هود ٦٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

گفت: «ای قوم! اگر من دلیل آشکاری از پروردگارم داشته باشم، و رحمتی از جانب خود به من داده باشد (، می‌توانم از ابلاغ رسالت او سرپیچی کنم)؟! اگر من نافرمانی او کنم، چه کسی می‌تواند مرا در برابر وی یاری دهد؟! پس، (سخنان) شما، جز اطمینان به زیانکار بودنتان، چیزی بر من نمی‌افزاید!

|گفت: اى قوم من! چه مى‌گوييد اگر [در اين فراخوان‌] بر حجّتى روشن از پروردگار خود باشم و از جانب خود رحمتى به من داده باشد، چه كسى در برابر خدا مرا يارى مى‌كند اگر او را نافرمانى كنم؟ پس شما مرا جز خسارت نمى‌افزاييد
گفت: «اى قوم من، چه بينيد، اگر [در اين دعوا] بر حجتى روشن از پروردگار خود باشم و از جانب خود رحمتى به من داده باشد، پس اگر او را نافرمانى كنم چه كسى در برابر خدا مرا يارى مى‌كند؟ در نتيجه، شما جز بر زيان من نمى‌افزاييد.»
صالح گفت: آیا رأی شما چیست اگر من بر دعوی خود معجز و دلیلی از طرف خدا در دست داشته باشم و او مرا از نزد خود رحمتی (مقام نبوت) داده باشد، اگر باز هم فرمان او نبرم در این صورت مرا در برابر (قهر) خدا که یاری تواند داد؟ که شما بر من جز ضرر و زیان چیزی نخواهید افزود.
گفت: ای قوم من! مرا خبر دهید اگر من بر دلیلی روشن از سوی پروردگارم متکی باشم و از سوی خود رحمتی به من عطا کرده باشد، چنانچه [در ابلاغ پیامش] از او نافرمانی کنم، چه کسی مرا [از عذابش] نجات می دهد؟ پس شما [در صورتی که خواسته های بی جایتان را بپذیرم] چیزی جز خسارت بر من نمی افزایید.
گفت: اى قوم من، چه گوييد اگر از پروردگارم حجتى به همراه داشته باشم و او مرا رحمت خويش ارزانى كرده باشد، چه كسى مرا يارى مى‌كند اگر از فرمانش سرپيچى كنم؟ اگر از شما فرمان برم جز به زيان من نخواهيد افزود.
گفت ای قوم من، بیندیشید اگر من از سوی پروردگارم حجت آشکاری داشته باشم و بر من از سوی خویش رحمتی بخشیده باشد، اگر از خداوند نافرمانی کنم، چه کسی می‌تواند در برابر خداوند به من یاری برساند؟ پس جز بر خسران من نمی‌افزایید
گفت: اى قوم من، مرا گوييد كه اگر بر حجتى روشن از پروردگار خويش باشم و مرا از نزد خود رحمتى داده باشد، اكنون اگر او را نافرمانى كنم چه كسى مرا در برابر خدا يارى مى‌كند؟ پس شما مرا جز زيانكارى نمى‌افزاييد.
گفت: ای قوم من! به من بگوئید، اگر من (در دعوت شما به پرستش خدای یگانه)، از سوی خدا دلیل روشنی داشته باشم و او از جانب خود به من رحمت (نبوّت و رسالت) داده باشد، حال اگر از فرمان او سرکشی کنم، چه کسی مرا در برابر (خشم) خدا یاری می‌دهد و از عذاب او رستگار می‌سازد؟! شما که جز بر زیان و هلاک من نمی‌افزائید.
گفت: «ای قوم من! آیا دیدید، اگر (در این دعوا) بر حجّتی روشن از پروردگارم استوار بوده‌ام، و او از جانب خود رحمتی به من داده باشد، پس اگر او را نافرمانی کنم، چه کس از (عذاب) خدا مرا یاری می‌کند؟ در نتیجه شما مرا جز زیانباری نمی‌افزایید.»
گفت ای قوم من آیا دیده‌اید که اگر بر رهبرئی از پروردگار خود باشم و آمده باشد مرا از او رحمتی پس که مرا یاری دهد از خدا اگر نافرمانیش کنم پس نیفزائید مرا جز زیانکاری‌


هود ٦٢ آیه ٦٣ هود ٦٤
سوره : سوره هود
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَرَأَیْتُمْ»: مرا خبر دهید. «إِن کُنتُ عَلَی بَیِّنَةٍ»: اگر مؤیّد به حجّت واضح و برهان روشن باشم. «رَحْمَةً»: مراد نبوّت و رسالت است. «یَنصُرُنِی مِنَ اللهِ»: (نگا: هود / ). «تَخْسِیرٍ»: هلاک کردن. زیان رسانیدن. «فَمَا تَزِیدُونَنِی غَیْرَ تَخْسِیرٍ»: اگر از شما پیروی کنم جز مایه زیان من نمی‌گردید. هرگاه شما را به هدایت خوانم، بر تکذیب خود می‌افزائید و مایه افزایش خسارت و زیانتان می‌گردد و بس. اگر از شما پیروی کنم جز مایه هلاک من نمی‌گردید.


تفسیر

نکات آیه

۱- صالح(ع) ، برخوردار از معجزه و دلیلى روشن بر پیامبرى خویش (قال یقوم أرءیتم إن کنت على بیّنة)

۲- خداوند ، عطا کننده معجزه و دلیلهاى روشن به پیامبران (إن کنت على بیّنة من ربى)

۳- خداوند ، مربى پیامبران و مدبر امور ایشان است. (إن کنت على بیّنة من ربى) برداشت فوق ، با توجه به گزینش اسم «رب» - که به معناى مدبر و مربى است - استفاده شده است.

۴- هدف از اعطاى معجزه و دلیلهاى روشن به پیامبران ، تدبیر امر نبوت و پیشبرد هدفهاى رسالت آنان است.* (إن کنت على بیّنة من ربى)

۵- برخورد حضرت صالح(ع) با مشرکان و کافران، برخوردى ترحم آمیز و مشفقانه بود. (یقوم أرءیتم) تعبیر «یا قوم» (اى مردم من) حکایت از شفقت و ترحم صالح(ع) دارد.

۶- خداوند ، صالح(ع) را از رحمت ویژه خویش بهره مند ساخت و به مقام نبوت رسانید. (و ءاتنى منه رحمة) مقصود از «رحمة»، به مناسبت مورد، مقام نبوت و پیامبرى است.

۷- مقام نبوت ، رحمت خاص خداوند به پیامبران است. (و ءاتنى منه رحمة) نکره آوردن «رحمة» دلالت بر عظمت آن دارد که در برداشت از آن به رحمت خاص تعبیر شد.

۸- صالح(ع) ، موظف به ابلاغ توحید و مبارزه با شرک و بت پرستى بود. (إن کنت على بیّنة من ربى ... فمن ینصرنى من الله إن عصیته) جمله «إن عصیته» (اگر خداوند را نافرمانى کنم) مى رساند که جمله اى همانند «و أمرنى بإبلاغ رسالاته» قبل از «فمن ینصرنى» در تقدیر است. بر این اساس، حاصل معناى «إن کنت ...» چنین مى شود: [شما خود قضاوت کنید] اگر من پیامبر باشم و خداوند مرا به ابلاغ رسالتهایى فرمان داده باشد، اگر نافرمانى کنم و به ابلاغ رسالتهاى الهى همّت نگمارم، چه کسى مرا از عقوبت هاى الهى نجات خواهد داد؟

۹- صالح(ع) به مردم خویش اعلام کرد: در صورت پذیرش خواسته آنان (ترک دعوت به توحید) گنه کار و مستحق عذاب الهى خواهد بود. (فمن ینصرنى من الله إن عصیته)

۱۰- پیامبران ، در صورت مسامحه در امر رسالت و ترک ابلاغ توحید ، گنه کارند. (فمن ینصرنى من الله إن عصیته)

۱۱- تمرد کنندگان از فرمان خدا - هر چند از پیامبران باشند - در خطر گرفتار شدن به کیفر و مجازات الهى اند. (فمن ینصرنى من الله إن عصیته) «من الله» به معناى «من عذاب الله» است.

۱۲- همگان از دفع کیفرهاى خداوند و یارى گرفتاران به عذابهاى او ناتوانند. (فمن ینصرنى من الله إن عصیته) فعل «ینصر» به دلیل آنکه با «من» متعدى شده ، متضمن معناى «ینجى» (نجات مى دهد) است.

۱۳- قدرت خداوند ، برتر از همه قدرتهاست. (فمن ینصرنى من الله)

۱۴- کفرپیشگان قوم ثمود از صالح(ع) مى خواستند که از ادعاى خویش دست بردارد و از فراخوانى مردم به توحید منصرف شود. (فمن ینصرنى من الله إن عصیته فما تزیدوننى غیر تخسیر) «فاء» در «فما تزیدوننى ...» فاى فصیحه است و حاکى از جمله اى مقدر مى باشد و - به قرینه «أتنهنا ...» در آیه قبل - مفاد آیه چنین است: بنابراین اگر به خواسته شما (ترک ابلاغ توحید) گردن نهم، شما جز خسارت زدن چیزى بر من نخواهید افزود.

۱۵- صالح(ع) ، توجه کردن به درخواست کافران قومش (ترک ابلاغ توحید) را ، مایه خسارت و تباهى خویش دانست. (فما تزیدوننى غیر تخسیر) «تخسیر» به معناى خسارت زدن مى باشد و فاعل آن قوم ثمود است.

۱۶- ترک وظایف الهى به خاطر خوشایند کافران ، مایه خسارت و تباهى است. (فما تزیدوننى غیر تخسیر)

۱۷- افزایش اطمینان صالح(ع) به زیان کارى کافران ثمود ، تنها دستاورد اصرار آنان بر انصراف او از دعوت به توحید (فما تزیدوننى غیر تخسیر) برداشت فوق، بر اساس این احتمال است که «تخسیر» به معناى نسبت دادن خسارت و تباهى باشد، همانند تکفیر و تفسیق که به معناى نسبت دادن کفر و فسق مى باشد. بر این مبنا، فاعل «تخسیر» حضرت صالح(ع) است و مفاد جمله «فما تزیدوننى ...» چنین خواهد شد: آنچه اصرار شما بر ترک دعوت به توحید، بر من مى افزاید این است که شما را در خسارت و تباهى ببینم.

موضوعات مرتبط

  • انبیا: انبیا و عصیان ۱۱; انبیا و کیفر ۱۱; انبیا و گناه ۱۰; اهمیت رسالت انبیا ۴; اهمیت نبوت انبیا ۴; بینات انبیا ۲; رحمت به انبیا ۷; زمینه تحقق اهداف انبیا ۴; فلسفه بینات انبیا ۴; فلسفه معجزه انبیا ۴; مدبر انبیا ۳; مربى انبیا ۳; مقامات انبیا ۷
  • انسان: عجز انسان ها ۱۲
  • بت پرستى: اهمیت مبارزه با بت پرستى ۸
  • تکلیف: آثار ترک تکلیف ۱۶; آثار سستى در تکلیف ۱۰
  • توحید: اهمیت تبلیغ توحید ۸; ترک دعوت به توحید ۱۴، ۱۷; گناه ترک دعوت به توحید ۹، ۱۰
  • خدا: اختصاصات خدا ۱۳; افعال خدا ۳; برترى قدرت خدا ۱۳; حتمیت کیفرهاى خدا ۱۲; ربوبیت خدا ۳; رحمت خاص خدا ۶، ۷; عطایاى خدا ۲; مقابله با کیفرهاى خدا ۱۲; ویژگیهاى قدرت خدا ۱۳
  • رحمت: مشمولان رحمت ۶، ۷
  • زیان: عوامل زیان ۱۵، ۱۶
  • زیانکاران: ۱۷
  • شرک: اهمیت شرک ستیزى ۸
  • صالح(ع): اطمینان صالح(ع) ۱۷; بینات صالح(ع) ۱; بینش صالح(ع) ۹، ۱۵; دلایل نبوت صالح(ع) ۱; رحمت به صالح(ع) ۶; رسالت صالح(ع) ۸; روش برخورد صالح(ع) ۵; صالح(ع) و خواسته هاى قوم ثمود ۹، ۱۵; صالح(ع) و قوم ثمود ۵; صالح(ع) و کافران ۵; صالح(ع) و گناه ۹; صالح(ع) و مشرکان ۵; قصه صالح(ع) ۹، ۱۴، ۱۵; معجزه صالح(ع) ۱; مقامات صالح(ع) ۶; مهربانى صالح(ع) ۵; نبوت صالح(ع) ۶
  • عذاب: امداد به اهل عذاب ۱۲; موجبات عذاب ۹; نجات از عذاب ۱۲
  • عصیانگران: کیفر عصیانگران ۱۱
  • قوم ثمود: آثار اصرار قوم ثمود ۱۷; خواسته هاى قوم ثمود ۱۴; زیانکارى قوم ثمود ۱۷; قوم ثمود و صالح (ع) ۱۴
  • کافران: بى ارزشى خشنودى کافران ۱۶
  • گناهکاران: ۱۰
  • معجزه: منشأ معجزه ۲
  • نبوت: مقام نبوت ۷
  • هلاکت: عوامل هلاکت ۱۵، ۱۶

منابع