النمل ٩٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۳۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

و اینکه قرآن را تلاوت کنم! هر کس هدایت شود بسود خود هدایت شده؛ و هر کس گمراه گردد (زیانش متوجّه خود اوست؛) بگو: «من فقط از انذارکنندگانم!»

|و اين كه قرآن را [بر شما] تلاوت كنم. پس هر كه هدايت پذيرد به سود خود هدايت يافته و هر كه گمراه شود، پس بگو: من فقط از هشدار دهندگانم
و اينكه قرآن را بخوانم. پس هر كه راه يابد تنها به سود خود راه يافته است؛ و هر كه گمراه شود بگو: «من فقط از هشداردهندگانم.»
و نیز مأمورم که قرآن را (به حکم وظیفه رسالت بر امت) تلاوت کنم، پس هر کس هدایت یافت به نفع خود هدایت یافته و هر کس گمراه شد بگو که من جز آنکه از پیمبرانی هستم که برای (ارشاد و هدایت و) ترسانیدن خلق آمده‌ام وظیفه دیگر ندارم.
و اینکه قرآن را بخوانم؛ پس هر که راه یابد فقط به سود خود راه یافته است، و هر که گمراه شود [آثار شوم گمراهی فقط متوجه خود اوست] پس [به مردم] بگو: من فقط از بیم دهندگانم،
و قرآن را تلاوت كنم. پس هر كه هدايت يافت به سود خود هدايت يافته است و هر كه گمراه شد، بگو: جز اين نيست كه من بيم‌دهنده‌اى هستم.
و اینکه قرآن را بخوانم، پس هر کس رهیاب شود، همانا به سود خویش راه یافته است، و هر کس بیراه رود بگو که من فقط از هشداردهندگانم‌
و قرآن را [بر شما] بخوانم. پس هر كه راه يابد به سود خويش راه يافته، و هر كه گمراه شود، بگو: جز اين نيست كه من از بيم‌كنندگانم.
و (به من فرمان داده شده است) این که قرآن را بخوانم (و آن را بررسی و وارسی کرده و خود بفهمم و به دیگران تفهیم نمایم، و در همه‌ی کارهای زندگی برنامه‌ی خویشتن گردانم). پس هر کس (در پرتو آن) راهیاب شود برای (خیر و صلاح و سعادت دنیوی و اخروی) خود راهیاب شده است، و هر کس (از قرآن دوری کند و در نتیجه) گمراه گردد (سزای خود را می‌بیند). و بگو: من فقط از زمره‌ی بیم دهندگان می‌باشم (و یکی از پیغمبران خدا بوده و وظیفه‌ی ما رساندن فرمان یزدان است و حساب و کتاب بر خدای منّان).
«و اینکه قرآن را بخوانم و (آن را) پیروی کنم.» پس هر کس راه یابد در نتیجه تنها به سود خود راه می‌یابد و هر کس گمراه شود پس بگو: «من تنها از هشداردهندگانم.»
و آنکه بخوانم قرآن را پس آنکه رهبری شود جز این نیست که رهبری شود برای خویشتن و آنکه گمراه شود بگو جز این نیست که منم از ترسانندگان‌


النمل ٩١ آیه ٩٢ النمل ٩٣
سوره : سوره النمل
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَتْلُوَ»: تلاوت نمایم. الف زائدی در رسم‌الخطّ قرآنی در آخر دارد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‌ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ «92»

و (همچنين مأمورم) قرآن (را بر مردم) تلاوت كنم. پس هر كس هدايت را بپذيرد تنها به سود خود پذيرفته وهركس گمراه شود، پس بگو: (من مسئول نيستم، زيرا) من فقط هشداردهنده‌ام.


«1». تفسير كنزالدقائق.

جلد 6 - صفحه 470

نکته ها

آغاز اين سوره درباره‌ى اهميّت قرآن بود؛ پايان آن نيز از قرآن كريم بحث مى‌كند.

قرآن درباره‌ى تلاوت خودش مى‌فرمايد: «وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً» «1» اى پيامبر! ما بر سه چيز گواهيم:

الف: بر تمام كارهاى تو.

ب: بر تلاوت قرآن تو.

ج: بر تمام كارهايى كه شما مردم انجام مى‌دهيد.

يعنى تمام شئون و كارهاى پيامبر و تمام كارهاى مردم در يك سو و تلاوت قرآن آن حضرت در سوى ديگر قرار گرفته و اين نشانه‌ى اهميّت بسيار زياد تلاوت قرآن است.

پیام ها

1- آورنده‌ى قرآن، بايد خود نيز اهل تلاوت باشد. «أَتْلُوَا الْقُرْآنَ»

2- مهم‌ترين مأموريّت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بعد از توحيد، تلاوت آيات الهى بر مردم است. «أَتْلُوَا الْقُرْآنَ»

3- محور تبليغ بايد قرآن باشد. أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‌ ...

4- وظيفه‌ى مبلّغ، رساندن حقايق به مردم است، پذيرش يا عدم پذيرش، مربوط به خود آنهاست. أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‌ ... وَ مَنْ ضَلَ‌

5- تلاوت قرآن، مقدّمه‌ى هدايت است. «أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‌»

6- سود و زيان ايمان يا كفر مردم، به خود آنها برمى گردد. «لِنَفْسِهِ»

7- پيامبر مسئول گمراه شدگان نيست. «فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ»


«1» يونس 61

تفسير نور(10جلدى)، ج‌6، ص: 471

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‌ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ (92)

وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ‌: و امر شده‌ام اينكه تلاوت نمايم قرآن را و بر قرائت آن مواظبت نمايم تا حقايق آن بر من منكشف گردد. يا مداومت نمايم بر پيروى اوامر و نواهى آن. فَمَنِ اهْتَدى‌: پس هر كه قبول نمايد هدايت را به سبب متابعت قرآن؛ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ‌: پس اينست و جز اين نيست كه هدايت يافته براى نفس‌


«1» وسائل الشّيعه، ج 9، باب 16 از ابواب مقدمات الطّواف و ما يتبعها، روايت 3، ص 341، بنقل از فروع كافى، من لا يحضره الفقيه و علل الشّرايع.

جلد 10 - صفحه 94

خود، يعنى منافع آن كه نجات از مهالك دنيا و فيض به ثواب عقبى است عائد خود او گردد. وَ مَنْ ضَلَ‌: و هر كه گمراه شود به سبب مخالفت قرآن، فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ‌: پس بگو اى پيغمبر اينست و جز اين نيست بدرستى كه من از ترسانندگانم بندگان را از عذاب الهى و اجبار در ايمان نمى‌نمايم بلكه بر من جز تبليغ رسالت و بيان فرامين قرآن چيزى نيست، پس وبال ضلالت كه عقوبت دنيا و آخرت است به من نخواهد رسيد، پس به خود مخالف و گمراه باز گردد.

تنبيه: آيه شريفه آگاهى است براى امت به آنكه شأن پيغمبر، رساندن احكام قرآن و فرامين حضرت سبحان است به امت، پس هر كه قبول نمايد آن احكام را به عمل كردن بر طبق آن كلّا و جزء نتيجه آن كه هدايت و ارشاد و سعادت دنيا و نيل به ثواب و فيوضات عقبى است البته شامل حال او گردد. و هر كه به سوء اختيار ترك كند قبول قرآن را و مخالفت نمايد از عمل به فرامين آن، هر آينه نتيجه آن كه گمراهى از حق و خباثت و نكبت در دنيا و دچار وبال عذاب و عقوبت اخرى است، عايد او خواهد شد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ (89) وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (90) إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَها وَ لَهُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (91) وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‌ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ (92) وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آياتِهِ فَتَعْرِفُونَها وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (93)

ترجمه‌

هر كه آورد خوبى را پس براى او است بهتر از آن و ايشان از هراس چنين روز ايمنند

و كسانيكه آورند بدى را پس نگو نسار كرده شود رويهاشان در آتش آيا جزا داده ميشويد جز آنچه را بوديد كه ميكرديد

جز اين نيست مأمور شدم كه بپرستم خداوندگار اين شهر را كه محترم گردانيد آنرا و مر او را است همه چيز و مأمور شدم كه باشم از منقادان‌

و آنكه بخوانم اين قرآن را پس آنكه هدايت يافت پس جز اين نيست كه هدايت مى‌يابد براى خودش و آنكه گمراه شد پس بگو جز اين نيست كه من از بيم دهندگانم‌

و بگو ستايش خداى را است زود باشد بنماياند بشما آيتهايش را پس بشناسيد آنها را و نيست پروردگار تو بيخبر از آنچه ميكنيد.

تفسير

خداوند متعال بمناسبت ذكر افعال عباد و احوال معاد در آيات سابقه ميفرمايد هر كس در دنيا كار خوب و شايسته انجام داده خداوند در آخرت جزاى بهتر و برترى باو عنايت ميفرمايد و چنين اشخاص نيكوكار از هول و هراس بزرگ در چنين روزى ايمنند و بعضى فزع يومئذ باضافه قرائت نموده‌اند يعنى‌


جلد 4 صفحه 170

از ترس آنروز در امانند و كسانيكه در دنيا كار بد و ناشايسته انجام داده باشند برو در آتش جهنم انداخته شوند و بآنها از روى ملامت گويند آيا غير از جزاى اعمال زشت شما بشما داده ميشود و در روايات كثيره از اهل بيت عصمت و طهارت حسنه و سيّئه در اين دو آيه بمحبّت و ولايت ايشان و انكار آن و عداوت اين خاندان مخصوصا امير مؤمنان عليهم السلام تفسير شده و نيز خداوند به پيغمبر اكرم دستور فرموده كه در مقابل كفار براى اظهار ثبات قدم در توحيد و دين حق بفرمايد من فقط مأمورم عبادت كنم خداوندگار اين شهر مكه را كه محبوبترين شهرها است نزد من و خداوند آنرا محترم قرار داده و محل امن و امان براى بندگان و حرام فرموده صيد كلّيه حيوانات و رمانيدن آنها را از آن و بريدن درخت و كندن گياه آنرا و اين نه براى آنستكه خداوند فقط مالك آن شهر يا خانه كعبه است چون از آن حق و مملوك او است هر موجودى از موجودات بلكه اضافه رب بآن بلد براى شرافت آنست و من مأمورم كه مطيع و منقاد او باشم و قرآن را كه كتاب او است بر مردم قرائت نمايم پس هر كس بآن هدايت يابد سعادت يافته و بر نفع او است و هر كس بگمراهى باقى ماند و بآن هدايت نيابد بايد بگويم من بوظيفه خود عمل نمودم كفر شما زيانى بر من وارد نميكند بعهده پيغمبر ابلاغ حكم خدا و تخويف از تخلّف آنست حمد خداى را كه توفيق انجام وظيفه را بمن عنايت فرمود و بعد از اين خداوند آيات و امارات قدرت خود را در دنيا و آخرت بشما نشان خواهد داد و ضرب دست اولياء خدا و مجاهدين اسلام را مى‌بينيد و آنها را ميشناسيد ولى آنوقت معرفت فائده ندارد و تصور نكنيد مهلتى كه خداوند بشما داده و ميدهد براى آنستكه از اعمال ناشايسته شما غافل است بلكه براى مدارا و فرصت تنبّه و تكميل استحقاق و مصالح ديگرى است كه مكرر ذكر شده و قمى ره نقل فرموده كه مراد از آيات امير المؤمنين و ائمه اطهار عليهم السلامند كه در رجعت بدنيا دشمنانشان ايشانرا مى‌بينند و ميشناسند و امير المؤمنين عليه السّلام فرموده و اللّه خداوند بزرگتر از من آيتى ندارد و يعملون بصيغه مغايب نيز قرائت شده است و ثواب قرائت اين سوره و سوره قبل و بعد كه اول آنها طاوسين است ذكر شد و الحمد للّه رب العالمين و صلى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 4 صفحه 171

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ أَن‌ أَتلُوَا القُرآن‌َ فَمَن‌ِ اهتَدي‌ فَإِنَّما يَهتَدِي‌ لِنَفسِه‌ِ وَ مَن‌ ضَل‌َّ فَقُل‌ إِنَّما أَنَا مِن‌َ المُنذِرِين‌َ (92)

و اينكه‌ تلاوت‌ كنم‌ و قرائت‌ كنم‌ قرآن‌ ‌را‌ ‌پس‌ كسي‌ ‌که‌ هدايت‌ شد و قبول‌ هدايت‌ كرد بنفع‌ ‌خود‌ ‌او‌ ‌است‌ و كسي‌ ‌که‌ بضلالت‌ رفت‌ ‌پس‌ بگو ‌من‌ وظيفه‌ ‌خود‌ ‌را‌ انجام‌ دادم‌ و انذار كردم‌ ديگر مأمور باكراه‌ و اجبار نيستم‌.

جلد 14 - صفحه 199

وَ أَن‌ أَتلُوَا القُرآن‌َ ‌بر‌ تمام‌ جن‌ و انس‌ ‌تا‌ دامنه‌ قيامت‌ تمام‌ دستورات‌ قرآن‌ ‌را‌ ‌از‌ معارف‌ حقه‌ و دستورات‌ اخلاقي‌ و بيان‌ احكام‌ شرعيه‌ گوشزد تمام‌ امت‌ كنم‌.

فَمَن‌ِ اهتَدي‌ بمعارف‌ ‌آن‌ معتقد شد ‌از‌ توحيد عدل‌ نبوت‌ امامت‌ معاد خصوصيات‌ ‌آنها‌ و باخلاقياتش‌ متخلق‌ شد و بدستوراتش‌ عمل‌ نمود اوامر ‌او‌ ‌را‌ اطاعت‌ و ‌از‌ نواهي‌ ‌او‌ منتهي‌ شد و فرمايشات‌ ‌او‌ ‌را‌ پذيرفت‌.

فَإِنَّما يَهتَدِي‌ لِنَفسِه‌ِ سعادت‌ دنيا و آخرت‌ و نيل‌ بتفضلات‌ الهي‌ ‌در‌ نشئتين‌ و نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ دارين‌ ‌را‌ بدست‌ آورده‌.

وَ مَن‌ ضَل‌َّ و كسي‌ ‌که‌ ‌در‌ ضلالت‌ و گمراهي‌ افتاد و قبول‌ نكرد و نپذيرفت‌ ‌ يا ‌ ‌به‌ اينكه‌ قرآن‌ ‌را‌ منكر شد و ‌گفت‌ افتراء و كذب‌ اساطير اولين‌ ‌است‌ و پشت‌ پا زد بدستورات‌ ‌او‌ ‌ يا ‌ اينكه‌ بعض‌ آيات‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌از‌ روي‌ هوي‌ و هوس‌ بتأويلات‌ بارده‌ تأويل‌ نمود مخصوصا آيات‌ راجعه‌ بامر ولايت‌ ‌را‌.

فَقُل‌ إِنَّما أَنَا مِن‌َ المُنذِرِين‌َ آنچه‌ بايد بگويم‌ گفتم‌ حجت‌ ‌را‌ ‌بر‌ همه‌ تمام‌ كردم‌ راه‌ عذر ‌را‌ بستم‌ كوشش‌ ‌خود‌ ‌را‌ كردم‌ ديگر وظيفه‌ ندارم‌ ‌که‌ باجبار و اكراه‌ مردم‌ ‌را‌ رو بسعادت‌ بكشم‌. ‌در‌ خطبة الوداع‌ فرمود

«‌ما ‌من‌ شي‌ء يقربكم‌ ‌الي‌ الجنة و يبعدكم‌ ‌عن‌ النار الا و ‌قد‌ امرتكم‌ ‌به‌ و ‌ما ‌من‌ شي‌ء يبعدكم‌ ‌عن‌ الجنة و يقربكم‌ ‌الي‌ النار الا و ‌قد‌ نهيتكم‌ عنه‌»

و فرمود

«اني‌ تارك‌ فيكم‌ الثقلين‌ كتاب‌ اللّه‌ و عترتي‌ لن‌ يفترقا ‌حتي‌ يردا ‌علي‌ الحوض‌ ‌ما ‌ان‌ تمسكتم‌ بهما لن‌ تضلوا ابدا».

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 92)- سپس ابزار وصول به این دو هدف را چنین بیان می‌کند: «و (من مأمورم) قرآن را تلاوت کنم» (وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ).

از فروغ آن شعله گیرم، و از چشمه آب حیاتبخش جرعه‌ها بنوشم، و در همه برنامه‌ها بر راهنمایی آن تکیه کنم، آری این وسیله من است! و به دنبال آن اضافه می‌کند: تصور نکنید ایمان آوردن شما سودی به حال من و یا از آن بالاتر سودی برای خداوند بزرگ دارد، نه «پس هر کس هدایت شود برای خود هدایت می‌یابد» (فَمَنِ اهْتَدی فَإِنَّما یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ).

و تمام منافع هدایت چه در این جهان و چه در جهان دیگر عائد خود او می‌شود.

«و هر کس گمراه شود» (وزر و وبالش به گردن خود اوست) بگو: من فقط از انذار کنندگان و بیم دهندگانم و عواقب شوم آن دامن مرا نمی‌گیرد» (وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِینَ).

نکات آیه

۱ - تلاوت قرآن، رسالت و وظیفه تغییرناپذیر پیامبر(ص) براى هدایت خلق (إنّما أُمرت أن ... و أن أتلوا القرءان فمن اهتدى) در این آیه تلاوت آیات قرآن به مردم، به عنوان یگانه مسؤولیت پیامبر(ص) مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله «فمن اهتدى...» نیز استفاده مى شود که هدف از تلاوت آیات آن، هدایت خلق بوده است.

۲ - پیامبر(ص)، مأمور ابلاغ پیام وحى و نه مسؤول هدایت ناپذیرى گمراهان (و أن أتلوا القرءان فمن اهتدى فإنّما یهتدى لنفسه) از بخش دوم آیه (فمن اهتدى...) استفاده مى شود که بخش اول (و أن أتلوا القرآن...) زمینه چینى براى تعیین محدوده وظایف پیامبر(ص) و متوجه بودن مسؤولیت حق ناپذیرى به خود انسان هااست.

۳ - پیامبر(ص) موظف به پیروى دقیق از قرآن * (إنّما أُمرت أن أعبد ربّ هذه البلدة ... و أن أتلوا القرءان) واژه «أتلوا» مى تواند از مصدر «تُلُوّ» (تبعیت و پیروى) مشتق شده باشد.

۴ - تلاش براى هدایت خلق با پیام وحى، تبلور روحیه عبودیت و تسلیم در برابر خدا (إنّما أُمرت أن أعبد ... و أُمرت أن أکون من المسلمین . و أن أتلوا القرءان) با توجه به ارتباط «و أن أتلوا» با آیه قبل، مى توان مطلب یاد شده را استفاده کرد. ضمناً از تعبیر «فمن اهتدى...» استفاده مى شود که تلاوت مزبور، تلاوت شخصى نیست; بکله تلاوتى است در راستاى تبلیغ و هدایت مردمان است.

۵ - لزوم تلاوت قرآن، به گونه اى ثمربخش و در جهت هدایت و بیدارگرى (و أن أتلوا القرءان فمن اهتدى فإنّما یهتدى لنفسه) از جمله «فمن اهتدى...» در پى «أن أتلوا القرآن» استفاده مى شود که تلاوت پیامبر(ص)، تلاوتى راستین، داراى هدف و در جهت هدایت و بیدارگرى بوده است.

۶ - بازتاب و منافع هدایت پذیرى انسان، تنها متوجه خود او است. (فمن اهتدى فإنّما یهتدى لنفسه)

۷ - بهره مندى از هدایت قرآنى، در گرو اراده و روحیه هدایت پذیرى خود انسان (فمن اهتدى فإنّما یهتدى لنفسه) از نسبت داده شدن فعل «اهتدى» به «من»، معلوم مى شود که شرط استفاده از آیات الهى، روحیه هدایت پذیرى و اراده و خواست انسان است.

۸ - انذارگرى و هشداردهى، موضع پیامبر(ص) در برابر گمراهان حق ناپذیر (و من ضلّ فقل إنّما أنا من المنذرین)

۹ - گمراهى هر فرد، از ناحیه خود وى و نتایج شوم آن نیز گریبانگیر خود او است. (و من ضلّ فقل إنّما أنا من المنذرین) از این که فعل «ضلّ» به خود فرد نسبت داده شده و انذار هم مربوط به او است، مطلب یاد شده به دست مى آید. گفتنى است که اصولاً انذار در زمینه اى صورت مى گیرد که نتایجى شوم در پى داشته باشد.

۱۰ - پیامبر(ص)، موظف به تداوم بخشیدن انذارگرى خود نسبت به گمراهان و دست برنداشتن از تبلیغ (و من ضلّ فقل إنّما أنا من المنذرین) تعبیر «فقل إنّما...» مى رساند که پیامبر(ص) در مرحله نخست، با تلاوت آیات در مقام هدایت توده ها است و در صورت مخالفت عده اى، وظیفه او پایان یافته نیست; بلکه او در موضع انذارگرى هم چنان باید باقى بماند.

۱۱ - لزوم ساکت ننشستن در قبال گمراهان جامعه (و من ضلّ فقل إنّما أنا من المنذرین) گرچه مخاطب این آیه در مرحله نخست، شخص پیامبر(ص) است; اما با توجه به این که پیامبر(ص) اسوه خلق مى باشد، تکلیف یاد شده متوجه همه مؤمنان و رسالت داران هدایت و انذار مردم نیز هست.

۱۲ - تنها انذار و تهدید نسبت به عواقب شوم عمل، داراى امکان تأثیر در حق ستیزان (و من ضلّ فقل إنّما أنا من المنذرین) با این که قرآن دربردارنده هر دو بعد انذار و تبشیر است; اما پیامبر(ص) در قبال گمراهان حق ناپذیر، تنها موظف به بیان بُعد انذارگر قرآن بود و این بدان جهت است که تنها عاملى که ممکن بود در آنان تأثیر بگذارد «انذار» است.

موضوعات مرتبط

  • اراده: آثار اراده ۷
  • انسان: نقش انسان ۹
  • تسلیم: نشانه هاى تسلیم به خدا ۴
  • حق: آثار انذار حق ستیزان ۱۲; انذار حق ناپذیران ۸; زمینه هدایت حق ستیزان ۱۲
  • خود: منفعت به خود ۶
  • عبودیت: نشانه هاى عبودیت ۴
  • قرآن: آثار تلاوت قرآن ۵; پیروى از قرآن ۳; زمینه استفاده از قرآن ۷
  • گمراهان: انذار گمراهان ۸، ۱۰; اهمیت هدایت گمراهان ۱۱
  • گمراهى: منشأ گمراهى ۹
  • محمد(ص): انذارهاى محمد(ص) ۸، ۱۰; تبلیغ محمد(ص) ۲، ۱۰; تکلیف محمد(ص) ۳; تلاوت قرآن محمد(ص) ۱; رسالت محمد(ص) ۱; محدوده مسؤولیت محمد(ص) ۲; مسؤولیت محمد(ص) ۱۰; هدایتگرى محمد(ص) ۱
  • هدایت: آثار هدایت ۶; آثار هدایت پذیرى ۷; زمینه هدایت ۵

منابع