الجن ٦
ترجمه
الجن ٥ | آیه ٦ | الجن ٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَهَقاً»: سفاهت و جهالت. گمراهی و سرکشی. «فَزَادَهُمْ رَهَقاً»: پناه بردن انسانها به پریان، بر سفاهت و سرکشی و گمراهسازی بیشتر پریها میافزوده است. برخی گفتهاند: پناه بردن انسانها به پریها، بر گمراهی و سرکشی و بزهکاری خود انسانها میافزوده است.
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۷، سوره جن
- شگفتى تعجب طائفه اى از جن از استماع قرآن كريم
- (آنچه درباره جنّ در آيات قرآن آمده است )
- وجوه مختلف درباره قرائت انّ به فتح همزه )) در ((وانّه تعالى جدّ ربّنا...)) و آياتبعد از آن كه حكايت سخنان جنّيان است بعد از ايمان آوردنشان
- مراد از پناهنده شدن مردانى از انس به مردانى از جنّ در آيه : ((و انّه كانرجال من النس يعوذون برجال من الجنّ))
- مفاد آيه : ((و انّا لمسنا السّماء...)) و آيه : ((و انّا كنّا نقعد منها...)) كه از ممنوع شدنجنّيان از صعود به آسمان و استراق سمع ، همزمان با بعثت پيامبر اسلام (صلى اللّهعليه وآله ) خبر مى دهد
- توضيح معناى اينكه مؤ منان جنّى گفتند: ((و انّا منّا الصّالحون و منّا دون ذالك و كنّا طرائققددا))
- امر به صبر و نهى از فسّاق و كفّار
- دو دستگى در طائفه جن : مسلمون و قاسطون و ويژگى هر كدام
- استقامت بر طريقه اسلام وسعت رزق ، و اعراض از ياد خدا عذاب رو به فزونى در پىدارد
- (رواياتى درباره استماع جنّ از رسول خدا، بيعت آنها با پيامبر(صلى اللّه عليه وآله وسلّم )...)
نکات آیه
۱ - برخى از مردان بنى آدم، به گروهى از مردان جنى پناه مى بردند. (و أنّه کان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجنّ)
۲ - در نگاه برخى از انسان ها، گروهى از جن توانا بر حل مشکلات بشر و پناهگاهى امن در مواقع ترس و اضطراب (و أنّه کان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجنّ) پناه بردن به کسى و جایى، در وقتى است که انسان با مشکلى سخت و مسائلى وحشتناک و اضطراب آور روبه رو شده باشد.
۳ - جنیان، پناهگاهى امن در وقت اضطرار و کارساز براى حل مشکلات بشر نیستند. (و أنّه کان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجنّ) برداشت یاد شده، با توجّه به این نکته است که مسأله پناه بردن انسان ها به جن، در ردیف کارهاى باطل و بى حقیقتى قرار گرفته که به عنوان عمل سفیهانه محکوم شده است; مانند شریک و فرزند داشتن خدا و... .
۴ - پناه بردن برخى از مردان در مشکلات و اضطراب ها به گروهى از مردان جن، بر سفاهت و سبک سرى جن مى افزود. (فزادوهم رهقًا) «رَهَق» در معانى سفاهت، گناه و عمل زشت، کذب و ظلم به کار مى رود; ولى به قرینه آیه ۴ همین سوره (و أنّه کان یقول سفیهنا على اللّه کذباً) معناى اول مراد است . گفتنى است درباره ضمیر فاعلى و ضمیر «هم» در «فزادوهم»، دو احتمال هست: ۱- ضمیر فاعلى به رجال انس و ضمیر «هم» به رجال جن باز گردد; ۲- عکس صورت اول. برداشت یاد شده، مبتنى بر احتمال نخست است.
۵ - پناه بردن برخى از انسان ها به جن، موجب افزایش گناه و زشت کارى جن بود. (فزادوهم رهقًا) معناى گناه و فعل قبیح، از معانى مشهور واژه «رَهَق» است که مفسران نیز بر آن تأکید دارند.
۶ - پناه بردن گروهى از مردان در مشکلات و اضطراب ها به برخى از مردان جن، بر گناه و زشت کارى آن گروه مى افزود. (فزادوهم رهقًا) برداشت یاد شده و بعدى، مبتنى بر این نکته است که ضمیر فاعلى «فزادوهم» به رجال جن و ضمیر «هم» به رجال انس بازگردد.
۷ - پناه بردن گروهى از مردان در مشکلات و اضطراب ها به برخى از مردان جن، موجب فزونى سفاهت و سبک سرى آن گروه مى شد. (فزادوهم رهقًا)
۸ - جن، موجودى متشکل از دو جنس مرد و زن (کان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجنّ)
۹ - پناه بردن به جنیان و استمداد از آنان، کارى ناپسند و مردود در نگاه وحى (کان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجنّ فزادوهم رهقًا)
روایات و احادیث
۱۰ - «عن زرارة قال: سألت أباجعفر(ع) عن قول اللّه: «أنّه کان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجنّ فزادوهم رهقاً» قال: الرجل ینطلق إلى الکاهن الذى کان یوحى إلیه الشیطانُ فیقول: قل لشیطانک: إنّ فلاناً فقد عاذ بک;[۱] از زراره روایت شده که گفت: از امام صادق(ع) درباره قول خدا: «أنّه کان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجنّ فزادوهم رهقاً» سؤال کردم، فرمود: مراد شخصى است که به سوى کاهنى - که مورد الهام و القاى شیطان است - مى رود و به او مى گوید: به شیطان خود بگو که فلانى به تو پناهنده شده است».
موضوعات مرتبط
- انسان: پناهگاه انسان ها ۱; عقیده انسان ها ۲
- جن: آثار پناه به جن ۴، ۵، ۶، ۷; پناه به جن ۱، ۲، ۳; جنسیت در جن ۸; جنیان زن ۸; جنیان مرد ۸; عوامل ازدیاد عمل ناپسند جن ۵; عوامل ازدیاد گناه جن ۵; عوامل سفاهت جن ۴; قدرت جن ۲; کیفیت پناه به جن ۱۰; ناپسندى استمداد از جن ۹; ناپسندى پناه به جن ۹
- سفاهت: عوامل سفاهت ۷
- عمل: عمل ناپسند ۹
- کاهنان: نقش کاهنان ۱۰
- گناه: عوامل ازدیاد گناه ۶
- مشکلات: عوامل رفع مشکلات ۲
منابع
- ↑ تفسیر قمى، ج ۲، ص ۳۸۹; نورالثقلین، ج ۵، ص ۴۳۶، ح ۲۳.