الإسراء ١١
ترجمه
الإسراء ١٠ | آیه ١١ | الإسراء ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَدْعُو»: دعا میکند. میطلبد. در رسمالخطّ قرآنی واو آن ذکر نشده است. «دُعَآءَهُ»: مثل دعایش. همچون طلبیدنش. مفعول مطلق است. «یَدْعُو الإِنسَانُ بِالشَّرِّ ...». شرّ و بلا یا خیر و صفا را فریاد زدن و خواستن، به دو صورت امکانپذیر است، یکی با گفتار (نگا: انفال / ، اعراف / ، انبیاء / ) دیگری با کردار خوب و رفتار پسندیده منتهی بدانها (نگا: یونس / ). «عَجُولاً»: بسیار عجلهکننده. شتابگر. معنی آیه چنین نیز میتواند باشد: انسان همان گونه که نیکیها را طلب میکند، بر اثر شتابزدگی و عدم مطالعه کافی به طلب بدیها برمیخیزد، چرا که انسان ذاتاً عجول است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۹ - ۲۲، سوره اسرى
- توضيح در مورد اينكه قرآن بدانچه ((اقوم (( است هدايت مى كند واينكه اسلام دين((قيم (( است
- خداوند براى مؤ منان صالح العمل بر خود حق قرار داده است (ان لهم اجرا كبيرا)
- بيان اينكه انسان عجول بوده وآنسان كه در طلب خيرات است در پى شر نيز مى باشد(ويدع الانسان بالشر دعائه بالخير)
- دونكته كه آيه شريفه روشن مى شود
- مراد از آيت بودن شب وروز ومحوآيت ليل ومبصره بودن آيات نهار
- وجود قدرت وآزادى ، دليل ومجوز ارتكاب هر عملى نيست
- معناى ((طائر(( ومراد از جمله : ((وكل انسان الزمناه طائره فى عنقه ((
- عاقبت وسرنوشت انسان با اعمال ارادى واختيارى اولزوم وحتميت پيدا مى كند
- مقصود از كتابى كه در قيامت براى افراد انسان بيرون آورده مى شود (ونخرج له يومالقيمة كتابا يلقيه منشورا)
- هدايت هر كس به سود خود وضلالتش عليه خود است (ولاتزر وازرة وزر اخرى )
- توضيح اينكه فرمود: ((وما كنا معذبين حتى نبعث رسولا((
- مقصود از اراده هلاك قريه در جمله : ((واذا اردنا ان نهلك قرية ((
- توجيه امر خدا در (امرنا مترفيها ففسقوا فيها) با اينكه خدا امر به فحشاء نمى كند!
- وجوهى كه مفسرين در توجيه اين امر گفته اند.
- مراد از ((اراده عاجله (( در آيه : ((من كان يريد العاجلة عجلنا له فيها...((
- اعمال آدمى اسباب اخروى هستند وبر خلاف اسباب دنيوى تخلف ناپذيرند
- بيان اينكه دنيا طلبان در اعمال دنيوى ، وعقبى طلبان دراعمال اخروى مستمدّ از عطاى خداوندند
- اشاره به تفاسير ديگرى كه براى اين آيه بيان شده است
- توضيح اينكه درجات اخروى بزرگتر از درجات دنيوى است
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )
- گفتارى در چند فصل پيرامون قضاء
- فصل ۱ - در معنا وحدود آن :
- فصل ۲ - نظرى فلسفى در معناى قضاء:
- فصل ۳ - روايات هم اين نظريه را تاءييد مى كنند:
- بحث فلسفى (در بيان اينكه فيض خداوند مطلق ونامحدود است ومنشاء اختلاف انواع وافراداختلاف قابليت ها است )
نکات آیه
۱- انسان، شرّ و بدى را چونان خیر و خوبى، طالب و خواستار است. (و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر) مراد از «دعا» مطلق درخواست است اعم از اینکه به لفظ دعا باشد و یا به غیر آن.
۲- خیرطلبى در انسان، اصیل و در پى شرّ بودنش، تبعى و غیر اصیل است. (و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر) برداشت فوق از تشبیه شرخواهى انسان به طالب خیر بودنش استفاده گردیده است; یعنى، همان طور که انسان همواره و به طور طبیعى و اصیل طالب خیر است، به دنبال شر هم خواهد رفت.
۳- منکران آخرت شرّ و بدى را بسان خیر و خوبى خواستارند. (و أن الذین لایؤمنون بالأخرة ... و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر) برداشت فوق مبتنى بر این نکته است که مقصود از «الإنسان» مطلق انسانها نباشد - چنانکه برخى از مفسّران گفته اند -; بلکه الف و لام «الإنسان» براى عهد ذکرى است و اشاره به منکران معاد مى باشد که در آیه قبل (الذین لایؤمنون بالأخرة...) آمده است.
۴- سرشت انسان، آمیخته با عجله و شتابزدگى است. (و کان الإنسن عجولاً)
۵- انسان بر اثر خصلت شتابزدگى براى نیل به خواسته هاى خود، از ابزار و وسایل شرّ و ناپسند بهره مى گیرد. (و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر و کان الإنسن عجولاً) برداشت فوق مبتنى بر این نکته است که باء در «بالشرّ» و «بالخیر» براى استعانت باشد; یعنى، انسان عجول وسایل خیر و شرّ را مساوى مى بیند; مثلاً براى رسیدن به رفاه زندگى، از ابزارى چون دزدى، استثمار و احتکار استفاده مى کند.
۶- شتابزدگى انسان، عامل اشتباه وى در شناخت سود و زیان واقعى خود (و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر و کان الإنسن عجولاً) جمله «و کان الإنسان عجولاً» در مقام تعلیل براى «و یدع الإنسان...» است; یعنى، چون انسان عجول است، شر و خیر و سود و زیان خویش را یکسان مى بیند و به دنبال هر دو مى شتابد.
۷- انکار آخرت، نتیجه نقدطلبى و ناشکیبایى انسان است. (الذین لایؤمنون بالأخرة ... و یدع الإنسن بالشرّ ... و کان الإنسن عجولاً) برداشت فوق مبتنى بر این نکته است که جمله «و یدع الإنسان ...» براى بیان و تفسیر «الذین لایؤمنون بالأخرة...» در آیه قبل بوده و الف و لام «الإنسان» براى عهد ذکرى و اشاره به افرادى باشد که در همین جمله از آنان یاد شده است; یعنى، چون انسان عجول و ناشکیباست، به آخرت ایمان نمى آورد و به دنبال متاع نقد دنیاست.
۸- عجله و شتابزدگى، از آفات شناخت است. (و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر و کان الإنسن عجولاً)
۹- انسان وظیفه دار تأمّل در جوانب خواسته ها و آمال خویش (و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر و کان الإنسن عجولاً) در آیه فوق، یکى از نقاط ضعف بشرى - که منشأ آن شتابزدگى و دوراندیش نبودن است - بیان شده که در حقیقت هشدارى است به اینکه انسانها باید دوراندیش باشند و پیرامون مصالح خویش تأمّل و تفکر نمایند.
موضوعات مرتبط
- آخرت: خیرخواهى مکذبان آخرت ۳; شرخواهى مکذبان آخرت ۳; صفات مکذبان آخرت ۳; عوامل تکذیب آخرت ۷; گرایشهاى مکذبان آخرت ۳
- انسان: آثار عجله انسان ۵; خیرخواهى انسان ۱، ۲; شرخواهى انسان ۱، ۲;صفات انسان ۱، ۴; طبع انسان ۴; عجله انسان ۴; گرایشهایانسان ۱، ۲; مسؤولیت انسان ۹
- انگیزش: زمینه انگیزش ۵
- تفکر: تفکر در آرزوها ۹
- خطا: عوامل خطا ۶
- خیرخواهى: اصالت خیرخواهى ۲
- دوراندیشى: اهمیت دوراندیشى ۹
- زیان: موانع تشخیص زیان ۶
- شرور: زمینه بهره گیرى از شرور ۵
- شناخت: آفات شناخت ۶، ۸
- عجله: آثار عجله ۵، ۶، ۷، ۸
- گرایشها: گرایش به خیر ۱، ۲; گرایش به شرور ۱، ۲
- منافع: موانع تشخیص منافع ۶