ق ٦
ترجمه
ق ٥ | آیه ٦ | ق ٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«زَیَّنَّاهَا»: آن را با ستارگان زینت دادهایم (نگا: صافات / ملک / . «فُرُوجٍ»: شقوق. درزها و شکافها. مراد خلل و ناموزونی است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ جَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفاً... (۱) الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ... (۱) وَ إِلَى السَّمَاءِ کَيْفَ رُفِعَتْ (۱)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره ق
- محتواى سوره مباركه ق
- اقوال مختلف درباره جواب قسم ((و القرآن المجيد))
- مفاد آيه : ((قد علمنا ما تنقص الارض منهم ...)) كه در مقام ردّ سخن مشركين مبنى بر استبعادمعاد است
- مراد از كتاب در ((عندنا كتاب حفيظ)) لوح محفوظ است
- مقصود از اينكه فرمود تكذيب كنندگان قيامت حق را تكذيب كرده در ((امر مريج )) هستند
- اشاره به برهانى كه جمله : ((و احيينا به بلدة ميتا كذلك لك الخروج )) در ردّ استبعادمعاد توسط مشركين متضمن است
- (رواياتى درباره كوه قاف و بيان اينكه اين روايات غيرقابل اعتماد و مردودند)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6»
پس آيا به آسمان بالاى سرشان نگاه نكردهاند كه چگونه آن را بنا كرديم و (با ستارگان) زينت داديم و آن را هيچ شكاف و خللى نيست؟
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6»
بعد از اظهار فضاعت و شناعت، تكذيب اقامه دليل فرمايد بر قدرت به بعث و
جلد 12 - صفحه 216
نشور:
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا: آيا پس نگاه نمىكنند و نمىنگرند منكران بعث و حشر، إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ: بسوى آسمان كه واقع شده بر سر ايشان به محض قدرت، كَيْفَ بَنَيْناها: چگونه بنا كردهايم و آن را برداشته طبقه بر بالاى طبقه، وَ زَيَّنَّاها: و بياراستهايم به كواكب ثابته و سيارات، وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ: و نيست مر آن را هيچ شكافها و فروجها. و آفريدن چيزى بدين عظمت و رفعت به احسن ترتيب و انتظام و تلاصق طباق بدون فرجه و رخنه و خللى و عيبى، دليلى واضح و برهانى ساطع است بر كمال قدرت و نهايت علم و حكمت ما؛ پس بلا شبهه بر بعث قادر باشيم و تكذيب كفار محض عناد و فرط انكار باشد. از كسائى منقول است مراد عدم فروج، عدم تفاوت و اختلاف است، يعنى همه آسمانها بر طرز و طبق يكديگر خلق شدهاند و اصلا در آنها اختلافى و تفاوتى نيست. و ذكر فوقيت به جهت آنست كه تا ايشان به آسمان نگرند و نيك مشاهده كنند، بعد از آن در آن تفكر كنند و آثار قدرت الهى را دريابند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6» وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8» وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ «9» وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ «10»
رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ «11»
ترجمه
آيا نظر نكردند بآسمان بالاى سرشان كه چگونه بنا كرديم آنرا و آراستيمش و نيست براى آن هيچ شكافى
و زمين را گسترده و پهن نموديم و افكنديم در آن كوههاى استوار و رويانديم در آن از هر صنف نيكو منظرى
بجهت بينائى و تذكّر براى هر بنده بازگشت كننده
و فرو فرستاديم از آسمان آبى با بركت پس رويانديم بآن بوستانها و حبوبات درو شدنى را
و درختان خرماى بلند بارور را كه براى آنها است شكوفه رويهم چيده شده
براى روزى بندگان
جلد 5 صفحه 51
و زنده گردانديم بدان آب زمين مرده را اينچنين است بيرون آمدن مردگان.
تفسير
خداوند سبحان بعد از نفى استبعاد از معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا باين تقريب كه آيا منكرين معاد نظر ننمودند بسوى آسمان در بالاى سرشان كه چگونه سقف مرتفع سبز نقّاشى شده بستارگانرا بدون عمود و ستون و خلل و فرج خداوند براى بندگان بنا فرموده و چگونه خوان احسان خود را كه زمين پهناور است براى آنها گسترده و بكوههاى راسخ ثابت آنرا ميخكوب نموده كه متزلزل نشود و در آن خوان از هر نوع گل و ريحان و هر صنف ميوه و سبزيجات خوش منظر بهجت آوريرا رويانده و مهيّا فرموده براى بصيرت و بينائى و تذكّر و تنبّه هر بندهئى كه بفكر معرفت حق و تشكّر از نعمت او افتد و در اين ميدان بكوشد تا شربت مراد بنوشد و فرود آورده از آسمان باران پرخير و بركت را و رويانده بوسيله آن بوستانهاى پردرخت و بستانهاى پرزرع و حبوبات قابل درو شدن را و چون در جزيرة العرب بيشتر از هر درخت ميوهاى درخت خرما است كه از ساير درختها بلندتر و باشكوهتر و پرفائدهتر است آنرا مخصوص بذكر فرموده با اشاره بجلوه مخصوصى كه براى آن حاصل ميشود در وقت شكوفه كردن و بسته شدن حبّههاى خرما در خوشه بنظم و ترتيب موزون خوشى كه انظار را بخود جلب مينمايد و طلع در لغت عرب بر شكوفه خرما و بر حبههاى منعقد متراكم رويهم چيده شده آن در خوشهها اطلاق ميشود و ظاهرا اينجا مراد اين معنى است و تمام اين نعم و اين تشريفات براى ارتزاق بندگان و شكر گذارى از خداوند منّان است و خداوند زمين موات خشك بىآب و علف را بوسيله ريزش باران رحمت خود زنده و رخشنده نموده همچنين در قيامت بوسيله آن اجساد خاك شده را زنده نموده از زمين بيرون ميآورد و صفحه محشر را از آنها پر ميكند آيا ميشود كسى قادر بر آن اموريكه ديدهايد و مىبينيد باشد و قادر بر اين امر كه نديدهايد و مانند آنها است نباشد با آنكه حكم امثال عقلا يكى است و كسيكه قادر بر امرى باشد لابد قادر بر مثل آنهم هست.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ فَلَم يَنظُرُوا إِلَي السَّماءِ فَوقَهُم كَيفَ بَنَيناها وَ زَيَّنّاها وَ ما لَها مِن فُرُوجٍ «6»
آيا پس از اينکه نظر نميكنند بطرف آسمان بالاي سر آنها چگونه بنا نموديم آن را و زينت داديم او را و نيست از براي آن فرجه.
أَ فَلَم يَنظُرُوا إِلَي السَّماءِ فَوقَهُم چون انسان در هر نقطه از زمين باشد آسمان بالاي سر اوست و نگاه ببالا كنيد ميبينيد که چه قدرت نمايي که بدون اينكه بجايي وصل شده باشد يا بر جايي اعتماد كرده باشد که ميفرمايد: خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَونَها لقمان آيه 9، و سر اينكه در اينجا مفرد بيان فرموده براي اينکه است که آنچه ديده ميشود همان آسمان اول است و بقيه آسمانها مشاهد انسان نيست.
كَيفَ بَنَيناها باين عظمت و استقامت و استحكام وَ زَيَّنّاها باين ستاره ها و خورشيد و ماه و از اينکه جمله استفاده ميشود که تمام اينکه كواكب از ثوابت و سيارات در آسمان اول هستند با اينکه همه بعدي که از يكديگر دارند، چنانچه در جاي ديگر ميفرمايد: فَقَضاهُنَّ سَبعَ سَماواتٍ فِي يَومَينِ وَ أَوحي فِي كُلِّ سَماءٍ أَمرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِمَصابِيحَ فصلت آيه- 11 که صريح است در اينکه دعوي و شرحش گذشت.
وَ ما لَها مِن فُرُوجٍ هيچگونه شكافي و رخنهاي و انفصالي در او نيست محيط بجميع كرات سفليه است.
240
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 6)- لحظهای به آسمان بنگرید! قرآن همچنان بحث «دلائل معاد» را دنبال میکند، گاه از طریق قدرت بیانتهای حق و گاه از وجود صحنههای معاد در همین دنیا کمک میگیرد.
نخست توجه منکران را به آفرینش آسمانها جلب کرده، میگوید: «آیا به آسمان بالای سرشان نگاه نکردند که چگونه ما آن را بنا کردهایم (بیآنکه ستون و پایهای داشته باشد) و چگونه آن را (به وسیله ستارگان) زینت بخشیدهایم، و هیچ شکاف و شکستی در آن نیست»! (أَ فَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَی السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ).
منظور از نگاه کردن در اینجا نگاهی توأم با اندیشه و تفکر است که انسان را به قدرت عظیم خالق این آسمان پهناور و شگفتیهایش آشنا سازد.
ج4، ص519
نکات آیه
۱- نکوهش کافران از سوى خداوند، به خاطر نیندیشیدن در عظمت، زیبایى و اتقان نظام آسمان (أفلم ینظروا إلى السماء فوقهم ... و ما لها من فروج)
۲- تأمل و اندیشه در کیفیت آفرینش، زیبایى و اتقان بناى آسمان، زمینه ره جویى به حق (بل کذّبوا بالحقّ ... أفلم ینظروا إلى السماء ... و ما لها من فروج) واژه «ینظر»، به معناى تأمل و نگاه از روى دقت و تحقیق است.
۳- آفرینش شگفت، زیبا و متقن آسمان، نشانى از قدرت خداوند بر احیاى مجدد مردگان (ذلک رجع بعید ... أفلم ینظروا إلى السماء فوقهم کیف بنینها)
۴- زینت و زیبایى آسمان، به تدبیر الهى و در جهت ره یابى انسان به حق (أفلم ینظروا ... و زیّنّ-ها)
۵- خلقت آسمان ها و کهکشان ها، براساس دقیق ترین قوانین و به دور از کم ترین کاستى (إلى السماء ... و زیّنّ-ها ... و ما لها من فروج)
۶- نظم و قانون مندى دقیق و فراگیر، داراى اهمیتى ویژه در نظام کرات آسمانى (کیف بنینها ... و ما لها من فروج)
۷- نشانه هاى وجود، قدرت و علم خداوند، مشهود در پهنه هستى براى بشر (أفلم ینظروا إلى السماء فوقهم ... و الأرض مددنها) واژه بالا، اشاره به آن دارد که آسمان - با این عظمت و شگفتى - در منظر و چشم انداز انسان قرار دارد.
موضوعات مرتبط
- آسمان: آثار مطالعه اتقان آسمان ۲; آثار مطالعه خلقت آسمان ۲; آثار مطالعه زیبایى آسمان ۲; اتقان آسمان ۳; اهمیت نظم آسمان ها ۶; زیبایى آسمان ۳; شگفتى خلقت آسمان ۳; فلسفه زیبایى آسمان ۴; قانونمندى خلقت آسمان ها ۵; قانونمندى نظم آسمان ها ۶; مطالعه اتقان آسمان ۱; مطالعه زیبایى آسمان ۱; مطالعه عظمت آسمان ۱; منشأ تزیین آسمان ۴
- آیات خدا: آیات آفاقى ۷
- حق: زمینه حق پذیرى ۲، ۴
- خدا: تدبیر خدا ۴; دلایل خدا شناسى ۷; سرزنشهاى خدا ۱; نشانه هاى علم خدا ۷; نشانه هاى قدرت خدا ۳، ۷
- کافران: سرزنش کافران ۱; عدم تفکر کافران ۱
- مردگان: دلایل احیاى مردگان ۳
- معاد: دلایل معاد ۳
- هدایت: زمینه هدایت ۲