الإنفطار ١٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۹ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۳۵ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ إِنَ‌ عَلَيْکُمْ‌ لَحَافِظِينَ‌

ترجمه

و بی‌شک نگاهبانانی بر شما گمارده شده...

|و قطعا بر شما نگاهبانانى است
و قطعاً بر شما نگهبانانى [گماشته شده‌]اند:
البته نگهبانها بر (مراقبت احوال) شما مأمورند.
و بی تردید بر شما نگهبانانی گماشته اند
حال آنكه بر شما محافظانى گمارده شده‌اند:
و بر شما نگهبانانی معین شده است‌
و هر آينه بر شما نگهبانانى باشد،
بدون شکّ نگاهبانانی بر شما گمارده شده‌اند.
و همواره بر شما بی‌گمان نگهبانانی (گماشته شده)اند؛
و همانا بر شما است نگهبانانی‌

Though over you are watchers.
ترتیل:
ترجمه:
الإنفطار ٩ آیه ١٠ الإنفطار ١١
سوره : سوره الإنفطار
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَافِظِینَ»: نگهبانان. مراد فرشتگانی است که مأمور حفظ و نگهداری اعمال انسانها هستند (نگا: ق / ، زخرف / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ «6» الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ «7» فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ «8» كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ «9» وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ «10» كِراماً كاتِبِينَ «11» يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ «12»

جلد 10 - صفحه 407

اى انسان! چه چيز تو را در برابر پروردگار بزرگوارت مغرور و فريب داده است؟ همان كه تو را آفريد و (اندامت را) استوار ساخت و متعادل كرد. و به هر صورت كه خواست، تو را تركيب كرد. با اين همه، (شما روز) جزا را دروغ مى‌پنداريد. در حالى كه قطعاً بر شما نگهبانانى (از فرشتگان) گمارده شده‌اند. نويسندگانى بزرگوار، كه به آنچه انجام مى‌دهيد آگاهند.

نکته ها

«غر» از «غرور» به معناى غفلت، فريب و مغرور، «سواك» به معناى استوارى و استقامت و دورى از اعوجاج است و «فَعَدَلَكَ» بيانگر تعادل و توازن ميان اعضا و جوارح انسان است.

به عمل خود تكيه كنيد نه بر كرم خداوند، انبيا از كرم خدا آگاه بودند امّا اهل عمل بودند.

خداوند كريم است: «بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ» فرشتگان مأمور او كريم‌اند: «كِراماً كاتِبِينَ» رسولان او كريم‌اند: «رَسُولٍ كَرِيمٍ» «1» كتاب او كريم است: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ» «2» و پاداش او كريمانه است. «أَجْرٍ كَرِيمٍ» «3»

خداوند كريم است؛ هم گناهان را مى‌بخشد، هم عيب‌ها را مى‌پوشاند و هم پاداش را چند برابر مى‌دهد.

پیام ها

1- انسان، موجودى غافل و فريب خورده است و خود را از عواقب كار و قهر خدا در امان مى‌پندارد. «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ»

2- چرا انسان با آن همه نياز و ضعف، مغرور باشد؟ «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ»

3- بدترين نوع كبر و غرور، آن است كه در برابر پروردگار كريم و هستى بخش باشد. «غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ الَّذِي خَلَقَكَ»

4- غرور و غفلت انسان، سوء استفاده از لطف و كرم و پرده‌پوشى خداست. «ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ»


«1». حاقّه، 40.

«2». واقعه، 77.

«3». يس، 11.

جلد 10 - صفحه 408

5- لطف و كرم ابتدايى خدا تنها نسبت به مؤمنان نيست، بلكه نسبت به همه انسان‌هاست. يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ‌ .... بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ‌

6- غرور انسان، بيانگر غفلت او از نعمت‌هاى الهى و عظمت آفريدگار است. «ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ»

7- درمان غرور، توجّه به الطاف كريمانه است. الْكَرِيمِ‌ ... خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ‌

8- آفرينش، نشانه قدرت، «خَلَقَكَ» تسويه، نشانه حكمت، «فَسَوَّاكَ» و اعتدال، دليل علم او به تمام نيازهاست. «فَعَدَلَكَ»

9- آفرينش انسان و هماهنگى و تعادل ميان اعضاى او، جلوه‌اى از كرم خداوند است. «الْكَرِيمِ الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ»

10- تنوّع شكل و قيافه انسان‌ها، براساس خواستِ حكيمانه خداوند است. «فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ»

11- براى شكستن غرور، بايد نعمت‌هاى الهى را پى‌درپى گوشزد كرد. «خَلَقَكَ‌، فَسَوَّاكَ‌، فَعَدَلَكَ‌، رَكَّبَكَ»

12- آنكه در دنيا تو را آفريد، در آخرت نيز تو را خلق مى‌كند، پس تكذيب چرا؟

«كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ»

13- كسى كه به دنيا مغرور شود، آخرت را انكار مى‌كند. «غَرَّكَ‌- تُكَذِّبُونَ»

14- گرچه شما قيامت را منكر مى‌شويد، ولى فرشتگان كار خود را انجام مى‌دهند. تُكَذِّبُونَ‌ ... إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ‌

15- فرشتگان متعدّد، مسئول حفظ و حراست از انسان‌ها هستند. «لَحافِظِينَ»

16- فرشتگان، مسئول ثبت و ضبط كارهاى انسانند. «كِراماً كاتِبِينَ»

17- فرشتگانِ مراقب، در ثبت اعمال برخوردى كريمانه دارند. «كِراماً كاتِبِينَ»

18- فرشتگان هم متعدّدند، هم تيزبين و هم ريزبين. «يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ»

19- توجّه به ثبت اعمال توسط فرشتگان معصوم، سبب حيا و تقواى انسان مى‌شود. «يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 409

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ «10»

وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ‌: و به درستى كه بر شما، يعنى به گفتار و كردار شما، هر آينه نگهبانان‌اند از ملائكه.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ «1» وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ «2» وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ «3» وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ «4»

عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ «5» يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ «6» الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ «7» فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ «8» كَلاَّ بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ «9»

وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ «10» كِراماً كاتِبِينَ «11» يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ «12» إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «13» وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ «14»

يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ «15» وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ «16» وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «17» ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «18» يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ «19»

ترجمه‌

هنگاميكه آسمان شكافته شود

و هنگاميكه ستارگان فرو ريخته و پراكنده شوند

و هنگاميكه درياها بهم راه يافته يكى گردد

و هنگاميكه قبرها زير و زبر گردد

خواهد دانست هر كس از اعمال خود و آثار آنها آنچه پيش فرستاده و آنچه مؤخر داشته است‌

اى انسان چه چيز فريب داد تو را بنا فرمانى پروردگار خود كه داراى جود و بخشش است‌

آنكه آفريد تو را پس راست و درست نمود تو را پس معتدل و متناسب نمود تو را

در هر صورتى كه خواست تركيب نمود تو را

نبايد مغرور بكرم خدا شد بلكه تكذيب ميكنيد جزاء را

و همانا بر شما نگهبانانى هستند

بزرگواران نويسندگان‌

ميدانند آنچه را بجا ميآوريد

همانا نيكوكاران در نعمتهاى بهشتند

و همانا بدكاران در دوزخند

وارد ميشوند در آن در روز جزا

و نيستند آنها از آن دور شدگان‌

و چه ميدانى تو چيست روز جزا

پس چه ميدانى تو چيست روز جزا

روز كه اختيار ندارد كسى براى كسى چيزى را و كارها در آن روز با خدا است.

تفسير

خداوند متعال در اين سوره شريفه هم متعرّض اوضاع قيامت شده ميفرمايد


جلد 5 صفحه 355

وقتى كه آسمان شكافته شود براى نزول ملائكه و ستارگان فرو ريخته و پراكنده شوند و درياها بيكديگر راه پيدا كرده و يكى گردند و قبرها زير و زبر شوند و مردگان از آنها بيرون آيند در چنين وقت كه روز قيامت است هر كس هر عمل خير و شرّى كه در زمان حيات بجا آورده و هر اثر خوب و بدى كه از اعمال او بعد از مرگ باقى مانده ميداند و در نامه اعمال خود ميبيند چون هر كس سنّت خوبى از خود باقى گذارد هر كس بآن عمل نمايد ثوابش باو ميرسد و هر كس سنّت بدى بگذارد هر كس بآن عمل نمايد گناهش بعهده او است و از ثواب و گناه عمل كنندگان چيزى كم نميشود و پس از اين خداوند خطاب به بنى آدم فرموده كه اى انسان چه چيز فريب داد تو را كه مأمون شدى از عذاب الهى و معصيت نمودى خداوند بخشنده بدون غرض و عوض را و اختيار كريم از بين اوصاف الهى ظاهرا براى اشاره بعلّت قبح معصيت است كه كفران نعمت خداوند منعم باشد و اشعار بآنكه شيطان فريب ميدهد آدمى را كه خدا كريم است معصيت كن ميبخشد و نبايد باين مغرور شد و براى تعليم عذر خواهى از گناه و توبه است كه بنده بگويد پروردگارا اينكه من مرتكب گناه شدم براى اهانت بامر تو نبود بلكه براى اميدوارى بكرم تو بود و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه چون تلاوت نمود اين آيه را فرمود مغرور نمود او را جهلش و آن خداوند كريم آن چنان قادر حكيمى است كه خلق فرمود تو را راست و درست داراى اعضاء سليم و آماده براى منافع مستقيم پس معتدل و متناسب فرمود اجزاء و اعضاء تو را با يكديگر براى حسن منظر و مزيد انتفاع و قيام باعتدال و عدّلك بتشديد نيز قرائت شده و برحسب معنى تفاوتى ندارد و بهر صورت و شكل و شمائلى كه خواست و پسنديد و مصلحت ديد تو را تركيب و خلق فرمود يعنى بهترين صورتها را براى تو اختيار نمود يا تو را بهر صورتى كه خواست از صور آباء و امّهاتت در آورد چنانچه از حديثى كه در مجمع از امام رضا عليه السّلام نقل نموده استفاده ميشود و در هر حال كلمه ما زائده است و در مجمع از امام صادق (ع) و قمّى ره نقل فرموده كه اگر ميخواست تركيب كرده بود تو را بر غير اين صورت و ظاهرا مراد آنست كه اگر ميخواست ميتوانست‌


جلد 5 صفحه 356

تو را بصورت حيوان در آورد ولى باحسان خود تو را با حسن تقويم در آورد نبايد مغرور بكرم خدا شد و معصيت نمود بلى سبب اصلى معصيت شما آنست كه منكر روز جزا يا دين اسلاميد و همانا بر شما نگهبانانى هستند كه ضبط اعمال شما را مينمايند از جنس ملائكه كه گرامى و مكرّمند نزد خدا و نويسندگانند اعمال بندگان را از خير و شرّ و فيض ره نقل فرموده كه آنها دو ملكى هستند كه موكّلند بر افراد انسان مبادرت مينمايند بنوشتن حسنات و تأنّى ميكنند در نوشتن سيّئات شايد گناهكاران توبه و استغفار نمايند و در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه چون بنده قصد كار خوب كند نفس او خوشبو بيرون آيد پس ملك موكّل دست راست بملك موكّل دست چپ ميگويد صبر كن اين بنده قصد كار خوب كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او و مركّب او آب دهانش ميباشد پس مينويسد براى او و چون قصد كار بد نمايد نفس او بد بو بيرون آيد پس ملك موكّل دست چپ بملك موكّل دست راست ميگويد صبر كن اين قصد كار بد كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او است و مركّبش آب دهنش پس مينويسد براى او حقير عرض ميكنم امر بصبر شايد براى ذهاب سيّئات بحسنات و حسنات بسيّئات باشد و گفته شده اينكه خداوند آنها را كرام خوانده براى آنست كه كار خوب را نوشته و بالا ميبرند و بر خدا عرضه ميدارند ولى كار بد را عرضه نميدارند و ميگويند خدايا تو ستّار العيوبى و بندگانت را بآن امر فرمودى و علام الغيوبى حاجت باظهار ما ندارى و براى اين كرام الكاتبين خوانده شده‌اند و آنها ميدانند آنچه را بندگان بجا ميآورند و فراموش نميكنند و از روى دانش و علم ثبت مينمايند و در احتجاج از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند خداوند كه خود عالم السّرّ و الخفيّات است چرا دو ملك را مأمور بنوشتن اعمال بندگان فرموده فرمود خداوند آنها را بعبادت خود وادار فرموده بارجاع اين امر و قرار داده گواهان بر اعمال بندگان تا مردم بيشتر مواظب بر طاعت و محترز از معصيت باشند براى آنكه ميدانند دو ملك ملازم آنانند و شهادت ميدهند نزد خدا بر نفع يا ضرر آنها و چه بسيار كه اراده گناه ميكنند و چون بياد آن دو ميآيند ترك مينمايند و ميگويند خدا


جلد 5 صفحه 357

ميبيند و ملائكه شهادت ميدهند اين خلاصه روايت بود كه ذكر شد اينها همه براى آنست كه روز قيامت تكليف نيكوكاران معلوم باشد كه مستحق نعيم جاودانند و بايد ببهشت بروند و تكليف بدكاران هم معلوم باشد كه مستحق عذابند و بايد بجهنّم بروند و در آن فرود آيند و بسوزند و چون روى سخن با كفّار مكه است كه منكر معاد بودند ميفرمايد كه هيچ وقت از جهنّم غائب نميشوند و بيرون نميآيند و بعضى گفته‌اند مراد آنست كه قبل از ورود در جهنّم هم از آن غائب نيستند چون باد گرم آن در قبر هم بر آنها ميوزد و براى تشديد اهوال و تعظيم احوال و تكثير احمال و اثقال آن روز خداوند مكرّر فرموده چه ميدانى چه روزى است روز جزا و حقّا هم نميتوان حقيقت آن روز و كيفيّت اوضاع آنرا بدست آورد از قيامت خبرى ميشنوى دستى از دور بر آتش دارى هيچ كس در آن روز نميتواند براى كسى كارى انجام دهد و اختيار امرى را نمايد تمام اختيارات آن روز با خدا است ألان هم همين طور است نهايت آنكه بنظر ميآيد بعضى حاكمند و اختيار بعضى از امور را دارند آن روز اين هم نيست فقط شفاعت است آن هم بايد با اذن خدا باشد چنانچه از روايت مجمع از امام باقر عليه السّلام استفاده ميشود كه زمام امور هميشه بدست خدا بوده و هست و خواهد بود ولى آن روز حكّام ظاهرى هم از بين ميروند و باقى نميماند حاكمى جز خدا در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره اذا السّماء انفطرت و اذا السّماء انشقّت را بخواند و در نماز واجب و مستحبّ نصب العين خود قرار دهد خداوند تمام حوائج او را بر آورد و حاجزى بين او و خدا باقى نماند و هميشه او ناظر بخدا و خدا ناظر باو باشد تا از حساب فارغ شود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين.


جلد 5 صفحه 358

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِن‌َّ عَلَيكُم‌ لَحافِظِين‌َ «10»

و بدرستي‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌شما‌ مقرر فرموديم‌ حفظ كنندگاني‌، حفظه‌ الهي‌ بسيارند اولا وجود مقدس‌ حضرت‌ رسالت‌ و ائمه‌ طاهرين‌ ‌که‌ روح‌ مقدس‌ ‌آنها‌ احاطه‌ دارد بجميع‌ عوالم‌ امكاني‌ ‌هم‌ مشاهده‌ ميكنند و ‌هم‌ ميشنوند چنانچه‌ ميفرمايد: فَكَيف‌َ إِذا جِئنا مِن‌ كُل‌ِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئنا بِك‌َ عَلي‌ هؤُلاءِ شَهِيداً نساء ‌آيه‌ 41. و شاهد ‌بر‌ ‌اينکه‌ دعوي‌ باب‌ زيارات‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ دور بنحو خطاب‌ سلام‌ ميكني‌ ‌حتي‌ ‌در‌ سلام‌ نماز ‌اگر‌ نميشنوند خطاب‌ غلط ‌است‌ بلكه‌ ‌در‌ زيارات‌ مي‌گويي‌:

(اشهد انك‌ تسمع‌ كلامي‌ و ترد جوابي‌ و تري‌ مقامي‌)

بلكه‌ ‌از‌ نفس‌ آيه ميتوان‌ استفاده‌ كرد زيرا ‌در‌ شهادت‌ حس‌ معتبر ‌است‌ شهادت‌ علمي‌ فائده‌ ندارد بلكه‌ ‌اينکه‌ خاندان‌ ميبينند ‌تا‌ زير عرش‌ و تخوم‌ زمين‌ و گذشته‌ و آينده‌ ‌را‌.

و ثانيا ملائكه‌ حفظه‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌هر‌ نفر ملائكه هستند ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ حفظ كنند ‌از‌

جلد 18 - صفحه 27

آفات‌ و بليات‌.

و ثالثا ملائكه‌ كتبه‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ ‌بعد‌ ميفرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 10)- سپس برای از میان بردن عوامل غرور و غفلت و تقویت ایمان به معاد می‌افزاید: «و بی‌شک نگاهبانانی بر شما گمارده شده ...» (و ان علیکم لحافظین).

نکات آیه

۱ - مأموران الهى، انسان ها را زیر نظر داشته، و مراقب کردار اویند. (و إنّ علیکم لحفظین)

۲ - کردار هر انسان، به وسیله مأموران الهى نگه دارى مى شود. (و إنّ علیکم لحفظین) مراد از «حفاظت» - به قرینه آیات بعد - نگهدارى اعمال است.

۳ - فرشتگانى متعدد، مأمور نظارت بر کردار انسان ها و محفوظ نگه داشتن آن هستند. (و إنّ علیکم لحفظین) تعدّد حافظان، ممکن است به اعتبار هر انسان و یا به لحاظ تمام انسان ها باشد.

روایات و احادیث

۴ - «دخل عثمان على رسول اللّه(ص) فقال: أخبرنى عن العبد کم معه من ملک قال: ... عشرة أملاک على کلّ آدمىّ و ملائکة اللیل سوى ملائکة النهار فهؤلاء عشرون ملکاً على کلّ آدمىّ ... قال اللّه تعالى: « و إنّ علیکم لحافظین»;[۱] عثمان به حضور رسول خدا(ص) رسید و گفت: مرا خبر ده با هر بنده اى چند فرشته هست؟ فرمود: ... بر هر آدمى همیشه ده فرشته[نگهبان] است، فرشته هاى شب، غیر از فرشتگان روز مى باشند، بنابراین مجموعاً بر هر آدمى بیست فرشته [نگهبان ]مى باشد ... خداى تعالى فرمود: «و إنّ علیکم لحافظین».

موضوعات مرتبط

  • اعداد: عدد بیست ۴
  • عمل: ثبت عمل ۲; ملائکه ثبت عمل ۳; ناظران عمل ۱، ۳
  • کارگزاران خدا :۱ نقش کارگزاران خدا ۲ ۱
  • ملائکه: تعدد ملائکه محافظ ۴; مسؤولیت ملائکه ۳; ملائکه ثبت عمل ۳

منابع

  1. بحارالأنوار، ج ۵، ص ۳۲۴، ح ۱۲; نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۲۳، ح ۱۶.