المنافقون ١٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۴۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
کپی متن آیه
وَ أَنْفِقُوا مِنْ‌ مَا رَزَقْنَاکُمْ‌ مِنْ‌ قَبْلِ‌ أَنْ‌ يَأْتِيَ‌ أَحَدَکُمُ‌ الْمَوْتُ‌ فَيَقُولَ‌ رَبِ‌ لَوْ لاَ أَخَّرْتَنِي‌ إِلَى‌ أَجَلٍ‌ قَرِيبٍ‌ فَأَصَّدَّقَ‌ وَ أَکُنْ‌ مِنَ‌ الصَّالِحِينَ‌

ترجمه

از آنچه به شما روزی داده‌ایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم؟!»

|و از آنچه روزيتان كرده‌ايم انفاق كنيد پيش از آن كه مرگ يكى از شما در رسد، پس بگويد: پروردگارا! چرا مرا تا مدتى نزديك مهلت ندادى تا صدقه دهم و از شايستگان شوم
و از آنچه روزى شما گردانيده‌ايم، انفاق كنيد، پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد: «پروردگارا، چرا تا مدتى بيشتر [اجل‌] مرا به تأخير نينداختى تا صدقه دهم و از نيكوكاران باشم؟»
و از آنچه روزی شما کردیم (در راه خدا) انفاق کنید پیش از آنکه مرگ بر یکی از شما فرا رسد و در آن حال (به حسرت) بگوید: پروردگارا، چرا اجل مرا اندکی تأخیر نینداختی تا صدقه و احسان بسیار کنم و از نکوکاران شوم؟!
و از آنچه روزی شما کرده ایم انفاق کنید، پیش از آنکه یکی از شما را مرگ در رسد و بگوید: چرا مرا تا مدتی نزدیک مهلت ندادی تا صدقه دهم و از شایستگان باشم؟!
از آنچه روزيتان داده‌ايم در راه خدا انفاق كنيد، پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد: اى پروردگار من، چرا مرگ مرا اندكى به تأخير نينداختى تا صدقه دهم و از شايستگان باشم؟
و پیش از آنکه مرگ به سراغ هر یک از شما بیاید و او بگوید پروردگارا چرا مرا تا مهلتی نزدیک باز پس نداشتی که بتوانم صدقه بدهم و از شایستگان باشم، از آنچه روزیتان کرده‌ایم، بخشش کنید
و از آنچه شما را روزى كرده‌ايم انفاق كنيد پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد پس گويد: پروردگارا، چرا مرا تا سرآمدى نزديك بازپس نداشتى- مرگ مرا اندكى به تأخير نيفكندى- تا صدقه دهم و از نيكان و شايستگان باشم؟
از چیزهائی که به شما داده‌ایم بذل و بخشش و صدقه و احسان کنید، پیش از آن که مرگ یکی از شما در رسد و بگوید: پروردگارا! چه می‌شود اگر مدّت کمی مرا به تأخیر اندازی و زنده‌ام بگذاری تا احسان و صدقه بدهم و در نتیجه از زمره‌ی صالحان و خوبان شوم؟!
و از آنچه روزی شما گردانیدیم، انفاق کنید، پیش از آنکه یکی از شما را مرگ فرا رسد. پس بگوید: «پروردگارم! چرا تا مدتی نزدیک (مرگ) مرا به تأخیر نینداختی تا به‌راستی تصدیق کنم و از شایستگان باشم‌؟»
و بدهید از آنچه روزی دادیم شما را پیش از آنکه آید یکی از شما را مرگ پس گوید پروردگارا کاش پس می‌انداختی مرا تا سرآمدی نزدیک تا تصدّق کنم و بشوم از شایستگان‌

And give from what We have provided for you, before death approaches one of you, and he says, “My Lord, if only You would delay me for a short while, so that I may be charitable, and be one of the righteous.”
ترتیل:
ترجمه:
المنافقون ٩ آیه ١٠ المنافقون ١١
سوره : سوره المنافقون
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ ...»: مراد فرا رسیدن مقدّمات مرگ یا سکرات و غمرات آن است. «لَوْ لا»: حرفی است که دلالت بر طلب حصول مابعد خود دارد و فعل ماضی بعد از خود را از لحاظ معنی به مضارع تبدیل می‌نماید. «أَکُنْ»: عطف بر محلّ (أَصَّدَّقَ) است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي إِلى‌ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ «10»

و از آنچه روزى شما كرده‌ايم انفاق كنيد پيش از آنكه مرگ به سراغ هر يك از شما آيد، پس (در آستانه رفتن) گويد: پروردگارا چرا (مرگ) مرا تا مدتى اندك به تأخير نيانداختى تا صدقه (و زكات) دهم و از صالحان گردم.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي إِلى‌ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ «10»

جلد 13 - صفحه 184

وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ‌: و انفاق كنيد در راه خدا از آنچه روزى داده‌ايم شما را؛ مراد اخراج زكات و حقوقات واجبه است. مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ‌: پيش از آنكه بيايد، أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ‌: به يكى از شما اسباب و علامات مرگ، فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي‌: پس گويد از روى تحسر و تأسف كه مشرف بر مرگ شده: پروردگارا چرا باز پس نياندازى و مهلت ندهى مرا، يعنى تأخير نكنى موت را، إِلى‌ أَجَلٍ قَرِيبٍ‌: تا مدتى نزديك، يعنى زمانى اندك كه در آن اخراج حقوق توان نمود، فَأَصَّدَّقَ‌: پس در آن زمان تصدق كنم و ساير حقوقات واجبه ادا كنم، وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ‌: و باشم از شايستگان و نيكوكاران و فرمانبرداران، به سبب اين تدارك.

از ابن عباس مروى است اين آيه در حق مانعين زكات نازل شد. بعد از آن فرمود:

تصدق كنيد پيش از آنكه سلطان مرگ نازل شود. پس آن زمان، توبه قبول نباشد و هيچ عملى نفع ندهد.

و نيز از او منقول است: چه منع مى‌كند يكى از شما [را] چون مال داشته، زكات بدهد و استطاعت حج داشته، حج نمايد، پيش از آنكه مرگ به او رسد. پس از خدا طلب رجوع كند به دنيا، او را بازنگردانند. گفتند: ابن عباس، اين حال كافر است كه سؤال رجعت كند؟ فرمود: در اين باب قرآن بر شما خوانم. پس اين آيه تلاوت نمود. و از حضرت صادق عليه السّلام نيز مأثور است. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ «6» هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى‌ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ «7» يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ «8» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ «9» وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي إِلى‌ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ «10»

وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «11»


جلد 5 صفحه 210

ترجمه‌

يكسان است براى آنها كه آمرزش طلبى براى آنها يا آمرزش نطلبى برايشان هرگز نميآمرزد خدا آنها را همانا خدا هدايت نميكند گروه متمرّدان را

آنها كسانى هستند كه ميگويند انفاق نكنيد بر آنانكه نزد پيغمبر خدايند تا متفرّق شوند و مر خدا را است خزانه‌هاى آسمانها و زمين ولى منافقان نميفهمند

ميگويند اگر بازگشتيم بمدينه هر آينه بيرون ميكند البتّه عزيزترين مردم از آن شهر ذليل‌ترين آنانرا و مر خدا را است عزّت و مر پيغمبر او را ولى منافقان نميدانند

اى كسانيكه ايمان آورديد مشغول نگرداند شما را مالهاى شما و نه فرزندانتان از ياد خدا و هر كه چنين كند پس آنگروه آنها زيانكارانند

و انفاق كنيد از آنچه روزى داديم شما را پيش از آنكه بيايد يكى از شما را مرگ پس بگويد پروردگار من چرا تأخير نينداختى مرگ مرا تا مدّت نزديكى پس صدقه دهم و باشم از شايستگان‌

و هرگز تأخير نيندازد خدا مرگ كسيرا وقتى كه بپايان رسد مدّت او و خداوند آگاه است از آنچه بجا ميآوريد.

تفسير

شأن نزول اين آيات در ضمن آيات سابقه ذكر شد خداوند به پيغمبر خود ميفرمايد آنمنافقين بواسطه كثرت معاصى و رسوخ كفر و نفاق و عداوت و شقاق در دلهاى آنها و مسدود شدن روزنه قلبشان بعالم غيب از قابليّت هدايت الهيّه ساقط شده‌اند و ديگر استغفار تو بحال آنها فائده ندارد خدا آنها را نميآمرزد و بحال كفر ميميرند و بجهنّم ميروند اينها همان كسانى هستند كه ميگويند بجماعت انصار كه در مكّه عهد نموده‌اند در حفظ و حمايت تو و پيروانت از جان و مال دريغ ننمايند انفاق ننمائيد بكسانيكه در اطراف پيغمبرند از فقرا تا از دورش متفرّق شوند بگمان آنكه روزى آنها بدست اينها است و نفهميدند كه قسمت كننده ارزاق بندگان خدا است و كليد گنج‌هاى آسمان و زمين بدست او است و بهر كس خواسته باشد ميدهد و ميگيرد ميگويند اگر برگشتيم بمدينه عزيزترين خلق ذليل‌ترين آنها را بيرون ميكند و اراده مينمايند بيرون كردن خودشان پيغمبر و پيروان او را با آنكه عزّت حقيقى و سلطنت واقعى از آن خدا و پيغمبر است و غلبه و فتح و ظفر با اهل ايمان خواهد بود چون خداوند بآنها وعده نصرت داده و او غالب و قادر


جلد 5 صفحه 211

و توانا و مقتدرى است كه هيچ قوه و قدرتى نميتواند مانع از اجراء مراد او گردد و اينها جاهل باوصاف الهى و عظمت مقام رسالت پناهى ميباشند و خطاب باهل ايمان فرموده ميفرمايد عزيزترين اشياء نزد شما كه اموال و اولاد شما است نبايد باز دارد شما را از ياد خدا كه نماز و ساير عبادات است و كسانيكه مشغول بجمع مال و سرگرم به اولاد شوند و از ياد خدا باز بمانند زيان كلّى بر آنها وارد شده چون نعيم باقى را بامر فانى فروخته‌اند پس خوب است زائد از قدر حاجت را در راه خدا صرف نمائيد چون وقتى مرگ سر وقت شما آمد و آنرا بچشم مشاهده نموديد پشيمان خواهيد شد از بخل و ترك انفاق و در دل خواهيد گفت پروردگارا مدّت كمى بما مهلت ده و باقى گذار ما را در دنيا تا از اموال خود صدقه دهيم و بحج مشرّف شويم و از معاصى توبه كنيم و از بندگان صالح تو باشيم زيرا روايت شده كه هر كس زكوة مالش را نداده باشد و مستطيع شده و بحج مشرّف نشده باشد اين تمنّى را از خدا در دم مرگ خواهد نمود و صلاح در اينجا از ائمه اطهار بحج تفسير شده ولى افسوس كه پشيمانى ديگر سودى ندارد چون اجل محتوم وقتى رسيد برنميگردد بلى اجل اگر معلّق باشد قابل تقديم و تأخير است و خداوند از تمام اعمال بندگان از خير و شرّ آگاه است و جزاى آنرا خواهد داد و ثواب قرائت اين سوره در ذيل سوره سابقه ذكر شد و الحمد للّه ربّ العالمين.


جلد 5 صفحه 212

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ أَنفِقُوا مِن‌ ما رَزَقناكُم‌ مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ يَأتِي‌َ أَحَدَكُم‌ُ المَوت‌ُ فَيَقُول‌َ رَب‌ِّ لَو لا أَخَّرتَنِي‌ إِلي‌ أَجَل‌ٍ قَرِيب‌ٍ فَأَصَّدَّق‌َ وَ أَكُن‌ مِن‌َ الصّالِحِين‌َ «10»

و انفاق‌ كنيد ‌از‌ آنچه‌ ‌ما بشما روزي‌ كرديم‌ ‌از‌ پيش‌ ‌از‌ اينكه‌ بيايد ‌شما‌ ‌را‌ مرگ‌ ‌پس‌ بگويد: پروردگار ‌من‌ چرا تأخير نينداختي‌ مرا ‌تا‌ مدت‌ نزديكي‌ ‌پس‌ صدقه‌ بدهم‌

جلد 17 - صفحه 28

و بوده‌ باشم‌ ‌از‌ صالحين‌.

بعضي‌ توهم‌ كردند ‌که‌ راجع‌ بمنافقين‌ ‌است‌ بمناسبت‌ آيات‌ قبل‌، بعضي‌ گفتند راجع‌ بجميع‌ مكلفين‌ ‌است‌، و ‌ما مي‌گوييم‌: عطف‌ بآيه قبل‌ ‌است‌ و خطاب‌ بمؤمنين‌ بلكه‌ صريح‌ ‌آيه‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ ‌لا‌ اقل‌ ظاهر ‌آيه‌ ‌اگر‌ چه‌ احكام‌ اسلامي‌ شامل‌ سر ‌تا‌ سر اهل‌ عالم‌ ميشود و كفار و منافقين‌ و مشركين‌ و ضالين‌ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ مكلف‌ ‌به‌ اصول‌ هستند مكلف‌ ‌به‌ فروع‌ ‌هم‌ هستند، و همين‌ نحوي‌ ‌که‌ فرداي‌ قيامت‌ عقاب‌ شرك‌ و كفر و ضلالت‌ ‌را‌ دارند عذاب‌ ترك‌ واجبات‌ و فعل‌ محرمات‌ ‌را‌ ‌هم‌ دارند لكن‌ اينها ‌اگر‌ ‌بر‌ فرض‌ اتيان‌ بجميع‌ واجبات‌ و اعمال‌ صالحه‌ بكنند خردلي‌ نفع‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ندارد زيرا ايمان‌ شرط صحت‌ ‌کل‌ اعمال‌ ‌است‌ و بدون‌ ايمان‌ باطل‌ و عاطل‌ ‌است‌.

وَ أَنفِقُوا مِن‌ ما رَزَقناكُم‌ ظاهر ‌آيه‌ انفاقات‌ مالي‌ ‌است‌ آنهم‌ انفاقات‌ واجبه‌ ‌که‌ ‌در‌ تركش‌ عقوبت‌ دارد، و ‌از‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ عقوبت‌ ‌آنها‌ قبل‌ الموت‌ ‌که‌ حال‌ احتضار ‌است‌ و آثار و علامات‌ موت‌ ظاهر ميشود متوجه‌ ميشود مثل‌ زكاة و خمس‌ و مظالم‌ و نذور و كفارات‌ و حقوق‌ واجب‌ النفقه‌ و حفظ بيضه اسلام‌ و نجات‌ درماندگان‌ و گرفتاران‌ و حفظ نفس‌ محترمه‌ و دفع‌ ظلم‌ ظلمه‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ بسا واجب‌ ميشود، اما انفاقات‌ مستحبه‌ و ‌لو‌ تركش‌ باعث‌ محروميت‌ ‌از‌ مثوبات‌ ميشود لكن‌ استحقاق‌ عقوبت‌ ندارد و ‌غير‌ انفاقات‌ مالي‌ انفاقات‌ ديگري‌ ‌هم‌ داريم‌ مثل‌ انفاق‌ علم‌ و انفاق‌ قوي‌ و بذل‌ جهد و اشباه‌ اينها.

مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ يَأتِي‌َ أَحَدَكُم‌ُ المَوت‌ُ ‌يعني‌ آثار موت‌ ظاهر شود زيرا ‌که‌ ‌اگر‌ نفس‌ موت‌ ‌باشد‌ رب‌ ارجعوني‌ ميگويد نه‌:

فَيَقُول‌َ رَب‌ِّ لَو لا أَخَّرتَنِي‌ إِلي‌ أَجَل‌ٍ قَرِيب‌ٍ ‌اينکه‌ كلمه‌ اولا: بوي‌ كفر ‌از‌ ‌او‌ ميآيد زيرا اعتراض‌ بخدا ‌است‌ ‌که‌ العياذ بيجا ‌در‌ ‌اينکه‌ حال‌ موت‌ ‌من‌ واقع‌ ميشود. و ثانيا: ‌بر‌ فرض‌ خداوند عقب‌ انداخت‌ و حال‌ محتضر سالم‌ شد و ‌از‌ مرگ‌ نجات‌ يافت‌ همان‌ ‌است‌ ‌که‌ هست‌ تغيير ‌در‌ ‌خود‌ نميدهد و ‌لو‌ مشاهده‌ عذاب‌ ‌را‌ كرده‌ ‌باشد‌ مثل‌ آنكه‌ ‌گفت‌:

(النار و ‌لا‌ العار)

و لذا ‌در‌ جواب‌ ‌او‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌در‌ روز عاشورا فرمود:

جلد 17 - صفحه 29

‌از‌الموت‌ خير ‌من‌ ركوب‌ العاري‌ و العار خير ‌من‌ دخول‌ النار

‌حتي‌ ‌اگر‌ ‌در‌ قيامت‌ و ‌در‌ جهنم‌ ‌هم‌ خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ برگرداند بدنيا باز همان‌ ‌است‌ ‌که‌ هست‌ ‌که‌ ميفرمايد: وَ لَو رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنه‌ُ وَ إِنَّهُم‌ لَكاذِبُون‌َ انعام‌ آيه 28. قلب‌ ‌که‌ سياه‌ شد و ‌از‌ قابليت‌ هدايت‌ افتاد ديگر هدايت‌ نميشود.

فَأَصَّدَّق‌َ ‌که‌ همان‌ صدقات‌ واجبه‌ ‌که‌ زكاة ‌باشد‌.

وَ أَكُن‌ مِن‌َ الصّالِحِين‌َ تفسير ‌شده‌ ‌در‌ اخبار ‌به‌ حج‌ ولي‌ ‌اينکه‌ بيان‌ مصداق‌ ‌است‌ ‌آيه‌ شامل‌ جميع‌ اعمال‌ صالحه‌ ميشود.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 10)- سپس به دنبال این اخطار شدید به مؤمنان، دستور انفاق در راه خدا را صادر کرده، می‌فرماید: «و از آنچه به شما روزی داده‌ایم انفاق کنید پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم»؟! (و انفقوا من ما رزقناکم من قبل ان یأتی احدکم الموت فیقول رب لو لا اخرتنی الی اجل قریب فاصدق و اکن من الصالحین).

در ذیل آیه می‌گوید: «من انفاق کنم و از صالحان شوم» این تعبیر بیانگر تأثیر عمیق انفاق در صالح بودن انسان است.

بسیارند کسانی که وقتی چشم برزخی پیدا می‌کنند و خود را در آخرین لحظات زندگی و در آستانه قیامت می‌بینند، و پرده‌های غفلت و بی‌خبری از جلو

ج5، ص195

چشمان آنها کنار می‌رود، و می‌بینند باید اموال و سرمایه‌ها را بگذارند و بروند پشیمان می‌شوند و تقاضای بازگشت به زندگی می‌کنند تا جبران کنند ولی دست ردّ بر سینه آنها گذارده می‌شود، چرا که سنّت الهی است که این راه، بازگشت ندارد!

نکات آیه

۱ - انفاقِ بخشى از امکانات و دارایى ها به نیازمندان، توصیه خداوند به اهل ایمان (و أنفقوا من مّا رزقنکم) «من» در «ممّا رزقنا» تبعیضیه است; یعنى، «قسمتى از آنچه را که روزى تان کرده ایم، انفاق کنید».

۲ - انفاق، محدود به امکانات و دارایى هاى خاص نیست. (و أنفقوا من مّا رزقنکم) با توجه به کلمه «ما» - که افاده معناى شمول و عموم دارد - برداشت یاد شده استفاده مى شود.

۳ - توصیه خداوند به مؤمنان، براى جبران کمبودها و نیازهاى اقتصادى اصحاب نیازمند پیامبر(ص)، جهت خنثى کردن توطئه منافقان در انفاق به آنان (لاتنفقوا على من عند رسول اللّه ... و أنفقوا من مّا رزقنکم)

۴ - تقویت بنیه حکومتى جامعه اسلامى به وسیله انفاق، سفارش خدا به مؤمنان صدراسلام (یقولون لئن رجعنا إلى المدینة ... و أنفقوا من مّا رزقنکم) با توجه به ارتباط این آیه با آیات قبل که در مورد منافقان و جلوگیرى آنان از انفاق در راستاى براندازى حکومت اسلامى و... است; برداشت یاد شده استفاده مى شود.

۵ - امکانات و دارایى هاى انسان، رزقى است عطا شده از جانب خداوند. (من مّا رزقنکم)

۶ - توجه و اذعان به خدادادى بودن امکانات و دارایى ها، زمینه ساز پیدایش روحیه انفاق گرى در انسان (و أنفقوا من مّا رزقنکم) از اهداف یادآورى این حقیقت (خدادادى بودن دارایى ها) در بیان لزوم انفاق، آسان ساختن امر انفاق و ایجاد روحیه انفاق گرى در انسان مى باشد.

۷ - انفاق از ارکان عملى دین و داراى اهمیتى ویژه در میان سایر تکالیف (و أنفقوا من مّا رزقنکم) تکیه بر مسأله انفاق، براى سعادت مندى اخروى و نیامدن سایر تکالیف عملى، بیانگر اهمیت فوق العاده آن در نیکبختى اخروى انسان است.

۸ - انفاق، توشه اخروى مؤمنان است. (و أنفقوا ... من قبل أن یأتى أحدکم الموت)

۹ - دنیا، عرصه عمل و کسب توشه اخروى است. (و أنفقوا ... من قبل أن یأتى أحدکم الموت)

۱۰ - لزوم استفاده از فرصت، براى انفاق قبل از فرا رسیدن مرگ (و أنفقوا ... من قبل أن یأتى أحدکم الموت)

۱۱ - با فرارسیدن مرگ، راه براى عمل بسته مى شود.    و أنفقوا ... من قبل أن یأتى أحدکم الموت ۱۲ - تأسف عمیق دریغ کنندگان از انفاق، به هنگام فرارسیدن مرگ (فیقول ربّ لولا أخّرتنى ... و أکن من الصلحین)

۱۳ - دورى کنندگان از انفاق و صدقات، به هنگام مرگ خواستار مهلتى هر چند اندک، جهت تدارک گذشته و قرار گرفتن در زمره صالحان (فیقول لولا أخّرتنى إلى أجل قریب ... و أکن من الصلحین)

۱۴ - انفاق، مصداق بارز عمل صالح و نیک کردارى است. (و أنفقوا من مّا رزقنکم ... أکن من الصلحین)

۱۵ - نحوه نگرش انسان به سرانجام خویش و جهان، مؤثّر در جهت دادن وى به اَعمال خویش (و أنفقوا ... فیقول ربّ لولا أخّرتنى)

۱۶ - ایمان و توجّه به ویژگى مرگ و بعد از آن، برانگیزاننده انسان به انفاق و انجام اعمال صالح (من قبل أن یأتى أحدکم ... و أکن من الصلحین)

۱۷ - ترک انفاق، باعث خارج شدن از زمره صالحان (فأصّدّق و أکن من الصلحین)

۱۸ - صالحان، داراى فرجامى نیک در جهان آخرت (لولا أخّرتنى ... و أکن من الصلحین)

روایات و احادیث

۱۹ - «عن محمّد بن علىّ(ع) أنّه قال: «أنفقوا من مّا رزقناکم» قال: ممّا رزقکم اللّه على ما فرض اللّه علیکم فیما مَلَکَتْ أیمانُکم...;[۱] از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «أنفقوا من مّا رزقناکم» روایت شده که فرمود: از آنچه خداوند به شما روزى داده، انفاق کنید بر کسانى که غلام یا کنیز شما هستند; همان گونه و همان مقدار که خداوند بر شما واجب کرده است...».

موضوعات مرتبط

  • امکانات مادى: منشأ امکانات مادى ۵
  • انفاق: آثار انفاق ۸; آثار ترک انفاق ۱۷; احتضار تارکان انفاق ۱۲، ۱۳; استمهال تارکان انفاق ۱۳; اهمیت انفاق ۷، ۱۴; توصیه به انفاق ۱; جبران ترک انفاق ۱۳; حسرت تارکان انفاق ۱۲; زمینه انفاق ۶، ۱۶; فرصت انفاق ۱۰; محدوده انفاق ۲
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۱۶
  • ایمان: آثار ایمان ۱۶
  • برده: انفاق به برده ۱۹
  • توشه: توشه اخروى ۸; زمینه توشه اخروى ۹
  • جهان بینى: نقش جهان بینى ۱۵
  • حکومت اسلامى: اهمیت تقویت حکومت اسلامى ۴
  • خدا: توصیه هاى خدا ۱، ۳، ۴; رازقیت خدا ۵; عطایاى خدا۵
  • دنیا: نقش دنیا ۹
  • ذکر: آثار ذکر مرگ ۱۶; آثار ذکر منشأ امکانات مادى ۶
  • رفتار: پایه هاى رفتار ۱۵
  • صالحان: حسن فرجام صالحان ۱۸; فرجام اخروى صالحان ۱۸
  • صحابه: آثار انفاق به صحابه ۳; رفع مشکلات اقتصادى صحابه ۳
  • عمل: فرصت عمل ۹، ۱۱
  • عمل صالح :۱۴ زمینه عمل صالح ۱۶ ۱۴
  • فرصت: اهمیت استفاده از فرصت ۱۰
  • فسق: زمینه فسق ۱۷
  • کنیز: انفاق به کنیز ۱۹
  • مال: منشأ مال ۵
  • مؤمنان: توصیه به مؤمنان ۱; توصیه به مؤمنان صدر اسلام ۳، ۴
  • مرگ: نقش مرگ ۱۱
  • منافقان: زمینه دفع توطئه منافقان صدر اسلام ۳

منابع

  1. امالى شیخ طوسى، ج ۱، ص ۳۸۰; بحارالأنوار، ج ۷۶، ص ۲۶۸، ح ۶.