طه ٦٣
کپی متن آیه |
---|
قَالُوا إِنْ هٰذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَنْ يُخْرِجَاکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ بِسِحْرِهِمَا وَ يَذْهَبَا بِطَرِيقَتِکُمُ الْمُثْلَى |
ترجمه
طه ٦٢ | آیه ٦٣ | طه ٦٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِنْ»: حرف مشبّهةٌ بالفعل و مخفّف از مثقّله است و به همین خاطر در مابعد خود عمل نکرده است. یا این که (إِنْ) حرف نافیه و به معنی (ما) است و حرف لام واژه (لَسَاحِرَانِ) به معنی (إِلاّ) است و تقدیر چنین است: ما هذانِ إِلاّ ساحِرانِ. این دو نفر جز دو ساحر نبوده و نیستند. «طَریقَة»: راه و رسم. آئین و مذهب. «الْمُثْلَی»: مؤنّث (أَمْثَل) به معنی افضل است، یعنی: بهتر و برتر. مرادشان آئین عالی و مذهب حق است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه
- بيان ريشه اعتقادى اين سؤ ال فرعون كه گفت :((فمن ربكما يا موسى ((
- توضيحى پيرامون مذهب بت پرستان ديدگاه آنان درباره خدا و روششان در اتخاذ آلهه وارباب ۲۲۸
- اقوال مختلفى كه درباره مذهب و اعتقاد فرعون نقل شده است
- توضيح نكات و دقائق جواب موسى (عليه السلام ) كه در قالب برهان خلق و هدايت همه چيز رب العالمين را معرفى نمود
- بيان تناسب جواب موسى (ع ) با مقضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسرين در معناىآيه
- سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد
- پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را
- معناى ذيل آيه ((لا يضل ربى و لا ينسى (( و ارتباط آن با صدر آيه
- تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن براى آن
- گفتگو به متهم ساختن موسى (عليه السلام ) به توطئه و ساحرى منجر مى شود...
- موعظه موسى (عليه السلام ) به فرعون و فرعونيان در نهى از بت پرستى
- بازتاب اندرز موسى (عليه السلام ) و عكسالعمل مردم در برابر آن
- مشاوره فرعون با ايادى خود و اتخاذ تصميمهاى محرمانه
- ترغيب و ترهيب مردم توسط فرعون در مقابله با دعوت موسى (ع )
- روياروئى موسى (ع ) با ساحران در روز موعود
- معناى جمله :((فاوجس فى نفسه خيفه موسى (( و وجوهى كه درباره مقصود از نگران شدن موسى (عليه السلام ) بعد از مشاهده سحر ساحران گفته شده است
- غلبه موسى (عليه السلام ) به ساحران و ايمان آوردن آنان
- ساحران در برابر عظمت آيت الهى به سجده افتادند
- عكس العمل فرعون در برابر ايمان آوردن ساحران بخداىمتعال
- جواب بليغ مؤ منان حاكى از تحول فكرى و معنوى آنان بعد از ايمان مى باشد
- فرعون و ساحران ، و دو ديدگاه مختلف مادى و الهى
- دنباله پاسخ ساحران كه از توبه حقيقى آنان حكايت مى كند
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُرِيدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى «63»
(فرعونيان) گفتند: همانا اين دو (موسى و هارون) قطعاً جادوگرند (كه) مىخواهند با سحرشان شما را از سرزمينتان بيرون كنند و آيين برتر شما را براندازند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُرِيدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى (63)
قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ: گفتند سحره: نيستند اين هر دو يعنى موسى و هارون مگر جادوگران. در تفسير لوامع- مروى است كه فرعون از غرفه مىديد كه سحره با يكديگر سخنى مىگويند و مشورت مىنمايند، پرسيد اين سحره چه مىگويند. ايشان از ترس فرعون گفتند: اين هر دو ساحرند. نزد بعضى از مفسرين ضمير راجع به فرعون و قوم او (إِنْ هذانِ لَساحِرانِ) تفسير «أَسَرُّوا النَّجْوى» است، يعنى فرعون و كسان او مشورت كردند در تلفيق اين كلام كه
جلد 8 - صفحه 290
اسناد سحر است به ايشان به جهت ترس آنكه مبادا ايشان غالب شوند و مردم تابع آنها گردند. لكن قول اولى انسب باشد.
يُرِيدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ: مىخواهند اين دو نفر اينكه بيرون كنند شما را.
مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما: از زمين شما به سبب سحر خودشان. وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى: و ببرند مذهب شما را كه افضل مذاهب است و دين و مذهب خود را ظاهر سازند، يا ببرند اشراف و اكابر شما را، يعنى روى دل ايشان را از شماها بگردانند و متوجه خود نمايند.
نكته ادبيه: قوله (إِنْ هذانِ لَساحِرانِ) بنا به قرائت مشهور «ان» نافيه يا مخففه از مثقله، و خبر آن ملازم با لام است تا فرق باشد ميان ثقيله و نافيه.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالَ أَ جِئْتَنا لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِكَ يا مُوسى (57) فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنا وَ بَيْنَكَ مَوْعِداً لا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَ لا أَنْتَ مَكاناً سُوىً (58) قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى (59) فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتى (60) قالَ لَهُمْ مُوسى وَيْلَكُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذابٍ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى (61)
فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوى (62) قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُرِيدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى (63) فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى (64) قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى (65) قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى (66)
ترجمه
گفت آيا آمدى نزد ما تا بيرون كنى ما را از زمين ما بسحر خود اى موسى
پس هر آينه آوريم تو را بسحرى مانند آن پس قرار ده ميان ما و ميان خود ميعادى كه تخلف نكنيم از آن ما و نه تو در مكانى كه مساوى باشد نسبت آن بدو طرف
گفت ميعاد شما روز آرايش است و آنكه جمع كرده شوند مردم در بلندى آفتاب
پس رو گردان شد فرعون و جمعآورى نمود وسائل مكر خود را پس آمد
گفت مر آنها را موسى واى بر شما مبنديد بر خدا دروغ را پس نابود كند شما را بعذابى و بتحقيق محروم ماند كسيكه افترا بست
پس كشانيدند بنزاع كارشان را ميان خودشان و پنهان داشتند راز گوئى را
گفتند همانا اين دو نفر هر آينه دو ساحرند ميخواهند كه بيرون كنند شما را از زمينتان بسحرشان و براندازند آئين شما را كه بهتر است
پس جمع كنيد وسائل مكرتان را پس بيائيد صف كشيده و بتحقيق رستگار شد امروز كسيكه غلبه نمود
گفتند اى موسى يا اين است كه مىاندازى و يا آنكه باشيم ما اوّل كسيكه انداخت
گفت بلكه بيندازيد پس آنگاه ريسمانهاشان و عصاهاشان بخيال او افتاده ميشد از سحر آنان كه آنها مىشتابند.
تفسير
- پس از طى مذاكرات سابقه بين فرعون و حضرت موسى آن ملعون از محاجّه طفره زد و از روى تعجّب بآنحضرت گفت پس از آنكه از مصر گريختى
جلد 3 صفحه 512
و سالها فرارى بودى اينك آمدى بطمع آنكه مملكت ما را بوسيله جادو و نيرنگهائى كه در اينمدت آموختى تصرف كنى و بهانه كردهاى كه من ميخواهم بنى اسرائيل را با خود ببرم بشامات اين خيال خام را از سر بدر كن كه هرگز بمقصود نخواهى رسيد ولى باطنا ترسيده بود از غلبه آنحضرت و زوال ملك خودش لذا در مقام معارضه بمثل با آنحضرت بر آمد باعتقاد خود كه گفت پس هر آينه ما هم ميآوريم براى تو سحرى مانند سحر تو پس قرار ده ميان ما و خود وعدهاى كه تخلّف از آن ننمائيم در مكانى كه فاصله آن از ما و شما يكسان و مساوى باشد و بعضى گفتهاند مراد مكانى است كه مستوى و هموار باشد و پست و بلند نباشد و سوى بكسر سين نيز قرائت شده است حضرت موسى فرمود وعده شما با ما روز عيد باشد كه مردم زينت و زيور مينمايند و آن در سال يكروز بود و تمام مردم جمع شوند در وقت بلندى آفتاب كه موقع چاشت است براى آنكه خوب حقّ و باطل بر همه واضح و آشكار گردد و خبرش بتمام نواحى و اقطار برسد و همه مطّلع گردند فرعون هم قبول نمود و از مجلس بيرون آمد و امر كرد كه هر قدر ممكن باشد از جادو گران و وسائل جادو و نيرنگ تهيّه نمايند و مهيا شد و در موعد مقرّر و مكان مقدّر حاضر و ناظر گرديدند و حضرت موسى زبان بنصيحت و دلالت آنها گشود كه بيائيد از خدا بترسيد و افترا بخدا نزنيد كه معجزات او را بگوئيد سحر است و براى او شريك قرار دهيد چون كسيكه مرتكب اين قبيل امور گردد بعذاب الهى در دنيا و آخرت گرفتار خواهد شد و نيست و نابود ميگردد و محروم از هر خير و نا اميد از هر ثواب خواهد بود در اين وقت كلام حضرت موسى در بعضى از سحره اثر كرد و گفتند از لحن اين شخص معلوم است كه جادو گر نيست و نبايد با او طرفيّت نمود ولى بعضى ديگر مخالفت نمودند و محرمانه با يكديگر صحبت كردند و گفتند اگر موسى بر ما غالب شد تبعيّت از او ميكنيم و اگر ما بر او غلبه نموديم معلوم ميشود ساحر بوده و فرعون و كسانش گفتند مسلّما اين دو نفر ساحرند ميخواهند شما را از مملكت خودتان بيرون كنند بواسطه سحرشان و طريقه شما را كه بهترين طريقه و مذهب است از ميان ببرند و دين خودشان را رواج دهند و بعضى گفتهاند مراد از طريقه مثلى صاحبان آن ميباشند و باين كلمه از اشراف و وجوه قوم تعبير ميشود
جلد 3 صفحه 513
يعنى ميخواهند بزرگان و اشراف شما را از بين ببرند و كلمه ان ظاهرا مخفّفه از مثقّله است و ملغى از عمل شده بدليل دخول لام بر خبر و محتمل است نافيه باشد و لام بمعناى الا باشد و بعضى انّ بتشديد قرائت نمودهاند و بنابراين اختصاص بلغت بعضى دارد كه الف تثنيه را در احوال سه گانه اعراب ثابت قرار دادهاند و بعضى هذين خواندهاند و بنابراين اشكالى نيست و وجوه ديگرى هم نقل شده كه ذكرش لزوم ندارد و در خاتمه مذاكرات با يكديگر تصميم گرفتند و گفتند هر وسيلهاى كه داريد براى جادوگرى جمعآورى كنيد و بيائيد باتفاق صف بسته تا مهابت شما زيادتر شود و گفتهاند هفتاد هزار نفر بودند كه هر يك با عصا و ريسمانى وارد ميدان شدند و در مقابل حضرت موسى صف بستند و با خود گفتند امروز روزى است كه كامران شود كسيكه غالب گردد و بآنحضرت گفتند تو اوّل عصاى خود را مىاندازى يا ما اوّل بيندازيم و چون آنها بمراعات ادب اين اظهار را نموده بودند حضرت موسى هم در مقابل تأدّب فرمود و جواب داد شما بيندازيد و شايد مقصود حضرت اين بود كه آنها هر چه تهيّه كردهاند بكار بزنند بعد او معجزه الهيّه را ظاهر نمايد و سحر و نيرنجات آنها را ضايع و باطل كند علاوه بر آنكه مستظهر بلطف الهى بود و از عمليّات آنها باكى نداشت و آنها عصاها و ريسمانهاشان را انداختند و چون بصورت مار تعبيه نموده بودند و آلوده بجيوه كرده بودند و آفتاب بآنها تابيد همه بحركت آمدند بطوريكه در نظر حضرت موسى نمودار شد و بخيال او در آمد براى اين سحرى كه نموده بودند كه آن عصاها و ريسمانها به تندى حركت ميكنند و روى زمين راه ميروند و بعضى بجاى يخيّل بصيغه مجهول با ياء كه قرائت مشهور است تخيّل با تاء بصيغه معلوم قرائت نمودهاند و بنابراين معنى واضحتر است چون فاعل آن ضمير مستتر راجع بحبال و عصى است و جمله انّها تسعى بدل اشتمال از ضمير است و بقرائت مشهور جمله فاعل يخيّل است و بعضى گفتهاند زيبق را در باطن آنها جا داده بودند و چون حرارت آفتاب بآنها رسيد زيبق ميل بصعود نمود و بحركت در آمدند و بعضى گفتهاند فرعون بخيال افتاد كه آنها حركت ميكنند و راه ميروند و اين خلاف ظاهر است.
جلد 3 صفحه 514
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالُوا إِن هذانِ لَساحِرانِ يُرِيدانِ أَن يُخرِجاكُم مِن أَرضِكُم بِسِحرِهِما وَ يَذهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ المُثلي (63)
گفتند فرعون و فرعونيان خطاب بسحره که محققا اينکه دو نفر موسي و هارون هر آينه دو ساحر هستند و اراده دارند که شما اهل مصر را از مصر بيرون كنند از زميني که اختصاص بشما دارد بسحر خودشان و از دست شما بگيرند آن طريقه و مشي که بهترين طريقهها است.
(قالُوا) نظر به اينكه سحره نجوي كردند و مخفيانه با يك ديگر صحبت ميكردند فرعون و اجزاء آن حسّ كردند که سحره متزلزل شدند خواستند قلوب آنها را محكم كنند که توهم نكنند که اينها از جانب حق آمدهاند و فعل آنها معجزه است گفتند بسحره (إِن) مخفّفه است که انّ بوده يعني محققا.
(هذانِ) موسي و هارون.
(لَساحِرانِ) با تأكيد ان و تاكيد لام و جمله اسميه اينها دو ساحر زبردستند
جلد 13 - صفحه 54
خود را مهيّا كنيد و سحر عظيمي در مقابل آنها انجام دهيد که بر آنها غالب شويد چنانچه سحره قسم ياد كردند و گفتند (بِعِزَّةِ فِرعَونَ إِنّا لَنَحنُ الغالِبُونَ) شعراء آيه 43.
(يُرِيدانِ) در مقام بيان مضرات وارده از اينکه دو نفر که غرض اينها نه مجرد غلبه و اقامه سحر است بلكه اراده دارند.
(أَن يُخرِجاكُم مِن أَرضِكُم بِسِحرِهِما) که بني اسرائيل را جاي گير كنند در منازل شما و بر شما مسلط كنند و شما را بذلت و خفّت از مصر خارج كنند و بفقر و تهي دستي بيندازند.
(وَ يَذهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ) و عقيده و كيش و مذهب شما را از قلوب شما بيرون كنند که دست از خدايي فرعون که با اينکه عظمت و جلال است برداريد و بخداي ناديده که اينها ميگويند معتقد شويد و بر شما سلطنت و رياست پيدا كنند با اينكه طريقه شما.
(المُثلي) است مثلي افعل تفضيلي است مؤنث امثل است يعني بهترين طرق است از حيث عقيده و اخلاق و افعال حسنه.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 63)- ولی به هر حال طرفداران ادامه مبارزه و شدت عمل، پیروز شدند و رشته سخن را به دست گرفتند و از طرق مختلف، به تحریک مبارزه کنندگان با موسی پرداختند.
نخست: «گفتند: این دو مسلما ساحرند»! (قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ).
بنا بر این، وحشتی از مبارزه با آنها نباید به خود راه داد، چرا که شما بزرگان و سردمداران سحر در این کشور پهناورید.
دیگر این که «آنها میخواهند شما را از سرزمینتان با سحرشان بیرون کنند» (یُرِیدانِ أَنْ یُخْرِجاکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ بِسِحْرِهِما). سرزمینی که همچون جان شما عزیز است و به آن تعلق دارید آن هم به شما تعلق دارد.
به علاوه اینها تنها به بیرون کردن شما از وطنتان قانع نیستند، اینها میخواهند مقدسات شما را هم بازیچه قرار دهند «و آیین عالی و مذهب حق شما را از میان ببرند»! (وَ یَذْهَبا بِطَرِیقَتِکُمُ الْمُثْلی).
نکات آیه
۱ - برخى از فرعونیان در پى سخنان موسى(ع)، به آن حضرت گرایش پیداکرده، و موجب بروز تنش در میان فرعونیان گردیدند. (فتنزعوا ... قالوا إن هذن لسحرن ) فاعل «قالوا» به قرینه «فأجمعوا کیدکم» (در آیه بعد) گروهى از فرعونیان بودند که با گروهى دیگر از خودشان به گفت وگو پرداختند. آیه قبل نیز به این معنا تصریح دارد که در میان فرعونیان مشاجره اى پدید آمد. این مشاجره در باره موسى(ع) بوده و فاعل «قالوا» سعى در توجیه گروه دوم داشته است.
۲ - فرعونیان براى جلب نظر و توجیه تمایل یافتگان به موسى(ع)، دست به حرکت تبلیغاتى و توجیهى زدند. (فتنزعوا ... و أسرّوا النجوى . قالوا إن هذن لسحرن )
۳ - تأکید بر ساحربودن موسى و هارون(ع)، از جمله حرکت هاى تبلیغى فرعونیان بود. (قالوا إن هذن لسحرن ) حرف «إن» مخفف از «إنّ» و ملغى از عمل است; ولى معناى تأکید را مى رساند.
۴ - هارون، همگام موسى(ع) در مبارزه با فرعون و حاضر در صحنه مقابله موسى و ساحران (إن هذن لسحرن )
۵ - متهم ساختن موسى و هارون(ع) به تلاش و برنامه ریزى براى بیرون راندن قبطیان از مصر به وسیله سِحر، از جمله محورهاى تبلیغاتى فرعونیان علیه موسى(ع) (لسحرن یریدان أن یخرجاکم من أرضکم بسحرهما )
۶ - فرعونیان (قبطیان) سرزمین مصر را از آن خود مى دانستند. (یخرجاکم من أرضکم )
۷ - فرعونیان، خود را برخوردار از راه و آیینى نمونه و برتر مى دانستند. (و یذهبا بطریقتکم المثلى ) «طریقة» به معناى راه و روش است و «مثلى» (مؤنث «أمثل»); یعنى، به حق شبیه تر و به خیر و خوبى نزدیک تر (مفردات راغب).
۸ - فرعونیان در تبلیغات خود علیه موسى و هارون(ع)، آنان را درهم شکننده و نابود کننده راه و روش نمونه و برتر خویش معرفى کردند. (و یذهبا بطریقتکم المثلى )
۹ - بهره بردارى فرعونیان از علاقه قبطیان به وطن و سرزمین و احساسات ملى و مذهبى آنان، در تبلیغات خود علیه موسى(ع) (یخرجاکم من أرضکم ... بطریقتکم المثلى )
۱۰ - اتهام، و نیز ادعاى برترى در آیین و روش زندگى، شیوه مستکبران دربرخورد با حق و آیین پیامبران (إن هذن لسحرن ... بطریقتکم المثلى )
۱۱ - ایادى و طرفداران فرعون، همان سخنان و نظرات فرعون را در باره موسى(ع) تکرار و تبلیغ مى کردند. (أجئتنا لتخرجنا من أرضنا بسحرک ... لسحرن یریدان أن یخرجاکم )
موضوعات مرتبط
- انبیا: روش برخورد با انبیا ۱۰
- تبلیغ: تهییج عواطف در تبلیغ ۹
- جادوگران فرعون: مبارزه با جادوگران فرعون ۴
- سرزمینها:
- مالکیت سرزمین مصر :۶
- فرعونیان: اخراج فرعونیان از مصر ۵; ادعاى فرعونیان ۶; برترى دین فرعونیان ۷; بینش فرعونیان ۷، ۸; تبلیغ فرعونیان ۲; توجیه گرى فرعونیان ۲; تهمتهاى فرعونیان ۳، ۵; تهییج عواطف فرعونیان ۹; روش تبلیغ فرعونیان ۳، ۵، ۹، ۱۱; زمینه اختلاف فرعونیان ۱ ; فرعونیان و موسى(ع) ۱۱; ملى گرایى فرعونیان ۹; نابودکننده روش فرعونیان ۸
- فرعون: روش تبلیغ فرعون ۱۱; فرعون و موسى(ع) ۱۱; مبارزه با فرعون ۴
- گرایشها:
- گرایش به موسى(ع) :۱
- مستکبران: حق ستیزى مستکبران ۱۰; روش برخورد مستکبران ۱۰
- موسى(ع): آثار سخن موسى(ع) ۱; تبلیغ علیه موسى(ع) ۳، ۵، ۸، ۹، ۱۱; تهمت جادوگرى به موسى(ع) ۳، ۵; قصه موسى(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵; مبارزه موس (ع) ۴; نقش موسى(ع) ۸
- هارون(ع): تبلیغ علیه هارون(ع) ۳، ۵، ۸، ۹; تهمت جادوگرى به هارون(ع) ۳، ۵; قصه هارون(ع) ۳، ۴، ۵; مبارزه هارون(ع) ۴; نقش هارون(ع) ۴، ۸
منابع