التوبة ٩
ترجمه
التوبة ٨ | آیه ٩ | التوبة ١٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِشْتَرَوْا»: فروختهاند. معاوضه کردهاند (نگا: بقره / ، ، آلعمران / ، مائده / ، . «صَدُّوا»: باز ماندند و به دور افتادند. بازداشتند و به دور نگاه داشتند. این فعل ذو وَجْهَیْن است و در اینجا میتواند هم لازم باشد و هم متعدّی.
نزول
«شیخ طوسی» گوید: درباره کسى که این آیه براى او نازل گردیده دو قول است: مجاهد گوید درباره ابوسفیان نازل گردیده که به کفار اطعام مینمود و نیز به حلفاء و همسوگندان قریش نیز اطعام میکرد ولى به حلفاء و همسوگندان پیامبر اطعام نمى نمود.
ابوعلى جبائى گوید: درباره قومى از یهود نازل شده که داخل در عهد و پیمان شدند و سپس آن را شکستند.[۱]
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۱، سوره توبه
- اشاره به اختلاف در اينكه سوره توبه سوره اى مستقليا ملحق به سوره انفال مى باشد
- اعلائم برائت در: (( برائة من الله و رسوله ... )) صرف تشريع نيست بلكه انشاء حكم و قضاء بر برائت است
- عهد شكنى مشركين ، مجوز مقابله به مثل به آنان بوده است
- اقوام مفسرين درباره مراد از چهار ماه در آيه : (( فسيحوا فى الارض اربعة اشهر ))
- مراد از (( يوم الحج الاكبر )) در آيه : (( و اذان من الله و رسوله ... )) و اقوال مختلف در اين مورد
- عهد و پيمانى كه با مشركينى كه به پيمان خود وفادار بوده اند منعقد شده تا پايان مدت محترم است
- امر به از ميان برداشتن مشركين پيمان شكن و منقرض ساختن آنان بعد از انقضاء مهلت چهار ماهه، مگر آنكه توبه كنند...
- چنانچه مشركين توبه كردند آنان را رها كنيد
- امر به امان دادن به مشركى كه امان مى طلبد تا به بحث و بررسى درباره دين حق بپردازد
- هشت مطلب كه از بيانات گذشته معلوم مى گردد
- حكم وجوب امان دادن براى استماع كلام خدا، قابل نسخ نيست
- پذيرش دين حق بايد با اختيار باشد و در اصول اعتقادى بايد علم يقينىحاصل شود
- مشركين به هيچ ميثاق طبيعى يا قراردادى در برابر مؤ منين وفادار نيستند هر چند چربزبانى كنند.
- برادر خوانده شدن مؤ منين در قران كريم به نحو مجاز و استعاره نيست بلكه آثارى بر آنمترتب است
- تحريك و تشويق مسلمين به قتال و كارزار با بيان اينكه جهاد صحنه آزمون است و...
- حديث مزبور از مصادر اهل سنت
- اعلام برائت چند حكم ديگر را نيز اعلام نمود
- علاوه بر اين وظيفه اعلان برائت ، على (ع ) در آن سال اميرالحاج نيز بوده است
- پيامبر اسلام (ص ) امير المؤ منين (ع ) را با چهار پيغام براى مشركين روانه مكه مى كند
- سخن مغرضانه ابن كثير كه گفته است مخصوص به حكم برائت است و احكام ديگر راابوبكر و ابوهريره رساندند و...
- نقد و رد آن گفته ها
- خود عبارت (لا يودى عنك الا انت او رجل منك ) اشتراك در رسالت را مى رساند
- سخن صاحب المنار در مورد ابلاغ آيات برائت و بدگوئى او از شيعه و كوششى كه براىاثبات افضل بودن ابوبكر به عمل آورده است
- اشكالات وارده بر گفته هاى صاحب المنار
- موضوع امارت حاج با مساءله وحى آسمانى كه احدى حتى رسول خدا (ص ) هم حق مداخله و دخل و تصرف در آن را نداشته است فرق دارد
- اضطراب و اختلاف روايات راجع به اعلان آيات برائت
- خدشه اى كه صاحب المنار خواسته است بر يكى بودن نفس پيامبر (ص ) و على (ع ) كه ازجمله وحى استفاده مى شود وارد كند و جواب او
- اشكال سوم بر سخن صاحب المنار
- اشكال چهارم بر سخن صاحب تفسير المنار
- رواياتى درباره اينكه اعلام كننده آيات برائت على (ع ) بوده است
- در روايات شيعه روز حج اكبر، روز عيد قربان دانسته شده است
- روايتى درباره چهار ماه مهلت دادن به مشركين در ذيل آيات گذشته
- چند روايت در ذيل آيه (( فقاتلوا ائمة الكفر... ))
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : (( الا تقاتلون قوما نكثوا ايمانهم ... ))
- بررسى و ريشه يابى انعقاد عقود و معاهدات (به معناى اعم ) بين اشخاص
- نياز اجتماعات به پيمانها و معاهدات
- اعتبار معاهدات در اسلام و لزوم احترام به آنها
- نقض ابتدائى عهد جايز نيست ولى مقابله به مثل تجويز شده است
- مقايسه بين اسلام و جوامع متمدن غير دينى از لحاظ احترام به پيمانها و تعهدات
- در ذيل جمله : (( قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ))
- انتساب افعال به اسباب طولى در قرآن كريم
- استدلال اشاعره به آيه : (( قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ... )) براى اثبات جبر و اينكهافعال انسان و آثار آن فقط مستند به خدا است
- جواب به اشاعره و بيان اشكال عمده مذهب آنان كه اصل عليت مى باشد
- سخن جبرى مذهبان از ماديون و پاسخ بدان
- جواب معتزله به اشاعره و اختيارشان قول به تفويض و استقلال انسان در اعمالش را
- رد مذهب تفويض و بيان اينكه عناوين گناه منسب به داوند نيست
تفسیر نور (محسن قرائتی)
اشْتَرَوْا بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِهِ إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «9»
(مشركان پيمان شكن،) آيات خدا را به بهاى اندكى فروختند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، به راستى آنان بد اعمالى انجام مىدادند.
پیام ها
1- انسان در عمل و گزينش راه، داراى حقّ انتخاب است. «اشْتَرَوْا» «1»
2- در برابر از دست دادن آيات الهى، هر چه به دست آوريم، كم است، چرا كه همهى دنيا و آنچه در آن است، در برابر الطاف الهى به مؤمنان، متاع قليل و ناچيز است. اشْتَرَوْا ... ثَمَناً قَلِيلًا ... ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ
3- دنياطلبى، سبب مبارزه با دين و باز داشتن مردم از راه خداست. «اشْتَرَوْا بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِهِ»
4- رضاى الهى و بهشت ابدى را به دنياى زودگذر و پرآفت فروختن، بدترين كار است. اشْتَرَوْا ... ثَمَناً قَلِيلًا ... ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ
«1». آياتى كه بر داد وستد انسان دلالت دارد، نشانه اختيار انسان است.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 384
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
اشْتَرَوْا بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِهِ إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «9»
بعد از آن بيان صفات ذميمه و افعال سيئه ايشان فرمايد:
اشْتَرَوْا بِآياتِ اللَّهِ: بدل كردند و اختيار نمودند به آيات الهى و قرآن سبحانى. ثَمَناً قَلِيلًا: بهاى اندك، يعنى چيزى را كه ثمن حقير و قليلى دارد از متاع دنيا. مراد اتباع هوى و شهوات است. مروى است «1» كه ابو سفيان ملعون بعضى از مشركان را تطميع مىكرد به حطام دنيا، و براى قتال اهل اسلام جمع كرد. ايشان تكذيب قرآن نموده و به طمع افتاده، در صدد قتل مؤمنان برآمدند.
بنا بقولى «2» مراد يهودند كه اخذ رشوه از عوام مىنمودند براى تحريف و تغيير
«1» مجمع البيان ج 3 ص 10.
«2» اين قول جبائى است. همان مدرك.
ج5، ص 27
احكام الهى و منحرف ساختند مردم را از متابعت دين اسلام و پيغمبر آخر الزمان صلّى اللّه عليه و آله و سلّم. فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِهِ: پس اعراض كردند از راه خدا و طاعت حق. يا منع نمودند و بازداشتند مردمان را از راه خدا و حج. إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ: بدرستى كه ايشان بدكارى است آنچه را كه مىكنند از منع و بازداشتن مردمان از راه حق و طريق مستقيم.
تنبيه- آيه شريفه شمول دارد در هر عصرى، نسبت به كسانى كه بازدارند مردم را از صراط هدايت قرآن و شريعت پيغمبر آخر الزمان، و ترغيب و تحريص نمايند براى قتل نفوس مسلمانان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
اشْتَرَوْا بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِهِ إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «9» لا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ «10» فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «11»
ترجمه
خريدند بآيتهاى خدا بهاى اندك را پس بازداشتند از راه او همانا آنها بد است آنچه بودند كه بجا مىآوردند
مراعات نمىكنند در حق مؤمنى سوگندى و نه پيمانى را و آنگروه ايشان متجاوزانند
پس اگر توبه كنند و بپا دارند نماز را و بدهند زكوة را پس برادران شمايند در دين و بتفصيل بيان مىكنيم آيات را براى گروهى كه مىدانند.
تفسير
اهل شرك و نفاق مبادله نمودند آيات قرآن را كه اگر بمفاد آن عمل مينمودند بسعادت دنيا و آخرت ميرسيدند با شهوات و اغراض فاسده خودشان كه بهاء و عوض كم و كوتاه است پس بازماندند و بازداشتند خودشان و مردم را از راه حق و بسيار بدكارى كردند كه بوبال دنيا و آخرت آن گرفتار شدند و حال آنها آنستكه مراعات نميكنند در باره احدى از اهل ايمان حقّ قسم و قرابت و عهد را و نه حقّ پيمان و امان و زنهار را و باين جهت متجاوز از حق و متعدى بغير و ستمكارند كه اين اعمال از آنها بروز و ظهور پيدا كرده و نقض عهد از طرف آنها ثابت شده است با وصف اين اگر توبه كنند از كفر و دو عمل مثبت اسلام را كه نماز و زكوة است انجام دهند برادران دينى
جلد 2 صفحه 560
شمايند و در نفع و ضرر با شما شريكند و خداوند با آنكه اين معانى را بنحو اجمال در آيات سابقه بيان فرموده بود اينك بتفصيل بيان فرموده براى اهل فكر و دانش كه تأمّل و تدبّر نمايند و از فوائد آن بهرهمند شوند و تصديق بحق بودن آن نمايند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
اشتَرَوا بِآياتِ اللّهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِهِ إِنَّهُم ساءَ ما كانُوا يَعمَلُونَ «9»
آيات الهي را از دست دادند ببهاء كمي از زخارف دنيا پس صد شدند از رسيدن بندگان براه حق که دين مقدس اسلام است محققا آنها بد عملي است که مرتكب ميشوند.
اشتَرَوا بِآياتِ اللّهِ ثَمَناً قَلِيلًا يعني آيات الهي را فروختند بمنافع شخصيه دنيويه، و تعبير باشتري چون متعدي بباء شده در بآيات اللّه بمعني خريد دنيا و فروش دين است پس در واقع ثمنا قليلا مشتراست و دين مبيع ميشود و اصل معامله مبادله جنس بجنس و طرفين معامله هر كدام باعتباري بايع و مشتري ميشوند دين را فروخت دنيا را خريد، و مراد از آيات اللّه ممكن است احكام تورات باشد که بهواي نفس خود تغيير دادند و براي منافع شخصيه خود از بين بردند و ممكن است انبياء باشند که آنها را تكذيب كردند، و ممكن است مراد معجزات آنها
جلد 8 - صفحه 183
باشد که حمل بسحر كردند، و ممكن است مراد آيات قرآن باشد که زير بار نرفتند، و ممكن است ائمه اطهار عليهم السلام باشند که قبول ولايت آنها را نكردند و ممكن است مراد مجموع آنها باشد که هر طائفهاي يك قسمت آنها را منكر شدند از مشركين و اهل كتاب و مخالفين، و مراد از ثمن قليل منافع دنيويه است که در جنب منافع اخرويه ناچيز است.
فَصَدُّوا عَن سَبِيلِهِ صدّ عن سبيل اللّه منع ديگران است از تشرف باسلام که متكبرين از آنها جلوگيري ميكردند مستضعفين و تابعين خود را از تشرف بدين حق که در چند جاي قرآن بحث اينکه دو طائفه را در قيامت تذكر فرموده يَقُولُ الَّذِينَ استُضعِفُوا لِلَّذِينَ استَكبَرُوا لَو لا أَنتُم لَكُنّا مُؤمِنِينَ قالَ الَّذِينَ استَكبَرُوا لِلَّذِينَ استُضعِفُوا أَ نَحنُ صَدَدناكُم عَنِ الهُدي بَعدَ إِذ جاءَكُم بَل كُنتُم مُجرِمِينَ وَ قالَ الَّذِينَ استُضعِفُوا لِلَّذِينَ استَكبَرُوا بَل مَكرُ اللَّيلِ وَ النَّهارِ إِذ تَأمُرُونَنا أَن نَكفُرَ بِاللّهِ وَ نَجعَلَ لَهُ أَنداداً سبأ آيه 30 و 31 و 32.
إِنَّهُم ساءَ ما كانُوا يَعمَلُونَ زيرا علاوه از عقوبت شرك و كفر و ساير معاصي خود عذاب ديگران را هم دارند که مانع آنها شدند
(من سنّ سنة حسنة کان له اجرها و أجر من عمل بها الي يوم القيمه و من سنّ سنة سيئة کان له وزرها و وزر من عمل بها الي يوم القيمة)
و غير اينها از اخبار.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 9)- در این آیه یکی از نشانههای فسق و نافرمانبرداری آنها را چنین توضیح میدهد: «آنها آیات خدا را با بهای کمی معامله کردند، و به خاطر منافع زود گذر مادی و ناچیز خود، مردم را از راه خدا باز داشتند» (اشْتَرَوْا بِآیاتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِهِ).
بعد میگوید: «چه عمل بدی آنها انجام میدادند» (إِنَّهُمْ ساءَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ). هم خود را از سعادت و هدایت و خوشبختی محروم میساختند، و هم سدّ راه دیگران میشدند، و چه عملی از این بدتر!
نکات آیه
۱ - قرآن، مجموعه اى از آیات و نشانه هاى خداوند است. (اشتروا بأیت اللّه)
۲ - دنیاطلبى، زمینه ساز مبارزه با دین الهى و بازداشتن مردم از راه خداست. (اشتروا بأیت اللّه ثمناً قلیلا فصدوا عن سبیله)
۳ - متاع دنیا در مقایسه با دین خدا و کتاب او (قرآن)، متاعى اندک است. (اشتروا بأیت اللّه ثمناً قلیلا) خداوند سوداگرى بر سر دین را ثمن قلیل و بهاى ناچیز شمرد (ثمناً قلیلاً) این حقیقت بیانگر این است که متاعهاى دنیوى در مقایسه با ارزش دین بسیار اندک است.
۴ - مشرکان صدر اسلام، مردمانى دنیاطلب بودند. (اشتروا بأیت اللّه ثمناً قلیلا)
۵ - دنیاطلبى مشرکان صدر اسلام، عامل مبارزه آنان با اسلام و قرآن (اشتروا بأیت اللّه ثمناً قلیلا)
۶ - شرک پیشگان صدر اسلام، به خاطر تأمین و حفظ منافعِ مادى خود، مردم را از گرویدن به اسلام و سلوک راه خدا باز مى داشتند. (اشتروا بأیت اللّه ثمناً قلیلا فصدوا عن سبیله) آیه فوق - به قرینه آیات قبل درباره مشرکان است.
۷ - مشرکان صدر اسلام، مردمانى نابکار و بدکردار (إنهم ساء ما کانوا یعملون)
۸ - سوداگرى بر سر آیات الهى و دین حق، از کردارهاى بد آدمى (اشتروا بأیت اللّه ثمناً قلیلا ... إنهم ساء ما کانوا یعملون)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: ۱
- اسلام: عوامل مبارزه با اسلام ۵
- امکانات مادى: بى ارزشى امکانات مادى ۳
- دنیاطلبان: ۴
- دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۲، ۵
- دین: ارزش دین ۳; زمینه مبارزه با دین ۲; ناپسندى دین فروشى ۸
- سبیل اللّه: زمینه ممانعت از سبیل اللّه ۲; ممانعت از سبیل اللّه ۶
- عمل: عمل ناپسند ۸
- قرآن: ارزش قرآن ۳; عوامل مبارزه با قرآن ۵; ویژگیهاى قرآن ۱
- مشرکان: دنیاطلبى مشرکان صدر اسلام ۴، ۵، ۶; عمل ناپسند مشرکان صدر اسلام ۷; منفعت طلبى مشرکان صدر اسلام ۶
منابع
- ↑ صاحب روض الجنان گوید: مراد، اهل طایف مى باشند که از طرف کفار قریش آنها یارى و کمک گردید تا با رسول خدا صلی الله علیه و آله به جنگ پردازند چنان که ابن عباس روایت کرده است».