النحل ٣
کپی متن آیه |
---|
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِ تَعَالَى عَمَّا يُشْرِکُونَ |
ترجمه
النحل ٢ | آیه ٣ | النحل ٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِالْحَقِّ»: به مقتضای حق و برابر حکمت.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۲۱،سوره نحل
- بيان مفاد كلى سوره نحل و مكى و مدنى بودن آيات آن
- مراد از امر خدا و معناى ((اتى امر الله فلا تستعجلوه )) و وجوهى كه در اين باره گفته شده است
- رد نظريه ديگر مفسرين درباره مفاد آيه شريفه
- اشاره به آنچه كه از اين آيات قرآنى درباره حقيقت روح استفاده مى شود
- بيان معناى آيه : ((ينزل الملائكة بالروح من امره ...))
- وجوه مختلفى كه مفسران در پيرامون معناى آيه فوق ذكر كرده اند
- بعثت پيامبران و انزال ملائكه منوط به مشيت خداوند است
- رد سخن بعضى مفسرين در استدلال به آيه بر عدم شرط استعداد و و قابليت در امررسالت
- اشاره به دو مرحله داشتن انذار پيامبران هم در عقيده و هم درعمل
- احتجاج بر وحدانيت خدا از دو جهت : از راه خلق كردن و از راه تدبير
- غرض از ذكر اينكه خلقت انسان از نطفه اى ناچيز است بيان بى شرمى و وقاحت بشر است
- اشاره به فوائد انعام (شتر، گاو، گوسفند) و هدف از خلقت آنها
- بر خدا است كه قصد سبيل (راه هدايت ) را معين و روشن كند (و على الله قصدالسبيل ...)
- اختلاف دو فرقه اشاعره و معتزله در دلالت آيه
- سه قسم احتجاج براى سه گروه مختلف از انسانها بر وحدانيت خدا در ربوبيت
- معناى ((وترى الفلك مواخر فيه ))
- اركان سه گانه الوهيت و ربوبيت : خالق بودن ، منعم بودن و عالم بودن به درون وبرون انسان
- بيان نكته اى كه در تعليل ((و ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها)) به ((ان الله لغفوررحيم )) وجوددارد
- رواياتى در ذيل آيه ((اتى امر الله فلا تستعجلوه ))
- نقد استدلال برخى از علماء به روايات فوق الذكر
- روايتى كه در آن ((اتى امر الله )) به ظهور مهدى عليه السلام تطبيق شده است
- رواياتى درباره حكم شرعى بول و گوشت چهارپايان
- دو روايت در تطبيق جمله : ((و بالنجم هم يهتدون )) بر ائمهاهل بيت عليهم السلام
تفسیر نور (محسن قرائتی)
خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ «3»
او آسمانها وزمين را براساس حقّ آفريد او از آنچه با او شريك مىسازند برتر است.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ «3»
بعد از آن دليل بر وحدانيت ذات احديت را بيان فرمايد:
خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ: بيافريد خداوند عزّ و جلّ آسمان و زمين را.
بِالْحَقِ: به حكمت درست و غرض صحيح، يعنى ايجاد آنها فرمود بر مقدار و شكل و اوضاع و صفات مختلفه كه تقدير آن مختص است به حكمت بالغه سبحانى، زيرا اختصاص هر يك از آسمان و زمين به هيئت و صفات و آثار خاصهاى كه محير العقول است، هرآينه برهانى باشد بر مدبر عليم و مقدّر حكيم.
تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ: برتر و بالاتر است ذات حضرت سبحان از آنچه شريك مىگيريد براى او از چيزهائى كه در وجود و بقا محتاجند، و حق تعالى موجد اصول و فروع موجودات، و بقاء آنها به يد قدرت الهى است، و اگر ذات سبحانى را شريكى بود، هرآينه قادر مىبود بر ايجاد آن، پس تمانع لازم مىآمد، و آن به برهان عقلى باطل، پس ثبوت شريك، ممتنع خواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ «3» خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ «4» وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فِيها دِفْءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «5» وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ «6» وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ «7»
ترجمه
آفريد آسمانها و زمين را براستى و درستى برتر است از آنچه شريك قرار ميدهند
آفريد آدمى را از نطفه پس آنگاه او خصومت كنندهاى است آشكار
و شتر و گاو و گوسفند را آفريدشان براى شما كه در آنها است موجب گرمى و منفعتها و از آنها ميخوريد
و از براى شما است در آنها نمايش و آرايش هنگاميكه باز ميگردانيد از چراگاه و هنگاميكه روانه ميكنيد
و بر ميدارند بارهاى گران شما را تا شهرى كه نمىباشيد رسنده بآن مگر بمشقّت نفسها همانا پروردگار شما هر آينه با رأفت و رحمت است.
تفسير
- خداوند آفريد آسمانها و زمين را بحقّ و عدل و راستى و درستى بر وفق حكمت و نظام احسن كه هر دانشمندى از فكرت در آن عبرت گيرد و بوحدت صانعش پى برد و بىاختيار گويد برتر و بالاتر است مدبّر و خالق اين دستگاه وسيع منظّم كه چنين شريكهائى از قبيل بتها و غيرها داشته باشد و خصوص انسانرا كه خداوند در وجود او از هر يك از اجزاء عالم نمونهاى قرار داده لذا عالم اصغرش خواندهاند از نطفه كه آب گنديدهاى است خلق فرموده و چون بحد رشد و بلوغ رسد شروع بمخاصمه و مجادله با پدر و مادر و خدا و خلق نمايد و قولا و عملا شكر نعمت و اداء حقوق ايشانرا ننمايد بلكه احيانا اشكالات و اعتراضات بيجائى از او نسبت بپدر و مادر و دستگاه خلقت مشاهده شود كه بايد بكمك رسول باطنى و ظاهرى دفع و رفع گردد و اين دليل بر كمال قدرت الهى است كه از چنين جسم كثيف خفيفى چنين شخص قوى شريفى خلق نموده كه قادر بر مجادله و مخاصمه و قابل هدايت و ارشاد بمقامات عاليه است چنانچه روايت شده است كه ابى بن خلف استخوان پوسيدهاى را بدست گرفت و خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسيد و گفت اى محمّد تو گمان ميكنى كه اين استخوان پوسيده را خدا دو مرتبه زنده ميكند پس اين آيه نازل شد. و خداوند انعام را كه شتر و گاو و گوسفند است و شامل بزهم ميشود لذا از آنها در سوره انعام بازواج ثمانية تعبير شده بود بملاحظه وجود نر و ماده در آنها خلق فرمود براى معيشت و انتفاع بنى آدم تا از پشم و كركشان فرش و روپوش و لباس تهيّه كنند و گرم شوند و از شير و سوارى و شيار زمين و روغن و ساير منافع آنها بهرهمند گردند و گوشتشان را نيز حلال فرمود كه
جلد 3 صفحه 272
بخورند بعلاوه موجب جمال و زينت و آرايش و نمايش جلو خانههاى صاحبانشان شوند و ايشانرا در انظار با تشخص و تعين كنند در دو وقت يكوقت كه اهمّيتش بيشتر است و لذا مقدم ذكر شده با آنكه طبعا مؤخّر است وقتى است كه ايشان آنها را با شكمهاى پر و پستانهاى مملوّ از شير از چراگاه بجايگاه خودشان بر ميگردانند ديگر وقتى است كه ايشان آنها را از جايگاهشان بچراگاه روانه مينمايند و يكى از فوائد مهمّ آنها باربرى است از بلدى ببلد ديگرى كه صاحبان آنها پياده و بىبار نمىتوانند برسند بآن بلد مگر با مشقّت و رنج بسيار چه رسد بآنكه بخواهند بار خود را هم بدوش بكشند يا مال التجاره با خود حمل نمايند خواه مكه معظّمه باشد كه از ابن عباس نقل شده خواه بلد ديگر از بلاد بعيده كه گفتهاند در هر حال اينها همه دلائل رأفت و رحمت و مهربانى و عطوفت پروردگار است بر بندگان كه وسائل تعيّش و تنعّم و آرايش و آسايش و سهولت كار آنها را براى ايشان خلق و در دستشان مسخّر و رام فرموده است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ بِالحَقِّ تَعالي عَمّا يُشرِكُونَ «3»
خلق فرمود آسمانها و زمين را بحق و بجا و بموقع بالاتر است از آنچه براي او شريك قرار ميدهند خَلَقَ السَّماواتِ اينکه فضاي وسيعي که منتهاي او را احدي جز ذات اقدس حق نميداند و بهيچ وسيله نتوانستند پي بمنتهاي او برند و در اينکه فضاء كرات بسياري خلق فرموده و اينکه فضاء وسيع را ده قسمت كرده يك قسمت كرات سفليه است مثل كره خاك و آب و هوا و نار و هفت قسمت آن سماوات سبع است و قسمت نهم كرسي است که محيط بتمام اينکه هشت قسمت است، چنانچه ميفرمايد:
وَسِعَ كُرسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الأَرضَ بقره آية الكرسي، و قسمت دهم عرش است که محيط بكرسي است و الإرض که عالم سفلي نام نهادهاند و تمام اينها از روي حكمت و مصلحت و درست و بجا و بموقع است که معناي (بالحق) است، چه عقول بشر پي بحكم و مصالح او ببرد يا نبرد و تمام اينکه عوالم عالم اجسام و ناسوت است.
و اما عالم مجردات چه مجرد از ماده باشد دون الصورة که عالم مثال نامند، يا مجرد از ماده و صورت باشد ذاتا دون فعلا که عالم نفوسش گويند، يا مجرد از ماده و صورت ذاتا و فعلا که عالم عقول نامند و فوق تمام اينها عالم لاهوت و عالم جبروتست همچه خدايي با اينکه قدرت و علم (تعالي) بالاتر است از عَمّا يُشرِكُونَ در مقابل او يك قطعه سنگ يا فلز يا گاو يا گوساله يا خورشيد و ماه و امثال اينها را بپرستند و شريك او قرار دهند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 3)- در اینجا قرآن برای ریشه کن ساختن شرک و توجه به خداوند یکتا از دو راه وارد میشود: نخست از طریق دلائل عقلی به وسیله نظام شگرف آفرینش و عظمت خلقت، و دیگر از طریق عاطفی و بیان نعمتهای گوناگون خداوند نسبت به انسان و تحریک حسّ شکرگزاری او.
در آغاز میگوید: «خداوند آسمانها و زمین را به حق آفرید» (خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ).
حقانیت آسمانها و زمین هم از نظام عجیب و آفرینش منظم و حساب شده آن روشن است و هم از هدف و منافعی که در آنها وجود دارد.
و به دنبال آن اضافه میکند: «خدا برتر از آن است که برای او شریک میسازند» (تَعالی عَمَّا یُشْرِکُونَ).
آیا بتهایی که آنها را شریک او قرار دادهاند هرگز قادر به چنین خلقتی هستند؟
و یا حتی میتوانند پشه کوچک و یا ذره غباری بیافرینند!
نکات آیه
۱- آفریننده آسمانها و زمین (جهان هستى)، خداوند است. (خلق السموت و الأرض)
۲- جهان آفرینش (آسمانها و زمین)، داراى نظم، هدف، اتقان، استوارى و به دور از هرگونه پوچى و بى نظمى (خلق السموت و الأرض بالحق) از معانى «حق» هدف دارى حکیمانه و متقن بودن است. بنابراین «خلق السماوات و الأرض بالحق»; یعنى، جهان را هدف دار و در نهایت اتقان و استوارى آفرید.
۳- جهان آفرینش، داراى آسمانهاى متعدد (خلق السموت)
۴- آفرینش حق مدار آسمانها و زمین، گواه وحدانیت خدا و نبود شریک براى او (أن أنذروا أنه لا إله إلاّ أنا فاتقون . خلق السموت و الأرض بالحق تعلى عمّا یشرکون) جمله «خلق السماوات و الأرض» به منزله تعلیل براى مضمون «لا إله إلاّ أنا» در آیه قبل است.
۵- خداوند، برتر و فراتر از آن است که بتوان براى او شریکى در آفرینش تصور کرد. (خلق السموت و الأرض بالحق تعلى عمّا یشرکون)
۶- قرار دادن هرگونه شریک براى خداوند، نشانه تصور ناصحیح و غیر واقعى از اوست. (تعلى عمّا یشرکون)
۷- آفرینش آسمانها و زمین (جهان هستى) دلیلى بر قدرت خداوند بر محقق ساختن وعده هایش (أتى أمر الله ... خلق السموت و الأرض بالحق تعلى عمّا یشرکون) جمله «خلق السماوات ...» مى تواند به منزله تعلیلى براى روشن نمودن قدرت خداوند بر محقق ساختن وعده هایش باشد.
۸- مشرکان صدراسلام، خداوند را خالق آسمانها و زمین مى دانستند. (أتى أمر الله ... سبحنه و تعلى عمّا یشرکون ... خلق السموت و الأرض بالحق تعلى عمّا یشرکون) «تعالى عمّا یشرکون» مربوط به «بالحق» است و نه «خلق السماوات و ...» بنابراین، از آیه استفاده مى شود که مشرکان درباره اصل خلقت عالم حرفى نداشته اند، بلکه درباره حقانیت و پوچى آن توهماتى داشته اند.
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۳; خالق آسمان ها ۱، ۸; خلقت آسمان ها ۴، ۷
- آفرینش: اتقان آفرینش ۲; حقانیت آفرینش ۴; خالق آفرینش ۱; خلقت آفرینش ۷; نظم آفرینش ۲; هدفدارى آفرینش ۲
- آیات خدا: آیات آفاقى ۴
- توحید: توحید افعالى ۵; توحید در خالقیت ۵; دلایل توحید ۴
- خدا: بینش غلط درباره خدا ۶; حتمیت وعده هاى خدا ۷; خالقیت خدا ۱; دلایل قدرت خدا ۷; علوّ خدا ۵
- زمین: خالق زمین ۱، ۸; خلقت زمین ۴، ۷
- عقیده: عقیده به خالقیت خدا ۸; عقیده به شرک ۶
- مشرکان: عقیده مشرکان صدراسلام ۸
منابع