النحل ١٣
کپی متن آیه |
---|
وَ مَا ذَرَأَ لَکُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ إِنَ فِي ذٰلِکَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّکَّرُونَ |
ترجمه
النحل ١٢ | آیه ١٣ | النحل ١٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَا»: مخلوقاتی که. چیزهائی که. عطف بر (الَّیْلَ) یا (النُّجُومُ) در آیه قبلی است. «ذَرَأَ»: آفرید (نگا: انعام / . «مُخْتَلِفاً»: حال واژه (مَا) است. «أَلْوَانُهُ»: رنگهای آن. اصناف و انواع آن. فاعل (مُخْتَلِفاً) است. «یَذَّکَّرُونَ»: یادآور میشوند. بیدار میگردند. میاندیشند. عبرت میگیرند.
تفسیر
- آيات ۱ - ۲۱،سوره نحل
- بيان مفاد كلى سوره نحل و مكى و مدنى بودن آيات آن
- مراد از امر خدا و معناى ((اتى امر الله فلا تستعجلوه )) و وجوهى كه در اين باره گفته شده است
- رد نظريه ديگر مفسرين درباره مفاد آيه شريفه
- اشاره به آنچه كه از اين آيات قرآنى درباره حقيقت روح استفاده مى شود
- بيان معناى آيه : ((ينزل الملائكة بالروح من امره ...))
- وجوه مختلفى كه مفسران در پيرامون معناى آيه فوق ذكر كرده اند
- بعثت پيامبران و انزال ملائكه منوط به مشيت خداوند است
- رد سخن بعضى مفسرين در استدلال به آيه بر عدم شرط استعداد و و قابليت در امررسالت
- اشاره به دو مرحله داشتن انذار پيامبران هم در عقيده و هم درعمل
- احتجاج بر وحدانيت خدا از دو جهت : از راه خلق كردن و از راه تدبير
- غرض از ذكر اينكه خلقت انسان از نطفه اى ناچيز است بيان بى شرمى و وقاحت بشر است
- اشاره به فوائد انعام (شتر، گاو، گوسفند) و هدف از خلقت آنها
- بر خدا است كه قصد سبيل (راه هدايت ) را معين و روشن كند (و على الله قصدالسبيل ...)
- اختلاف دو فرقه اشاعره و معتزله در دلالت آيه
- سه قسم احتجاج براى سه گروه مختلف از انسانها بر وحدانيت خدا در ربوبيت
- معناى ((وترى الفلك مواخر فيه ))
- اركان سه گانه الوهيت و ربوبيت : خالق بودن ، منعم بودن و عالم بودن به درون وبرون انسان
- بيان نكته اى كه در تعليل ((و ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها)) به ((ان الله لغفوررحيم )) وجوددارد
- رواياتى در ذيل آيه ((اتى امر الله فلا تستعجلوه ))
- نقد استدلال برخى از علماء به روايات فوق الذكر
- روايتى كه در آن ((اتى امر الله )) به ظهور مهدى عليه السلام تطبيق شده است
- رواياتى درباره حكم شرعى بول و گوشت چهارپايان
- دو روايت در تطبيق جمله : ((و بالنجم هم يهتدون )) بر ائمهاهل بيت عليهم السلام
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ «13»
و (همچنين) آنچه را در زمين با رنگهاى گوناگون براى شما پديد آورد.
البتّه در اين آفريدهها براى پندگيران عبرت و نشانهاى روشن است.
پیام ها
1- رنگهاى مختلف و متنّوع را خداوند براى انسان آفريده است. ذَرَأَ لَكُمْ ... مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ
2- تنوّع رنگها در هستى، نشانهى قدرت وحكمتِ خداست. «لَآيَةً» محصولات كارخانه هرچه متنوّعتر باشد، نشانهى ابتكار و خلّاقيّتِ سازنده آن است.
3- تفاوتِ رنگها، يكى از نعمتهاى الهى براى شناختِ افراد و محصولاتِ مشابه است. «لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ «13»
وَ ما ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ: و نيز رام گردانيد خداى تعالى آنچه را كه آفريده است براى نفع شما در زمين از هرچه بدان محتاجيد، يعنى آسان گردانيد براى انتفاع شما از خوردنى و نوشيدنى و پوشيدنى و سوارى و مانند آن از ساير حيوانات و نباتات و معدنيات. مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ: در حالتى كه مختلف است هيئات و اشكال و اصناف آن. إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ: بدرستى كه در اين اختلاف مخلوقات از روى طبايع و مناظر و خواص، هرآينه نشانهاى است بر قدرت صانع عالم براى گروهى كه يادآورى و عبرت يابند به شواهد سبحانى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوها وَ زِينَةً وَ يَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ «8» وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ «9» هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَكُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ «10» يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «11» وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ «12»
وَ ما ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ «13»
ترجمه
- و اسبان و استران و خران را تا سوار شويد آنها را و باشد آرايشى و مىآفريند آنچه را نميدانيد
و بر خدا است ارائه راستى راه و برخى از آن منحرف باشند و اگر بخواهد هر آينه هدايت كند شما را تمامى
او است كه نازل نمود از آسمان آب را براى شما از آن است نوشيدنى و از آنست روئيدنى كه در آن ميچرانيد
ميروياند براى شما بآن كشت و زيتون و درختان خرما و انگورها را و از تمامى ميوجات همانا در اين هر آينه نشانهاى است براى گروهى كه فكر ميكنند
و مسخّر كرد براى شما شب و روز و آفتاب و ماه را و ستارهها مسخر شدگانند بفرمان او همانا در اين هر آينه نشانهها است براى گروهى كه تعقّل ميكنند
و آنچه آفريد
جلد 3 صفحه 273
براى شما در زمين كه مختلف است انواعش همانا در اين هر آينه نشانهاى است براى گروهى كه توجّه ميكنند.
تفسير
عطف است بر انعام در آيات سابقه يعنى و خلق فرمود خداوند گروه اسبان و قاطرها و الاغها را براى آنكه سوار شويد آنها را و براى آنكه زينت و آرايش و نمايش شما باشند و اين منافات ندارد با آنكه گوشت آنها حلال باشد چون ممكن است خوردن گوشت آنها مقصود از خلقتشان نباشد ولى ممنوع هم نباشد و نيز خداوند خلق فرموده و ميفرمايد چيزهائى را كه شما نميدانيد از مخلوقات عجيبه دريائى و صحرائى چنانچه قمّى ره فرموده يا از انواع حيوان و نبات و جماد كه گفتهاند و همه مورد استفاده و انتفاع بنى آدم واقع شده و خواهد شد و محتمل است شامل شود مراكب سريع السيرى را كه اخيرا اختراع شده چون علاوه بر آنكه مواد آنها مخلوق الهى است بفكر بشر كه از مواهب الهيّه است درست شده و بحول و قوّه او حركت ميكند و بر خدا از باب لطف واجب است كه ارائه فرمايد به بندگان سبيل قصد يعنى راه راست و مستقيم و موصل بمقصود اصلى از خلقت را كه راه معرفت و عبادت حقّ است چون بعضى راهها جائر يعنى منحرف از حقّ و مايل بباطل است و خداوندى كه امر فرموده مردم را به پيمودن راه راست براى مصلحت خودشان از باب لطف و رحمت بايد آن راه را هم ارائه فرمايد بآنها تا از راه كج نروند و از قصد و مقصد و مقصود باز نمانند لذا بآنها عقل مرحمت فرموده كه چراغ راه هدايت است و براى ايشان پيغمبر و امام تعيين فرموده تا بيان معارف و احكام نمايند و هر جا كه بنور عقل براى كمى استعداد محلّ روشن نشود بنور مشعلهاى هدايت منوّر و مبيّن گردد ولى باز بعضى از بندگان بسوء اختيار خودشان نور عقل را در وجود خودشان خاموش و از مشعلهاى هدايت اعراض ميكنند و براه كج ميروند و بمقصود نميرسند و اگر خدا بخواهد همه را بمقصد و مقصود ميرساند بدون پيمودن راه ولى اين منافى با غرض و قصد است چون حكمت و مصلحت و لذت در آنستكه با پيمودن راه و اعمال اختيار و تهيّه استحقاق معشوق ازلى را تا ابد در بر گيرند و از نعيم دائم بر خوردار شوند او آنچنان خداوند رحيم مهربانى است كه باران رحمت خود را از آسمان بر زمين نازل فرمود براى
جلد 3 صفحه 274
بندگان تا پارهاى از آن بهترين مشروب گواراى آنها باشد و پارهاى از آن بصورت شجر كه روئيدنى ساق دار يا مطلق روئيدنى است در آيد و در آن و از آن حيوانات خودشان را بدون زحمت چرا دهند ميروياند بسبب و ببركت آن زراعت و درخت زيتون را كه از روغن آن بهره زيادى ميبرند و درختان خرما و انگورهاى گوناگون را كه باين ملاحظه از آن دو بصيغه جمع تعبير شده و بملاحظه كثرت وجود اين سه نوع درخت در عربستان كه مورد نزول آيه است يا بملاحظه كثرت منافع آنها در همه جا تخصيص بذكر يافته و نيز ميروياند ببركت باران در همه جا از همه ميوجات هر چه و هر قدر مناسب و ملائم با حال و مزاج بندگان باشد و در اين نزول باران و بروز اشجار و ميوجات گوناگون از آب و خاك كه هر يك حقيقتى مباين با آن حقايق است نشانه بزرگى است بر وحدت و عظمت و قدرت و حكمت الهى نهايت آنكه قدرى فكر ميخواهد كه انسان بفهمد اينها كار طبيعت بىشعور نيست عوامل طبيعى كه آب و خاك و هوا و آفتاب است همه جا وجود دارد پس اين اختلافات از جهت جنس و نوع و صنف و شخص و رنگ و بو و طعم و خواص و منافع و آثار از كجا است آن هم تمام بر وفق حكمت و مصلحت رعيّت آيا ميتوان مخصّصى جز اراده حكيم رحيم و قادر عظيم براى آن تصوّر نمود و اگر گفته شود شب و روز و آفتاب و ماه و ستارگان همه مؤثرند در تكوين روئيدنيها و آنها مختلف در حقيقت و آثارند ممكن است اين اختلافات از عمل آنها در روئيدنيها پيدا شده باشد جواب آنستكه خداوند شب و روز و آفتاب و ماه را مسخر نموده كه براى بندگان پديدار و كار گذار شوند تا در شب عبادت و استراحت نمايند و در روز بكسب و كار بپردازند و از منافع آفتاب و ماه بهرهمند گردند و ستارگان تمامى مسخّر بفرمان حقند و از خود اراده ندارند و همه بر نفع بنى آدم گردش ميكنند مثل آنكه تمام مسخّر آنها باشند.
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
تا تو نانى بكف آرى و بغفلت نخورى
همه از بهر تو سر گشته و فرمانبردار
شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى
و در اين مسخّر بودن فلكيّات نشانههاى بسيارى است كه دلالت بر وحدانيّت و عظمت و علم و قدرت و حكمت مدبّر و محرّك و صانع آنها مينمايد نهايت آنكه عقلاء
جلد 3 صفحه 275
و دانشمندان پى بآن ميبرند آن هم بعد از اعمال نظر و عقل تا دريابند كه اينها همه متحرّكند و متحرك محرّك ميخواهد و محرّك كلّ نميشود متحرّك باشد چون متحرّك محتاج بمحرك است پس بايد ساكنى باشد كه تمام حركات باراده او منتهى شود و غير از خداوند در عالم هر چه هست متغيّر و متحرك در طريق استكمال است فقط ذات اقدس واجب الوجود است كه منزّه و مبرّى است از امكان و حدوث و تغير و تبدّل و زوال و استكمال و چون فهم اين معانى بسهولت ممكن نبود در كلام الهى اين آيات اختصاص بكسانيكه تعقّل ميكنند داده شده و نيز مسخّر فرمود براى بنى آدم آنچه را خلق فرمود براى آنها در زمين از انواع حيوانات و اصناف نباتات و اجناس معدنيات رنگارنگ و گوناگون كه هر يك در حدّ وجودى خود داراى رنگ و طعم و طبع و بو و اثرى است كه با ديگرى اختلاف دارد با آنكه عوامل طبيعى زمينى و آسمانى در آنها بيك نحو مؤثر است حال از اختلاف اجناس و انواع و اصناف و اشخاص صرف نظر ميكنيم چون تفاوتش واضح و بيانش موجب تطويل است اختلاف اجزاء يك فرد انار را مثلا ملاحظه كنيد كه پوست و گوشت و ورق و حبّه و هستهاش هر يك داراى رنگ و طعم و طبع و بو و اثر مخصوصى است كه در ديگرى نيست و اينجا باندك توجّهى معلوم ميشود كه صانع عليم حكيم چه صنعى براى بنى آدم فرموده و چه جعبه پر در و ياقوتى بدست او داده آيا سزاوار است اين را صنع طبيعت بىشعور كه در همه جا بيك نحو وجود و تأثير دارد دانست تعالى شأنه عمّا يقول الظالمون علوا كبيرا و باين جهت فرموده در اين آيتى است براى كسانيكه متذكّر شوند يعنى صرف توجّه كافى است ديگر تفكّر و تعقّل هم لازم ندارد و اينكه از تمام اختلافات باختلاف الوان تعبير فرموده باين ملاحظه است كه آنچه ديده ميشود رنگ است و اختلاف رنگ نوعا با ساير اختلافات وجود دارد علاوه بر آنكه الوان در كلام عرب بر انواع و اصناف و اشكال و ساير امتيازات اطلاق ميشود چنانچه در فارسى هم ميگويند چند رنگ ميوه و غذا و مرادشان چند نوع و قسم است و كلمه ما در صدر اين آيه عطف است بر الليل در آيه سابقه و مختلفا حال است از آن و سخر لكم عامل در آنست.
جلد 3 صفحه 276
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما ذَرَأَ لَكُم فِي الأَرضِ مُختَلِفاً أَلوانُهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَذَّكَّرُونَ «13»
و آنچه واگذارد از براي شما در زمين برنگهاي مختلف بدرستي که در اينکه هر آينه آيه است براي قومي که ياد آور باشند وَ ما ذَرَأَ لَكُم ذرء گذاردن چيزيست در محلي مثل وَ لَقَد ذَرَأنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الجِنِّ وَ الإِنسِ الاية اعراف آيه 178
جلد 12 - صفحه 92
178 وَ ما ذَرَأَ لَكُم عموم دارد شامل ملابس و مطاعم و مناكح و معادن از حيوانات و نباتات و جمادات چه در سطح زمين و چه در تخوم آن ميشود آنچه انسان احتياج بآن در زندگاني دنيا دارد في الارض و لو در قعر دريا باشد يا در جوّ هوا مثل طيور هوايي و ماهي دريايي و غير اينها مُختَلِفاً أَلوانُهُ بلكه آثاره و فوائده و ثمراته هم در مطاعم و هم در ملابس و هم در معادن اختلاف الوان هست، بلكه در مناكح سياه و سفيد و سبزه و سرخ هست و هم در حيوانات و طيور و ماهيان دريايي اختلاف رنگ و شكل دارند جل الخالق.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً و دليلا و برهانا از براي وجود خالق آنها و علم و قدرت او و ساير صفات او اما لِقَومٍ يَذَّكَّرُونَ نه كساني که غفلت گوش و چشم و قلب آنها را گرفته و تمام اينها را مستند بطبيعة ميدانند.
لَهُم قُلُوبٌ لا يَفقَهُونَ بِها وَ لَهُم أَعيُنٌ لا يُبصِرُونَ بِها وَ لَهُم آذانٌ لا يَسمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالأَنعامِ بَل هُم أَضَلُّ اعراف آيه 78.
ادراك نميكنند فقط كساني که بياد خدا باشند با قلب روشن و عقل كامل و فهم عميق در هر يك از اينکه آثار قدرة حق نظر كنند معرفت آنها بيشتر و عقيده آنها محكمتر ميگردد و مراد ذكر قلبيست که توجه كنند، و اما ذكر لساني بدون توجه چندان تأثيري ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 13)- علاوه بر اینها «مخلوقاتی را که در زمین برای شما آفریده» نیز مسخر فرمان شما ساخت (وَ ما ذَرَأَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ).
«مخلوقاتی گوناگون و رنگارنگ» (مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ).
از انواع پوششها، غذاها، همسران پاک، وسائل رفاهی گرفته تا انواع معادن و منابع مفید زیر زمینی و رو زمینی و سایر نعمتها.
«در اینها نیز نشانهای است (آشکار) برای مردمی که متذکر میشوند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ).
چرا تنها زیتون و نخل و انگور؟!
ممکن است چنین به نظر آید که اگر قرآن در آیات فوق از میان انواع میوهها روی زیتون و خرما و انگور تکیه کرده به خاطر وجود آنها در محیط نزول قرآن بوده است، ولی با توجه به جهانی و جاودانی بودن قرآن، و عمق تعبیراتش روشن میشود که مطلب از این فراتر است.
غذاشناسان و دانشمندان به ما میگویند: کمتر میوهای است که برای بدن انسان از نظر غذایی به اندازه این سه میوه، مفید و مؤثر باشد.
همانها میگویند: «روغن زیتون» برای تولید سوخت بدن ارزش بسیار فراوان دارد، کالری حرارتی آن بسیار بالا است، و از این جهت یک نیرو بخش است و آنها که میخواهند همواره سلامت خود را حفظ کنند، باید به این اکسیر علاقهمند شوند.
روغن زیتون دوست صمیمی کبد آدمی است، و برای رفع عوارض کلیهها و سنگهای صفراوی و قولنجهای کلیوی و کبدی و رفع یبوست بسیار مؤثر است.
با پیشرفت دانش پزشکی و غذا شناسی اهمیت دارویی «خرما» نیز به ثبوت رسیده است. در خرما کلسیم وجود دارد که عامل اصلی استحکام استخوانهاست و نیز فسفر وجود دارد که از عناصر اصلی تشکیل دهنده مغز و مانع ضعف اعصاب و خستگی است، قوه بینایی را میافزاید.
ج2، ص556
و نیز خرما دارای پتاسیم است که فقدان آن را در بدن علت حقیقی زخم معده میدانند، و وجود آن برای ماهیچهها و بافتهای بدن انسان بسیار پرارزش است.
این سخن امروز در میان غذا شناسان معروف است که خرما از سرطان جلوگیری میکند.
و اما در مورد «انگور» به گفته دانشمندان غذا شناس به قدری عوامل مؤثر دارد که میتوان گفت، یک داروخانه طبیعی است.
انگور دو برابر گوشت، در بدن حرارت ایجاد میکند، و علاوه بر این ضدّ سم است، برای تصفیه خون، دفع رماتیسم، نقرس، و زیادی اوره خون، اثر درمانی مسلّمی دارد، انگور معده و روده را لایروبی میکند، نشاط آفرین و برطرف کننده اندوه است، اعصاب را تقویت کرده، و ویتامینهای مختلف موجود در آن به انسان نیرو و توان میبخشد.
بنابراین، تکیه کردن قرآن بر این سه نوع میوه بیدلیل نیست، و شاید در آن روز قسمت مهمی از آن بر مردم پوشیده بوده است.
نکات آیه
۱- خداوند، تمام مخلوقات زمین را براى آدمیان رام و مسخر گردانیده است. (و سخّر لکم الّیل ... و ما ذرأ لکم فى الأرض مختلفًا ألونه) «الذرء» در لغت به معناى آفریدن و به عرصه ظهور آوردن است (لسان العرب). لازم به ذکر است که برداشت فوق، بر اساس نصب «ما» و معطوف بودنش به «اللیل» به دست آمده است.
۲- مخلوقات زمین، داراى رنگهاى مختلف و گوناگون (و ما ذرأ لکم فى الأرض مختلفًا ألونه)
۳- تنوع رنگهاى مخلوقات، داراى نقش سودمند در زندگى انسانهاست. (و ما ذرأ لکم فى الأرض مختلفًا ألونه) «مختلفا ألوانه» حال از براى «ما ذرأ» است و معنا چنین مى شود: مخلوقات در حالى که داراى رنگهاى گوناگون است، براى شما آفریده شده است.
۴- آفرینش موجودات زمینى با رنگهاى گوناگون، نشانه اى از خداوند و نمونه اى از قدرت اوست. (و ما ذرأ لکم فى الأرض مختلفًا ألونه إن فى ذلک لأیة)
۵- انسانهاى متوجه و بیدار، از آفرینش موجودات زمینى و رنگارنگ بودن آنها، به وحدانیت خداوند پى مى برند. (و ما ذرأ لکم ... لأیة لقوم یذّکّرون) چون متعلق «لأیة» محذوف است، مى تواند «لتوحیده» در تقدیر باشد; یعنى، نشانه اى براى وحدانیت خداوند.
۶- لزوم توجه به طبیعت و دقت در رنگ آمیزیهاى گوناگون آن، به منظور شناخت خداوند (إن فى ذلک لأیة لقوم یذّکّرون)
۷- توجه و یادآورى، زمینه ساز معرفت و ابزارى براى شناخت است. (و ما ذرأ لکم فى الأرض ... إن فى ذلک لأیة لقوم یذّکّرون)
۸- براى هر مرتبه از اندیشه و بینش، ابزار مناسب جهت خداشناسى در طبیعت وجود دارد. (ینبت لکم به الزرع ... لقوم یتفکّرون . و سخّر لکم الّیل ... لقوم یعقلون . و ما ذرأ لکم ... لقوم یذّکّرون) با توجه به اینکه به دنبال عبارت «الزرع و الزیتون و ...» - که امورى ساده بوده و براى نتیجه گیرى فکر به تنهایى کافى است - «لقوم یتفکّرون» و به دنبال تسخیر شب، روز و ... - که دقت لازم دارد - «لقوم یعقلون» و به دنبال تفاوت رنگها - که مقدمات کلى دارد و با اندک توجهى به دست مى آید - «لقوم یذّکّرون» به کار برده شده است، مطلب فوق به دست مى آید.
۹- مراتب گوناگون شناخت، ابزار مناسب خود را مى طلبد. (الزرع و الزیتون ... لقوم یتفکّرون ... الّیل و النهار ... لقوم یعقلون . و ما ذرأ لکم فى الأرض ... لقوم یذّکّرون)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آیات آفاقى ۴، ۶
- انسان: فضایل انسان ۱
- بصیرت: اهل بصیرت و تنوع رنگ موجودات ۵
- تفکر: مراتب تفکر ۸
- توحید: دلایل توحید ۵
- خدا: افعال خدا ۱; خدا شناسى در طبیعت ۶، ۸; دلایل خدا شناسى ۶; نشانه هاى قدرت خدا ۴
- ذکر: آثار ذکر ۷
- شناخت: ابزار شناخت ۷، ۸، ۹; زمینه شناخت ۷; مراتب شناخت ۹
- موجودات: آثار تنوع رنگ موجودات ۴; تسخیر موجودات ۱; تنوع رنگ موجودات ۲; فواید تنوع رنگ موجودات ۳
منابع