هود ١٩
ترجمه
هود ١٨ | آیه ١٩ | هود ٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الَّذِینَ»: صفت واژه (الظَّالِمِینَ) در آیه قبلی است. «یَبْغُونَهَا عِوَجاً»: آن را کج میخواهند. یعنی همیشه در صدد آن هستند که جاده مستقیم الهی را کج نشان دهند و نادرست جلوه بنمایند.
تفسیر
- آيات ۲۴ - ۱۷، سوره هود
- معناى ((بينه )) و موارد اطلاق و استعمال آن
- بينه در آيه : ((افمن كان على بينه من ربه ...)) به معناى بصيرت الهى است و جملهمذكور منطبق بر رسول خدا (ص ) است
- معناى شاهد در: ((و يتلوه شاهد منه )) و اثر شهادت در اعتماد به مورد شهادت و ايمان بهآن
- اشاره به انطباق ((شاهد منه )) در آيه شريفه با امير المؤ منين (ع ) و وجوه ديگرى كهمفسرين درباره مراد از شاهد گفته اند
- قرآن چيز نوظهورى نيست و پيش از آن ، كتاب موسى (ع )نازل شده ، كتابى كه امام و رحمت بود
- خطاب به مشركين : اين شما هستيد كه به خدا افتراء مى بنديد
- توضيح : مراد از اينكه در قيامت مشركين بر پروردگارشان عرضه مى شوند
- تمامى منحرفين از راه حق ، ستمكار و مفترى بر خدايند
- مشركين و كفار با كفر خود و جز خدا را ولى گرفتن ، از قدرت و سلطه خداى تعالى وولايت او خارج نگشته اند و عذابشان دو برابر مى شود
- توضيحى درباره اينكه كفار آيات خدا را نمى بينند و انذارها و تبشيرها را نمى شنوند
- وجوه ديگرى كه مفسرين در معناى جمله : ((و ما كانوا يستطيعون السمع و ما كانوايبصرون )) گفته اند
- معناى خسران نفس و ضلال گم شدن متريات و مراد از اينكه كفار در آخرت ((اخسرون ))هستند
- معناى ((اجابت ))و مراد از اخبات مؤ منينى بسوى خدا
- وصف (واجتنبوا ربهم ) به طايفه خاصى از مؤ منين اشاره دارد.
- بحث روايتى
- روايات متعددى درباره انطباق جمله : ((افمن كان على بينه من ربه و يتلوه شاهد منه ))بر رسول خدا (ص ) و امير المؤ منين (عليه السلام )
- رد سخن مغرضانه صاحب المنار
- روايتى درباره معناى : ((واخبتوا الى ربهم )) ۲۹۲
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ «19»
كسانى كه (مردم را) از راه خدا باز مىدارند و مىكوشند تا آن را كج جلوه دهند، در حالى كه آنها خودشان به آخرت كافرند.
نکته ها
دشمنان با شيوههاى مختلف از راه خداوند جلوگيرى مىكنند، از جمله: بدعت، تهمت، تفسير به رأى، جعل حديث، ايجاد شبهه، ركود مساجد، كنار زدن اهلبيتِ رسول خدا عليهم السلام، نهى از معروف، بهانه تراشى، ايجاد سرگرمىهاى ناسالم، مطرح كردن مسائل فرعى، شخصيّت تراشى، ترويج باطل، تحقير مؤمنان، تحريم مباحات، تشويق نابجا، تبليغ ناروا و
جلد 4 - صفحه 40
بزرگ نشان دادن طاغوتها و ...
از مصاديق بارز بستن راه خدا، بستن دَرِ خانهى اولياى خدا و اهلبيت پيامبر عليهم السلام و رهبران معصوم و عادل است.
پیام ها
1- بستن راه خدا يا كج نشان دادن آن، ظلم است. الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ ...
2- دشمن در مرحلهى اوّل راه را مىبندد و اگر نتوانست، مسير را منحرف مىكند.
يَصُدُّونَ ... وَ يَبْغُونَها عِوَجاً
3- تحريف معارف دينى و بد جلوه دادن دين، نوعى بستن راه خداست.
يَصُدُّونَ ... وَ يَبْغُونَها عِوَجاً
4- دين خدا هيچ گونه كجى و انحرافى ندارد و مخالفان، خود شبهه و انحراف درست مىكنند. «يَبْغُونَها عِوَجاً»
5- ايمان نداشتن به آخرت مقدّمهى هرگونه ظلمى است. «بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ «19»
بعد از آن وصف ايشان را بيان فرمايد:
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ: آنان كه باز مىدارند مردمان را از راه خدا يعنى دين اسلام و پيروى قرآن و متابعت سيد انام كه طريق موصل است به رحمت نامتناهى الهى بوسيله اطماع و تهديد و اسباب گمراهى و القاء شبهات و وادار نمودن به ملاهى و مناهى و غيره. وَ يَبْغُونَها عِوَجاً: و طلب مىكنند براى راه حق، كجى و بازگشتى را به تدليس و مكر و شيطنت و كتمان حق در هر عصرى. وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ: و حال آنكه ايشان به قيامت و بعث و نشور و ثواب و عقاب، ايشان كافر و منكر هستند.
نكته: تكرار ضمير جهت تأكيد كفر آنهاست به آخرت و شدت انكارشان به قيامت.
على بن ابراهيم قمى فرمايد: اينها كسانيند كه ظلم كردند آل محمد عليهم السّلام را، و منع كردند ايشان را از راه خدا كه حق امامت ايشان باشد و طلب نمودند آن امامت را در غير ايشان. «1»
«1» تفسير على بن ابراهيم قمى ج 1 ص 325.
جلد 6 - صفحه 45
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ «18» الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ «19» أُولئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ يُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ ما كانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَ ما كانُوا يُبْصِرُونَ «20» أُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «21» لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ «22»
ترجمه
و كيست ستمكارتر از آنكه افترا بست بر خدا دروغ را آنگروه عرضه داشته ميشوند بر پروردگارشان و گويند گواهان اين جماعت آنانند كه دروغ بستند بر پروردگارشان آگاه باشيد لعنت خدا بر ستمكاران
آنانكه باز ميدارند از راه خدا و ميخواهند آنرا كج و آنان بآخرت آنها كافرانند
آنگروه نباشند عاجز كنندگان در زمين و نباشد مر ايشانرا از غير خدا دوستان افزوده ميشود براى آنها عذاب نبودند كه بتوانند شنيدن را و نبودند كه به بينند
آنگروه آنانند كه زيان كردند جانهاشان را و گم شد از آنها آنچه بودند كه افترا مىبستند
ناچار همانا آنها در آخرت آنانند زيانكارتران.
تفسير
ستمكارترين خلق كسى است كه دروغى را نسبت بخدا دهد چون با خالق و منعم خود خيانت نموده و بر خود و خلق ظلم كرده است و ذكر اين معنى بصورت سؤال براى وضوح جواب و ابلغيّت آن در افاده مراد است و اين اشخاص را در يكى از مواقف قيامت در پيشگاه الهى حاضر مينمايند براى مؤاخذه و ائمّه اطهار و انبياء عظام كه مبلّغ و حافظ احكام الهى ميباشند شهادت بخيانت و دروغ آنها ميدهند و لعنشان ميفرمايند كه نتيجه آن بعد از رحمت است و محتمل است جمله الا لعنة اللّه على الظّالمين ابتداء كلام الهى باشد و بعدا توصيف فرموده آنها را بآنكه مردم را از راه حق باز ميدارند به القاء شبهات و تهييج شهوات و منع از خيرات و مقصود آنها آنستكه دين خدا و راه حقّ را كج معرّفى نمايند و عيب و نقصى
جلد 3 صفحه 72
براى آن در انظار مردم اثبات نمايند لذا آيات الهى را تحريف و تأويل مينمايند چنانچه يهود اوصاف پيغمبر آخر الزمان را از تورات تغيير دادند و سبب بروز اين اعمال بى اعتقادى بعالم آخرت است والا كسيكه معتقد بدار جزائى باشد پيرامون اين امور نميگردد لذا ضمير «هم» براى افاده تأكيد مكرّر شده است و اينها نميتوانند خدا را هيچگاه از عذاب خودشان عاجز كنند چون در دنيا نميتوانند از ملك الهى خارج شوند و دوستان و ياورانى ندارند كه اگر خداوند بخواهد آنها را عذاب فرمايد بتوانند از آنها دفاع نمايند و در آخرت عذاب آنها دو چندان يا بيشتر خواهد بود از ساير كفّار چون اينها هم خودشان كافر شدند و هم مردم را كافر نمودند و استطاعت شنيدن كلمات حقّه و مواعظ حسنه و براهين واضحه و ديدن آيات بيّنات و معجزات ظاهرات را ندارند چون گوش شنوا و ديده بصيرت آنها بواسطه انغمار در شهوات و توجّه بزخارف دنيا و اعراض از ذكر و فكر كر و كور شده يا بقدرى متعصّب در طريق باطل و لجوج و عنود و حسودند كه نميتوانند به حرف حقّ گوش بدهند و حق را به بينند و اوصاف آنرا مشاهده نمايند اين قبيل اشخاص خسارت جانى نمودند كه گوهر گرانبهاى عقل و روح و عمر خودشان را فاسد نمودند و آنچه پيدا كردند در دنيا بخيال خودشان از دولت و ثروت و رياست از دستشان رفت و جز حسرت و ندامت براى آنها باقى نماند ناچار در آخرت هم در زمره كفّارى هستند كه خسارت آنها از ساير كفار زيادتر است عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آن كفّار چهار نفر پادشاه از قريش بودند كه پى در پى سلطنت كردند فيض ره فرموده كه مراد از چهار پادشاه آن سه نفر و معاويه ميباشند و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از اشهاد ائمّه اطهارند و قمّى ره فرموده اشهاد ائمّه عليهم السلام و ملعون كسانى هستند كه ظلم نمودند بر آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و غصب كردند حقّ ايشانرا و باز داشتند مردم را از راه خدا كه امامت است و منحرف نمودند آنرا بغير اهلش و آنها استطاعت و قدرت نداشتند كه فضائل امير المؤمنين عليه السّلام را بشنوند و منقرض و فانى شدند و معلوم است كه مراد بيان مصاديق واضحه است.
جلد 3 صفحه 73
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَ يَبغُونَها عِوَجاً وَ هُم بِالآخِرَةِ هُم كافِرُونَ «19»
ظالمين که مورد لعن واقع شدند كساني هستند که جلوگيري ميكنند از راه خداوند که صراط مستقيم باشد و طلب ميكنند راههاي كج را و اينها بآخرت و قيامت اينها كافر هستند.
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ صد عن سبيل اللّه بجلوگيري ديگران است که براي حق نروند يا بالقاء شبهه در اذهان آنها در يكي از معتقدات ديني يا بتهديد بقتل و اسيري اگر بطرق حق روند يا بتطميع بمال و جاه اگر رو بآنها بروند يا بمكر و حيله و تقلب يا بانكار ضروريات يا بابداع بدعت در دين و بالاخره طرق باطل بسيار است که اينکه صدّ هم ظلم بنفس خود است که در ضلالت افتاده و هم ظلم بغير است که اضلال كرده و هم ظلم بدين است که بر خلاف آن تصرف كرده بزياده و نقصان بدعت و انكار.
وَ يَبغُونَها عِوَجاً تأنيث و يبغونها يا باعتبار طرق مختلفه است که ارباب ضلالت دارند که سبل شيطاني است چنانچه منسوب بحضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است که خطي كشيدند با انگشت مبارك روي زمين و فرمودند
(هذا صراط مستقيم)
و خطوط زيادي در دو طرف آن كشيدند و فرمودند
(هذه سبل الشيطان)
و تمام اينکه سبل كج است يعني طلب ميكنند راههاي كج و معوج را، يا باعتبار طرق الهيه است که فرمودند
(الطرق الي اللّه بعدد انفس الخلائق)
يعني طرق خداوند را صدّ
جلد 11 - صفحه 29
ميكنند و كج و معوج ميكنند مثل مبدعين.
وَ هُم بِالآخِرَةِ هُم كافِرُونَ تكرار كلمه هم براي تأكيد و رسوخ كفر در قلوب آنها است چنانچه ميگويي اينها نسبت بقيامت خود آنها كافر هستند زيرا اگر كسي معتقد باشد که كفر و ضلالت و اضلال و بدعت و انكار موجب خلود در عذاب است نزديك آن نميرود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 19)- این آیه صفات این ظالمان را در ضمن سه جمله بیان میکند:
نخست میگوید: «آنها کسانی هستند که (مردم را با انواع وسائل) از راه خدا باز میدارند» (الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ).
این کار از طریق القاء شبهه، و زمانی از طریق تهدید، و گاهی تطمیع، و مانند آن، صورت میگیرد که هدف همه آنها یکی است و آن بازداشتن از راه خداست.
دیگر این که: «آنها مخصوصا سعی دارند راه مستقیم الهی را کج و معوج نشان دهند» (وَ یَبْغُونَها عِوَجاً). یعنی با انواع تحریفها، کم و زیاد کردن، تفسیر به رأی و مخفی ساختن حقایق چنان میکنند که این صراط مستقیم به صورت اصلیش در نظرها جلوهگر نشود، تا مردم نتوانند از این راه بروند.
و دیگر این که: «آنها به قیامت و روز رستاخیز ایمان ندارند» (وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ). و عدم ایمانشان به معاد سر چشمه سایر انحرافات و تبهکاریهای آنان میشود.
نکات آیه
۱- کسانى که مردم را از پیوستن به راه خدا (دین و معارف الهى) بازدارند ، از زمره ستمکارانند. (ألا لعنة الله على الظلمین. الذین یصدون عن سبیل الله) فعل «یصدون» به معناى باز مى دارند و نیز به معناى اعراض مى کنند، آمده است. برداشت فوق براساس معناى اول است.
۲- اعراض کنندگان از راه خدا ، از ستمکارانند. (ألا لعنة الله على الظلمین. الذین یصدون عن سبیل الله)
۳- کسانى که دین و معارف الهى را نپذیرند و مردم را از پذیرش آن بازدارند ، در آخرت از رحمت خدا محروم و به لعنت او گرفتار خواهند شد. (ألا لعنة الله على الظلمین. الذین یصدون عن سبیل الله)
۴- آنان که در پى ناهنجار نشان دادن راه خدا هستند ، ستمکارند. (ألا لعنة الله على الظلمین. الذین ... یبغونها عوجًا) «یبغونها عوجاً»; یعنى ، در جست و جوى انحراف براى راه خدا هستند. جست و جوى انحراف براى راه خدا ، گاهى به ایجاد انحراف در آن است و گاهى منحرف جلوه دادن آن مى باشد. برداشت یاد شده ناظر به دومین شیوه است.
۵- راه خدا (احکام و معارف الهى) از هرگونه کجى ، ناهنجارى و انحراف منزه است. (و یبغونها عوجًا)
۶- کسانى که درپى منحرف ساختن دین و معارف الهى هستند ، ستمکارند و در آخرت به لعنت خدا گرفتار خواهند شد. (ألا لعنة الله على الظلمین. الذین ... یبغونها عوجًا)
۷- منکران آخرت از ستمکارانند و در قیامت از رحمت خداوند ، محروم خواهند بود. (ألا لعنة الله على الظلمین. الذین ... هم بالأخرة هم کفرون)
۸- دستیابى به رحمت خداوند در آخرت ، در گرو گام نهادن در راه خدا و پیروى از دین او و ایمان به آخرت است. (ألا لعنة الله على الظلمین. الذین یصدون عن سبیل الله ... و هم بالأخرة هم کفرون)
۹- دروغ بستن به خدا ، موجب بازدارى مردم از پیوستن به راه او و منحرف ساختن دین الهى و نشانه کفر به آخرت است. (و من أظلم ممن افترى ... و هم بالأخرة هم کفرون)
۱۰- انکار سراى آخرت ، ریشه نپذیرفتن دین و معارف الهى ، بازداشتن مردم از روى آوردن به آن و ناهنجار نشان دادن آن است. (الذین یصدون عن سبیل الله و یبغونها عوجًا و هم بالأخرة هم کفرون) جمله «و هم بالأخرة ...» را مى توان جمله حالیه و بیانگر علت امورى دانست که در جمله هاى قبل بیان شده است.
موضوعات مرتبط
- آخرت: آثار تکذیب آخرت ۷، ۱۰; ظلم مکذبان آخرت ۷; محرومیت مکذبان آخرت ۷
- احکام: تنزیه احکام ۵
- افترا: آثار افترا به خدا ۹
- ایمان: آثار ایمان به آخرت ۸
- دین: آثار پیروى از دین ۸; آثار تکذیب دین ۳; آثار ممانعت از دین ۳; آسیب شناسى دین ۹; تنزیه دین ۵; ظلم مانعان از دین ۱; ظلم منحرف کنندگان دین ۶; عوامل انحراف از دین ۹; عوامل بدنمایانى دین ۱۰; عوامل تکذیب دین ۱۰; لعن اخروى مانعان از دین ۳; مانعان از دین ۱; محرومیت اخروى مانعان از دین ۳; موانع قبول دین ۱۰
- رحمت: محرومان از رحمت اخروى ۳، ۷; موجبات رحمت اخروى ۸; موجبات محرومیت از رحمت ۳
- سبیل اللّه: ۸ تنزیه سبیل اللّه ۵; ظلم بدنمایانى سبیل اللّه ۴; ظلم مانعان از سبیل اللّه ۱; ظلم معرضان از سبیل اللّه ۲; موانع سبیل اللّه ۹
- ظالمان: ۱، ۲، ۴، ۶، ۷
- کافران: لعن اخروى کافران ۳; محرومیت اخروى کافران ۳
- کفر: نشانه هاى کفر به آخرت ۹
- لعن: مشمولان لعن اخروى ۳، ۶