القلم ٣٧
کپی متن آیه |
---|
أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ |
ترجمه
القلم ٣٦ | آیه ٣٧ | القلم ٣٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کِتَابٌ»: مراد کتاب آسمانی است (نگا: سبأ / ). «تَدْرُسُون»: روخوانی میکنید (نگا: آلعمران / ، انعام / اعراف / .
تفسیر
- آيات ۳۴ - ۵۲، سوره قلم
- شرح مفاد آيه ((افنجعل المسلمين كالمجرمين )) و آيات بعد از آن كه در مقام نفى حكممكذبان به اينكه بر فرض وجود قيامت ، با مسلمانان برابرند مى باشد
- مراد از شركاى مشركين در آيه ((يوم يكشف عن ساق ))
- معناى اينكه درباره قيامت فرمود: ((يوم يكشف عن ساق ))
- معناى استدراج كفار و مكذبان (سنستدرجهم من حيث لايعلمون )
- امر به رسول الله (ص ) به صبر و نهى از اينكه چون يونس (ع ) ناشكيبا باشد
- بيان عدم منافات بين آيه : ((لو لا ان تداركه نعمة من ربه ...)) با آيه : ((فلولا انهكان من المسبحين ....))
- اشاره به اينكه دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى بودن آن نيست
- رواياتى در ذيل آيه : ((يوم يكشف عن ساق ...))
- رواياتى در برهنه كردن خداوند ساق پايش را در قيامت كه به جهت مبتنى بودن برتشبيه مردوداند
- رواياتى درباره املاء و استدراج گنهكاران ، چشم زخم ، و....
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ «34» أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ «35» ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ «36» أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ «37» إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ «38» أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ عَلَيْنا بالِغَةٌ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ «39» سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذلِكَ زَعِيمٌ «40» أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ إِنْ كانُوا صادِقِينَ «41»
جلد 10 - صفحه 185
همانا براى پروا پيشهگان نزد پروردگارشان باغهاى پر نعمت است. آيا ما مسلمانان را همچون مجرمان قرار مىدهيم؟ شما را چه شده، چگونه داورى مىكنيد؟ آيا براى شما مكتوبى است كه در آن مىخوانيد، هر چه را اختيار كنيد براى شما خواهد بود؟ يا مگر براى شما بر گردن ما پيمانهائى است كه تا روز قيامت، هرچه را حكم كنيد براى شما باشد؟ از آنان سؤال كن كه كدام يك از آنان ضامن اين ادعا است؟ يا براى آنان شريكانى است (كه در قيامت به دادشان رسد) پس اگر راستگو هستند، شريكانشان را بياورند.
نکته ها
گروهى مىگفتند: قيامتى نيست و اگر باشد، در آنجا نيز ما در رفاه كامل خواهيم بود. «وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلى رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنى» «1» اين آيات، پاسخ آن تفكر باطل است.
پیام ها
1- در تربيت و ارشاد، بايد همراه هشدار، تشويق نيز باشد. «وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ- إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ»
2- باغ هاى بهشت مملو از نعمت است، بر خلاف باغ هاى دنيوى كه در كنار نعمت هايش دردسرها و آفتهايى است. (جنات النعيم)
3- كيفر و پاداش، بر اساس عدالت است. «أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ»
4- عدالت را هر وجدان و فطرت سالمى مىپسندد. «أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ»
5- استناد واستدلال بايد يا به كتاب آسمانى باشد كه حجّت است: «أَمْ لَكُمْ كِتابٌ» و يا به عقل «ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ» يا بر اساس تعهّد و پيمان «ام لكم ايمان بالغة»
6- كتابهاى آسمانى تابع تمايلات لجام گسيخته انسانها نيست. أَمْ لَكُمْ كِتابٌ ...
إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ (در هيچ كتاب آسمانى نيامده كه هر چه خواستيد بشود.)
«1». فصّلت، 50.
جلد 10 - صفحه 186
7- خداوند، هيچ تعهّدى نداده كه حقيقت همان چيزى است كه شما حكم مىكنيد. أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ ... إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ (37)
أَمْ لَكُمْ كِتابٌ: آيا مر شما راست كتابى نوشته و نازل شده از آسمان كه شما، فِيهِ تَدْرُسُونَ: در آن كتاب مىخوانيد و مىفهميد اين را كه،
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ (34) أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ (35) ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (36) أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ (37) إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ (38)
أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ عَلَيْنا بالِغَةٌ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ (39) سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذلِكَ زَعِيمٌ (40) أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ إِنْ كانُوا صادِقِينَ (41) يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ (42) خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ (43)
فَذَرْنِي وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ (44) وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ (45)
جلد 5 صفحه 253
ترجمه
همانا براى پرهيزكاران نزد پروردگارشان بهشتهاى پرنعمت است
آيا پس قرار ميدهيم منقادان را مانند گناهكاران
چيست شما را چگونه حكم ميكنيد
آيا براى شما كتابى است كه در آن ميخوانيد و مىيابيد
همانا براى شما است در آن آنچه را كه اختيار كنيد
يا مر شما را است عهدهاى مؤكّد بقسمى در نهايت تأكيد بعهده ما تا روز قيامت كه همانا براى شما است آنچه حكم ميكنيد
بپرس از آنها كه كدامشان باين امر ملتزم و ضامنند
يا براى آنها شريكهائى هستند پس بايد بياورند شريكهاى خودشان را اگر هستند راستگويان
روز كه دامن بكمر زده شود از شدّت و خوانده شوند بسوى سجود پس نتوانند سجده نمايند
با آنكه بزير افكنده باشد چشمهاشان فرو گيردشان خوارى و بتحقيق بودند كه خوانده ميشدند به سجده كردن با آنكه بودند تندرستان
پس واگذار مرا و كسيرا كه تكذيب ميكند اين سخن را در آتيه بتدريج مستحق عذاب كنيم آنها را از جائيكه نميدانند
و مهلت دهم آنها را همانا تدبير من محكم است.
تفسير
براى كسانيكه بأقلّ مراتب تقوى كه پرهيز از معاصى است عمل نمودهاند نزد خداوند باغهاى بهشتى كه از كثرت نعمت و دوام آن باغهاى نعمت خوانده شده موجود است و چون گفتهاند كفّار مكّه ميگفتند چنانچه خداوند ما را در دنيا بوفور نعمت بر محمد و پيروانش فضيلت داده در آخرت هم خواهد داد خداوند در ردّ قول آنها ميفرمايد آيا چنين امرى ممكن است كه ما مسلمانانرا كه مطيع اوامر ما هستند مانند كفّار گناهكار قرار دهيم در فضل و عطاء خود چه ميشود شما را مگر اختلال فكرى براى شما روى داده چگونه چنين حكم ناروائى مينمائيد آيا براى شما كه اهل كتاب نيستيد كتاب آسمانى ميباشد كه در آن نوشته فضيلت شما را و آنرا ميخوانيد و مىيابيد كه براى شما در آن كتاب است كه آنچه بخواهيد باختيار خودتان بكنيد و بنابراين جمله انّ لكم فيه لما تخيّرون مفعول تدرسون است و كسر انّ بملاحظه دخول لام است در مدخول آن و
جلد 5 صفحه 254
محتمل است جمله مستأنفه باشد يا براى شما عهدهاى مؤكّد بقسم است كه بنهايت تأكيد رسيده و بر عهده خدا است بر حسب آن عهود و مواثيق تا روز قيامت كه بشما اجازه دهد هر حكمى خواسته باشيد از خير و شرف و فضل براى خودتان اثبات نمائيد اى پيغمبر بپرس از آنها كدام يكشان ملتزمند باثبات اين دعوى و حاضرند ضامن و كفيل شوند كه خداوند در قيامت همان معامله را كه با مسلمانان ميكند با آنها بنمايد يا آنها را فضيلت دهد آيا در ميان عقلاء عالم كسانى هستند كه با آنها شريك باشند در اين ادّعاء باطل و بگويند خدا عاصى را بر مطيع فضيلت داده يا با يكديگر مساوى قرار ميدهد در آخرت اگر چنين شركائى دارند بياورند شهادت بدهند بر اين ادّعا اگر راست ميگويند و بعضى گفتهاند مراد آنستكه آيا شركائى كه آنها براى خدا در عبادت قرار دادند كه بتها باشند چنين شركائى براى آنها هستند كه بتوانند آنانرا مانند مسلمانان در آخرت قرار دهند اگر چه بشفاعت نزد خدا باشد اگر راست ميگويند بروند آنها را بياورند تا معلوم شود كه هيچ كارى از دستشان بر نمىآيد در روز كه در شدّت و سختى مانند آنستكه مردم در ورطه هولناكى افتادهاند كه بايد براى خلاص از آن دامن بكمر زد يا جامه بالا كشيد كه ساق پا نمايان شود و آن روز قيامت و صحراى محشر است و گفتهاند اين در كلام عرب كنايه از شدّت امر و سختى آنست و در اخبار اينمعنى تأييد شده و از هول و هراس ميخواهند بزمين بيفتند و سجده كنند ولى از كثرت ازدحام نميتوانند و گفته شده در آنروز براى بحسرت انداختن آنها بر ترك سجود در دنيا و براى توبيخ و ملامت بآنها امر ميشود كه سجده كنيد در برابر خداوند ولى آنها متمكّن نميشوند و در روايات عدم تمكّنشان بخشك شدن فقرات پشتشان مانند آنكه يك پارچه شده باشد معلّل شده و از اين قبيل عذابها در قيامت بسيار است سرها بزير چشمها بزمين دوخته با كمال ذلّت و خوارى بمحشر رانده و مانده شوند چون در دنيا خوانده بسجود خدا شدند و سالم بودند و تخلّف نمودند از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه هيچ تخلّفى از امر و نهى خدا نيست مگر آنكه از طرف او براى آن حكمى و ابتلائى است و از قمّى ره كشف ساق ببروز اسرار منافقين در آنروز و دعوت بسجود ببعث بر
جلد 5 صفحه 255
قبول ولايت مولى و خضوع در برابر او در دنيا و علّت عدم استطاعت بخشك شدن گردنشان بعد از كشف ساق براى عقوبت تأويل شده و ظاهرا منقول از امام صادق عليه السّلام و از بواطن قرآن است و در خاتمه خداوند به پيغمبر خود فرموده كه آنها را كه تكذيب ميكنند سخنان مرا كه در قرآن است بمن واگذار كن تا من نزديك نمايم آنها را بعذاب درجه درجه بمهلت دادن و زياد نمودن نعمت و ثروت و ادامه صحّت و سلامت و فراموش نمودنشان ياد خدا را چنانچه در سوره اعراف ذيل آيه و الّذين كذّبوا بآياتنا در تفسير اين آيه و آيه بعد گذشت خلاصه آنكه يك نوع غضب خدا بر بنده آنستكه وسائل مستحق عقوبت شدن او را در دنيا برايش فراهم نمايد تا بتدريج استحقاقش كامل گردد و يكمرتبه در حال غفلت و عدم توجّه بعلّت مأخوذ بعذاب اليم گردد و چون اينمعامله شبيه بكيد و مكر است و قابل دفع و جلوگيرى نيست از آن بكيد متين تعبير شده است در هر حال خاطر مبارك پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد جمع باشد كه خداوند انتقام او و ذريّه طاهرهاش را هر قسم باشد از كفّار و منافقين خواهد كشيد
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَم لَكُم كِتابٌ فِيهِ تَدرُسُونَ (37)
آيا از براي شما كتابي است که درس خواندهايد در آن!- كدام مدركي و چه دليل داريد كدام پيغمبري بر شما آمده که شما شرك بخدا بياوريد كدام كتابي نازل شده كدام دستوري بر شما مقرر شده فقط و فقط ميگوييد: إِنّا وَجَدنا آباءَنا عَلي أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلي آثارِهِم مُقتَدُونَ إِنّا وَجَدنا آباءَنا عَلي أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلي آثارِهِم مُهتَدُونَ زخرف آيه 21 و 22.
أَم لَكُم كِتابٌ اهل كتاب فقط يهود هستند که توراة موسي را معتقد هستند و نصاري که انجيل عيسي را معتقد هستند و مجوس هم ملحق باهل كتاب هستند و احكام اهل كتاب بر آنها بار است جان و مال آنها محفوظ است اگر بشرائط ذمه عمل كنند و آنها را اهل ذمه ميگوييم، و اما مشركين و طبيعيين و دهريين و منافقين که نفاق آنها
جلد 17 - صفحه 144
ظاهر شود و مرتدين و مبدعين و غاصبين نه جان آنها محفوظ است و نه مال آنها چنانچه ميفرمايد: يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الكُفّارَ وَ المُنافِقِينَ وَ اغلُظ عَلَيهِم ... الايه توبه آية 74، و ميفرمايد: وَ قاتِلُوا المُشرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُم كَافَّةً توبه آيه 36، بلي معاهدين تا مادامي که بعهد خود باقي هستند محفوظ هستند چنانچه ميفرمايد: إِلَّا الَّذِينَ عاهَدتُم مِنَ المُشرِكِينَ ثُمَّ لَم يَنقُصُوكُم شَيئاً وَ لَم يُظاهِرُوا عَلَيكُم أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيهِم عَهدَهُم إِلي مُدَّتِهِم توبه آيه 4.
و بالجمله مشركين كتابي ندارند و خود را به هيچ پيغمبري نسبت نميدهند و تمام انبياء را كاذب و ساحر و مجنون ميشمارند و كتب آنها را اساطير مينامند لذا ميفرمايد:
أَم لَكُم كِتابٌ فِيهِ تَدرُسُونَ که بخيال خود مدركي باشد و انتسابي به پيغمبري فقط ادعا كردند که خدا بما امر كرده که ميفرمايد: وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدنا عَلَيها آباءَنا وَ اللّهُ أَمَرَنا بِها اعراف آيه 27.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 37)- سپس میافزاید: اگر عقل و خرد، شما را به چنین حکمی رهنمون نشده آیا دلیلی از «نقل» بر آن دارید «آیا کتابی دارید که از آن درس میخوانید ...»؟ (ام لکم کتاب فیه تدرسون).
نکات آیه
۱ - در هیچ کتاب آسمانى، مسلمانان و اطاعت کنندگان از خدا، با مجرمان و تبهکاران یکسان تلقى نشده اند. (أفنجعل المسلمین کالمجرمین ... أم لکم کتب فیه تدرسون)
۲ - مشرکان، فاقد دلیل و کتاب آسمانى بر درستى عقاید خویش اند. (أم لکم کتب فیه تدرسون)
۳ - داورى درباره دین، باید بر مبناى وحى و کتاب آسمانى باشد. (أم لکم کتب فیه تدرسون)
۴ - وحى و کتاب هاى آسمانى، مبناى داورى درباره درستى و نادرستى عقاید و مسائل دینى است. (أم لکم کتب فیه تدرسون)
۵ - حجیت کتاب هاى آسمانى در مسائل دینى (أم لکم کتب فیه تدرسون) آیه شریفه، در مقام مطالبه دلیلى از کتاب آسمانى براى اثبات درستى عقاید و مسائل دینى خویش از مشرکان است. این مطالبه آن گاه درست و بجا است که کتاب هاى آسمانى حجّت باشد; و گرنه رجوع به آن براى اثبات هیچ حقیقتى، مفید و منطقى نخواهد بود.
۶ - لزوم مطالبه دلیل و شاهد صدق در ادعاهاى مربوط به عقاید و مسائل دینى (أم لکم کتب فیه تدرسون)
موضوعات مرتبط
- دین: ملاک ارزیابى دین ۳، ۴
- عقیده: اهمیت برهان در عقیده ۶; ملاک صحت عقیده ۴
- کتب آسمانى: تعالیم کتب آسمانى ۱; حجیت کتب آسمانى ۵; فاقدان کتب آسمانى ۲; نقش کتب آسمانى ۳، ۴
- مسلمانان: قیاس مسلمانان با گناهکاران ۱
- مشرکان: بى منطقى عقیده مشرکان ۲
- وحى: نقش وحى ۳، ۴
منابع