تَفِيء

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Added word proximity by QBot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(به فتح فاء) رجوع. «فاءَ فَيْئاً:رَجَعَ» گويند:«هُوَ سَريعُ الْفىْ‏ء عَنْ غَضَبِهِ»يعنى او از خشمش زود برمى گردد [حجرات:9]. با گروه متجاوز بجنگيد تا بطاعت خدا برگردد. [بقره:226]. اگر ايلاء كنندگان به زنانشان برگشتند و كفاره دادند خدا آمرزنده و مهربان است. [نحل:48]. سايه‏هاى آن از راست و چپ در حال خضوع به خدا بر مى گردد. فى‏ء رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله [حشر:8-6]. يعنى اموال و زمينهائيكه خدا از بنى نضير بر پيامبرش برگردانده شما اسبان و شتران بر آنها نتاختيد... ظهور آيه اول آن است كه فى‏ء (اموال و زمين هائيكه بدون جنگ از كفار رسيده) مال رسول خداست و كسى را در آن حقى نيست «اَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ». اين قسمت اموال و اراضى از انفال است و انفال نيز مخصوص خدا و رسول مى‏باشد چنانكه فرموده: [انفال:1]. فقها در «مالَمْ يُوجَفْ عَلَيْهِ بِخَيْلٍ وَ لارِكاب» فقط اراضى را فرموده‏اند ولى ظهور «ما اَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ اَهْلِ الْقُرى‏» در اراضى و اموال هر دو است. آيه دوم مانند آيه خمس است كه «فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبى» هر سه با لام اختصاص آمده و «لِذِى الْقُرْبى» نيز مفرد است، بايد يك فرد بيشتر نباشد و آن قهراً امام است كه هم ذى القربى و هم جانشين پيغمبر «صلى الله عليه و اله» است اما «وَالْيَتامى وَالْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ» همه بدون لام وعطف بر«ذِى الْقُرْبى»اند و اين نشان مى‏دهد كه گروه سه گانه بايد از سادات باشند چنانكه از ائمه اهل بيت عليهم السلام نقل شده است. و نيز آيه دوم بيان مصرف فى‏ء است يعنى اموال بنى النضير( به موجب آيه اول) و مطلق آنچه به پيغمبر از اهل قريه‏ها رسيده( به موجب آيه دوم) مال رسول خداست پيغمبر آنها را در موارد شش گانه مصرف مى‏كند: در راه خدا، براى خود، براى ذى القربى و يتامى و مساكين و ابن سبيل آنها، در باره «لِلْفُقَراء» در آيه سوم گفته‏اند: بدل است از ذى القربى و مابعد آن در اين صورت فى‏ء مختص است به رسول خدا و فقراء مهاجرين و گفته‏اند بدل است از يتامى و مساكين و ابن سبيل، آن وقت فى‏ء مخصوص رسول خدا و ذى القربى و يتامى و مساكين و ابن سبيل مهاجرين است. ولى بهتر از همه قول الميزان است كه فرموده: انسب آن است كه «لِلْفُقَراء الْمُهاجِرينَ» بيان مصداق براى مصرف سهم الله باشد كه با «فَلِلَّه»اشاره شده نه اينكه فقراء مهاجرين از سهيمان فى ءاند بلكه صرف فى‏ء در آنها صرف در فى سبيل الله است. و نيز انسب آن است كه «وَ الَّذينَ تَبَّوَ ؤُ الدَّارَ» و «وَ الَّذينَ جاءُو مِنْ بَعْدِهِمْ» عطف بر مهاجرين باشد و همه مصداق صرف سهم الله باشند و اينكه نقل شده: رسول خدا«صلى اللَّه عليه و آله» فى‏ء بنى نضيررا به مهاجرين و به سه يا دو نفر از فقراء انصار داد اين معنى را تأييد مى‏كند (به اختصار). نگارنده گويد: بنابر آنكه نقل شدفى‏ء مال خدا و رسول و ذى القربى است رسول خدا و امام سهم الله را در راه خدا و سهم رسول و ذى القربى را در موارد پنجگانه مصرف مى‏كنندبدين طريق فى‏ء در نيازمندى‏هاى عموم اعم از سادات و غيره مصرف مى‏شود چنانكه موارد ششگانه آيه خمس نيز چنين است و الحمدالله. در مجمع ذيل آيات فوق ازمنهال بن عمر و از امام سجاد«عليه السلام» نقل كرده گويد: گفتم: قول خدا «وَلِذِى الْقُرْبى وَالْيَتامى وَالْمَساكينِ وَابْنِ‏السَّبيلِ» ؟فرمود: آنها اقرباء ما، مساكين ما و ابناء سبيل مااندبعد فرموده: همه فقهاء (از اهل سنت) گفته‏اند: آنها يتاماى عموم مردم اند همچنين مساكين و ابناء سبيل، اين مطلب از ائمه عليهم السلام نيز نقل شده است. ناگفته نماند: فقهاء اهل سنت در آيات دقت نكرده‏اند و آنچه از اهل بيت عليهم السلام وارد شده ظاهراًدر باره مصرف سهم الله است تا هر دو نقل قابل جمع باشد.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...