدا انجام شود فى سبيل الله است و هر نفقه اى در راه خدا صدقه مى باشد
- رواياتى در ارتباط با نزول آيه (يا ايهاالذين آمنو انقو...)
- دو روايت در ارتباط با آيه (الشيطان يعدكم الفقر...)
- معناى حكمت و روايتى در بيان اهميت و منزلت عقل انسان
- بهتر است واجبات ، علنى ، و مستحبات ، پنهانى انجام گيرند
- رواياتى در مورد اينكه آيه : ((الذين ينفقون اموالهم ...)) در باره امير المؤ منين على (ع ) نازل شده است
- آيه شريفه در حق ابى بكر نازل شده است
نکات آیه
۱ - وظیفه پیامبر (ص)، اجبار مسلمانان بر انفاق بى آزار و منّت و ریا نیست. (لیس علیک هُدیهم) با توجّه به ارتباط آیه با آیات قبل، «لیس علیک هدیهم»، یعنى بر تو لازم نیست هدایت اجبارى مسلمانان به اینکه انفاق بدون آزار و منّت و ریا انجام دهند.
۲ - هدایت یافتن انسانها، خارج از وظیفه پیامبر اکرم (ص) و تنها در قلمرو مشیّت الهى (لیس علیک هُدیهُم و لکنّ اللّه یهدى من یشاء)
۳ - دلجویى خداوند از پیامبر (ص) براى رفع نگرانى و ناراحتى وى از انفاق آلوده به ریا و منّت و آزار برخى از مسلمانان (لیس علیک هدیهم)
۴ - شدّت علاقه پیامبر اکرم (ص) به هدایت مردم و تلاش وى در این جهت (لیس علیک هدیهم)
۵ - خداوند هر کس را که بخواهد، هدایت مى کند. (و لکنّ اللّه یهدى من یشاء)
۶ - انفاق از هر چیز خیر، به سودِ خود انفاق کننده (و ما تنفقوا من خیر فلانفسکم) «من» در برداشت فوق، ابتدائیه معنى شده است.
۷ - مال، خیر است. (و ما تنفقوا من خیر) بنابراینکه «من» براى بیان «ما» در «ما تنفقوا» باشد.
۸ - جواز انفاق به غیر مسلمانان (لیس علیک هدیهم ... و ما تنفقوا من خیر فلانفسکم) بنابراینکه مراد از ضمیر «هدیهم»، کافران و مشرکان باشند و مؤیّد این معنا گفته برخى از مفسّران است که سبب نزول آیه، امتناع و پرهیز مسلمانان از انفاق به غیر مسلمانان بوده است. (مجمع البیان)
۹ - رفع نیازمندیهاى بینوایان - بدون در نظر گرفتن آیین و مذهب آنان -، اصلى اساسى در اسلام (لیس علیک هدیهم ... و ما تنفقوا من خیر) این برداشت با توجّه به شأن نزول آیه که به گفته برخى از مفسّران امتناع و پرهیز مسلمانان از انفاق به غیر مسلمانان بوده صورت گرفته است.
۱۰ - حُسن رعایت حال غیر مسلمانان در جامعه اسلامى (لیس علیک هدیهم ... و ما تنفقوا من خیر)
۱۱ - عدم جواز انفاق، جز براى رضا و خشنودى خداوند (و ما تنفقون الاّ ابتغاء وجه اللّه) جمله «و ما تنفقون» جمله اى است انشایى به صورت جمله خبرى ; یعنى «و لا تنفقوا الا ... » و یا جمله اى خبرى است به این معنا که مسلمانان براى غیر رضاى خدا انفاق نمى کنند چرا که از شأن آنان به دور است.
۱۲ - ناسازگارى ایمان مؤمنان، با انفاق براى غیر رضا و خشنودى خدا (و ما تنفقون الاّ ابتغاء وجه اللّه) بنابراینکه جلمه «و ما تنفقون» جمله خبرى باشد; یعنى مؤمنان تا آنگاه که مؤمنند براى غیر رضاى خدا انفاق نخواهند کرد و آنگاه که غیر خدا را در نظر داشته باشند از روح ایمان تهى شده اند.
۱۳ - انفاق زمینه دستیابى به «وجه اللّه» و رضاى او (و ما تنفقون الاّ ابتغاء وجه اللّه)
۱۴ - مقبولیّت انفاق در پیشگاه خداوند و ثمردهى آن، در گرو نیّت و قصد قربت انفاق کننده (و ما تنفقوا من خیر فلانفسکم و ما تنفقون الاّ ابتغاء وجه اللّه) بنابراینکه جمله «و ما تنفقون» حال براى «و ما تنفقوا فلانفسکم» باشد; یعنى آنگاه انفاق به سود شماست که براى «ابتغاء وجه اللّه» باشد.
۱۵ - دستیابى به «وجه اللّه» (خشنودى خدا)، در گرو تلاش و اجتهاد جوینده آن (و ما تنفقون الاّ ابتغاء وجه اللّه) با توجّه به واژه «ابتغاء» که در آن اجتهاد و تلاش ملحوظ است.
۱۶ - انفاق کننده در راه خدا، بهره مند از پاداش کامل انفاق، بى هیچ ستمى در حقّ وى (و ما تنفقوا من خیر یوفّ الیکم و انتم لا تظلمون)
۱۷ - کم و کاست نشدن پاداش انفاق براى رضاى خدا، هر چند به بینوایان غیر مسلمان باشد. (و ما تنفقوا من خیر یوفّ الیکم و انتم لا تظلمون) با توجّه به شأن نزول که در مورد انفاق به غیر مسلمانان است.
۱۸ - بهره گیرى قرآن از خصلت نفع طلبى انسانها، در تشویق آنان به اعمال نیک (و ما تنفقوا من خیر فلانفسکم ... و ما تنفقوا من خیر یوفّ الیکم)
۱۹ - بازگشت نتایج اعمال خیر، به خودِ عمل کننده (و ما تنفقوا من خیر فلانفسکم ... یوفّ الیکم)
۲۰ - تجسّم اعمال آدمى در رستاخیز* (و ما تنفقوا من خیر یوفّ الیکم) بازگشت ضمیر در «یوفّ» به «و ما تنفقوا»، ظاهراً بیانگر این معناست که همان چیز انفاق شده در قیامت به طور کامل به انفاق کننده پرداخت مى شود.
موضوعات مرتبط
- احکام: ۸
- اذیّت: سرزنش اذیّت ۳
- انبیا: اهداف انبیا ۴ ; محدوده مسؤولیت انبیا ۱، ۲
- انسان: منفعت طلبى انسان ۱۸ ; هدایت انسان ۲، ۴
- انفاق: آثار انفاق ۱۳ ; آثار فردى انفاق ۶، ۱۴ ; آداب انفاق ۱، ۳، ۱۱، ۱۲ ; احکام انفاق ۸ ; انفاق به غیر مسلمان ۸، ۱۷ ; انفاق در راه خدا ۱۶، ۱۷ ; پاداش انفاق ۶، ۱۴، ۱۶، ۱۷ ; مصارف انفاق ۸
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۸
- ایمان: آثار ایمان ۱۲
- تربیت: تشویق در تربیت ۱۸
- تلاش: آثار تلاش ۱۵
- جامعه: جامعه اسلامى ۱۰
- خدا: رضاى خدا ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۷ ; عدالت خدا ۱۶ ; مشیّت خدا ۲، ۵ ; هدایت خدا ۵
- رشد: زمینه رشد ۱۳
- عمل: آثار عمل ۱۹ ; پاداش عمل ۱۵، ۱۹; تجسّم عمل ۲۰ ; تشویق به عمل صالح ۱۸ ; زمینه عمل صالح ۱۸ ; عمل صالح ۱۹; قبولى عمل ۱۴
- غیر مسلمان: حقوق غیر مسلمان ۱۰
- فقیر: تأمین فقیر ۹
- قصد قربت: ۱۴
- مال: ارزش مال ۷ ; خیریت مال ۷
- محمّد(ص): دلدارى به محمّد(ص) ۳ ; سیره محمّد(ص) ۴ ; علایق محمّد(ص) ۴ ; مسؤولیت محمّد(ص) ۱
- منّت: سرزنش منّت ۳
- نظام اجتماعى: ۱۰
- نظام اقتصادى: ۹
- نظام جزایى: ۱۶
- نیّت: نقش نیّت ۱۴
- وجه اللّه: ۱۳، ۱۵
منابع
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۱، ص ۱۱۱.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۹۹.
- ↑ صاحبان كشف الاسرار و روض الجنان و مجمع البيان از كلبى نقل نمايند كه اسماء دختر ابوبكر با پيامبر در عمره قضا بود و مادرش فتيله نزد وى آمد و از وى چيزى به عنوان كمك خواست اسماء، به وى گفت: چون مشرك هستى به تو چيزى نميدهم تا پيامبر اجازه بدهد سپس از رسول خدا صلی الله علیه و آله خواست و اين آيه نازل گرديد.
- ↑ نسائى و طبرانى و بزار و ديگران از علماى عامه اين موضوع را از ابن عباس نقل نمايند و نيز ابن حاتم از ابن عباس نقل نمايد كه رسول خدا دستور داده بود جز به اهل اسلام به ديگران تصدق ندهند سپس اين آيه نازل گرديد و خداوند دستور داد به همه كس تصدق بدهند اگر چه از هر دين و آئينى باشند.