النساء ٨١
ترجمه
النساء ٨٠ | آیه ٨١ | النساء ٨٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«طَاعَةٌ»: سمعاً و طاعةً. فرمانبرداریم. خبر مبتدای محذوفی است و تقدیر آن چنین است: أَمْرُنَا طَاعَة. «بَرَزُوا»: بیرون رفتند. خارج شدند. «بَیَّتَ»: در خفاء چارهجوئی کرد. در شب تدبیر و چارهاندیشی کرد. «أَعْرِضْ عَنْهُمْ»: بدیشان اعتناء مکن.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
نکات آیه
۱- اظهار اطاعت کامل در پیشگاه رسول خدا و چاره اندیشى براى مخالفت با وى در جلسات سرى، شیوه گروهى از مسلمانان صدر اسلام (و یقولون طاعة فاذا برزوا من عندک بیّت طائفة منهم غیر الذى تقول) «طاعة» خبر براى مبتداى محذوف مى باشد ; یعنى «امرنا طاعة» (کار ما اطاعت از توست). فعل مضارع «یقولون» و «یبیتون» دلالت بر استمرار دارد و حاکى از شیوه آنهاست. «یبیّتون»، از مصدر «تبییت»، به معناى تدبیر امور است «غیر الذى تقول» به معناى مخالفت امر پیامبر (ص) است.
۲- چاره اندیشى گروهى از مسلمانان براى مخالفت و نادیده گرفتن فرمان پیامبر خدا به نبرد با دشمنان دین (یقولون طاعة ... بیّت طائفة منهم غیر الذى تقول) با توجّه به آیات پیشین که درباره جهاد بود، فرمان مورد نظر در این آیه همان دستور جهاد و شرکت در نبرد علیه دشمنان است.
۳- جلسات سرّى و توطئه گرانه منافقان علیه پیامبر (ص) در مدینه (و یقولون طاعة فاذا برزوا من عندک بیّت طائفة منهم غیر الذى تقول) برخى گفته اند که این آیه درباره منافقان است.
۳- سران گروهى از مسلمانان ضعیف الایمان، داراى جلساتى سرى و شبانه، به منظور چاره اندیشى براى مخالفت با پیامبر اسلام (ص) (بیّت طائفة منهم غیر الذى تقول) ظاهر آیه شریفه این است که تمامى کسانى که اظهار اطاعت مى کردند در صدد مخالفت بودند، نه تنها طائفه اى از آنها ; بنابراین مراد از طائفه به مناسبت حکم و موضوع سران آنها مى باشد.
۵- اِخبار غیبى خداى تعالى از برنامه هاى توطئه آمیز و مخفیانه مسلمانان متخلف (فاذا برزوا من عندک بیّت طائفة منهم غیر الذى تقول)
۶- خداوند خود ثبت کننده گفته ها و توطئه هاى سرى توطئه گران در پرونده اعمال آنان (و اللّه یکتب ما یُبیّتون)
۷- توطئه گران علیه پیامبر (ص) و فرامین او، مورد تهدید و مؤاخذه خداوند (و اللّه یکتب ما یُبیّتون) جمله «و اللّه یکتب ... » علاوه بر بیان اینکه اعمال آدمیان ثبت مى شود، کنایه از تهدید مخالفان و توطئه گران و مؤاخذه آنان نیز است.
۸- ثبت تمامى رفتار و گفتار آدمیان در پرونده اعمالشان (و اللّه یکتب ما یُبیّتون)
۹- اعراض و بى اعتنایى به مسلمانان توطئه گر و دو رو، توصیه و فرمان خداوند به پیامبر خویش (و یقولون طاعة ... فاعرض عنهم)
۱۰- پیامبر (ص)، مأمور مدارا با مسلمانانى که در برابر فرامین آن حضرت برخورد منافقانه داشتند. (و یقولون طاعة ... فاعرض عنهم) در برداشت فوق، «اعراض» به معناى گذشت گرفته شده است ; یعنى در صدد انتقام از آنان مباش.
۱۱- ضرورت توکل و اعتماد همگان بر خدا (و توکّل على اللّه)
۱۲- توکل بر خدا، کارساز براى رفع مشکلات (و توکّل على اللّه)
۱۳- اعراض پیامبر (ص) از توطئه گران، دربردارنده پیامدها و مشکلاتى براى آن حضرت (فاعرض عنهم و توکّل على اللّه) امر به توکل پس از امر به اعراض، دلالت بر این دارد که رویگردانى از متخلفان و بى اعتنایى به آنان ممکن است مشکلاتى در پى داشته باشد که توکل بر خداوند را ایجاب مى کند.
۱۴- پیامبر (ص)، وظیفه دار توکل به خداوند، براى دور ماندن از پیامدهاى اعراض از مسلمانان متخلف (و یقولون طاعة ... فاعرض عنهم و توکّل على اللّه و کفى باللّه وکیلا)
۱۵- خداوند، وکیل است. (و کفى باللّه وکیلا)
۱۶- خداوند، وکیلى کفایت کننده براى انسان متوکّل (و توکّل على اللّه و کفى باللّه وکیلا)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲، ۴، ۹
- اسماء و صفات: وکیل اسماء و صفات ۱۵، ۱۶
- توطئهگران: اجتناب از توطئهگران ۱۳ ; تهدید توطئهگران ۷
- توکّل: آثار توکّل ۱۲ ; اهمیّت توکّل ۱۱، ۱۴ ; توکّل بر خدا ۱۱
- خدا: افعال خدا ۶ ; تهدیدهاى خدا ۷ ; علم غیب خدا ۵ ; وصایاى خدا ۹
- دشمنان: مبارزه با دشمنان ۲
- سختى: عوامل تسهیل سختى ۱۲
- عمل: ثبت عمل ۶، ۸
- متخلفان: اجتناب از متخلفان ۱۴
- متوکّلان:۱۶
- محمّد (ص): اطاعت از محمّد (ص) ۱ ; دشمنان محمّد (ص) ۷ ; عصیان از محمّد (ص) ۱ ; محمّد (ص) و مسلمانان ۱۰ ; مسؤولیت محمّد (ص) ۱۰، ۱۴ ; مشکلات محمّد (ص) ۱۳
- مخالفان: روش برخورد با مخالفان ۹
- مسلمانان: عصیان مسلمانان ۵ ; مدارا با مسلمانان ۱۰ ; مسلمانان صدر اسلام ۴ ; مسلمانان و دشمنان ۲ ; مسلمانان و محمّد (ص) ۴ ; نفاق در مسلمانان ۹ ; نفاق در مسلمانان صدر اسلام ۱
- منافقان: اجتناب از منافقان ۹ ; توطئه منافقان ۳ ; منافقان صدر اسلام ۳ ; منافقان مدینه ۳ ; منافقان و محمّد (ص) ۳