ص ٨٦
کپی متن آیه |
---|
قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِينَ |
ترجمه
ص ٨٥ | آیه ٨٦ | ص ٨٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَلَیْهِ»: در مقابل تبلیغ آنچه بدان مأمورم که قرآن است (نگا: ص / ). «الْمُتَکَلِّفِینَ»: مدّعیان دروغین. کسانی که به طریق ساختگی و به ناروا چیزی را به خود نسبت میدهند و وانمود میکنند. دغلبازان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۵ - ۸۸ ص
- تقرير احتجاجات متعدد بر وحدانيت خداى تعالى كه آيه :قل انما انا منذر و ما من اله الا الله ... متضمن است
- توضيح درباره ارتباط آيه : اذقال ربك للملئكة انى خالق بشرا من طين باقبل
- وجه تسميه انسان به بشر و بيان مبداء خلقت انسان
- وجه اينكه فرمود آدم را با دو دستم آفريدم
- معناى جمله : استكبرت ام كنت من العالين كه استفهام توبيخى از ابليس درباره سجدهنكردنش براى آدم است
- اشاره به اينكه عين خواسته ابليس فانظرنى الى يوم يبعثون اجابت نشده و او الى وقتاليوم المعلوم مهلت داده شده
- مبداء ارتكاب معاصى ، انكار مالكيت مطلقه خدا و حكمت او است
- قضاء الهى درباره ابليس و پيروان او
- قرآن ذكرى است جهانى و اخبار آن اختصاص به زمان معين ندارد
- رواياتى درباره مخاصمه ملا اعلى ، استكبار ابليس و اباء او از سجده بر آدم ، و اوصافمتكلفين
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ «86»
(اى پيامبر! به مردم) بگو: من از شما (به خاطر رسالتم) هيچ پاداشى طلب نمىكنم و من اهل تكلّف نيستم.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 132
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ (86)
بعد از آن حضرت پيغمبر را خطاب فرمايد:
قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ: بگو اى پيغمبر سؤال نمىكنم و نمىطلبم شما را بر تبليغ وحى و اداى رسالت، مِنْ أَجْرٍ: هيچ مزدى، يعنى مالى كه شما به جهت آن به من عطا نمائيد، وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ: و نيستم من از جمله تكليف كنندگان، يعنى از كسانى كه به تصنع از خود چيزى ظاهر كنند كه در او نباشد و اهليت آن نداشته باشد. مراد آنكه من در نسبت نبوت و انزال قرآن به خود خلاف نگويم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ (84) لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ (85) قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ (86) إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (87) وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ (88)
ترجمه
گفت پس من حقّم و حقّ را ميگويم
بعزّت خود هر آينه پر خواهم كرد البته دوزخ را از تو و از هر كه پيروى كند تو را از آنها همگى
بگو نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى و نيستم من از آنانكه بزحمت عنوانى را بخود بندم
نيست آن مگر پندى مر جهانيانرا
او هر آينه خواهيد دانست خبرش را پس از هنگامى.
تفسير
خداوند متعال در جواب ابليس و اعلان خطرى كه نسبت بذريّه آدم عليه السّلام در آيات سابقه داد فرمود پس من خداوند بر حقم يا پس حقّ از پروردگار تو است بنابر آنكه حقّ مبتدا يا خبر مقدّم باشد و بنصب نيز قرائت شده و بنابراين مراد آنستكه پس من احقاق ميكنم حق را و ميگويم آنرا و در
جلد 4 صفحه 481
هر حال خداوند هم بعزّت و جلال خود قسم ياد فرمود كه جهنّم را از او و اتباع او از بنى آدم پر نمايد و به پيغمبر خود دستور داد كه بكفّار مكّه بفرمايد من بر تبليغ رسالت از شما مزدى نميخواهم و از كسانيكه اين عنوان رسالت را بزحمت بخود بسته باشم و بر خلاف واقع ادّعائى نموده و براى اثباتش قرآن را از پيش خود ساخته و پرداخته باشم نيستم و نيست آن قرآن مگر موعظه و پند و شرف براى اهل عالم و پس از چندى خبر صدق آن بشما خواهد رسيد چون اخبار غيبيّه و وعد و و عيد آن در خارج مشهود عالميان خواهد گرديد و بفتوحات اسلامى و بعد از مرگ تفسير فرمودهاند و در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه بعد از ظهور قائم عليه السّلام است و در توحيد امام رضا عليه السّلام از آنحضرت نقل نموده كه مسلمانان به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله عرضه داشتند كه اگر هر كس را كه بتوانى از مردم مجبور بقبول اسلام نمائى عدد ما زياد ميشود و بر دشمنان غلبه پيدا ميكنيم حضرت جواب فرمود من بدعت در دين خدا نگذاشته و نخواهم گذاشت و از متكلّفين نيستم و ظاهرا مراد آن باشد كه از كسانيكه مردم را باكراه و كلفت وادار بامرى نمايم نيستم و در جوامع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله نقل فرموده كه از براى متكلّف سه علامت است نزاع مينمايد با كسيكه بالاتر از او است و كوشش ميكند در امريكه نائل بآن نميشود و ميگويد چيزيرا كه نميداند و اينمعنى را در خصال امام صادق عليه السّلام از لقمان نقل نموده و بنظر حقير متكلّف شخص ناراحت و كسيرا گويند كه بدون جهت خود و خلق را بزحمت اندازد در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره ص را در شب جمعه قرائت نمايد خداوند از خير دنيا و آخرت بقدرى باو عنايت فرمايد كه باحدى از مردم عنايت نفرموده باشد جز به پيغمبر مرسل و ملك مقرّب و او را با تمام كسانش حتّى خدمتگزارش داخل در بهشت ميفرمايد و الحمد للّه ربّ العالمين و صلى اللّه على محمد و آله الطاهرين
جلد 4 صفحه 482
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل ما أَسئَلُكُم عَلَيهِ مِن أَجرٍ وَ ما أَنَا مِنَ المُتَكَلِّفِينَ (86) إِن هُوَ إِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمِينَ (87) وَ لَتَعلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعدَ حِينٍ (88)
بفرما به اينکه مشركين و كفار و غير اينها من سؤال نميكنم بر اينکه رسالت و دعوت هيچ گونه اجر و مزدي و من نيستم از بخود بستگان که از پيش خود بگويم آنچه ميگويم از آيات قرآن و بيان احكام نيست مگر ذكري از پروردگار عالمين و هر آينه خواهيد دانست که من از جانب خدا آمدهام بعد از زماني.
اگر ايمان آورديد پس از ايمان و اگر به كفر و شرك باقي مانديد پس از مردن و پس از زمان ظهور و زمان رجعت و پس از قيامت.
سؤال: چرا خمس و انفال و قطايع ملوك را براي خود قرار داد!
جواب: اينها حقي بود که خدا معين فرموده غير از عنوان اجر و مزد است مثل حقوق فقراء در زكاة و صدقات و حقوق واجب النفقه مثل عيال و والدين و اولاد و عبيد و اماء مربوط به اجر و مزد نيست.
هذا آخر ما اردنا ايراده في سورة «ص» و يتلوه ان شاء اللّه تعالي تفسير سورة الزمر و الحمد للّه اولا و آخرا و دائما و مستمرا و الصلاة علي محمّد و آله و اللعن علي اعدائهم و انا الحقير الفقير المسمي بالسيد عبد الحسين و المدعو بالطيب غفر اللّه له ذنوبه و خطاياه.
جلد 15 - صفحه 279
سورة الزّمر مشتمل بر 75 آيه- مكّي
بسم اللّه و باللّه و الحمد للّه و الصّلاة علي رسول اللّه و آله، آل اللّه و اللّعن علي أعداء اللّه إلي يوم لقاء اللّه فضلها: در برهان از إبن بابويه باسناده از هارون بن خارجه از حضرت صادق (ع) روايت كرده و در مجمع
( قال روي عن هارون بن خارجه عن ابي- عبد اللّه: قال من قرء سورة الزمر اعطاه اللّه شرف الدنيا و الاخرة و اعزّه بلا مال و لا عشيره حتي يهابه من يراه و حرم جسده علي النار و يبني له في الجنة الف مدينة في کل مدينة الف قصر في کل قصر مائة حوراء و له مع ذلک عينان تجريان و عينان نضّاختان و عينان مدهامّتان و حور مقصورات في الخيام)
و در روايت إبن بابويه
(جنتان مدهامّتان و حور مقصورات في الخيام و ذواتا افنان و من کل فاكهة زوجان)
و اخبار ديگري هم در اينکه باب نقل كردهاند و ما بهمين حديث اكتفاء ميكنيم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 86)- سپس در پایان روی سخن را به پیامبر کرده و چهار مطلب مهم را در عباراتی کوتاه بیان میکند، در مرحله اول میفرماید: «بگو: من از شما هیچ اجر و پاداشی نمیطلبم» (قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ).
و به این ترتیب به بهانههای بهانه جویان پایان میدهد، و روشن میسازد که من تنها طالب نجات و سعادت شما هستم، پاداش من تنها بر خداست، همان گونه که در آیات دیگری از قرآن مجید از قبیل آیه 47 سوره سبأ به آن تصریح شده است
ج4، ص203
«إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ».
این خود یکی از دلائل صدق پیامبر صلّی اللّه علیه و اله است.
در مرحله دوم میگوید: «و من از متکلفین نیستم» (وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ).
سخنانم مقرون به دلیل و منطق است، و هیچ گونه تکلفی در آن وجود ندارد، عباراتم روشن و سخنانم خالی از هرگونه ابهام و پیچیدگی است.
نکات آیه
۱ - پیامبر(ص)، موظف به اعلام این که هیچ چشم داشت مادى و درخواست مزدى از مردم ندارد. (قل ما أسئلکم علیه من أجر)
۲ - پیامبر(ص) در قبال رسالتش، کمترین مزدى درخواست نمى کرد. (قل ما أسئلکم علیه من أجر)
۳ - نداشتن چشمداشت مادى از مردم و اعلام آن به همگان، داراى تأثیر مثبت و سازنده در هدایت و تربیت مردم (قل ما أسئلکم علیه من أجر) از فرمان خداوند به پیامبر(ص)، براى اعلام نداشتن هیچ چشمداشتى از مردم در انجام رسالت خود، مى توان برداشت فوق را استفاده کرد.
۴ - خلوص و نداشتن هیچ چشمداشتى در انجام رسالت، از ویژگى هاى پیامبران (قل ما أسئلکم علیه من أجر)
۵ - تأثیر بهینه تبلیغات دینى و بشارت و اخطار به مردم، در گرو خلوص و اظهار بى نیازى و درخواست نکردن مزد از مردم (قل ما أسئلکم علیه من أجر)
۶ - اجتناب پیامبر(ص) از تکلف و ظاهرسازى در مسیر رسالت خویش (و ما أنا من المتکلّفین) «تکلیف» (ریشه «متکلّفین») به معناى تصنع و ظاهرسازى و تعهد به انجام کارى است که شخص شایستگى انجام آن را ندارد.
۷ - پرهیز از هرگونه تکلف و ظاهرسازى در زندگى، از ویژگى هاى پیامبران (و ما أنا من المتکلّفین) تعبیر پیامبر(ص) به این که او از زمره «متکلفان» نیست، مى رساند که اصولاً پیامبران اهل تکلف نبودند.
۸ - دعوت مردم به دین، باید بدون تکلف و ظاهرسازى باشد. (و ما أنا من المتکلّفین)
۹ - تکلف و ظاهرسازى، عملى ناپسند و مذموم (و ما أنا من المتکلّفین)
۱۰ - نداشتن چشمداشت مادى از مردم در امر رسالت و بى تکلف و تصنع بودن پیامبراسلام(ص)، نشانه حقانیت آن حضرت است. (قل ما أسئلکم علیه من أجر و ما أنا من المتکلّفین) از آیه بعد که قرآن را تنها مایه ذکر براى جهانیان معرفى مى کند (إن هو إلاّ ذکر للعالمین)، استفاده مى شود که آیه مورد بحث - با طرح مسأله نداشتن چشم داشت مادى و بى تکلف بودن پیامبر اسلام(ص) - درصدد اثبات رسالت و راستى آن حضرت است.
روایات و احادیث
۱۱ - «عن أبى جعفر(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: ...«قل ما أسئلکم علیه من أجر و ما أنا من المتکلّفین»: یقول: متکلّفاً أن أسئلکم مالستم بأهله...;[۱] از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ... «قل ما أسئلکم...» روایت شده: [خداوند] مى فرماید: [بگو... من] از روى تکلف چیزى را که شما اهل آن نیستید، از شما درخواست نمى کنم».
موضوعات مرتبط
- انبیا: اخلاص انبیا ۴، ۷; تبرى انبیا از ظاهرسازى ۷; تنزیه انبیا ۷; روش تبلیغ انبیا ۴; ویژگیهاى انبیا ۴، ۷
- انذار: روش انذار ۵
- بشارت: روش بشارت ۵
- تبلیغ: آسیب شناسى تبلیغ ۵; اخلاص در تبلیغ ۵; اعلام تبلیغ مجانى ۱، ۳; تبلیغ مجانى ۲; شرایط تبلیغ ۸; ظاهرسازى در تبلیغ ۸
- تربیت: عوامل مؤثر در تربیت ۳
- تکلیف: مراد از تکلیف ۱۱
- ظاهرسازى: سرزنش ظاهرسازى ۹
- محمد(ص): اخلاص محمد(ص) ۶، ۱۰; تبرى محمد(ص) از ظاهرسازى ۱۰; تکلیف محمد(ص) ۱; محمد(ص) و ظاهرسازى ۶; مزد رسالت محمد(ص) ۲; نشانه هاى حقانیت محمد(ص) ۱۰
- هدایت: عوامل مؤثر در هدایت ۳
منابع
- ↑ کافى، ج ۸، ص ۳۷۹، ح ۵۷۴; نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۷۴، ح ۱۰۳.