فصلت ٣٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۴۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

چه کسی خوش گفتارتر است از آن کس که دعوت به سوی خدا می‌کند و عمل صالح انجام می‌دهد و می‌گوید: «من از مسلمانانم»؟!

|و كيست خوش گفتارتر از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيك كند و گويد: من از مسلمانانم
و كيست خوشگفتارتر از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيك كند و گويد: «من [در برابر خدا] از تسليم‌شدگانم»؟
در جهان از آن کس که (چون پیغمبران) خلق را به سوی خدا خواند و نیکوکار گردید و گفت که من از تسلیم شوندگان خدایم کدام کس بهتر و نیکو گفتارتر است؟
و خوش گفتارتر از کسی که به سوی خدا دعوت کند و کار شایسته انجام دهد و گوید: من از تسلیم شدگان [در برابر فرمان ها و احکام خدا] هستم، کیست؟
چه كسى را سخن نيكوتر از سخن آن كه به سوى خدا دعوت مى‌كند و كارهاى شايسته مى‌كند و مى‌گويد البته كه من از مسلمانانم؟
و کیست نیکوسخن‌تر از کسی که به سوی خداوند دعوت کند، و کاری شایسته در پیش گیرد و بگوید که من از مسلمانانم‌
و كيست نيكوگفتارتر از آن كه به خداى مى‌خواند- يعنى پيامبر اكرم
گفتار چه کسی بهتر از گفتار کسی است که مردمان را به سوی خدا می‌خواند و کارهای شایسته می‌کند و اعلام می‌دارد که من از زمره‌ی مسلمانان (و منقادان اوامر یزدان) هستم؟
و کیست خوش‌گفتارتر از آن کس که سوی خدا دعوت کرد و کاری شایسته نمود و گفت‌: «من همواره (در برابر خدا) از تسلیم‌شدگانم‌.»
و کیست نکوتر در سخن از آنکه بخواند بسوی خدا و کردار نیک کند و گوید منم از اسلام‌آرندگان‌


فصلت ٣٢ آیه ٣٣ فصلت ٣٤
سوره : سوره فصلت
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَوْلاً»: تمییز است. «الْمُسْلِمِینَ»: مسلمانان. کسانی که فرمانبردار اوامر خدا بوده و سرِ بندگی و پرستش را فروتنانه بر آستانه‌اش می‌گذارند.


نزول

«شیخ طوسى» چنین روایت شده که این آیه درباره مؤذنین نازل گردیده است.[۱]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ «33»

و كيست خوش سخن‌تر از كسى كه (مردم را) به سوى خداوند دعوت كند و (خود نيز) عمل شايسته انجام دهد و بگويد: «من از مسلمانان هستم»؟

نکته ها

خداوند در آيه‌ى 18 سوره‌ى زمر به مردم سفارش كرد كه سخنان را گوش دهيد و از احسن آن پيروى كنيد؛ اين آيه سخن احسن را دعوت الى اللّه مى‌داند، بنابراين وظيفه‌ى مردم آن است كه از ميان گويندگان دنبالِ كسى باشند كه روحش تسليم خدا و عملش صالح و دعوتش به راه خدا باشد.

پیام ها

1- تبليغ دين، بهترين سخن است و بهترين سخنگوى هستى انبيا هستند. وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا ...

2- بهترين سخن آن نيست كه علمى‌تر و خوش آهنگ‌تر باشد بلكه آن است كه مردم را به خدا دعوت كند و با هدف باشد. «دَعا إِلَى اللَّهِ»

3- سخنى ارزش دارد كه گوينده‌ى آن اهل عمل باشد. «دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً»


«1». يونس، 10.

جلد 8 - صفحه 339

(گويندگان بى عمل به شدّت توبيخ مى‌شوند. «لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» «1»، «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ» «2»

4- دعوتى ارزش دارد كه علاوه بر عمل، نشاط تسليم و رضا را به همراه داشته باشد. «إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ (33)

بعد از آن در شأن حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله فرمايد:

وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا: و كيست نيكوتر از حيث گفتار، مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ‌: از كسى كه بخواند مردمان را به پرستش خدا، وَ عَمِلَ صالِحاً: و بجا آورد كارهاى شايسته و پسنديده، يعنى با وجود گفتار آراسته كردار شايسته داشته باشد، وَ قالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ‌: و گويد بدرستى كه من از تسليم شدگانم به حكم خدا و منقاد فرمان او هستم.

تنبيه:

در بيان آيه اقوالى است:

1- آنكه عياشى- روايت نموده كه اين آيه در شأن حضرت امير المؤمنين عليه السّلام است‌ «2». مقاتل و جمعى از مفسرين گفته‌اند آيه در شأن ائمه معصومين عليهم السّلام است. «3» 2- مراد علما و فقهايند كه احكام اصول و فروع را به مردم تعليم دهند، و عمل صالح ايشان آنست كه به علم خود عمل كنند و به ناملايمات و مكاره و شدائد كه از ممر امر و نهى الهى به آنها وارد گردد صبر نمايند.

3- نزد بعضى آيه در شأن مؤذنان است كه مظهر شعائر اسلامند، و عمل‌


«1» نور الثقلين، ج 4، ص 546- 545، حديث 36. بنقل از بصائر الدرجات.

«2» تفسير برهان ج 4 ص 111 حديث 1.

«3» مجمع البيان، ج 9 ص 13.

جلد 11 - صفحه 372

صالح ايشان آنكه در ميان اذان و اقامه دو ركعت نماز بگذارند.

4- آيه در شأن بلال است. در جامع النورين- در فتح مكه حضرت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله به بلال فرمود: به بالاى بام كعبه رفته اذان گويد، چون مخرج شين نداشت، بجاى «اشهد» «اسهد» مى‌گفت، مردم مى‌خنديدند بناى توهين را گذاشتند، گفتند مگر آدم قحط بود كه اين سياه بايد برود بالاى كعبه اذان گويد با اينكه مخارج حروف را هم دارا نيست و سين را بجاى شين گويد. يكى مى‌گفت خوشا حال پدرم كه فوت شد و اذان بلال را نشنيد، ديگر گفت كلاغ سياه بام كعبه فرستاده اذان گويد. مسلمانان را طعن منافقان گران آمد، خدمت حضرت عرض كردند، حضرت به جهت رفع تشنيع منافقان فرمود بلال اذان نگويد. بلال دل شكسته شد، جبرئيل نازل، آيه شريفه آورد خدا فرمايد به غير از بلال كسى ديگر مأذون نيست اذان گويد و بر بالاى خانه من رود، زيرا او براى من اذان گويد نه از براى ديگران و همان سين او را بجاى شين قبول داريم.

گر بود لفظش كج و معنيش راست‌

آن كجىّ لفظ مقبول خدا است‌

تتمه:

سر آمد مصداق آيه شريفه حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله باشد كه جامعه بشريت عالم را دعوت به حق و حق پرستى نمايد و به عمليات و اخلاق حسنه خود تمام مردم را سرمشق عملى دهد و مقام تسليم خود را به فرمان الهى كه از اعظم طاعات است به عالميان معرفى فرمايد. و آيه مشعر است بر آنكه داعى به خير و مبلغ دين را واجب است كه به علم خود عامل باشد تا دعوت و تبليغ او اقرب باشد به قبول مردمان. پس به جهت ترغيب بندگان به قبول ايمان فرمايد:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ (31) نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ (32) وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ (33) وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ (34) وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ (35)

ترجمه‌

مائيم دوستان شما در زندگانى دنيا و در آخرت و براى شما است در آن آنچه دلخواه شما باشد و براى شما است در آن آنچه تمنّا نمائيد

با آنكه آن تشريفات ورودى است از خداى آمرزنده مهربان‌

و كيست نيكوتر در سخن از كسيكه خواند بسوى خدا و كردكار شايسته و گفت همانا من از منقادانم‌

و يكسان نيست خوبى و بدى دفع كن بآنچه آن بهتر است پس آنگاه كسى كه ميانه تو و او دشمنى است گوئى او دوستى است خويشاوند

و دارا نشوند آن را مگر آنان كه صبر كردند و دارا نشود آن را جز صاحب بهره بزرگ.

تفسير

ملائكه سابق الذكر كه در وقت مرگ بر كسانيكه ثابت قدم در ايمان بودند براى رفع خوف و حزن و بشارت ببهشت نازل ميشوند بايشان مى- گويند ما در دنيا دوستان شما بوديم كه شما را از شرّ شيطان حفظ مينموديم و اينك هم با شما هستيم تا براى شما آنچه را دلخواه شما باشد آماده نمائيم و بدانيد كه شما در اين عالم بتمام آرزوهاتان خواهيد رسيد و اين نعمتها كه بشما و اصل ميشود كه مانند تشريفات ورودى مهمان است مربوط بما نيست همه از طرف خداوند آمرزنده مهربان است كه براى اكرام و اعظام شما فرستاده شده گواراى وجود باد و خدا ميفرمايد و كه بهتر باشد از جهت گفتار از كسيكه دعوت نمود مردم را بسوى خدا و بجا آورد عمل شايسته را در بين خود و خداى خود و اقرار نمود با سلام و انقياد و تسليم در برابر اوامر الهى چون معلوم است كسى بهتر از چنين كس نيست كه عياشى ره نقل نموده او على عليه السّلام است و بعضى گفته‌اند مراد پيغمبر صلى اللّه عليه و اله است كه مانند حضرت ابراهيم كه فرمود و انا اوّل المسلمين اقرار باسلام و انقياد در برابر اوامر الهى نمود ولى بيشتر بر حسب ظاهر فرموده‌اند مراد آن حضرت و تمام ائمه و دعاة الى اللّه ميباشند و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده در ذيل آيه اول كه يعنى ما دوستان شما هستيم در دنيا كه حفظ ميكنيم شما


جلد 4 صفحه 558

را در آن و نزد مرگ و در آخرت و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه فرمود نمى‌ميرد هيچ كس كه دوست ما و دشمن دشمنان ما باشد مگر آنكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و امير المؤمنين و حسنين عليهم السّلام ببالين او حاضر ميشوند و بشارت باو ميدهند و در تفسير امام عليه السّلام حديث مفصّلى از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل فرموده كه خلاصه‌اش آنست كه همان ملك الموت كه براى قبض روح بنده مؤمن دوازده امامى حاضر ميشود تمام دلتنگى و نگرانى و تشويش او را از فقد مال و مفارقت عيال و نرسيدن بآمال و غيرها به ارائه دادن مقامات و نعم اخروى و رفقاى بهتر و برتر او را در آن عالم باو از او برطرف مينمايد بطوريكه ديگر هيچ حزنى از گذشته ندارد و هيچ ترسى از آينده براى او باقى نمى‌ماند و با كمال دلخوشى و اطمينان خاطر در سايه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و امير المؤمنين عليه السّلام و اولاد طاهرين آن دو جايگزين خواهد شد بشرط آنكه استقامت خود را در محبّت بآن خاندان معظّم تا آخر عمر حفظ كرده باشد و نيز خداوند براى دلگرمى رسول اكرم بدعوت ميفرمايد و مساوى نيست رفتار و گفتار خوب با رفتار و گفتار بد در آثار دنيوى و پاداش اخروى تو بايد دفاع نمائى از رفتار و گفتار بد كفار برفتار و گفتار خوب خود اگر احسن مجرّد از معناى تفضيل باشد و الّا ببهتر وجهى كه ممكن باشد دفع آن از وجوه خير يعنى در مقابل اذيت و آزار و گفتار ناهنجار آنها بايد صبر و سكون و مدارا و معارضه بخوبى و احسان نمائى و بكلمات ملاطفت آميز دل آنها را بدست آورى و چون چنين كنى آن كس كه ميان تو و او دشمنى و عداوت است مانند دوست و خويشاوند مهربان گردد ولى و اجد اين خصلت و خلق نيكو نمى‌شوند مگر كسانى كه صبر و بردبارى و تحمل را شعار خود نمايند و نميرسد باين موهبت مگر كسى كه خداوند بهره و نصيب وافرى از خير دنيا و آخرت باو عنايت فرموده است و كلمه لا در و لا السّيّئة زائده براى تأكيد نفى است و در كافى از امام صادق عليه السّلام در تفسير و لا تستوى الحسنة و لا السّيّئة نقل نموده كه حسنه تقيّه است بتقيه در مذهب و در مجمع از آن حضرت نقل نموده كه و ما يلقّيها الّا كلّ ذى حظّ عظيم.


جلد 4 صفحه 559

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ مَن‌ أَحسَن‌ُ قَولاً مِمَّن‌ دَعا إِلَي‌ اللّه‌ِ وَ عَمِل‌َ صالِحاً وَ قال‌َ إِنَّنِي‌ مِن‌َ المُسلِمِين‌َ (33)

و كيست‌ نيكوتر ‌از‌ حيث‌ گفتار ‌از‌ كسي‌ ‌که‌ دعوت‌ كند بنده‌گان‌ ‌را‌ بسوي‌ خداوند متعال‌ و عمل‌ كند باعمال‌ صالحه‌ و اعتراف‌ كند ‌به‌ اينكه‌ محققا ‌من‌ ‌از‌ مسلمين‌ هستم‌ وَ مَن‌ أَحسَن‌ُ قَولًا مِمَّن‌ دَعا إِلَي‌ اللّه‌ِ ‌در‌ تفسير آيه شريفه وَ مَن‌ أَحياها فَكَأَنَّما أَحيَا النّاس‌َ جَمِيعاً فرمود ‌در‌ خبر ‌که‌ كسي‌ ‌که‌ يك‌ نفر ‌را‌ هدايت‌ كند مثل‌ كسيست‌ ‌که‌ تمام‌ ناس‌ ‌را‌ هدايت‌ كرده‌ ‌باشد‌ و ‌اينکه‌ اولين‌ دعوت‌ انبياء بوده‌ چه‌ بزبان‌ ‌ يا ‌ بعمل‌ ‌که‌ فرمود:

(كونوا دعات‌ النّاس‌ باعمالكم‌ ‌لا‌ باقوالكم‌)

لذا ميفرمايد:

وَ عَمِل‌َ صالِحاً ‌که‌ ديگران‌ ‌هم‌ بخصوص‌ اهل‌ بيت‌ ‌آن‌ ‌از‌ ‌او‌ اتخاذ كنند و اتباع‌ ‌او‌ ‌که‌ گفتند:

(اذا ‌کان‌ رب‌ البيت‌ بالدف‌ مولحا

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 33)- بدی را با نیکی دفع کن! در آیات گذشته سخن از کسانی در میان بود که مردم را از شنیدن آیات قرآن نهی می‌کردند، ولی در اینجا از نقطه مقابل آنها که گفتارشان بهترین گفتار است سخن می‌گوید، می‌فرماید: «چه کسی خوش گفتارتر است از آن کس که دعوت به سوی خدا می‌کند و عمل صالح انجام می‌دهد

ج4، ص311

و می‌گوید: من از مسلمانانم»؟ و با تمام وجودم اسلام را پذیرفته‌ام (وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَی اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ).

این آیه با صراحت، بهترین گویندگان را کسانی معرفی کرده که دارای این سه وصفند: دعوت به اللّه، عمل صالح، و تسلیم در برابر حق.

نکات آیه

۱ - سخنى که در راستاى دعوت مردم به سوى خداوند ایراد شود، بهترین و زیباترین گفتار است. (و من أحسن قولاً ممّن دعا إلى اللّه)

۲ - ارزش دعوت به سوى خدا و تبلیغ آیین الهى، در گرو نیک کردارى دعوت کنندگان و مبلغان آن است. (و من أحسن قولاً ممّن دعا إلى اللّه و عمل صلحًا)

۳ - روحیه تسلیم در برابر خداوند، امرى ضرورى براى مبلغان دینى (و من أحسن قولاً ... و قال إنّنى من المسلمین)

۴ - حقیقت مسلمانى، تلاش در جهت گسترش عقیده توحیدى و عمل به صلاح و نیکى است. (و من أحسن قولاً ... و قال إنّنى من المسلمین)

۵ - هدایت گرى، عمل صالح و روحیه تسلیم در برابر خداوند، از برجسته ترین ویژگى هاى پیامبر(ص) (و من أحسن قولاً ... إنّنى من المسلمین) بنابراین که آیه مربوط به پیامبر(ص) باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.

۶ - ارزش انسان ها، در پرتو توحید، عمل صالح و روحیه تسلیم در برابر خداوند است. (و من أحسن قولاً ممّن دعا إلى اللّه و عمل صلحًا و قال إنّنى من المسلمین)

موضوعات مرتبط

  • ارزشها: ملاک ارزشها ۶
  • اسلام: حقیقت اسلام ۴
  • تسلیم: ارزش تسلیم به خدا ۶; اهمیت تسلیم به خدا ۳
  • توحید: ارزش توحید ۶; ارزش دعوت به توحید ۲; اهمیت تبلیغ توحید ۴
  • خدا: اهمیت دعوت به خدا ۱
  • دین: ارزش دعوت به دین ۲
  • سخن: بهترین سخن ۱; زیباترین سخن ۱
  • عمل صالح: ارزش عمل صالح ۶; اهمیت عمل صالح ۴
  • مبلغان: اهمیت انقیاد مبلغان ۳; عمل صالح مبلغان ۲
  • محمد(ص): انقیاد محمد(ص) ۵; عمل صالح محمد(ص) ۵; فضایل محمد(ص) ۵; هدایتگرى محمد(ص) ۵

منابع

  1. صاحب تفسیر روض الجنان بدون ذکر عنوان شأن و نزول از عکرمة نقل نماید که مضمون آیه درباره مؤذّنان است و نیز از عائشه روایت کند که گفته است گمان من آنست که این آیه درباره مؤذّنان مى باشد و نیز از فضیل بن رزیده نقل نماید که گفت: در زمان صحابه من مؤذن بودم عبدالله بن عاصم بن میسرة به من گفت: هر وقت از بانگ اذان براى نماز فارغ شدى بگو «اللَّه اکبر و انا من المسلمین» سپس این آیه را قرائت نمود.