طه ١٣٢
کپی متن آیه |
---|
وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاَةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهَا لاَ نَسْأَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى |
ترجمه
طه ١٣١ | آیه ١٣٢ | طه ١٣٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَهْلَ»: اهل پیغمبر، عبارت است از امت محمّدی و خانواده خودش. اهل مردم، افراد خانواده ایشان است. «لا نَسْأَلُکَ رِزْقاً»: از تو روزی نمیخواهیم. از تو روزی خودت و دیگران را نمیخواهیم. لذا به سبب فراچنگ آوردن رزق، از نماز غافل مشو. «الْعَاقِبَةُ»: مراد سرانجام نیکو است. چرا که سرانجام بد همچون معدوم بشمار است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ کَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ... (۳) مَا أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ... (۲) وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاَ... (۳) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا... (۳)
وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَ وَ الْإِنْسَ... (۰) إِنَ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو... (۲) فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱۲۷ - ۱۳۵ سوره طه
- شرح و توضيح معنا و مراد آيه : ((ولولا كلمة سبقت من ربك ...(( كه حاكى از تاءخيرعذاب دنيوى در برابر كفر و اسراف است . و برخى وجوه در اين باره
- مفاد و مراد آيه :((و سبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس وقبل غروبها...(( و اقوال و وجوه عديده اى كه مفسرين پيرامون آن گفته اند
- اشاره به اينكه چگونه تسبيح و تحميد خدا انسان را به مقام رضا مى رساند
- مراد از اهل پيامبر(صلى الله عليه و آله ) در آيه : ((و اءمراهلك بالصلوة واصطبرعليها((اشاره به اينكه چگونه تسبيح و تحميد خدا انسان را به مقام رضا مى رساند
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات :((و سبح بحمد ربك ...(( و ((و لا تمدن عينيك ...((و...)
- پيامبر آيه تطهير را خطاب به
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى «132»
وخانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن پايدار باش. ما از تو روزى نمىخواهيم، (بلكه) ما تو را روزى مىدهيم، و سرانجامِ (نيكو) براى (اهل) تقوا است.
نکته ها
در روايات متعدّدى آمده است كه پس از نزول اين آيه، پيامبر صلى الله عليه و آله تا چندين ماه دَرب خانهى حضرت على و فاطمه عليهما السلام را مىزدند و در آستانه در مىفرمودند: «الصلاة» آنگاه به قرائت آيه تطهير مىپرداختند. «1»
هرگاه وضع زندگى رسول خدا صلى الله عليه و آله تنگ مىشد، اين آيه را تلاوت مىفرمود، آنگاه به افراد خانه دستور مىدادند تا نماز بخوانند. «2»
«اصْطَبِرْ عَلَيْها» يعنى هم در انجام نماز وهم در امر به آن تأكيد وپايدارى كن.
«1». تفاسير كبير فخررازى و درّالمنثور و مجمعالبيان.
«2». تفسير الميزان.
جلد 5 - صفحه 413
پیام ها
1- امر به معروف از كسانى اثر بيشترى دارد كه خود جذب مادّيات نشده باشند.
لا تَمُدَّنَ ... وَ أْمُرْ أَهْلَكَ
2- رهبر جامعهى اسلامى نبايد از خانواده خود غافل باشد. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ»
3- مرد نسبت به سرنوشت فكرى و دينى خانواده خود مسئول است و تنها رعايت امور مادّى آنان كافى نيست. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ»
4- يكى از مهمترين زمينههاى امر به معروف، خانواده ونزديكان انسان است.
وَ أْمُرْ أَهْلَكَ ... (دايرهى اهل، به زن و فرزند منحصر نيست، بلكه همهى افراد خاندان را شامل مىشود.)
5- مبلّغ بايد در مرحلهى اوّل به تبليغ خانواده خود بپردازد. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ» 6- اوّلين مرحلهى تربيت، كانون خانواده است. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ»
7- فرمان به نماز از ميان ساير واجبات، رمز بيمه شدن اعضاى خانواده است.
«وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ»
8- براى عدم وابستگى به زرق و برق دنيا، به نماز پناهنده شويم. لا تَمُدَّنَ ... وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ
9- يكى از مصاديق روشن و بلند معروف، نماز است. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ»
10- موضوع نماز در خانواده داراى اهميت خاصى است، بايد والدين بر آن اصرار كنند. «1» «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها»
11- امر به معروف، مداومت و پايدارى لازم دارد. «اصْطَبِرْ عَلَيْها»
12- خداوند از عبادت ما سودى نمىبرد، ثمرهى آن به خود ما باز مىگردد.
«لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً»
13- سفارش به نيكىها بايد جدّى وهمراه بيان آثار باشد. وَ أْمُرْ أَهْلَكَ ...
«1». در تحقيقاتى كه از جامعهى دانشآموزى و نوجوان و جوان شده است، درصد بالايى از آنان علّت توجّه به نماز خود را توجّه خانوادههاى خويش به آن دانستهاند.
جلد 5 - صفحه 414
وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى
14- نماز، زمينهساز پاكدامنى و تقواست. وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ ... وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى
15- حسن عاقبت در سايهى تقواى الهى است، نه مادّيات. «وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى (132)
«1» سوره توبه، آيه 85.
«2» اصول كافى، ج 2، ص 138- 137، كتاب الايمان و الكفر، باب القناعة، روايت 1.
جلد 8 - صفحه 351
وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ: و امر فرما اهل خانه و اهل دين خود را به نماز.
وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها: و صبر نما بر بجا آوردن آن و بر امر به آن. لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً:
سؤال نمىكنم تو را روزى دادن خود و خلقان را و تكليف نمىفرمائيم، بلكه تكليف فرمائيم تو را به عبادت و اداى رسالت، و ضامن روزى تمام خلق هستيم. نَحْنُ نَرْزُقُكَ: ما روزى دهيم تو را. خطاب به پيغمبر و مراد امت هستند، يعنى ما روزى دهيم تمام خلق را و روزى ندهيم ايشان را تا نفع بريم از آنها، بلكه هيچ نفعى از آنها عائد ما نگردد، پس ابلغ است در امتنان بر ايشان.
تنبيه: در عوالى و مجمع از حضرت باقر عليه السلام: قال: امر اللّه نبيّه ان يخصّ اهل بيته و نفسه دون النّاس ليعلم النّاس انّ لاهله عند اللّه منزلة ليست لغيرهم فامرهم مع النّاس عامّة ثمّ امرهم خاصّة.
فرمود: خداوند عزّ و جلّ، پيغمبر خود را امر فرمود كه مخصوص گرداند اهل بيت خود را به امر نمودن به نماز غير از ساير مردمان، تا بر عالميان واضح و روشن شود كه اهل بيت آن حضرت را نزد بارى تعالى منزلتى است كه كسى ديگر از بندگان آن منزلت را ندارد. پس امر فرمود با مردمان به عموم در كريمه «و اقيموا الصّلوة» بعد از آن امر فرمود ايشان را بخصوص «1».
بنابراين مراد از «اهل» اهل بيت معصوم آن سرورند، چنانكه صدوق در عيون اخبار الرضا عليه السلام: از آن حضرت مروى است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله بعد از نزول اين آيه، نه ماه هر روز وقت هر نمازى، پنج مرتبه مىآمد به در خانه على و فاطمه عليهما السلام، مىفرمود: نماز، خدا رحمت كند شما را، و گرامى نداشته هيچكس از ذريه انبياء را به مثل اين كرامتى كه مخصوص گردانيد ما را به آن از تمام اهل بيتشان «2».
و مجمع و قمى نيز همين حديث را آورده و در آخرش ذكر نموده «انّما يريد
«1» مجمع البيان، ج 4، ص 37- نور الثقلين، ج 3، ص 408، روايت 185 به نقل از عوالى اللئالى.
«2» نور الثقلين، ج 3، ص 410- 408 روايت 186 و 188 و 191.
جلد 8 - صفحه 352
اللّه ليذهب عنكم الرّجس اهل البيت و يطهّركم تطهيرا» «1».
و عامه نيز به طرق مختلف همين را نقل نموده به اختلاف شش ماه يا نه ماه يا ده ماه، چنانچه ابن عقده به اسناد خود از طرق كثيره ابى برزه، ابى رافع، فخر رازى، سيوطى در تفسير منثور، همدانى در مودة القربى، ترمذى از انس بن مالك كه حضرت پيغمبر مدت شش ماه هر روز مىآمد به در خانه على و فاطمه وقت هر نماز، و مىفرمود: نماز نماز اى اهل بيت، بعد آيه تطهير را تلاوت مىنمود «2».
وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى: و حسن عاقبت براى پرهيزكاران است از شرك و گناهان. ابن عباس گويد: يعنى كسانى كه تصديق و پيروى كنند تو را و بپرهيزند عذاب مرا.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ يُؤْمِنْ بِآياتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى (127) أَ فَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى (128) وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكانَ لِزاماً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى (129) فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّكَ تَرْضى (130) وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى (131)
وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى (132)
ترجمه
و همچنين جزا ميدهيم كسى را كه تجاوز نمود و نگرويد بآيتهاى پروردگارش و هر آينه عذاب آخرت سختتر و پايندهتر است
آيا هدايت نكرد آنها را آنكه چه بسيار هلاك كرديم پيش از آنها از اهل اعصار سابقهئيكه سير ميكنند در مسكنهاى آنان همانا در آن نشانهها است مر صاحبان خرد را
و اگر نبود سخنى كه سبقت گرفت از پروردگارت هر آينه بود لازم و مدّتى نامبرده
پس صبر كن بر آنچه ميگويند و تسبيح كن بستايش پروردگارت پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب آن و بعضى از اوقات شب را پس تسبيح كن و جوانب روز را باشد كه تو خوشنود شوى
و مدوز دو چشمت را بسوى آنچه كامياب نموديم بآن اصنافى را از آنها كه آن زينت و خوشى زندگانى دنيا است براى آنكه مبتلا نمائيم آنها را در آن و روزى پروردگار تو بهتر و پايندهتر است
و امر كن خانواده خود را بنماز و مداومت كن بر آن نميخواهيم از تو روزى ما روزى ميدهيم تو را و انجام نيك مخصوص بپرهيزكارى است.
تفسير
- خداوند متعال چنانچه بيان فرمود مجازات معرض از ذكر را در آيات سابقه كه معيشت ضنك و كور محشور شدن بود تصريح فرموده در اين آيه بمجازات كسيكه تجاوز نمايد از حدّ و ايمان نياورد بآيات الهى خواه شريك نمايد مصنوع را با صانع در عبادت خواه شريك كند رعيّت را با امام در قبول ولايت چون هر دو مصداق اسراف و تجاوز است و خواه منكر شود آيات تدوينى را كه قرآن است يا آيات تكوينى را كه انبياء و ائمه عليهم السلامند چون در هر صورت مستحق عذاب دائم اخروى است كه اشدّ و ادوم است از كلّيه عذابهاى دنيوى از قبيل معيشت ضنك و كورى و خسف و غرق و حرق و غيرها آيا آيات وافى هدايات قرآنيه بآنها نرسيده و بيان نشده است براى آنان كه چه بسيار از پيشينيان از قبيل قوم نوح و عاد و ثمود مبتلا بانواع عذابها شدند و نيست و نابود گرديدند و بلاد ويران شده آنها در مسير اينها از مكّه بشام براى تجارت واقع شده كه راه ميروند در خانههاى ويران آنها و مشاهده مينمايند آثار هلاك آنها را و با وجود اين متنبّه نميشوند و نميترسند خداوند با آنها همان معامله را بنمايد در صورتى كه اين نشانهها و اين قصص و حكايات كافى است براى تذكّر و تنبّه صاحبان عقول صافيه
جلد 3 صفحه 534
و افهام مستقيمه خالى از تغافل و عناد و تعامى و الحاد و اگر نبود وعده خداوند تعالى پيش از اين به پيغمبر اكرم كه عذاب نفرمايد امّت او را در دنيا براى كرامت آنحضرت و نبود مدّتى كه مقدّر شده براى عمرهاى آنها يا نزول عذاب بر آنها لازم بود كه همان معامله عاد و ثمود با آنها بشود و بنابراين اجل مسمّى عطف است بر كلمه كه بمعناى وعده است و گفتهاند تقدّم لكان لزاما براى دلالت هر يك از معطوف و معطوف عليه است بر استقلال بنفى لزوم عذاب و محتمل است عطف باشد بر اسم كان كه عذاب است يعنى اگر وعده الهى نبود هر آينه بود عذاب و ضرب الاجل براى نزول آن بعد از دو يا سه روز مانند بعضى از امم سابقه لازم و اين ضرب الاجل براى آن بود كه شايد در آنمدّت توبه كنند پس امر فرمود پيغمبر اكرم را كه صبر و شكيبائى فرمايد در برابر گفتار و كردار ناهنجار آنها و تسبيح و تقديس فرمايد بحمد و ثناء پروردگار خود را پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب آن و از جوانب روز و پارههاى شب نيز از منه و اوقاتى را مخصوص بتسبيح و تقديس الهى فرمايد تا خداوند توفيق تحمّل و بردبارى در مصائب و آلام را باو كرامت فرمايد و راضى و خوشنود شود برضا و خوشنودى خداوند و بعضى ترضى بصيغه مجهول قرائت نمودهاند و بنابراين نتيجه تسبيح خوشنودى خداوند از او است و در خصال از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه در جواب سؤال از اين آيه فرمود واجب است بر هر مسلمانى كه بگويد پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب آن ده مرتبه لا اله الا اللّه وحده لا شريك له له الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو حى لا يموت بيده الخير و هو على كلّ شىء قدير و در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مراد از اطراف النّهار بجا آوردن نافله در روز است و نهى فرمود آنحضرت را از دوختن چشم حسرت و طمع بزخارف دنيا كه در دست اصنافى از كفّار و فجّار است براى تنبه خلق كه نبايد اين زينتهاى ظاهره و زرق و برق دو روزه جلب توجّه آنها را بنمايد چون خداوند ميخواهد آنانرا سر گرم نمايد باين مزخرفات تا از ياد خدا غافل شوند و استحقاقشان براى عذاب كامل گردد يا در آن حال امتحان كند آنها را كه چه ميكنند با آن مال و ثروت و اقبال دنيا و اين تجمّلات در نزد خدا ارزشى ندارد كه آنرا از اهل دنيا دريغ فرمايد و روزى هر كس و بهرهاى كه خدا مقدّر فرموده براى او در آخرت از اهل
جلد 3 صفحه 535
ايمان خصوصا پيغمبر اكرم بهتر و برتر است از تمام نعمتهاى دنيا كه در دست كفّار و فجّار است علاوه بر آنكه پاينده و جاويد و دائم و باقى است و اينها محدود و موقت و داثر و زائل است و در صافى رزق ربّك بهدايت و نبوّت كه باقى و ثابت است تفسير شده و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون اين آيه نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم راست نشست و فرمود كسيكه دستور پذير نشود و منتسب نسازد خود را بنسبت عمل بدستور خدا بند ميآيد نفس او با حسرتهاى دنيا يعنى آنها را با خود بگور ميبرد و كسيكه چشم بيندازد بچيزهائى كه در دست مردم است اندوهش بطول انجامد و غيظش فرو ننشيند و كسيكه از خدا براى خود نعمتى نه بيند مگر خوردنى و آشاميدنى عمرش كوتاه و عذابش نزديك گردد و نيز از آنحضرت روايت شده كه نگاه نكنيد به بالاتر از خودتان و نگاه كنيد به پائينتر از خودتان چون اين دورتر است از ناشكرى و نزديكتر است بشكر گذارى و ظاهرا منظور بالاتر و پائينتر از حيث جاه و جلال دنيوى است نه از جهت علم و تقوى كه جمال و كمال اخروى است و استدلال باين آيه فرموده در نهى از توجّه نمودن بما فوق در روايت ديگر و نيز مأمور فرمود آنحضرت را كه امر فرمايد اهل بيت خود را بنماز و مداومت كند بر آن و فرموده ما از تو نميخواهيم روزى خود و اهل بيتت را فراهم نمائى ما رزق تو و ايشانرا ميرسانيم تا فارغ البال مشغول بامر آخرت باشى و عاقبت محموده از آن اهل تقوى است و در چند روايت معتبر از ائمه اطهار عليهم السلام تصريح شده بآنكه خداوند مأمور فرمود پيغمبر خود را كه اختصاص دهد اهل بيت خود را بخطاب خاص راجع بنماز بعد از آنكه مأمور فرموده بود آنحضرت را كه امر فرمايد امّت را بخطاب عام تا معلوم كند فضل ايشانرا بر مردم و مخصوص فرمايد آنانرا بكرامتى كه اختصاص بآنها داشته باشد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در تمام مدّت عمر يا تا نه ماه بعد از نزول اين آيه در مواقع نماز مىآمد در خانه امير المؤمنين و فاطمه زهرا عليهما السلام و ميفرمود بشتابيد بنماز خدا شما را رحمت كند و آيه تطهير را تلاوت ميفرمود و اهل سنّت هم قريب به اين معنى را نقل نمودهاند و از اينجا معلوم ميشود كه مراد از اهل همان عترت طاهرهاند.
جلد 3 صفحه 536
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أمُر أَهلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصطَبِر عَلَيها لا نَسئَلُكَ رِزقاً نَحنُ نَرزُقُكَ وَ العاقِبَةُ لِلتَّقوي (132)
و امر فرما اهل خود را بنماز و بر خود هموار كن و تحمل صبر نما بر آن ما از تو طلب روزي نميكنيم ما روزي ميدهيم ترا و عاقبت و سعادت و رستگاري براي اهل تقوي است.
(وَ أمُر أَهلَكَ بِالصَّلاةِ) اخبار بسياري از حضرت باقر عليه السلام از پدرش زين- العابدين عليه السلام و از حضرت رضا عليه السلام رسيده که مفادش اينكه حضرت رسالت پس از نزول اينکه آيه شريفه همه روزه وقت سحر و صبح و شام ميآمد درب خانه علي و فاطمه و حسن و حسين سلام ميكرد و ميفرمود:
(الصلاة رحمكم اللّه انما يريد اللّه ليذهب عنكم الرّجس اهل البيت و يطهّركم تطهيرا)
و اينکه امر خصوصي بود و منافي با امر عمومي که نسبت بتمام امّت داشت نيست.
(وَ اصطَبِر عَلَيها) اصطبار از باب افتعال بمعني قبولي صبر است تاء منقوط قلب بطاء مؤلّف شده بواسطه ص يعني صبر را بر خود لازم دار بر اينکه امر بصلاة يا بر خود صلوة که باهل خود امر ميفرمايي.
(لا نَسئَلُكَ رِزقاً) يعني (غم روزي مخور بر هم مزن اوراق دفتر را که يزدان پر كند پيش از ولد پستان مادر را).
(نَحنُ نَرزُقُكَ) خداوند رزق تمام بندهگان بلكه تمام حيوانات و طوائف جن را بمقتضاي حكمت معيّن فرمود.
(وَ فِي السَّماءِ رِزقُكُم وَ ما تُوعَدُونَ) ذاريات آيه 22 و در حديث از حضرت رسالت است که فرمود:
(لا يموت نفس حتي تستكمل رزقه)
و خبر داد بعمّار
جلد 13 - صفحه 129
که آخرين روزي تو يك ظرف شير است و رزاقيّت از صفات خاصه حق است (إِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو القُوَّةِ المَتِينُ) ذاريات آيه 51 و در بعض اخبار دارد که رزق حكم سايه دارد هر كجا برود او ميآيد و روزي احدي را بديگري نميدهند لكن بنده جاهل تصوّر ميكند که روزي بدست خود اوست بايد برود و هزار گونه تقلّب كند تا دست بياورد و اينكه امر بكسب شده براي اينست که حوائج يكديگر را انجام دهند ولش و بيعار بار نيايند يك روز جمعه که تعطيل است چه اندازه فسق و فجور زيادتر ميشود يا ايّام عيد.
(وَ العاقِبَةُ لِلتَّقوي) پرهيز از عقائد فاسده و اخلاق رذيله و اعمال سيّئه (تنبيه) ترك معاصي فعلي نيست و صدق عبادت نميكند لكن كفّ نفس از ارتكاب معاصي از افضل عبادات است که او را ورع ميگويند و حضرت رسول به امير المؤمنين عليه السلام در فضايل شهر صيام فرمود:
(افضل الاعمال في هذا الشهر الورع عن محارم اللّه).
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 132)- در این آیه برای تلطیف روح پیامبر (ص) و تقویت قلب او میفرماید: «و خانواده خود را به نماز دستور ده و خود نیز بر انجام آن شکیبا و پر استقامت باش» (وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها). چرا که این نماز برای تو و خاندانت مایه پاکی و صفای قلب و تقویت روح و دوام یاد خداست.
سپس اضافه میکند: اگر دستور نماز به تو و خاندانت داده شده است منافع و برکاتش تنها متوجه خود شماست «ما از تو روزی نمیخواهیم بلکه به تو روزی میدهیم» (لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ).
این نماز چیزی بر عظمت پروردگار نمیافزاید، بلکه سرمایه بزرگی برای تکامل شما انسانها و کلاس عالی تربیت است.
و در پایان آیه اضافه میکند: «و عاقبت و سر انجام نیک از آن تقواست» (وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوی).
آنچه باقی میماند و سر انجامش مفید و سازنده و حیاتبخش است همان تقوا و پرهیزکاری است، پرهیزکاران سر انجام پیروزند و بیتقوایان محکوم به شکست.
نکات آیه
۱ - فرمان دادن و فراخوانى خانواده و خویشاوندان به نماز، از جمله وظایف الهى پیامبر(ص) (وأمر أهلک بالصلوة ) اهل هر شخصى، عشیره و خویشاوندان او هستند و نیز به کسانى که وابستگى بیشترى به شخص داشته باشند «أهل» گفته مى شود (لسان العرب) و چون سوره «طه» در مکه نازل شده است، بستگان آن حضرت در مکه (على(ع)، خدیجه(س) و...) مورد نظر هستند.
۲ - ضرورت پرداختن به تربیت دینى و معنوى خانواده و مراقبت بر آن (وأمر أهلک بالصلوة )
۳ - مداومت و مراقبت پى گیر بر اقامه نماز، از جمله مسؤولیت هاى پیامبر(ص) (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها ) «إصطبار»; یعنى، با تمام توان صبر را برخود تحمیل کردن (مفردات راغب).
۴ - لزوم مراقبت پى گیر بر نماز و مداومت بر اقامه آن (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها )
۵ - مراقبت و مداومت بر اقامه نماز، نیازمند صبر و مقیّد ساختن نفس بر آن است. (واصطبر علیها )
۶ - لزوم هماهنگى بین گفتار و کردار رهبران جامعه (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها )
۷ - لزوم پایدارى و تلاش افزون تر مبلغان، در عمل به توصیه هاى خود (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها ) وظیفه صبر شدید بر نماز، پس از توصیه خانواده به آن، گویاى نکته یاد شده است.
۸ - لزوم به کارگیرى دعوت عملى در کنار دعوت لفظى (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها ) وظیفه پایدارى بر نماز پس از دعوت دیگران به آن، ممکن است به منظور تأثیر آن در تشویق دیگران به نماز باشد.
۹ - وجود نماز در خانواده مسلمان، بهترین جایگزین براى مال و رفاه درخانواده کافران (متّعنا به أزوجًا منهم ... وأمر أهلک بالصلوة) کلمات «أزواج» و «أهل» در این آیات، خانواده ها را مدّ نظر قرار داده است و بدین صورت لزوم تمایز خانواده مسلمان از خانواده کافر را بیان مى کند.
۱۰ - اقامه نماز و مداومت بر آن، سدّى در برابر تمایلات دنیاطلبانه و مانع چشم دوختن به دنیاى دیگران است. (و لاتمدّنّ عینیک ... وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها) فرمان به اقامه پى گیر نماز، پس از نهى از چشم دوختن به دارایى هاى دنیاداران، این نکته را گوشزد مى کند که با اقامه نماز و گسترش دامنه آن، مى توان زمینه را براى دل بریدن از ثروت هاى کافران فراهم آورد.
۱۱ - خاندان پیامبر(ص) در پیشگاه خداوند، از مقامى والا برخوردار بودند. (وأمر أهلک بالصلوة )
۱۲ - تشریع نماز، در نخستین سال هاى بعثت صورت گرفته بود. (وأمر أهلک بالصلوة واصبطر علیها ) سوره «طه» از نخستین سوره هاى مکى است. چنین برمى آید که فرمان نماز پیش از آن صادر شده بود و در این سوره بر اقامه آن توصیه شده است.
۱۳ - خداوند، انسان ها را به تدارک آذوقه و ارزاق، تکلیف نکرده است. (لانسئَلک رزقًا) مراد از سؤال در این آیه، طلب تکلیفى است و نکره آوردن «رزقاً» براى تعمیم است; بنابراین مفاد «لانسئلک رزقاً» - به قرینه «نحن نرزقک» - چنین مى شود. ما تو را به تهیه رزق خود و خانواده ات، تکلیف نکرده ایم.
۱۴ - خداوند، روزى دهنده همگان و بر طرف سازنده نیاز آنان (نحن نرزقک )
۱۵ - توجه به رازقیت خداوند و مکلف نبودن با تأمین خواروبار، زمینه سازانجام وظیفه عبادت و نماز و پایدارى بر آن (وأمر أهلک بالصلوة ... لانسئَلک رزقًا نحن نرزقک )
۱۶ - خداوند، در تکلیف بندگان به نماز، براى خود سودى در نظر نداشته و به فکر تأمین رزق و آذوقه براى خود نبوده است. (وأمر أهلک بالصلوة ... لانسَلک رزقًا ) مفاد جمله «لانسئلک رزقاً» ممکن است این باشد که ما با فرمان نماز، نمى خواهیم از تو رزقى را طلب کنیم و نیاز خود را بر آورده سازیم.
۱۷ - توجه به نیاز همه بندگان به خداوند در تأمین معاش، از میان برنده پندار بهره بردن خداوند از عبادت بندگان است. (لانسئَلک رزقًا نحن نرزقک ) در برداشت یاد شده جمله «نحن نرزقک» به منزله تعلیل براى جمله قبل است; یعنى، چون رزق تو به دست ما تأمین مى شود، پس روشن است که ما در فرمان نماز، درپى کسب روزى از جانب تو نیستیم.
۱۸ - اندیشه تأمین معاش، نباید مانع انجام عبادت و تبلیغ گردد. (وأمر بأهلک بالصلوة واصطبر علیها ... نحن نرزقک )
۱۹ - فرجام نیک، از آنِ تقواپیشگان است. (والعقبة للتّقوى ) گفتن «التقوى» و اراده «أهل التقوى»، براى مبالغه است.
۲۰ - اقامه نماز، موجب فراهم آمدن زمینه هاى تقوا است. (والعقبة للتّقوى )
۲۱ - خواسته خداوند از انسان ها، گرایش به تقوا است; نه تلاش براى رزق. (لانسئَلک رزقًا ... والعقبة للتّقوى )
۲۲ - ضرورتِ دل بستن به عاقبت نیک و دل خوش نبودن به لذت هاى زودگذر (والعقبة للتّقوى)
۲۳ - نعمت هاى دنیا، سرانجام در اختیار اهل تقوا قرار خواهد گرفت. (والعقبة للتّقوى) ال در «العاقبة» ممکن است جانشین مضاف الیه محذوف باشد که با توجه به آیه قبل، مراد «عاقبة الحیاة الدنیا» خواهد بود و نیز ممکن است ال «جنسیه» باشد که در این صورت، مراد فرجام نیک خواهد بود. برداشت یاد شده بر اساس احتمال اول است.
روایات و احادیث
۲۴ - «روى عن الباقر(ع) فى قوله تعالى: «و أمر أهلک بالصلاة و اصطبر علیها» قال: أمر اللّه نبیّه أن یخص أهل بیته و أهله دون الناس لیعلم الناس أنّ لأهله منزلة عنداللّه لیست لغیرهم فأمرهم مع الناس عامّة ثمّ أمرهم خاصة; از امام صادق(ع) روایت شده که در باره سخن خدا«و أمر أهلک بالصلاة...» فرمود: خدا به پیامبر خود امر کرده که خانواده و خاندان خود را جداى از مردم [در امر به نماز ]اختصاص دهد تا مردم بدانند که براى اهل پیامبر(ص) منزلتى در نزد خداوند است که براى غیر آنان نیست، پس خدا [یک بار]اهل پیامبر(ص) را با جمع مردم فرمان داده است. سپس آنان را به طور خاص مورد امر قرار داده است».[۱]
موضوعات مرتبط
- ارزشها :۹
- امیدوارى: امیدوارى به حسن فرجام ۲۲
- انسان: محدوده مسؤولیت انسان ها ۱۳; نقش تکلیف انسان ها ۱۶
- اهل بیت(ع): فضایل اهل بیت(ع) ۲۴
- تبلیغ: موانع تبلیغ ۱۸
- تقوا: اهمیت تقوا ۲۱; زمینه تقوا ۲۰
- خانواده: اهمیت تربیت دینى خانواده ۲
- خدا: پندار منفعت رسانى به خدا ۱۶، ۱۷; توصیه هاى خدا ۲۱; خدا و روزى ۱۶; رازقیت خدا ۱۴
- خود: عمل به سخن خود ۷
- دعوت: اهمیت دعوت عملى ۸; روش دعوت ۸
- دنیاطلبى: موانع دنیاطلبى ۱۰
- ذکر: آثار ذکر رازقیت خدا ۱۵; آثار ذکر نیازمندى انسانها ۱۷
- روزى: مسؤول روزى ۱۳; منشأ روزى ۱۴، ۲۱
- رهبران: سخن رهبران ۶; عمل رهبران ۶; مسؤولیت رهبران ۶
- سخن: هماهنگى سخن با عمل ۶
- صبر: زمینه صبر ۱۵
- طمع: موانع طمع ۱۰
- عبادت: زمینه عبادت ۱۵; موانع عبادت ۱۸
- عقیده: موانع عقیده باطل ۱۷
- کافران: بى ارزشى رفاه کافران ۹; بى ارزشى مال کافران ۹
- لذایذ: اعراض از لذایذ مادى ۲۲
- مبلغان: دعوت عملى مبلغان ۷; صبر مبلغان ۷; مسؤولیت مبلغان ۷
- متقین: حسن فرجام متقین ۱۹; فضایل متقین ۲۳
- محمد(ص): تبلیغ خصوصى محمد(ص) ۲۴; تکلیف محمد(ص) ۱، ۳، ۲۴; خانواده محمد(ص) ۱; مقامات خانواده محمد(ص) ۱۱
- مربیان: سخن مربیان ۶; عمل مربیان ۶; مسؤولیت مربیان ۶
- مسلمانان: ارزش نماز مسلمانان ۹; اهمیت نماز مسلمانان ۹
- معاش: نقش تأمین معاش ۱۸
- نعمت: مشمولان نعمت ۲۳
- نماز: آثار برپایى نماز ۲۰; آثار نماز ۱۰; اهمیت برپایى نماز ۴; تاریخ تشریع نماز ۱۲; دعوت به برپایى نماز ۲۴; دعوت به نماز ۱; زمینه برپایى نماز ۱۵; صبر در برپایى نماز ۵; مراقبت بر نماز ۳، ۴، ۵
منابع
- ↑ عوالى اللئالى، ج ۲، ص ۲۲، ح ۴۹; نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۰۸، ح ۱۸۵.