عبس ٣٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۵۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
کپی متن آیه
وُجُوهٌ‌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ

ترجمه

چهره‌هائی در آن روز گشاده و نورانی است،

|آن روز بعضى چهره‌ها باز و روشن‌اند
در آن روز، چهره‌هايى درخشانند،
آن روز طایفه‌ای (که اهل ایمانند) رخسارشان فروزان است.
در آن روز چهره هایی درخشان و نورانی است
چهره‌هايى در آن روز درخشانند،
در چنین روز چهره‌هایی تابناک باشد
رويهايى در آن روز تابان و درخشان است
در آن روز، چهره‌هائی شاد و درخشانند.
در چنان روزی چهره‌هایی درخشان است،
چهره‌هایی است در آن روز گشوده‌

Faces on that Day will be radiant.
ترتیل:
ترجمه:
عبس ٣٧ آیه ٣٨ عبس ٣٩
سوره : سوره عبس
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مُسْفِرَةٌ»: شادان و خندان. درخشان و بشّاش.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ «38» ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ «39» وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ «40» تَرْهَقُها قَتَرَةٌ «41» أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ «42»

چهره‌هايى در آن روز درخشانند، خندان و شادمانند، و چهره هايى در آن روز، غبار (غم) بر آنها نشسته. و تيرگى و سياهى، چهره آنان را پوشانده است. اينان همان كافران بدكردارند.

نکته ها

«مُسْتَبْشِرَةٌ» با خبر شدن از مطلب شادى كه از آن بشره و پوست صورت شكفته شود.

«غَبَرَةٌ» و غُبار به معناى گرد خاك فرونشسته برچيزى است. «قَتَرَةٌ»، دود سياهى است كه برمى‌خيزد و «رهق» به معناى فراگرفتن و پوشاندن است.

اين آيات، مردم را در قيامت به دو دسته تقسيم مى‌كند: اهل سعادت و اهل شقاوت، كه هر

جلد 10 - صفحه 391

دو گروه با سيما و چهره‌شان شناخته مى‌شوند. چون صورت انسان، آئينه سيرت اوست و شادى و غم درونى او در چهره‌اش ظاهر مى‌گردد.

اين سوره با چهره درهم كشيدن در دنيا آغاز و با چهره دود آلوده شدن در قيامت پايان مى‌يابد. عَبَسَ‌ .... تَرْهَقُها قَتَرَةٌ

«كفرة» جمع كافر و «فجرة» جمع فاجر است. اولى اشاره به فساد عقيده دارد و دومى اشاره به فساد عمل.

پیام ها

1- معاد جسمانى است. وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ...

2- چهره باز و خندان يك ارزش است. «مُسْفِرَةٌ، ضاحِكَةٌ»

3- خنده‌هاى قيامت، بر اساس بشارت به آينده‌اى روشن است. «ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ»

4- آلودگى به گناه در دنيا، سبب آلودگى چهره در قيامت مى‌شود. «تَرْهَقُها قَتَرَةٌ أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ»

5- كفر، سبب ارتكاب گناه و فسق و فجور است. «الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ»

6- صورتِ اهل ايمان و تقوا، شاد و خندان است. (به قرينه اينكه صورتِ اهل كفر و فجور، دود آلود است) وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ... وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ

7- از بهترين شيوه‌هاى تبليغ، مقايسه است. وُجُوهٌ‌ ... وُجُوهٌ‌

8- گناه، باعث مى‌شود كه چهره پاك الهى انسان، با نقابى زشت و سياه پوشيده شود. «عَلَيْها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ»

«والحمد للّه ربّ العالمين»

جلد 10 - صفحه 394

سوره تكوير

اين سوره بيست و نه آيه دارد و در مكّه نازل شده است.

نام سوره، برگرفته از آيه اول است و به معناى درهم پيچيده شدن و تاريك شدن است.

محتواى سوره نشان مى‌دهد كه اين سوره در اوايل بعثت نازل شده است، زيرا مخالفان در اوايل دعوت، آن حضرت را مجنون مى‌خواندند و اين سوره همانند سوره قلم كه در اوايل بعثت نازل شده، مشتمل بر تنزيه آن حضرت از اين گونه تهمت‌ها مى‌باشد. «1»

بخش اول اين سوره، تغييرات عظيم و فراگير اين جهان را كه مقدمه برپا شدن قيامت است، بيان مى‌كند و بخش دوم، بيانگر جايگاه والاى قرآن و نقش و تأثير آن در روح و روان آدميان است.

در روايات، براى تلاوت اين سوره كه موجب تذكّر و غفلت‌زدايى انسان مى‌شود، فضيلت‌هاى بسيارى نقل شده است. «2»


«1». تفسير الميزان.

«2». تفسير نورالثقلين.

جلد 10 - صفحه 395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ (38)

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ: صاحبان روى‌هائى باشند در آن روز، روشن و درخشنده.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ «24» أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا «25» ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا «26» فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا «27» وَ عِنَباً وَ قَضْباً «28»

وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً «29» وَ حَدائِقَ غُلْباً (30) وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا (31) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (32) فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ (33)

يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ (34) وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ (35) وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ (36) لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ (37) وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ (38)

ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ (39) وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ (40) تَرْهَقُها قَتَرَةٌ (41) أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ (42)

ترجمه‌

پس بايد بنگرد انسان به خوراكش‌

همانا ما ريختيم آبرا ريختنى‌

پس شكافتيم زمين را شكافتنى‌

پس رويانديم در آن حبوبات‌

و انگور و گياه اسپست را

و درخت زيتون و خرما

و باغهاى پر از درختهاى در هم‌

و ميوه و گياه خود رو را

بجهت بر خوردارى شما و چهار پايانتان‌

پس چون آيد بانگ سخت‌

روزى كه ميگريزد مرد از برادرش‌

و مادر و پدرش‌

و زن و پسرانش‌

براى هر مردى از آنان در چنين روزگارى است كه كافى است او را

رويهائى در چنين روز درخشنده است‌

خندان و شادمان است‌

و رويهائى در چنين روز بر آنها گرد كدورت است‌

فرو گيرد آنها را تيرگى‌

آن گروه كافران بدكارند.

تفسير

خداوند متعال بعد از ذكر نعم ذاتيه خود شروع بذكر نعم خارجيّه فرموده ميفرمايد پس بايد آدمى نظر كند و فكر نمايد در اطراف غذائى كه ميخورد و به بيند كه خداوند بچه وسائل ظاهره و خفيّه آنرا در دسترس او قرار داده و چه ايادى و عواملى براى آماده نمودن آن بكار رفته تا او متمكّن از تناول آن شده و به بيند كه همانا ما ريختيم و نازل نموديم باران رحمت خود را از آسمان ريختنى معتدل و ملايم با زمين و كشت و زرع كه تخم نباتات را در مهد خود بپروراند پس شكافتيم زمين را شكافتنى موزون و متناسب و رويانديم در آن حبوبات از قبيل گندم و جو و


جلد 5 صفحه 347

ميوجات از قبيل انگور را كه ظاهرا براى كثرت منافع و اقسام آن مخصوص بذكر شده و گياه اسپست تازه را كه مكرّر چيده ميشود و خوراك حيوانات است و درخت زيتون را كه از آن روغن گرفته ميشود و درخت خرما را كه باز براى كثرت منافع آن و وفور در عربستان مخصوص بذكر شده و باغهاى محصور را كه داراى درختان بزرگ مختلف است و از زيادى پيچيده بيكديگر ميباشد و ساير ميوجات و گياههاى خود روئى را كه در چراگاهها روئيده ميشود و گفته‌اند بمنزله ميوه است براى حيوانات و لذا خداوند فرموده براى بهره بردارى شما و شتر و گاو و گوسفند شما خلق شده و در كافى از امام باقر عليه السّلام طعام در آيه اوّل بعلمى كه انسان از كسى اخذ مينمايد تفسير شده و فيض ره فرموده چون طعام اعمّ است از غذاى جسمانى و روحانى و چنانچه انسان مأمور است كه نظر كند در غذاى جسمانى خود و بداند كه آن بوسيله اسباب سماوى تهيّه شده مأمور است كه نظر نمايد بغذاى روحانى خود كه علم است و بداند كه آن نازل شده است از آسمان وحى در خاندان نبوّت كه علمشان از جانب خدا است تا صالح باشد براى غذاى روح نه آنكه اخذ نمايد از كسانيكه رابطه با حق ندارند چون علوم آنها يا اقوال كسانى است كه قول آنان حجّت نيست يا وسائل جدال است كه بوسيله شيطان بآنها رسيده و بايد از آن اجتناب نمود و چون معناى ظاهر آيه محتاج به بيان نبود امام عليه السّلام معناى خفى آنرا بيان فرموده است و هر دو معنى مراد است بيك اطلاق اين خلاصه فرمايش ايشان است كه حقير بنحو اختصار نقل نمودم و بيان صافى اصفى و اعلى و اتم و اكمل است پس چون آيد آواز سختى كه گوش را كر كند و مراد نفخه دوم اسرافيل است و بيايد روز كه مرد از برادر و مادر و پدر و زن و پسران خود فرار نمايد براى آنكه بقدرى بخود مشغول است كه بديگرى نميپردازد چنانچه خداوند خودش در آيه بعد بيان فرموده براى هر مردى از آنانكه در محشر حاضرند در آنروز گرفتارى و شغلى است كه كافى است براى آنها و آن مجال نميدهد كه بديگرى بپردازد و گفته‌اند خداوند اقارب را بترتيب علاقه‌مندى افراد بآنها ذكر فرموده تا به پسران رسيده كه عزيزترين اقاربند و جهت فرار آنستكه اميدى بانتفاع از قبل آنها ندارد يا


جلد 5 صفحه 348

ميترسد مطالبه حقوق خودشان را از او بنمايند اگر در اداء حقوق اقارب كوتاهى كرده باشد و در روايت نبوى بسبب فرارى كه قبلا ذكر شد با استناد بآيه بعد اشاره شده و در بعضى از روايات علّت اخير ذكر گرديده و مانعى ندارد كه اسباب متعدّده براى فرار موجود باشد و در خاتمه خداوند مردم را در آنروز دو قسمت فرموده يكدسته كه اهل ايمانند رويهاى ايشان درخشان و خندان و مسرور و شادمان بنعيم جنان و نجات از نيران است و دسته ديگر كه اهل كفر و عصيانند رويهاى آنها غبار آلود و مكدّر است و فرا گرفته رخسار آنانرا تاريكى و سياهى از معاينه عذاب و همّ و غمّ بيرون از حساب در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره عبس و تولّى و سوره اذا الشّمس كوّرت را بخواند در تحت حمايت الهى و در بهشت در سايه رحمت او مستقرّ خواهد گرديد انشاء اللّه تعالى و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 5 صفحه 349

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وُجُوه‌ٌ يَومَئِذٍ مُسفِرَةٌ (38) ضاحِكَةٌ مُستَبشِرَةٌ (39)

صورتهايي‌ ‌در‌ ‌آن‌ روز باز و نوراني‌ و خندان‌ هستند و بآنها بشارت‌ ميدهند، و اينها دو فرقه‌ هستند يكي‌ سابقون‌ ‌که‌ انبياء و اوصياء و معصومين‌ هستند ‌که‌ ميفرمايد:

وَ السّابِقُون‌َ السّابِقُون‌َ أُولئِك‌َ المُقَرَّبُون‌َ فِي‌ جَنّات‌ِ النَّعِيم‌ِ ثُلَّةٌ مِن‌َ الأَوَّلِين‌َ وَ قَلِيل‌ٌ مِن‌َ الآخِرِين‌َ عَلي‌ سُرُرٍ مَوضُونَةٍ مُتَّكِئِين‌َ عَلَيها مُتَقابِلِين‌َ يَطُوف‌ُ عَلَيهِم‌ وِلدان‌ٌ مُخَلَّدُون‌َ بِأَكواب‌ٍ وَ أَبارِيق‌َ وَ كَأس‌ٍ مِن‌ مَعِين‌ٍ لا يُصَدَّعُون‌َ عَنها وَ لا يُنزِفُون‌َ وَ فاكِهَةٍ مِمّا يَتَخَيَّرُون‌َ وَ لَحم‌ِ طَيرٍ مِمّا يَشتَهُون‌َ وَ حُورٌ عِين‌ٌ كَأَمثال‌ِ اللُّؤلُؤِ المَكنُون‌ِ جَزاءً بِما كانُوا يَعمَلُون‌َ لا يَسمَعُون‌َ فِيها لَغواً وَ لا تَأثِيماً إِلّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً واقعه‌ آيه 10 ‌الي‌ 26.

و فرقه دوم‌ اصحاب‌ يمين‌ ‌که‌ مؤمنين‌ باشند ‌که‌ ميفرمايد: وَ أَصحاب‌ُ اليَمِين‌ِ ما أَصحاب‌ُ اليَمِين‌ِ فِي‌ سِدرٍ مَخضُودٍ وَ طَلح‌ٍ مَنضُودٍ وَ ظِل‌ٍّ مَمدُودٍ وَ ماءٍ مَسكُوب‌ٍ وَ فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ لا مَقطُوعَةٍ وَ لا مَمنُوعَةٍ وَ فُرُش‌ٍ مَرفُوعَةٍ إِنّا أَنشَأناهُن‌َّ إِنشاءً فَجَعَلناهُن‌َّ أَبكاراً عُرُباً أَتراباً لِأَصحاب‌ِ اليَمِين‌ِ ثُلَّةٌ مِن‌َ الأَوَّلِين‌َ وَ ثُلَّةٌ مِن‌َ الآخِرِين‌َ واقعه‌ آيه 27 ‌الي‌ 40.

اينها هستند ‌که‌ ميفرمايد:

وُجُوه‌ٌ يَومَئِذٍ مُسفِرَةٌ مسفرة بمعني‌ مضيئة ‌يعني‌ نوراني‌، و ‌از‌ ‌اينکه‌ باب‌ ‌است‌ اسفرار صبح‌ زماني‌ ‌که‌ طلوع‌ كند و روشن‌ كند، و ‌در‌ وصف‌ ‌آنها‌ ميفرمايد: يَوم‌َ تَرَي‌ المُؤمِنِين‌َ وَ المُؤمِنات‌ِ يَسعي‌ نُورُهُم‌ بَين‌َ أَيدِيهِم‌ وَ بِأَيمانِهِم‌ بُشراكُم‌ُ اليَوم‌َ جَنّات‌ٌ تَجرِي‌ مِن‌ تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدِين‌َ فِيها ذلِك‌َ هُوَ الفَوزُ العَظِيم‌ُ حديد آيه 12، و ميفرمايد: يَوم‌َ لا يُخزِي‌ اللّه‌ُ النَّبِي‌َّ وَ الَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ نُورُهُم‌ يَسعي‌ بَين‌َ أَيدِيهِم‌ وَ بِأَيمانِهِم‌ يَقُولُون‌َ رَبَّنا أَتمِم‌ لَنا نُورَنا وَ اغفِر لَنا إِنَّك‌َ عَلي‌ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ قَدِيرٌ تحريم‌ آيه 8.

جلد 17 - صفحه 400

ضاحِكَةٌ مُستَبشِرَةٌ ‌که‌ ملائكه‌ بشارت‌ ميدهند ‌او‌ ‌را‌ چنانچه‌ ميفرمايد: إِن‌َّ الَّذِين‌َ قالُوا رَبُّنَا اللّه‌ُ ثُم‌َّ استَقامُوا تَتَنَزَّل‌ُ عَلَيهِم‌ُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافُوا وَ لا تَحزَنُوا وَ أَبشِرُوا بِالجَنَّةِ الَّتِي‌ كُنتُم‌ تُوعَدُون‌َ نَحن‌ُ أَولِياؤُكُم‌ فِي‌ الحَياةِ الدُّنيا وَ فِي‌ الآخِرَةِ وَ لَكُم‌ فِيها ما تَشتَهِي‌ أَنفُسُكُم‌ وَ لَكُم‌ فِيها ما تَدَّعُون‌َ نُزُلًا مِن‌ غَفُورٍ رَحِيم‌ٍ فصلت‌ آيه 30 ‌الي‌ 32.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 38)- سپس به چگونگی حال مؤمنان و کافران در آن روز پرداخته، می‌گوید: «چهره‌هائی در آن روز گشاده و نورانی است» (وجوه یومئذ مسفرة).

نکات آیه

۱ - در قیامت، چهره گروهى از مردم زیبا و درخشان خواهد بود. (وجوه یومئذ مسفرة) «وجه مسفر» چهره اى است که به جهت شادمانى، درخشان شده باشد (مقاییس اللغة) و یا زیبایى آن را فرا گرفته باشد.(مصباح)

۲ - انسان هاى پاک، تذکّرپذیر، هدایت جو و خداترس، در قیامت چهره اى نورانى خواهند داشت. (لعلّه یزّکّى . أو یذّکّر ... جاءک یسعى . و هو یخشى ... وجوه یومئذ مسفرة)

۳ - چهره انسان در قیامت، نمایانگر فرجام او است. (وجوه یومئذ مسفرة)

۴ - معاد، جسمانى است. (وجوه یومئذ مسفرة)

موضوعات مرتبط

  • انسان: صورت اخروى انسان ۳; فرجام اخروى انسان ۳
  • پاکان: پاکان در قیامت ۲; صورت اخروى پاکان ۲; نورانیت اخروى پاکان ۲
  • خداترسان: خداترسان در قیامت ۲; صورت اخروى خداترسان ۲; نورانیت اخروى خداترسان ۲
  • زیبارویان: زیبارویان در قیامت ۱
  • قیامت: نقش صورت در قیامت ۳; ویژگیهاى قیامت ۱
  • معاد: معاد جسمانى ۴
  • موعظه: صورت اخروى موعظه پذیران ۲; موعظه پذیران در قیامت ۲; نورانیت اخروى موعظه پذیران ۲
  • مهتدین: صورت اخروى مهتدین ۲; مهتدین در قیامت ۲; نورانیت اخروى مهتدین ۲

منابع