البقرة ٢٦١
ترجمه
البقرة ٢٦٠ | آیه ٢٦١ | البقرة ٢٦٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سَنَابِلَ»: جمع سُنبُلة، خوشهها. «یُضَاعِفُ»: چندین برابر میگرداند. «وَاسِعٌ»: دارای انعام و رحمت فراگیر.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ... (۲) مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ... (۱) وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ... (۵) لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا... (۱)
تفسیر
- آيات ۲۷۴ - ۲۶۱ ، سوره بقره
- گفتارى پيرامون انفاق
- تعديل ثروت ها، كم كردن فاصله طبقاتى ، ايجاد برادرى بين مسلمين و ... علل و اهداف تاءكيد شديد نسبت به انفاق است
- از بين رفتن انفاق و شيوع ربا در بين مردم بزرگترين عامل فساد اجتماعى كنونى در جهان غرب است
- معناى (كمثل حبت انبتت ) و بررسى امثال قرآنى ديگر نظير آن
- توضيحى در مورد امثال و چگونگى تمثيلات قرآن كريم
- فوائد و آثار اجتماعى ارفاق به قصد تحصيل رضاى خدا
- آثار سوء و مضرات انفاق بدون قصد كسب رضاى خدا
- رد كردن سائل با زبان خوش و گذشت از بدى او، از صدقه و انفاق همراه با منت و آزار بهتر است
- رياكارى در هر عمل مستلزم نداشتن ايمان به خدا و روز جزا در آن عمل است
- معناى ((ابتغاء مرضات الله )) و وجوهى كه در معناى ((تثبيت نفس )) ذكر شده و بيان وجه صحيح در معناى آن
- تشبيه و تمثيل انفاق خالص و انفاق تواءم با من و اذى
- كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود
- ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است
- خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض ، رواج جنايت و فحشا است
- خلاصه گفتار در تذكراتى كه خداوند در آيه مورد بحث مى دهد
- معناى ((حكمت ))
- نكاتى در باره آيه (و من يوت الحكمه ...)
- چند نكته كه جمله ((و ما للظالمين من انصار)) بر آنها دلالت دارد
- ترك انفاق از گناهان كبيره است و چون حق الناس است كفاره و توبه پذير نيست
- آثار و نتايج انفاق علنى و مزيت و فضيلت انفاق پنهانى
- خداوند خاطر شريف پيامبر (ص ) را تسلى مى دهد
- مؤ منين تا آنجا كه مى توانند تظاهر به فقر نمى نمايند و دست سؤ ال دراز نمى كنند
- نكته التفات از همه مسلمين به شخص پيامبر (ص ) در آيه شريفه
- بحث روايتى (در ذيل آيات انفاق )
- خرج كردن براى زن و فرزند صدقه است و يكى از راههاى خداست
- هر عملى كه مورد رضايت خدا باشد و براى خدا انجام شود فى سبيل الله است و هر نفقه اى در راه خدا صدقه مى باشد
- رواياتى در ارتباط با نزول آيه (يا ايهاالذين آمنو انقو...)
- دو روايت در ارتباط با آيه (الشيطان يعدكم الفقر...)
- معناى حكمت و روايتى در بيان اهميت و منزلت عقل انسان
- بهتر است واجبات ، علنى ، و مستحبات ، پنهانى انجام گيرند
- رواياتى در مورد اينكه آيه : ((الذين ينفقون اموالهم ...)) در باره امير المؤ منين على (ع ) نازل شده است
- آيه شريفه در حق ابى بكر نازل شده است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«261» مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ
مثل كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند، همانند بذرى است كه هفت خوشه بروياند و در هر خوشه يكصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر كس بخواهد (و شايستگى داشته باشد،) دو يا چند برابر مىكند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسيع و (به همه چيز) داناست.
نکته ها
سفارش به انفاق و منع از اسراف و تبذير، بهترين راه براى حلّ اختلافات طبقاتى است.
همچنان كه پيدايش و گسترش ربا، زمينه ساز و بوجود آورندهى طبقات است. لذا در قرآن آيات لزوم اتفاق و تحريم ربا در كنار هم آمده است. «1»
هر دانهاى، در هر زمينى، هفت خوشه كه در هر خوشه صد دانه باشد نمىروياند، بلكه بايد دانه، سالم و زمين، مستعد و زمان، مناسب و حفاظت، كامل باشد. همچنين انفاق مال حلال، با قصد قربت، بدون منّت و با شيوهى نيكو آن همه آثار خواهد داشت.
پیام ها
1- انفاق، تنها پاداش اخروى ندارد، بلكه سبب رشد وتكامل وجودى خود انسان مىگردد. «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ»
2- ستايش قرآن از كسانى است كه انفاق سيرهى هميشگى آنان باشد. «يُنْفِقُونَ» فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد.
3- انفاق، زمانى ارزشمند است كه در راه خدا باشد. در اسلام اقتصاد از اخلاق جدا نيست. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
«1». تفسيرالميزان، ج 2، ص 406.
جلد 1 - صفحه 418
4- استفاده از مثالهاى طبيعى، هرگز كهنه نمىشود و براى همه مردم در هر سن و شرايطى كه باشند قابل فهم است. تشبيه مال به بذر و تشبيه آثار انفاق به خوشههاى متعدّد پر دانه. «كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ»
5- تشويق و وعدهى پاداش، قوىترين عامل حركت است. پاداش هفتصد برابر.
«وَ اللَّهُ يُضاعِفُ»
6- لطف خداوند، محدوديّت ندارد. «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ ... وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ»
7- اگر انفاق مال، تا هفتصد برابر قابليّت رشد و نموّ دارد؛ «كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ» پس حساب كسانى كه در راه خدا جان خود را انفاق مىكنند چه مىتواند باشد؟! «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ (261)
بعد از آن به جهت ترغيب و تحريص بندگان به انفاق در راه خدا بيان مىفرمايد:
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ: مثل انفاق كسانى كه بىشايبه غرض انفاق مىكنند، أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ: مالهاى خود را در راه خدا مانند جهاد و تعظيم شعائر دين و اعلاى كلمه حقه و نشر احكام خدا و غيره از خيرات و مبرات؛ چنانچه از حضرت صادق عليه السّلام مروى است، «1» كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ: مانند دانهاى است در زمين پاك كه آن بروياند، سَبْعَ سَنابِلَ:
هفت خوشه به اين قسم كه هفت شعبه از اصل آن منشعب گردد و بر هر
«1» تفسير مجمع البيان، جلد اوّل، صفحه 374.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 477
شعبهاى خوشهاى باشد. فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ: در هر خوشه آن صد دانه كه يكى را هفتصد دانه حاصل آيد. غرض از اين تمثيل تصوير اضعاف و ترغيب متصدقان است كه چون نظر به اجر كنند كه يك درهم به هفتصد اجر است، پيوسته به تصدق و انفاق اشتغال يابند. وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ: و خداوند زياد فرمايد اين مضاعفه را كه هفتصد است به هفت هزار يا بيشتر براى هر كه خواهد از منفقان به فضل خود برحسب حال منفق از اخلاص و رنج و زحمت او، و بدين جهت تفاوت اعمال عاملين است در مقادير ثواب رب العالمين. وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ: و خداى تعالى بسيار وسعت دهنده و بخشاينده است كه يكى را هفتصد مرحمت نمايد، دانا مىباشد به نيات منفقان و قدر انفاق و كيفيت آن.
تنبيه: آيه شريفه ترغيب است به انفاق در راه خدا كه يكى به هفتصد ثواب است، و چون فيض الهى تناهى ندارد و منع فيض از فياض مطلق قبيح است، پس به حكمت و مصلحت خود عطا فرمايد هر كه را خواهد و مصلحت باشد.
و حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: الايدى ثلاث فيد اللّه العليا و يد المعطى الّتى تلاها و يد السّائل السّفلى فاعط الفضل و لا تعجز نفسك «1». يعنى دستها سه است: 1- دست قدرت علياى خداوند متعال.
2- دست دهنده كه تالى است عطاى الهى را. 3- دست سائل كه مرتبه سفلى دارد، پس عطا كن زيادتى را، و عاجز نكن نفس خود را، و هر عملى كه مؤمن به وجه احسن بجا آورد خداى تعالى مضاعف فرمايد اجر آن را.
چنانچه عياشى- از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده فرمود:
هرگاه مؤمن عملش را به نيكوترين وجه بجا آورد، مضاعف فرمايد خدا به هر حسنه هفتصد برابر، اين است فرمايش الهى:
وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ: پس نيكو بجاى آوريد اعمالى را كه به جهت ثواب الهى آن را عمل نمائيد. راوى سؤال كند: احسان چيست؟
«1» خصال، صفحه 133، حديث 144.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 478
فرمود: هرگاه نماز كنى سجودش نيكو ادا كن، و هرگاه روزه داشتى پس نگاهدار از آنچه فساد روزه تو در آنست، و هرگاه حج نمودى نگاهدار خود را از آنچه حرام است بر تو در حج و عمره، و هر عملى كه بجاآورى بايد پاكيزه باشد از پليدى. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ (261)
ترجمه
مثل آنانكه انفاق مىكنند مالهاشان را در راه خدا مثل دانه است كه بروياند هفت خوشه را كه در هر خوشه صد دانه باشد و خدا ميفزايد براى آنكس كه ميخواهد و خدا وسعت دهنده دانا است.
تفسير
افزايش بحسب حال و كمال و اخلاص منفق است و قصد قربت در انفاق شرط است چنانچه قمى از حضرت صادق (ع) نقل نموده است كه اين آيه براى كسى است كه انفاق كند براى رضاى خدا و عياشى از آنحضرت نقلنموده كه چون از بنده مؤمن عمل خيرى صادر شود خداوند زياد مىفرمايد هر حسنه او را هفتصد برابر و اين معنى زياد نمودن خدا است براى كسيكه بخواهد و معلوم است كه چون دنيا مزرعه آخرت است تشبيه شده است عمل خير بحبه كه زارع بكارد و بجاى آن هفتصد حبه برداشت نمايد و خداوند واسع الفضل است بواسطه زيادى عطا و عوض چيزى از خزانه كرمش كم نميشود و دانا است بقدر انفاق و حال انفاق كنندگان هر كس را بقدريكه سزاوار است جزا ميدهد در دنيا و آخرت و اجر كسى را ضايع نخواهد فرمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
مَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَموالَهُم فِي سَبِيلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللّهُ يُضاعِفُ لِمَن يَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ (261)
مَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَموالَهُم اينکه مثل مثل شخص منفق نيست بلكه مثل انفاق او است يعني مالي که انفاق ميكند و اختصاص بانفاق در جهاد ندارد زيرا آيه مطلق است جميع انفاقات واجبه و مستحبّه حتّي هر عبادتي که توقّف بر بذل مال داشته باشد مثل مصارف عرس ابناء و بنات و مصارف زيارت و اقامة عزاء اهل بيت عصمت و طهارت و بناء مساجد و مدارس و خريد كتب علميّه و اصلاح طرقات و هر چه براي مسلمين نفع داشته باشد چه منافع شخصيه يا صنفيه يا نوعيه و ما در ذيل آيه
جلد 3 - صفحه 36
شريفه وَ مِمّا رَزَقناهُم يُنفِقُونَ اقسام انفاقات را از واجبات و مستحبّات متعرض شديم، جلد اول صفحه 210 تا 240.
فِي سَبِيلِ اللّهِ که داعي و محرّك آن قربة باشد و خلوص که جز امتثال امر الهي و اطاعت فرمان او قصد ديگري نباشد زيرا مثوبت متفرع بر عبادت است و عبادت بدون قصد قربة و خلوص تحقّق پذير نيست، و اينکه آيه اگر چه در موضوع انفاق مال است لكن در اخبار بسيار از ائمه عليهم السلام که در برهان نقل كرده شامل جميع عبادات مثل نماز، روزه، حج و نحوها که استشهاد باين آيه فرمودهاند استفاده ميشود که ذكر انفاق مالي از باب مثال است.
چنانچه از حضرت صادق عليه السّلام روايت ميكند که فرمود
(اذا احسن عبد المؤمن عمله ضاعف اللّه تعالي عمله لكلّ حسنة سبع مائة و ذلک قول اللّه و اللّه يضاعف لمن يشاء فاحسنوا اعمالكم لثواب اللّه فقلت ما الاحسان قال اذا صلّيت فاحسن ركوعك و سجودك و اذا صمت فتوق كلّما فيه فساد صومك و اذا حججت فتوق ما يحرم عليك في حجّك و عمرتك و كلّ عمل تعمله للّه فليكن نقيّا من الدنس)
و قريب باين مضمون اخبار ديگري است.
كَمَثَلِ حَبَّةٍ كاف كمثل زائده نيست بلكه مراد مثل اينکه مثل مثل او است و از همين نكته ممكن است استفاده عموم كرد که همين نحوي که براي اعمال صالحه ميشود مثل بحبّة زد ميشود مثل بانفاق زد تمام از يك وادي است و مراد از حبّة دانه گندم است.
أَنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ که يك دانه گندم هفت خوشه بروياند، و توهم اينكه اينکه واقعيت ندارد بسيار فاسد است. زيرا اولا در همين اصفهان خودمان بعض رعايا مشاهده كردهاند در بعض مواقع. و ثانيا مجرد امكان كافي است براي مثل.
فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ که هفت سنبله هفت صد حبة ميشود پس يك درهم
جلد 3 - صفحه 37
انفاق هفتصد درهم ميشود.
وَ اللّهُ يُضاعِفُ لِمَن يَشاءُ بعضي گفتند مراد ضعف هفتصد است که هزار و چهار صد باشد. بعضي گفتند اضعاف مضاعف الي ما شاء الا بعضي گفتند ما زاد از هفتصد.
لكن از اخبار استفاده ميشود که اينکه جمله بيان جمله قبل است، يعني يك درهم هفتصد شدن يا يك حبّة هفتصد برابر شدن از جهت اينکه است که خداوند يك درهم را مثلا زياد ميفرمايد و مضاعف ميكند تا هفتصد برابر چنانچه در حديث سابق تصريح فرمود
(لكلّ حسنة سبعمائة و ذلک قول اللّه و اللّه يضاعف لمن يشاء)
و از امالي شيخ از حضرت باقر عليه السّلام
(اذا احسن العبد المؤمن ضاعف اللّه عمله بكلّ حسنة سبع مائة ضعف فذلك قوله عزّ و جلّ و اللّه يضاعف لمن يشاء)
و در حديث عياشي از حضرت صادق عليه السّلام
(اذا احسن المؤمن عمله ضاعف اللّه عمله بكلّ حسنة سبعمائة ضعف فذلك قول اللّه و اللّه يضاعف لمن يشاء).
وَ اللّهُ واسِعٌ قدرتش و رحمتش و فضل و كرمش وسعت دارد هر چه حكمت اقتضاء كند مضايقه ندارد.
عليم بخصوصيات عمل و نيات عامل و قابليت هر يك چه مقدار از تفضل است، عالم است.
[تنبيه]
اينکه آيه شريفه در مقام تحديد نيست که يك هفتصد بلكه در مقام كثرت است بمقدار تفاوت درجات ايمان و اخلاق و كيفيات اعمال مثوبات عمل تفاوت پيدا ميكند بسا الي غير النهاية ميرسد. و نيز مراد از كثرت عين آن جنس نيست که گندم را هفتصد برابر گندم دهد و درهم را هفتصد درهم بلكه مراد اينست که هر عملي استحقاق هر مقدار مثوبتي دارد خداوند تفضلا زائد بر اينکه مقدار تا هفتصد برابر عنايت ميفرمايد هر چه پاكتر و خوب تر باشد بقدري که قابل تفضل باشد و لو همين مقدار اوليه هم
جلد 3 - صفحه 38
از روي فضل است نه استحقاق زيرا حقي از براي عبد بر گردن مولي نيست چنانچه قبلا متذكر شديم بلكه هم در دنيا و هم در آخرت اضعاف مضاعف عنايت ميفرمايد
برگزیده تفسیر نمونه
اشاره
(آیه 261)- آغاز آیات انفاق! مسأله انفاق یکی از مهمترین مسائلی است که اسلام روی آن تأکید دارد و شاید ذکر آیات آن پشت سر آیات مربوط به معاد از این نظر باشد که یکی از مهمترین اسباب نجات در قیامت، انفاق و بخشش در راه خداست.
نخست میفرماید: «مثل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند همانند بذری است که هفت خوشه برویاند» (مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ). «و در هر خوشهای یکصد دانه باشد» که مجموعا از یک دانه هفتصد دانه بر میخیزد (فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ).
تازه پاداش آنها منحصر به این نیست، بلکه: «خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی در آنها و انفاق آنها از نظر نیت و اخلاص و کیفیت و کمیت ببیند) دو یا چند برابر میکند» (وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ).
و این همه پاداش از سوی خدا عجیب نیست «چرا که او (از نظر رحمت و قدرت) وسیع و از همه چیز آگاه است» (وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ).
انفاق یکی از مهمترین طرق حل مشکل فاصله طبقاتی
با دقت در آیات قرآن مجید آشکار میشود که یکی از اهداف اسلام این است که اختلافات غیر عادلانهای که در اثر بیعدالتیهای اجتماعی در میان طبقه غنی و ضعیف پیدا میشود از بین برود و سطح زندگی کسانی که نمیتوانند نیازمندیهای زندگیشان را بدون کمک دیگران رفع کنند بالا بیاید و حد اقل لوازم زندگی را داشته
ج1، ص237
باشند، اسلام برای رسیدن به این هدف برنامه وسیعی در نظر گرفته است- تحریم ربا خواری بطور مطلق، و وجوب پرداخت مالیاتهای اسلامی از قبیل زکات و خمس و صدقات و مانند آنها و تشویق به انفاق- وقف و قرض الحسنه و کمکهای مختلف مالی قسمتی از این برنامه را تشکیل میدهد، و از همه مهمتر زنده کردن روح ایمان و برادری انسانی در میان مسلمانان است.
نکات آیه
۱ - مالى که در راه خدا انفاق مى شود، همچون بذرى است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه صد دانه باشد. (مثل الّذین ینفقون ... مائة حبّة) از مُشبّه به (دانه) به دست مى آید که مُشبّه، مالى است که شخص در راه خدا انفاق مى کند; نه اینکه مشبّه، خودِ انفاق کننده باشد; چنانچه ظاهر تشبیه افاده مى کند.
۲ - ارزش انفاق، در گروِ در راه خدا بودن آن (ینفقون اموالهم فى سبیل اللّه)
۳ - تکامل معنوى و رشد وجودى انفاق کننده اموال در راه خدا* (مثل الّذین ... مائة حبّة) بنابر ظاهر تشبیه که مُشبّه، همان شخص انفاق کننده (الّذین ینفقون) باشد; یعنى آنانکه انفاق مى کنند، همانند دانه اى هستند که ... .
۴ - رُشد و شکل گیرى شخصیّت آدمى، برخاسته از رفتار جهتدار وى* (مثل الّذین ینفقون اموالهم فى سبیل اللّه ... مائة حبّة) از تشبیه شخص انفاق کننده به دانه اى که ... این معنا به دست مى آید که رشد شخصیّت آدمى، برخاسته از انفاق و رفتار او در راه خدا (جهت) است.
۵ - جمع اخلاق و اقتصاد، در نظام تعالیم دین (مثل الّذین ینفقون اموالهم فى سبیل اللّه) «انفاق» با قید «فى سبیل اللّه»، امرى اقتصادى و در عین حال اخلاقى است.
۶ - پاداش الهى به انفاق کنندگانِ در راه خدا، دست کم به هفتصد برابر (مثل الّذین ینفقون ... مائة حبّة)
۷ - تمثیل، از روشهاى قرآن براى بیان حقایق، ارزشها و پاداشها (مثل الّذین ینفقون)
۸ - خداوند بر اساس مشیّت خود، به هر کس که بخواهد ثمره انفاق را - که هفتصد برابر است - به چند برابر افزایش مى دهد. (و اللّه یضاعف لمن یشاء)
۹ - پاداشهاى فراوان الهى به انفاق کننده، منوط به انفاق مستمر (مثل الّذین ینفقون اموالهم) فعل مضارع «ینفقون» حکایت از استمرار انفاق دارد; یعنى پاداشهاى مذکور در آیه در صورتى است که شخص به صورت مستمر انفاق کند; نه مثلا یکى - دو مرتبه.
۱۰ - خداوند، واسع و علیم است. (و اللّه واسع علیم)
۱۱ - پاداش وسیع (نامحدود) خداوند به انفاق کننده* (مثل الّذین ینفقون ... و اللّه واسع علیم)
۱۲ - پاداش خداوند به انفاق کنندگان به چندین برابر، برخاسته از سِعه وجودى و گستردگى رحمت اوست. (و اللّه یضاعف لمن یشاء و اللّه واسع علیم)
۱۳ - خداوند، به انفاق کنندگان در راه او و مستحقّین پاداشهاى چند برابر، داناست. (و اللّه یضاعف لمن یشاء و اللّه واسع علیم)
۱۴ - توجّه به گستردگى بخششهاى الهى و دانایى گسترده او، زمینه ساز انفاق و کارهاى نیک (مثل الّذین ینفقون ... و اللّه واسع علیم) کلمه «واسع» در برداشت فوق به معناى «واسع فضله» گرفته شده است.
موضوعات مرتبط
- ارزش: ملاک ارزش ۲
- اسماء و صفات: علیم ۱۰ ; واسع ۱۰، ۱۲
- انفاق: آثار انفاق ۱، ۳ ; آداب انفاق ۹ ; انفاق در راه خدا ۳، ۶ ; پاداش انفاق ۱، ۶، ۸، ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۳ ; زمینه انفاق ۱۴ ; فضیلت انفاق ۲
- تبلیغ: روش تبلیغ ۷
- تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۱۴
- خدا: پاداش خدا ۶، ۸، ۹، ۱۱ ; علم خدا ۱۳، ۱۴ ; فضل خدا ۱۴ ; مشیّت خدا ۸
- رشد: عوامل رشد ۳، ۴
- رفتار: پایه هاى رفتار ۴
- شخصیت: عوامل شکل گیرى شخصیت ۴
- علم: علم و عمل ۱۴
- عمل: پاداش عمل ۱۳
- قرآن: تشبیهات قرآن ۱ ; مثالهاى قرآن ۷
- نظام اخلاقى: ۵
- نظام اقتصادى: ۵
- نظام تعالیم دین: ۵
- نیّت: آثار نیّت ۴