روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۳۳۰
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
علي بن ابراهيم عن ابيه عن يحيي بن المبارك عن عبد الله بن جبله عن عاصم بن حميد عن ابي حمزه عن ابي جعفر ع قال :
الکافی جلد ۲ ش ۱۳۲۹ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۳۳۱ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۳۵۳
از ابى حمزه، گويد: به امام باقر (ع) گفتم: قربانت! چه فرمائى در باره مسلمانى كه نزد مسلمان ديگر رفته براى ديدار او (يا براى حاجتى كه خواستار است) و آن مؤمن در خانه است و اين وارد اجازه ورود خواهد و به او اذن ندهد كه در خانه آيد و نه از خانه نزد او برآيد؟ فرمود: اى ابا حمزه! هر مسلمانى نزد مسلمان ديگر رود براى ديدار او يا براى درخواست حاجتى و او در منزلش باشد و از او اذن خواهد و نزد او بدر نشود، پيوسته در لعنت خدا باشد تا هر آنگاه كه به هم برخورد كنند، من گفتم: قربانت! در لعنت خدا با هم برخورند؟ فرمود: آرى.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۷۱
ابو حمزه گويد: بحضرت باقر عليه السلام عرضكردم: قربانت، چه فرمائى در باره مسلمانى كه براى ديدار يا براى حاجتى نزد مسلمانى برود و او در خانه باشد و اجازه ورود بخواهد، و او اجازه ندهد و از خانه هم بيرون نيايد؟ فرمود: اى ابا حمزه هر مسلمانى كه براى ديدار يا خواستن حاجتى نزد مسلمانى برود و او در خانه باشد اجازه ورود بخواهد و او بيرون نيايد پيوسته در لعنت خدا باشد تا همديگر را ديدار كنند، عرضكردم: قربانت در لعنت خدا است تا همديگر را ديدار كنند؟ فرمود: آرى اى ابا حمزه.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۸۷
على بن ابراهيم، از پدرش، از يحيى بن مبارك، از عبداللَّه بن جبله، از عاصم بن حميد، از ابو حمزه، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه گفت: به آن حضرت عرض كردم كه: فداى تو گردم! چه مىفرمايى در باب مسلمانى كه به نزد مسلمانى ديگر آيد كه او را زيارت كند، و آن مسلمان در منزل خود باشد. پس رخصت طلبد كه بر او داخل شود، و او را رخصت ندهد و به سوى او بيرون نيايد. فرمود كه: «اى ابوحمزه! هر مسلمانى كه به نزد مسلمانى ديگر آيد، در حالتى كه زيارتكننده يا جوياى حاجتى باشد، و آن مسلمان در منزل خود باشد، و رخصت طلبيد كه بر او داخل شود، و او را رخصت ندهد و به سوى او بيرون نيايد، پيوسته در لعنت خداى عز و جل باشد، تا يكديگر را ملاقات كنند و به هم رسند». عرض كردم كه: در لعنت خدا باشد تا به هم رسند؟ فرمود: «بلى، اى ابوحمزه!».