أَفْصَح
از الکتاب
«أَفْصَحُ» از مادّه «فصح» در اصل به معناى خالص بودن چیزى است; و به سخن خالص و گویا که خالى از هر گونه حشو و زوائد باشد، فصیح گفته مى شود.
ریشه کلمه
- فصح (۱ بار)
قاموس قرآن
[قصص:34]. فصيح كسى است كه كلامش بيان كننده مقصود و خالى از تعقيد باشد«افصح عن مراده اظهره» فصاحة به معنى بيان و خلوص كلام ازتعقيد است يعنى برادرم هارون در سخن گفتن از من فصيحتر است و مىتواند سخن را بهتر از من ادا كند اين آيه دلالت بر لكنت زبان موسى «عليه السلام» ندارد رجوع شود به «عقد» ذيل آيه [طه:27]. و «بين» ذيل آيه «وَلايَكادُيُبينُ». اين كلمه فقط يكبار در كلام الله آمده است.
کلمات نزدیک مکانی
هُو مِنّي هَارُون لِسَانا أَخِي فَأَرْسِلْه مَعِي أَن وَ يَقْتُلُون رِدْءا يُصَدّقُنِي فَأَخَاف إِنّي نَفْسا أَخَاف
تکرار در هر سال نزول
در حال بارگیری...