روایت:الکافی جلد ۲ ش ۹۱۵

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۱۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر

عده من اصحابنا عن احمد بن ابي عبد الله عن نوح بن شعيب عن ابي داود المسترق رفعه قال قال ابو عبد الله ع :


الکافی جلد ۲ ش ۹۱۴ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۹۱۶
روایت شده از : حضرت محمد صلی الله علیه و آله
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الإيمان و الكفر
عنوان : حدیث حضرت محمد (ص) در کتاب الكافي جلد ۲ كتاب الإيمان و الكفر‏‏ بَابُ شِدَّةِ ابْتِلَاءِ الْمُؤْمِن‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۸۹

امام صادق (ع) فرمود: پيغمبر (ص) براى خوردن طعامى دعوت شد، و چون به منزلِ آن مردِ ميزبان در آمد، ديد مرغى بر سر ديوارى تخم كرد و آن تخم بر سر ميخى افتاد كه در ديوار باغى بود و روى آن به جا ماند، نه‏ افتاد و نشكست، پيغمبر از آن در شگفت شد، آن مردِ ميزبان گفت: شما از اين تخم مرغ در شگفت شديد، سوگند بدان كه تو را به راستى فرستاده من هرگز زيان و غمى نديدم، فرمود: پيغمبر (ص) از جابر خاست و از خوراك او چيزى نخورد، فرمود: كسى كه زيانى نديده، خدا را بدو نيازى نيست.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۵۵

امام صادق عليه السّلام فرمود: پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله را براى طعام دعوت كردند، چون بمنزل مرد ميزبان در آمد، مرغى را ديد كه روى ديوار تخم ميگذاشت، سپس تخم مرغ افتاد و روى ميخى قرار گرفت، نه بزمين افتاد و نه بشكست، پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله از آن منتظره در شگفت شد، مرد عرضكرد: از اين تخم مرغ تعجب ميكنى؟ سوگند بآن كه ترا بحق مبعوث ساخته كه من هرگز بلائى نديده‏ام. رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله برخاست و غذاى او را نخورد و فرمود: كسى كه بلائى نبيند، خدا باو نيازى ندارد (لطف و توجهى ندارد)

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۶۲۳

چند نفر از اصحاب ما روايت كرده‏اند، از احمد بن ابى‏عبداللَّه، از نوح بن شعيب، از ابوداود مسترق كه آن را مرفوع ساخته و گفته است كه امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه: «پيغمبر صلى الله عليه و آله به سوى طعامى خوانده شد (يعنى كسى آن حضرت را تكليف ضيافت كرد). و چون داخل منزل آن مرد شد، نظر فرمود به مرغ خانگى كه در بالاى ديوارى نشسته بود، و ديد كه آن مرغ تخم كرد. پس آن تخم در عرض راه بر بالاى ميخى كه در آن ديوار كوبيده بود فرود آمد، و بر روى آن ميخ قرار گرفت و نيفتاد و نشكست. پس پيغمبر صلى الله عليه و آله از حال آن تخم تعجّب كرد. آن مرد به خدمت حضرت عرض كرد كه: آيا از اين تخم تعجّب فرمودى؟ پس سوگند به آن خدايى كه تو را به حق به پيغمبرى فرستاده، كه هرگز به چيزى مصيبت زده نشده‏ام و نقصانى به من نرسيده؛ پس رسول خدا صلى الله عليه و آله برخاست و از طعامش هيچ نخورد و فرمود: كسى كه مصيبتى به او نرسيده، خدا را در او حاجتى نيست» (يعنى از نظر عنايت خدا افتاده و هيچ مصرف ندارد).


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)