الكهف ٤٣
ترجمه
الكهف ٤٢ | آیه ٤٣ | الكهف ٤٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِن دُونِ اللهِ»: بجز خدا. در مقابل خدا. «مُنتَصِراً»: دفع کننده و بازدارنده. انتقام گیرنده. غالب و چیره. یادآوری: معنی آیه میتواند چنین هم باشد: صاحب باغ کسانی را نداشت که در برابر خشم خدا او را کمک کنند، و وی هم قادر به دفع بلا نبود.
تفسیر
- آيات ۳۲ - ۴۶ سوره كهف
- مثلى بيانگر حال دنيا طلبان كه به مالكيت كاذب خوددل بسته اند
- فخر فروشى وتكبر ثروتمند غافل در برابر رفيق مؤ من خود
- آدمى بالفطرة به چيزى كه آن را باقى وماندگار بدانددل مى بندد
- توانگر غافل از خدا، را محق وشايسته برخوردارى وتنعم مى داند حتى در قيامت !
- توضيح جواب رفيق مؤ من آن مرد توانگر مغرور، به او
- وجه اينكه مرد فقير در جمله : ((اكفرت بالذى خلقك (( رفيق توانگر خود را كافر خواند
- زمام همه امور بدست خدا است
- معناى اينكه خداوند ((خير ثوابا وخير عقبا(( است
- مثلى ديگر براى بيان حقيقت زندگى دنيا وزينت هاى سريعالزوال
- مراد از ((باقيات صالحات (( در آيه شريفه
نکات آیه
۱- سرمایه دارِ مغرورِ به کثرت هواداران، هنگام نابودى سرمایه اش با عذاب الهى، تنها و بى یاور بود. (أنا أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا ... و لم تکن له فئة ینصرونه من دون اللّه)
۲- اموال و نفرات، هیچ قدرت و تأثیرى در جلوگیرى از عذاب و کیفر الهى ندارند. ( و هى خاویه على عروشها ... و لم تکن له فئه ینصرونه من دون اللّه)
۳- به هنگام نزول کیفر الهى،تنها، خداوند، قادر به جلوگیرى و متوقّف ساختن آن است. ( و لم تکن له فئه ینصرونه من دون اللّه)
۴- ناکامى و محرومیت، فرجامِ اعتماد و اتّکابه غیر خداوند است. ( أنا أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا ... و لم تکن له فئه ینصرونه من دون اللّه) «فئة» به معناى گروه و جماعتى از مردم است. جمله «و لم تکن...» پاسخى به پندارهاى مرد ثروت مندِ مغرور به مال و نفرات خود است که در آیه پیشین مطرح شده بود. در این آیه، بى ثمر بودن چنین تکیگاه هایى در برابر اراده الهى، مورد تأکید قرار گرفته است.
۵- یاران دوران رفاه و توان مندى، به وقت گران بارى و تهیدستى، ناپیدایند. ( و أُحیط بثمره ... و لم تکن له فئه ینصرونه من دون اللّه) در آیه، سخنى درباره نابودى نفرات مرد ثروت مند به میان نیامده است، لذا ممکن است که عبارت «لم تکن له فئة» بدان معنا باشد که افرادِ وى، با مشاهده نابودى اموال ارباب خود، از اطراف او متفرق شدند و او را مدد نکردند.
۶- مرد مشرک، از دفع عذاب از خویش، ناتوان بود. ( و ما کان منتصرًا) «انتصار» به معناى «حفظ خود از ظلم و تعدى» است (لسان العرب). در مورد آیه، به معناى «حفظ خود از عذاب» است; یعنى، ثروت مندِ مغرور، راهى براى دفع عذاب و نجات از مخمصه اى که بدان گرفتار شده بود، نداشت.
موضوعات مرتبط
- اتکا: فرجام اتکا به غیرخدا ۴
- باغدار متکبر: بى یاورى باغدار متکبر ۱; عجز باغدار متکبر ۶; عذاب باغدار متکبر ۱; قصه باغدار متکبر ۱، ۶; نابودى اموال باغدار متکبر ۱
- جمعیت: نقش کثرت جمعیت ۲
- خدا: اختصاصات خدا ۳; قدرت خدا ۳
- شکست: عوامل شکست ۴
- عذاب: عجز از دفع عذاب ۶; منشأ ممانعت از عذاب ۳; نجات از عذاب ۲
- فقر: آثار فقر ۵
- مال: نقش مال ۲
- مرفهان: بیوفایى دوستان مرفهان ۵