الأحزاب ٥٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در خانه‌های پیامبر داخل نشوید مگر به شما برای صرف غذا اجازه داده شود، در حالی که (قبل از موعد نیایید و) در انتظار وقت غذا ننشینید؛ امّا هنگامی که دعوت شدید داخل شوید؛ و وقتی غذا خوردید پراکنده شوید، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشینید؛ این عمل، پیامبر را ناراحت می‌نماید، ولی از شما شرم می‌کند (و چیزی نمی‌گوید)؛ امّا خداوند از (بیان) حق شرم ندارد! و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (بعنوان عاریت) از آنان [= همسران پیامبر] می‌خواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است! و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسری خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است!

|اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! داخل خانه‌هاى پيامبر مشويد، مگر آن كه براى [خوردن‌] طعامى به شما اجازه داده شود، [آن هم‌] بى‌آن كه [قبل از وقت بياييد و] منتظر آماده شدن غذا باشيد، ولى هنگامى كه دعوت شديد در آييد، و وقتى غذا خورديد متفرق شويد و به گفت و
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، داخل اتاقهاى پيامبر مشويد، مگر آنكه براى [خوردن‌] طعامى به شما اجازه داده شود، [آن هم‌] بى‌آنكه در انتظار پخته‌شدن آن باشيد؛ ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد، و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بى‌آنكه سرگرم سخنى گرديد. اين [رفتار] شما پيامبر را مى‌رنجاند و[لى‌] از شما شرم مى‌دارد، و حال آنكه خدا از حق‌[گويى‌] شرم نمى‌كند، و چون از زنان [پيامبر] چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد؛ اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزه‌تر است، و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد، و مطلقاً [نبايد] زنانش را پس از [مرگ‌] او به نكاح خود درآوريد، چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى‌] بزرگ است.
ای کسانی که ایمان آوردید به خانه‌های پیغمبر داخل مشوید مگر آنکه اذنتان دهند و بر سفره طعام دعوت کنند در آن حال هم نباید زودتر از وقت آمده و به پختن و آماده شدن آن چشم انتظار گشایید بلکه موقعی که دعوت شده‌اید بیایید و چون غذا تناول کردید زود (از پی کار خود) متفرق شوید نه آنجا برای سرگرمی و انس به گفتگو پردازید، که این کار پیغمبر را آزار می‌دهد و او به شما از شرم اظهار نمی‌دارد ولی خدا را بر اظهار حق خجلتی نیست و هر گاه از زنان رسول متاعی می‌طلبید از پس پرده طلبید، که حجاب برای آنکه دلهای شما و آنها پاک و پاکیزه بماند بهتر است و نباید هرگز رسول خدا را (در حیات) بیازارید و نه پس از وفات هیچ گاه زنانش را به نکاح خود در آورید، که این کار نزد خدا (گناهی) بسیار بزرگ است.
ای مؤمنان! به خانه های پیامبر جز آنکه برای خوردن غذایی به شما اجازه دهند وارد نشوید، چشم انتظار فرا رسیدن وقت خوردن آن هم نباشید [که پی در پی آوردنش را بخواهید و از این جهت اسائه ادب کنید]؛ ولی هنگامی که دعوت شدید وارد شوید، و چون غذا خوردید و بی آنکه [پس از صرف غذا] سرگرم سخن گردید، پراکنده شوید، این [کار که بنشینید و سرگرم سخن گردید] پیامبر را آزار می دهد و از شما حیا می کند [که بیرونتان کند] ولی خدا از حق حیا نمی کند. و زمانی که از همسرانش متاعی خواستید از پشت پرده و حجابی از آنان بخواهید، که این برای قلب شما و قلب های آنان پاکیزه تر است. و شما را نسزد [و جایز نباشد] که پیامبر خدا را آزار دهید. و بر شما هرگز جایز نیست که پس از او با همسرانش ازدواج کنید؛ که این [کار] نزد خدا بزرگ است.
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به خانه‌هاى پيامبر داخل مشويد مگر شما را به خوردن طعامى فراخوانند، بى‌آنكه منتظر بنشينيد تا طعام حاضر شود. اگر شما را فراخواندند داخل شويد و چون طعام خورديد پراكنده گرديد. نه آنكه براى سرگرمى سخن آغاز كنيد. هر آينه اين كارها پيامبر را آزار مى‌دهد و او از شما شرم مى‌دارد. ولى خدا از گفتن حق شرم نمى‌دارد. و اگر از زنان پيامبر چيزى خواستيد، از پشت پرده بخواهيد. اين كار، هم براى دلهاى شما و هم براى دلهاى آنها پاك دارنده‌تر است. شما را نرسد كه پيامبر خدا را بيازاريد، و نه آنكه زنهايش را بعد از وى هرگز به زنى گيريد. اين كارها در نزد خدا گناهى بزرگ است.
ای مؤمنان وارد حجره‌های پیامبر نشوید مگر آنکه به شما برای صرف طعامی اجازه داده شود، بی‌آنکه [بی‌تابانه‌] منتظر آماده‌شدنش باشید، ولی چون دعوت شدید، وارد شوید، و چون غذا خوردید، پراکنده شوید، و سرگرم سخنگویی نشوید، چرا که این کارتان پیامبر را رنج می‌دهد و او از شما شرم می‌کند [که حقیقت را بگوید] ولی خداوند از گفتن حق، شرم نمی‌کند، و نیز هنگامی که از همسران او [کالایی /] چیزی خواستید، از پشت حجاب و حایلی آن را از ایشان بخواهید، که این کارتان برای دلهای شما و دلهای ایشان پاکیزه‌تر است، و شما را نرسد که پیامبر خدا را آزار برسانید، و نیز نرسد که هرگز پس از او با همسرانش ازدواج کنید بی‌گمان این کارتان از نظر خداوند سهمگین است‌
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به خانه‌هاى پيامبر درنياييد مگر آنكه شما را به خوردن طعامى رخصت دهند بى‌آنكه چشم به راه ظرف آن باشيد- زودتر از وقت مقرر نرويد- و ليكن چون شما را بخوانند، در آييد، و چون خورديد پراكنده شويد بى‌آنكه [پس از خوردن‌] سرگرم سخن شويد همانا اين كار پيامبر را رنج مى‌دهد و از شما شرم مى‌دارد- كه خواهش كند بيرون رويد- ولى خدا از [گفتن سخن‌] حق شرم نمى‌دارد. و چون از آنان
ای مؤمنان! به خانه‌های پیغمبر بدون این که به شما اجازه داده شود داخل نشوید (و سر زده به منازل مردم وارد نگردید)، وقتی داخل شوید که برای صرف غذا به شما اجازه داده شود، آن هم مشروط به این که به موقع وارد شوید؛ نه این که از مدّتی قبل بیائید و در انتظار پخت غذا بنشینید. ولی هنگامی که دعوت شدید وارد شوید و زمانی که غذارا خوردید پراکنده گردید، و (پس از صرف غذا هم) به گفتگو ننشینید (و در خانه‌ی مردم مجلس انس تشکیل ندهید). این کار شما، پیغمبر را آزار می‌داد، امّا او شرم می‌کرد (چون میزبان بود آن را به شما تذکّر دهد)، ولی خدا از بیان حق شرم نمی‌کند (و اباء ندارد). هنگامی که از زنان پیغمبر چیزی از وسائل منزل به امانت خواستید، از پس پرده از ایشان بخواهید، این کار برای پاکی دلهای شما و آنان بهتر است. شما حق ندارید پیغمبر خدا را آزار دهید، و هرگز حق ندارید که بعد از مرگ او همسرانش را به همسری خویش درآورید. این کار در نزد خدا (گناهی نابخشودنی و) بزرگ است.
هان ای کسانی که ایمان آوردید! داخل خانه‌های پیامبر نشوید -مگر آنکه برای (خوردن) طعامی به شما اجازه داده شود- بی‌آنکه در انتظار آماده‌شدن آن (اجازه یا طعام) باشید؛ ولی هنگامی که دعوت شدید داخل شوید، تا چون غذا خوردید پراکنده گردید و (نیز) در حال انس به گفتاری (در حضور حضرتش) نباشید. این (رفتار شما) پیامبر را می‌رنجانیده؛ پس از شما شرم می‌داشته است و خدا از حق شرم نمی‌دارد. و چون از زنانش چیزی خواستید، از پشت پرده‌ای از آنان بخواهید؛ این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و برای شما هرگز (حقّی) نبوده که رسول خدا را بیازارید و هرگز نباید پس از (طلاقشان یا مرگ) وی با همسرانش ازدواج کنید(که) همواره این (کار) نزد خدا (گناهی) بزرگ بوده‌است.
ای آنان که ایمان آوردید درنیائید به خانه‌های پیمبر جز آنکه دستور داده شود به شما بسوی خوراکی نانگرانان بجای آن و لیکن هر گاه خوانده شدید درآئید و هر گاه خوردید پس پراکنده شوید و نه انس‌گیرندگان به سخنی همانا این آزار می‌داد پیمبر را و او شرم می‌داشت از شما و خدا پروا ندارد از حقّ و هر گاه خواستار کالایی باشید از ایشان پس بخواهید از ایشان از پشت پرده (پوششی) این پاکتر است برای دلهای شما و دلهای آنان و نرسد شما را که بیازارید پیمبر خدا را و نه آنکه همسر گیرید زنانش را از پس او هیچگاه همانا آن است نزد خدا گران (بزرگ)


الأحزاب ٥٢ آیه ٥٣ الأحزاب ٥٤
سوره : سوره الأحزاب
نزول : ١١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یُؤْذَنَ»: در اینجا اذن علاوه از معنی اجازه، متضمّن معنی دعوت نیز هست. «إِلی طَعَامٍ»: (إِلی) متعلّق به (یُؤْذَنَ) است، و بیانگر این واقعیّت است که اگر اجازه هم باشد، بدون دعوت نباید به منازل مردم رفت و طفیلیگری حرام است (نگا: تفسیر قاسمی). «إِنی»: پخت و پز غذا. زمان آماده شدن غذا برای تناول نمودن. «غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ»: مراد این است که نباید زودتر از وقت خود به خانه مردم رفت و منتظر پختن غذا و چیدن سفره نشست و مزاحم میزبان شد. واژه (غَیْرَ) حال ضمیر (و) در (تَدْخُلُوا) است. واژه (نَاظِرِین) هم به معنی (مُنتَظِرِینَ) است. «لا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ»: مراد این است که بعد از صرف غذا جا خوش نکنید و منزل میزبان را محلّ انس و نقّالی نسازید و مجلس را طول ندهید. «مَتَاعاً»: کالا و وسائل امانتی منزل، از قبیل ظروف و بیل و کلنگ و جارو و غیره. «حِجَاب»: پرده. حائل و مانع (نگا: اسراء ، ص / ، شوری / ). «مَا کَانَ لَکُمْ»: شما را نرسد. شما حق ندارید. این آیه هر چند درباره خانه پیغمبر است، ولی روی سخن به مؤمنان است و آموزنده برخی از آداب معاشرت و مهمانی است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - مؤمنان، مجاز نیستند بدون اجازه، وارد خانه هاى پیامبر(ص) شوند. (یأیّها الذین ءامنوا لاتدخلوا بیوت النبى إلاّ أن یؤذن لکم)

۲ - مؤمنان، تنها با اجازه، مجاز به وارد شدن در خانه پیامبر(ص) هستند. (یأیّها الذین ءامنوا لاتدخلوا بیوت النبىّ إلاّ أن یؤذن لکم)

۳ - خانه هاى پیامبر(ص) - از جهت وارد شدن در آنها - همانند خانه هاى سایر مردم نیست و آداب خاصى دارد. (لاتدخلوا بیوت النبىّ إلاّ أن یؤذن لکم)

۴ - پیامبر(ص) خانه هاى (اتاق) متعددى داشته است. (لاتدخلوا بیوت النبىّ)

۵ - حضور افرادى خاص در مکانى، آن را داراى آداب و احکامى ویژه مى کند. (لاتدخلوا بیوت النبىّ إلاّ أن یؤذن لکم)

۶ - مؤمنان، در صورتى که وارد خانه پیامبر(ص) شدند، نباید منتظر صرف غذا در آنجا باشند. (یأیّها الذین ءامنوا لاتدخلوا بیوت النبىّ إلاّ أن یؤذن لکم إلى طعام غیر نظرین إنیه) «إناء» در لغت به معناى «وقت و ساعت» است (مفردات راغب). مراد از «غیر ناظرین إناه» منتظر بودن براى فرارسیدن وقت غذا است.

۷ - اذن ورود به خانه پیامبراکرم(ص) به هر صورتى به دست آید کافى است. (لاتدخلوا بیوت النبىّ إلاّ أن یؤذن لکم) مجهول آورده شدن فعل «یُؤذن» مى تواند اشاره به این نکته باشد که لازم نیست اذن، از سوى خود آن حضرت و با لفظ خاصى باشد، لذا چنان چه تحصیل رضایت به هر نحو شد، اذن تلقى مى شود و ورود به خانه، جایز مى گردد.

۸ - پیامبر(ص)، به مؤمنان اطعام مى کرد و براى آنان، میهمانى ترتیب مى داد. (و لکن إذا دعیتم فادخلوا فإذا طعمتم فانتشروا)

۹ - در صورت دعوت شدن مؤمنان به میهمانى پیامبر(ص) باید در آن میهمانى شرکت مى کردند. (و لکن إذا دعیتم فادخلوا)

۱۰ - مؤمنان، موظف بودند پس از صرف غذا در میهمانى پیامبر(ص)، از خانه آن حضرت پراکنده شوند. (فإذا طعمتم فانتشروا)

۱۱ - مؤمنان، نباید میهمانى در خانه پیامبر(ص) را طولانى مى کردند و به گفت و گو و مذاکره مى پرداختند. (فإذا طعمتم فانتشروا ... و لامستئنسین لحدیث)

۱۲ - حضور در میهمانى پیامبر(ص) آداب ویژه اى داشت که باید مؤمنان آن را رعایت مى کردند. (إلى طعام غیر نظرین إنیه ... إذا دعیتم فادخلوا فإذا طعمتم فانتشروا و لامستئنسین لحدیث)

۱۳ - اقامت طولانى در میهمانى پیامبر(ص)، موجب آزار و اذیت زیاد آن حضرت (فإذا طعمتم فانتشروا و لامستئنسین لحدیث إنّ ذلکم کان یؤذى النبىّ) آوردن فعل مضارع «یؤذى» براى بیان اذیت شدن آن حضرت، به جاى آوردن اسم فاعل و یا امثال آن، مى تواند به خاطر بیان تکرار آن - که کنایه از شدت و زیادى است - باشد.

۱۴ - فلسفه فرمان به زود پراکنده شدن از میهمانى پیامبر(ص)، رفع زحمت و اذیت از آن حضرت است. (و لامستئنسین لحدیث إنّ ذلکم کان یؤذى النبىّ) بنابراین که مشارالیه «ذلکم» همین جمله «و لامستئنسین لحدیث» باشد، نکته بالا، قابل استفاده است.

۱۵ - میهمانان پیامبر(ص) پس از صرف غذا، نباید به انتظار گفت وگو با اهل خانه آن حضرت، مجلس را طولانى مى کردند. (فانتشروا و لامستئنسین لحدیث) برداشت بالا، بنابراین احتمال است که سرگرم شدن به گفت وگو، مربوط به اهل خانه باشد و نه گفت وگو با هم. لازم به ذکر است که فراز «و إذا سألتموهنّ...» مؤید این برداشت است.

۱۶ - وارد شدن بدون اجازه به خانه پیامبر(ص) و به انتظار غذا نشستن بدون دعوت قبلى، موجب اذیت آن حضرت بود و باید از آن پرهیز مى شد. (لاتدخلوا بیوت النبىّ إلاّ أن یؤذن لکم إلى طعام غیر نظرین إنیه و لکن إذا دعیتم فادخلوا فإذا طعمتم فانتشروا ... إنّ ذلکم کان یؤذى النبىّ) برداشت بالا بنابراین احتمال است که مشارالیه «ذلکم» نهى «لاتدخلوا» و «غیر ناظرین» باشد.

۱۷ - خداوند، به پیامبر(ص) و حفظ حریم و حرمت او، عنایت ویژه داشت. (لاتدخلوا بیوت النبىّ ... فإذا طعمتم فانتشروا ... إنّ ذلکم کان یؤذى النبىّ)

۱۸ - مسلمانان صدراسلام، در ورود وقت و بىوقت به خانه پیامبر(ص) و طولانى کردن میهمانى، مراعات حال آن حضرت را نمى کردند. (یأیّها الذین ءامنوا لاتدخلوا بیوت النبىّ ... غیر نظرین إنیه ... فإذا طعمتم فانتشروا و لامستئنسین لحدیث إنّ ذلکم کان یؤذى النبىّ)

۱۹ - پیامبر(ص)، شخصیتى با حیا بود. (فیستحیى منکم)

۲۰ - حیاى پیامبر(ص)، او را از اخراج میهمانان اش باز مى داشت. (فإذا طعمتم فانتشروا و لامستئنسین لحدیث إنّ ذلکم کان یؤذى النبىّ فیستحیى منکم) جمله «فیستحیى منکم» تعلیل براى محذوفى است که سیاق بر آن دلالت مى کند و آن محذوف، چیزى مانند «اخراج» است.

۲۱ - حیاى آدمى، مانع انجام برخى کارها است. (إنّ ذلکم کان یؤذى النبىّ فیستحیى منکم)

۲۲ - مؤمنان، با توجه به حیاى پیامبر(ص) خود، باید به گونه اى عمل مى کردند که موجبات آزار آن حضرت را فراهم نمى آوردند. (إنّ ذلکم کان یؤذى النبىّ فیستحیى منکم)

۲۳ - خداوند، هیچ گونه ملاحظه اى براى بیان حق ندارد. (و اللّه لایستحیى من الحقّ)

۲۴ - فرمان به خروج از خانه پیامبر(ص) پس از صرف غذا، سخن و فرمان حق است. (فإذا طعمتم فانتشروا و لامستئنسین لحدیث إنّ ذلکم کان یؤذى النبىّ فیستحیى منکم و اللّه لایستحیى من الحقّ)

۲۵ - در بیان حق، نباید شرم و حیا داشت. (و اللّه لایستحیى من الحقّ)

۲۶ - مؤمنان، موظف بودند که در صورتى که از همسران پیامبر چیزى را مى خواستند، از پشت پرده مطالبه کنند. (و إذا سألتموهنّ متعًا فسئلوهنّ من وراء حجاب) مرجع ضمیر «هنّ»، واژه «ازواج» است که در آیات پیش آمده است. لازم به ذکر است که برداشت بالا، بنابراین احتمال است که مراد از سؤال، به قرینه مقام، خواستن «متاع» باشد.

۲۷ - همسران پیامبر، موظف به حفظ حجاب و پوشش مناسب و نگهدارى خود از نگاه نامحرمان بودند. (و إذا سألتموهنّ متعًا فسئلوهنّ من وراء حجاب)

۲۸ - حفظ طهارت قلب، امرى لازم و بایسته است. (فسئلوهنّ من وراء حجاب ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهنّ)

۲۹ - اجتناب از مطالبه کردن چیزى از همسران پیامبر، به صورت رو در رو، به خاطر حفظ طهارت قلب مؤمنان و همسران پیامبر است. (فسئلوهنّ من وراء حجاب ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهنّ)

۳۰ - قلب آدمى، محل لغزش است و باید از مقدمات لغزیدن آن، جلوگیرى کرد. (فسئلوهنّ من وراء حجاب ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهنّ)

۳۱ - رویارویى مستقیم زنان و مردان نامحرم، لغزش آفرین است و باید از آن اجتناب کرد. (فسئلوهنّ من وراء حجاب ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهنّ)

۳۲ - همسران پیامبر مانند سایر زنان، در معرض لغزش بودند. (فسئلوهنّ من وراء حجاب ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهنّ)

۳۳ - همسران پیامبر، مجاز بودند در کارهاى اجتماعى - با رعایت ضوابط - شرکت کنند و پرده نشین صرف نبودند. (و إذا سألتموهنّ متعًا فسئلوهنّ من وراء حجاب)

۳۴ - مؤمنان، در صورتى که مى خواستند با همسران پیامبر گفت وگو کنند، باید از پشت پرده گفت وگو مى کردند. (و إذا سألتموهنّ متعًا فسئلوهنّ من وراء حجاب) بنابراین که سؤال، در آیه کنایه از سخن گفتن و چیزى پرسیدن باشد، نکته یاد شده به دست مى آید.

۳۵ - بى پرده و رودررو سخن گفتن با همسران پیامبر و یا مطالبه کردن چیزى از آنان، موجب آزار و اذیت آن حضرت مى شد. (و إذا سألتموهنّ متعًا فسئلوهنّ من وراء حجاب ... و ما کان لکم أن تؤذوا رسول اللّه) بنابراین احتمال که حکم «و ما کان لکم أن تؤذوا...» پس از بیان «إذا سألتموهنّ...» به منزله بیان فلسفه حکم باشد که در قالب نهى بیان شده، نکته بالا به دست مى آید.

۳۶ - هیچ مؤمنى حق نداشت پیامبر(ص) را آزار و اذیت کند. (إنّ ذلکم کان یؤذى النبىّ ... و ما کان لکم أن تؤذوا رسول اللّه)

۳۷ - لزوم حفظ حجاب بر همسران پیامبر (و إذا سألتموهنّ متعًا فسئلوهنّ من وراء حجاب)

۳۸ - خانه هاى پیامبر داراى پوشش و پرده بود. (و إذا سألتموهنّ متعًا فسئلوهنّ من وراء حجاب)

۳۹ - ازدواج با همسران پیامبر، پس از آن حضرت، براى همیشه حرام است. (و ما کان لکم ... و لا أن تنکحوا أزوجه من بعده أبدًا) احتمال دارد که مراد از «من بعده» بعد از جدایى از آن حضرت و یا بعد از رحلت آن حضرت باشد. برداشت بنابر احتمال دوم است.

۴۰ - جایگاه همسرى پیامبر، جایگاهى ویژه است و حرمت و احکام خاصى دارد. (و إذا سألتموهنّ متعًا فسئلوهنّ من وراء حجاب ... و لا أن تنکحوا أزوجه من بعده أبدًا)

۴۱ - موقعیت و جایگاه افراد، گاهى در تکلیف شان نقش دارد. (و لا أن تنکحوا أزوجه من بعده أبدًا)

۴۲ - ازدواج با همسران پیامبر، پس از آن حضرت امرى بس ناگوار در پیش گاه خداوند است. (و لا أن تنکحوا أزوجه من بعده أبدًا إنّ ذلکم کان عند اللّه عظیمًا)

۴۳ - هر چه که در نزد خداوند، ناگوار است، باید از آن اجتناب کرد. (و ما کان لکم أن تؤذوا رسول اللّه ... إنّ ذلکم کان عند اللّه عظیمًا) فراز «إنّ ذلکم...» به منزله تعلیل براى نهى هاى سابق است و در صدد بیان کبرایى کلى است آن کبرا، نکته یاد شده است و از جمله مصداق هاى آن، آزار و اذیت پیامبر(ص) است.

۴۴ - اذیت پیامبر(ص)، امرى بس ناگوار در پیش گاه خداوند (و ما کان لکم أن تؤذوا رسول اللّه ... إنّ ذلکم کان عند اللّه عظیمًا) مشارالیه «ذلکم» مى تواند فراز «و ما کان...» و یا فراز «و لا أن تنکحوا...» باشد. برداشت بالا، بنابر احتمال نخست است.

روایات و احادیث

۴۵ - «عن أبى جعفر(ع) إنّه قال: ... لو سألتهم عن رجل تزوّج إمرأة فطلّقها قبل أن یدخل بها أتحلّ لإبنه، لقالوا: لا، فرسول اللّه أعظم حرمة من آبائهم;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: ... اگر از آنان بپرسى که: اگر مردى، زنى را به ازدواج خود درآورد و پیش از تماس با او، وى را طلاق دهد، آیا آن زن بر پسر این زوج حلال است یا نه؟ مى گویند: نه پس رسول خدا حرمت اش، از پدران مردم عظیم تر است». (بنابراین همسران رسول خدا بر دیگران حرام اند، اگرچه پیغمبر با آنان آمیزشى نداشت)

موضوعات مرتبط

  • ازدواج: احکام ازدواج ۳۹، ۴۵; ازدواج هاى حرام ۳۹
  • اماکن: عوامل قداست اماکن ۵
  • تکلیف: زمینه تکلیف ۴۱
  • حق: بیان حق ۲۳، ۲۵
  • حیا: آثار حیا ۲۱; حیاى بیجا ۲۵
  • خدا: اجتناب از مبغوض خدا ۴۳; حیاى خدا ۲۳
  • قلب: اجتناب از لغزش قلب ۳۰; اهمیت طهارت قلب ۲۸; طهارت قلب ۲۹; لغزش قلب ۳۰
  • لغزش: عوامل لغزش ۳۱
  • مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۱، ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۲۲، ۲۶، ۳۶
  • محمد(ص): آثار حیاى محمد(ص) ۲۰; آداب حضور در خانه محمد(ص) ۱۵; آداب گفتگو با همسران محمد(ص) ۳۴; آداب مهمانى محمد(ص) ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۲۴; آداب ورود به خانه محمد(ص) ۳; اجازه از محمد(ص) ۲; اجازه ورود به خانه محمد(ص)۷، ۱۶; اجتناب از اذیت محمد(ص) ۲۲، ۳۶; احکام همسرى محمد(ص) ۴۰; اطعام محمد(ص) ۸; اهمیت احترام محمد(ص) ۱۷; تعدد اتاقهاى محمد(ص) ۴; حجاب همسران محمد(ص) ۲۷، ۳۷; حرمت ازدواج با همسران محمد(ص) ۳۹، ۴۵; حضور در مهمانى محمد(ص) ۹; حفاظ خانه هاى محمد(ص) ۳۸; حیاى محمد(ص) ۱۹، ۲۲; درخواست متاع از همسران محمد(ص) ۲۶، ۲۹ ، ۳۵; رفع اذیت محمد(ص) ۱۴; روش برخورد با محمد(ص) ۲۲; صرف غذا در خانه محمد(ص) ۶، ۱۰، ۱۵، ۱۶، ۲۴; عوامل اذیت محمد(ص) ۱۳، ۱۶، ۳۵; فعالیت اجتماعى همسران محمد(ص) ۳۳; گفتگو با همسران محمد(ص) ۳۵; گفتگو در خانه محمد(ص) ۱۱، ۱۵; لغزش همسران محمد(ص) ۳۲; مبغوضیت اذیت محمد(ص) ۴۴; مسؤولیت همسران محمد(ص) ۲۷، ۳۷; مقامات محمد(ص) ۱۷; مهمانى محمد(ص) ۸، ۱۳، ۱۸، ۲۰; ناپسندى ازدواج با همسران محمد(ص) ۴۲; نقش همسرى محمد(ص) ۴۰; ورود به خانه محمد(ص) ۱، ۲، ۱۸; ویژگى خانه محمد(ص) ۳
  • مسلمانان: مسلمانان و خانه محمد(ص) ۱۸
  • موقعیت اجتماعى: نقش موقعیت اجتماعى ۴۱
  • نامحرم: آثار تماس با نامحرم ۳۱; اجتناب از نامحرم ۲۷

منابع

  1. کافى، ج ۵، ص ۴۲۱، ح ۳; نورالثقلین، ج ۴، ص ۲۹۸، ح ۲۰۸.