الروم ١١
ترجمه
الروم ١٠ | آیه ١١ | الروم ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَبْدَءُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ»: (نگا: عنکبوت / ).
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹، سوره روم
- اشاره به مضامين و غرض سوره مباركه روم
- وجوهى كه در معناى آيه : ((يومئذ يفرح المؤ منون بنصر الله ...)) و ارتباط آن باقبل (غلبت الروم ...) گفته شده است
- اشاره اى در مورد وجه اينكه خداوند خلف وعده نمى كند (لا يخلف الله وعده )
- چند وجه در بيان مفاد آيه : ((يعلمون ظاهرا من الحيوة الدنيا...))
- توضيح مراد از اينكه فرمود: خداوند جهان را جز به ((حق )) و((اجل مسمى )) نيافريد
- دو وجه در معناى آيه : ((ثم كان عاقبة الذين اساؤ ا السوآى ان كذبوا بآيات الله ...))
- نكاتى كه از آيه : ((فسبحان حين تمسون و حين تصبحون وله الحمد...)) استفاده مى شود
- بحث روايتى (نقد رواياتى كه در ذيل آيه : ((غلبت الروم ...)) و شرطبندى با مشركينبر سر غلبه روم نقل شده )
- شرطبندى ابوبكر با مشركين بعد از نزول آيه تحريم قمار بوده است .
تفسیر نور (محسن قرائتی)
اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «11»
خداوند آفرينش را آغاز مىكند، سپس آن را تجديد مىكند، آنگاه به سوى او باز گردانده مىشويد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «11»
آنگاه بر سبيل تذكر نعمت و بيان قدرت خود بر اعاده مىفرمايد:
اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ: خدا مىآفريند خلق را از نطفه، ثُمَّ يُعِيدُهُ: پس ديگر باره برمىانگيزند بعد از مرگ، ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ: پس بسوى جز و حكم و باز گردانده شويد. قرائت حفص به تاء خوانده بر طريق خطاب، يعنى بازگردانيده شويد شما. بنابراين عدول از غيبت به خطاب به جهت مبالغه است در مقصود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «11» وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ «12» وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَكائِهِمْ شُفَعاءُ وَ كانُوا بِشُرَكائِهِمْ كافِرِينَ «13» وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ «14» فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَهُمْ فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ «15»
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ «16» فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ «17» وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ «18» يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ «19»
ترجمه
خدا مىآفريند خلق را پس اعاده ميدهد آنرا پس بسوى او رجوع داده ميشويد و روزى كه بر پا شود قيامت نوميد ميشوند گناهكاران و نباشد براى آنها از شريكهاشان شفيعانى و باشند بشريكهاشان كافران
و روز كه بپا ميشود قيامت مردم در آنروز متفرّق ميشوند پس امّا آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى نيك پس ايشان در بوستانى مسرور كرده ميشوند
و امّا آنها
جلد 4 صفحه 248
كه كافر شدند و تكذيب كردند آيتهاى ما و ملاقات آخرت را پس آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند
پس تنزيه كنيد خدا را هنگاميكه بشب ميرسيد و هنگاميكه صبح ميكنيد
و مر او را است ستايش در آسمانها و زمين و در آخر روز و هنگاميكه به نيمروز در آئيد
بيرون مىآورد زنده را از مرده و بيرون مىآورد مرده را از زنده و زنده ميكند زمين را بعد از مردنش و اينچنين بيرون آورده ميشويد.
تفسير
خداوند متعال در اين آيات شريفه بيان قدرت و عزّت و عظمت خود را فرموده باين تقريب كه خداوند تمام مردم را بدوا خلق ميفرمايد و بعدا ميميراند و اعاده ميدهد اجزاء متفرّقه هر كس را بصورت اوّل و زنده ميكند پس بمحضر الهى رجوع داده ميشوند براى حساب و حكم و پاداش او و يرجعون بصيغه مغايب نيز قرائت شده و بنابر قرائت مشهوره عدول از غيبت بخطاب شده بمناسبت عدول از ضمير مفرد بجمع و روز كه بر پا شود قيامت كه يكى از اسماء آن ساعت است براى آنكه وقت مقدّر الهى است بتپرستان گنه كار با حال يأس و نااميدى و تحيّر در پيشگاه الهى جلّ شأنه واقف خواهند شد و هيچ يك از بتهائيكه اميد بشفاعت آنها داشتند نمىتوانند از پرستش- كنندگان خودشان دستگيرى كنند لذا اينها هم منكر خدائى و شفاعت و ساير آثار وجودى آنها شوند و بيزارى جويند از آنها در ساحت ربوبى و نيز در آنروز كه روز بىنظيرى است و براى اهمّيّتش تكرار شده مردم از يكديگر متفرّق و جدا ميشوند يكدسته كه اهل ايمان باصول دين و مذهبند و بوظائف عملى خود در دنيا قيام نمودند در بوستانى بى نظير در بزرگى و صفا و طراوت و حسن منظر خرّم و خندان و مسرور و خوشحالند بطوريكه آثار فرح در رخسارشان مشهود ميشود و يكدسته كه منكر خدا و روز جزا و مكذّب انبيا و اوصيا بودند با كمال خفّت و خوارى در آتش جهنّم براى عذاب حاضر كرده خواهند شد و هميشه آنجا خواهند بود و غيبتى از آنجا براى آنها نخواهد بود پس اى بندگان خدا تسبيح و تنزيه كنيد او را در وقتى كه شام ميكنيد و صبح مينمائيد و او است مستحقّ حمد و ثنا در آسمانها و زمين و در آخر روز و وقتى كه داخل در ظهر ميشويد كه
جلد 4 صفحه 249
وقت اوّل و دوم وقت ظهور قدرت و وقت سوم و چهارم وقت بروز نعمت است و بعضى تسبيح در اين اوقات را كنايه از نمازهاى پنجگانه دانستهاند كه مشتمل بر تسبيح و تقديس و حمد و ثناى الهى است و حين تمسون را اشاره بنماز مغرب و عشاء گرفتهاند و حين تصبحون را كنايه از نماز صبح و عشيّا را از نماز عصر و حين تظهرون را اماره براى نماز ظهر قرار دادهاند و مناسبت تسبيح را با شب و تحميد را با روز ظهور سستى و كسالت در شب و تغيير حالت و تجديد نعمت در روز دانستهاند و نماز صبح را چون در تاريكى است از شب شمردهاند و بنابراين و عشيّا عطف است بر فى السّموات و الارض يعنى مر او را است حمد در آسمانها و زمين و در وقت عشاء و محتمل است عطف باشد بر حين تصبحون و جمله و له الحمد فى السّموات و الارض معترضه باشد براى بيان حسن تعقّب تسبيح بتحميد و بنابراين اختصاصى براى تسبيح بشب و تحميد بروز نخواهد بود و بنظر حقير محتمل است عشيّا و حين تظهرون اشاره بوقت ناهار و شام باشد و در اينصورت مناسبت آن با حمد و شكر واضح است چنانچه مناسبت تسبيح با اوّل شب كه وقت فراغت از كار و اوّل صبح كه وقت شروع بكار است پوشيده نيست و خداوند بيرون مىآورد انسانرا كه زنده و جاندار است از نطفه كه مرده و بى جان است و بعكس و بيرون مىآورد مؤمن را از نسل كافر و كافر را از نسل مؤمن چنانچه از ائمّه اطهار عليهم السّلام روايت شده و زنده ميكند زمين را به روئيدن نبات بعد از موات شدنش و همانطور كه نبات از زمين ميرويد مردم در قيامت از قبرها بيرون آورده خواهند شد و تخرجون بصيغه معلوم نيز قرائت شده است و در بعضى از روايات ائمّه اطهار احياء ارض به بيرون آمدن مردانى از آن كه زمين را زنده ميكنند باقامه عدل و اجراء حدّ در آن و نافعترند از نزول چهل روز باران براى آن تفسير و تأويل شده است و اللّه تعالى و اوليائه اعلم بمراده.
جلد 4 صفحه 250
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
اللّهُ يَبدَؤُا الخَلقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيهِ تُرجَعُونَ «11»
خداوند متعال ابداء فرمود تمام مخلوقات امكانيه را، پس از آن برميگرداند آنها را به كتم عدم، پس از آن دو مرتبه بسوي او برميگرديد.
مسئله: گفتگويي است بين حكماء و شرع مطهر، حكماء عالم را قديم ميدانند به گمان اينكه معلول علت است و انفكاك معلول از علت محال است و غافل از اينكه اينکه سلب قدرت و علم ميكند چون علت قدرت بر ترك معلول ندارد و از روي علم نيست بلكه امر قهري است بوجود علت معلول قهرا موجود ميشود و مفاسد ديگر، لكن شرع خداوند را علت فاعلي ميداند و شرائط ديگر هم لازم مصلحت در ايجاد باشد قابليت محل ميخواهد، مانعي در بين نباشد، لذا عالم حادث است و مسبوق به عدم، و قديم منحصر است به ذات- مقدس او. لذا ميفرمايد:
اللّهُ يَبدَؤُا الخَلقَ ابتداء دارد مسبوق به عدم بوده ايجاد ميفرمايد:
ثُمَّ يُعِيدُهُ همين نحوي که قدرت بر ايجاد دارد، قدرت بر اعدام هم دارد قدرت بر ابقاء هم دارد.
ثُمَّ إِلَيهِ تُرجَعُونَ در قيامت برميگرديد و زنده ميشويد و از شما بازپرسي ميكنند و به جزاء اعمال خود ميرسيد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 11)- سر نوشت مجرمان در قیامت: در آیات گذشته سخن از تکذیب کنندگانی به میان آمد که آیات خدا را به باد مسخره میگرفتند، و در اینجا با بیان گوشهای از مباحث معاد و سر نوشت مجرمان در قیامت بحثهایی را که پیش از این در باره معاد در آیات قبل گفته شد تکمیل میکند.
ج3، ص525
نخست میفرماید: «خداوند آفرینش را آغاز نموده سپس اعاده میکند، و بعد به سوی او بازگردانده میشوید» (اللَّهُ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ).
در آیه یک استدلال کوتاه و پر معنی برای مسأله معاد بیان شده که در آیات دیگر قرآن نیز به عبارات دیگری آمده است، و آن این که: «همان کسی که قدرت بر آفرینش نخستین داشت قدرت بر معاد هم دارد، و قانون عدالت و همچنین حکمت خداوند ایجاب میکند که این آفرینش مجدد تحقق یابد».
نکات آیه
۱ - خداوند، آغازکننده آفرینش انسان و بازآفریننده او پس از مرگ است. (اللّه یبدؤا الخلق ثمّ یعیده) «ال» در «الخلق» عهد است و مراد از آن به قرینه «ترجعون» انسان هایند.
۲ - انسان ها، موجوداتى حادث و ناپایدارند. (اللّه یبدؤا الخلق ثمّ یعیده)
۳ - آفرینش نخستین انسان، نشانه قدرت مندى خداوند بر باز آفرینى وى در عالم آخرت است. (اللّه یبدؤا الخلق ثمّ یعیده ثمّ إلیه ترجعون) این آیه، به قرینه آیه بعد - که درباره برپایى قیامت است - درصدد اثبات معاد از طریق توجه دادن به خلقتِ نخستینِ انسان ها است.
۴ - مرگ، سرنوشت همه انسان ها است. (اللّه یبدؤا الخلق ثمّ یعیده)
۵ - انسان ها، پس از باز آفرینى در عالم آخرت، به سوى خداوند باز مى گردند. (اللّه یبدؤا الخلق ثمّ یعیده ثمّ إلیه ترجعون)
۶ - معاد انسان ها، جسمانى است. (اللّه یبدؤا الخلق ثمّ یعیده ثمّ إلیه ترجعون) مرجع ضمیر «یعیده»، واژه «الخلق» (انسان ها) است. الخلق، در لغت، به معناى مخلوقى است که داراى صورت، شکل و هیبت قابل رؤیت باشد (مفردات راغب).
۷ - خداوند، مبدأ انسان ها و مرجع نهایى آنها است. (اللّه یبدؤا الخلق ثمّ یعیده ثمّ إلیه ترجعون) کلمه «ترجعون» از ریشه «رجوع» است و طبق گفته راغب، رجوع، بازگشت به جایى است که مبدأ و شروع بوده است.
۸ - بازگشت قهرى تمامى آدمیان، به سوى خدا است. (ثمّ إلیه ترجعون) مجهول آورده شدن فعل «ترجعون» (بازگشت داده خواهید شد) مى تواند اشاره به قهرى بودن بازگشت داشته باشد.
۹ - خداوند، عالَم آفرینش را پس از انتهاى اجل آن، به حالت قبل از خلقت اش بازمى گرداند. (ثمّ إلیه ترجعون) احتمال دارد مراد از «الخلق» عالَم آفرینش و مراد از «یعیده» (باز مى گرداند آن را) بازگرداندن او به حالت نخستین باشد. جمله «ثمّ إلیه ترجعون» - که خطاب به انسان ها است - اشاره دارد به این که انسان ها، از میان موجودات عالَم، به سوى خدا بازگردانده مى شوند.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: فرجام آفرینش ۹; بازگشت آفرینش به حالت اول ۹
- انسان: حدوث انسان ها ۲; خالق انسان ها۱; خلقت ابتدایى انسان ها ۳; فرجام انسان ۴، ۵، ۷، ۸; فناپذیرى انسان ۲; مبدأ انسان ها ۷; مرگ انسان ها ۴; معاد انسان ها ۳، ۵; منشأ معاد انسان ها ۱
- بازگشت به خدا :۵، ۷ حتمیت بازگشت به خدا ۵، ۷ ۸
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۷
- خدا: افعال خدا ۱، ۹; خالقیت خدا ۱; نشانه هاى قدرت خدا ۳
- مرگ: حتمیت مرگ ۴
- معاد: معاد جسمانى ۶