الأحزاب ٢٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۴۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.

|از مؤمنان مردانى هستند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند، پس برخى از آنها نذر خود را ادا كرده [به شهادت رسيدند] و برخى از آنها در [همين‌] انتظارند و هرگز پيمان خود را تغيير ندادند
از ميان مؤمنان مردانى‌اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند. برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در [همين‌] انتظارند و [هرگز عقيده خود را] تبديل نكردند.
برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند (مانند علی علیه السّلام که در کوفه به محراب عبادت شهید گشت).
از مؤمنان مردانی هستند که به آنچه با خدا بر آن پیمان بستند [و آن ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان بود] صادقانه وفا کردند، برخی از آنان پیمانشان را به انجام رساندند [و به شرف شهادت نایل شدند] و برخی از آنان [شهادت را] انتظار می برند و هیچ تغییر و تبدیلی [در پیمانشان] نداده اند،
از مؤمنان مردانى هستند كه به پيمانى كه با خدا بسته بودند وفا كردند. بعضى بر سر پيمان خويش جان باختند و بعضى چشم به راهند و هيچ پيمان خود دگرگون نكرده‌اند.
از میان مؤمنان مردمی هستند که در پیمانی که با خداوند بسته‌اند، راست و درست رفتار کرده‌اند، و از ایشان کسی هست که عهد خویش [تا پایان حیات‌] به سر برده است، و کسی هست که [شهادت را] انتظار می‌کشد، و هیچ گونه تغییر و تبدیلی در کار نیاورده‌اند
از مؤمنان مردانى‌اند كه آنچه را با خداى بر آن پيمان بسته بودند- بذل جان- براستى بجاى آوردند، پس برخى از ايشان پيمان خويش گزاردند- به شهادت رسيدند- و برخى از ايشان [كارزار و شهادت را] چشم همى‌دارند و [پيمان خويش را] هيچ دگرگون نساخته‌اند
در میان مؤمنان مردانی هستند که با خدا راست بوده‌اند در پیمانی که با او بسته‌اند. برخی پیمان خود را بسر برده‌اند (و شربت شهادت سرکشیده‌اند) و برخی نیز در انتظارند (تا کی توفیق رفیق می‌گردد و جان را به جان آفرین تسلیم خواهند کرد). آنان هیچ گونه تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود نداده‌اند (و کمترین انحراف و تزلزلی در کار خود پیدا نکرده‌اند).
از مؤمنان رادمردانی هستند (که) آنچه را با خدا بر آن پیمان بسته‌اند راست آمدند. پس برخی از آنان به نیازشان رسیدند و برخی از آنان در (همین) انتظارند و هرگز (پیمان خود را) هیچ‌گونه تبدیلی نکردند.
از مؤمنانند مردانی که راست گفتند آنچه را با خدا پیمان بر آن بستند پس از ایشان است آنکه گذراند پیمان خویش را و از ایشان است آنان که انتظار کشند و تبدیل نکردند تبدیلی‌


الأحزاب ٢٢ آیه ٢٣ الأحزاب ٢٤
سوره : سوره الأحزاب
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَضی نَحْبَهُ»: به نذر خود وفا کرد. مراد از نذر، موت است. یعنی جان خود را فدا کرده است و شربت شهادت را نوشیده است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - برخى از مسلمانان مدینه، بر سر پیمان خود با خداى خویش، وفادار ماندند و از جهاد نگریختند. (من المؤمنین رجال صدقوا ما عهدوا اللّه علیه) به قرینه آیه پانزده - که درباره عهد منافقان مبنى بر فرار نکردن از صحنه جنگ است - مراد از «ما عاهدوا» مى تواند عهد بستن بر فرار نکردن از جهاد باشد.

۲ - مسلمانان مدینه، با خدا، عهد بسته بودند که از جهاد و رویارویى با دشمن نگریزند. (من المؤمنین رجال صدقوا ما عهدوا اللّه علیه)

۳ - وفادارانِ به عهد خود، از مسلمانان مدینه، مردانى مورد ستایش خداوندند. (من المؤمنین رجال صدقوا ما عهدوا اللّه علیه) آوردن «رجال» - به صورت نکره - براى زیادت در تعریف و تمجید است.

۴ - برخى از مؤمنان، به عهد خویش با خداى خود، وفادار مانده و بر آن پا مى فشارند. (من المؤمنین رجال صدقوا ما عهدوا اللّه علیه)

۵ - براى تصمیم به انجام دادن عمل خوب و یا ترک امرى ناپسند، خوب است که آن تصمیم، به صورت عهدى با خداوند در میان گذاشته شود. (من المؤمنین رجال صدقوا ما عهدوا اللّه علیه فمنهم من قضى نحبه) تعبیر از تکلیفى که مؤمنان انجام دادند به «ما عاهدوا اللّه علیه» و نیز آوردن واژه «نحب» - که به معناى «نذر» است - دلالت مى کند که مؤمنان، براى انجام دادن تکلیف شان، آن را به صورت عهدى با خدا در میان گذاشتند و خداوند نیز از چنین کارى ستایش کرده است. این، نشان مى دهد که انجام دادن تکلیف به صورت عهد بستن با خدا، امرى سزاوار و شایسته است.

۶ - برخى از مسلمانان مدینه، در عمل به عهد خود با خدا، تا پاى جان پیش رفتند. (فمنهم من قضى نحبه) «نحب» در لغت، به معناى «نذر واجب» است (مفردات راغب). «قضى نحبه» کنایه از مرگ و یا کشته شدن است.

۷ - بعضى از مؤمنان، براى وفا کردن به عهد خود، تا پاى جان مى ایستند. (فمنهم من قضى نحبه)

۸ - برخى از صاحبان عهد با خدا، از مسلمانان مدینه، در انتظار فرا رسیدن فرصتى مناسب براى عمل به عهد خویش بودند. (من المؤمنین رجال صدقوا ما عهدوا اللّه علیه ... و منهم من ینتظر)

۹ - بعضى از مؤمنانِ صاحب عهد با خدا، در انتظار فرا رسیدن موقعیتى مناسب، براى عمل کردن به آن عهدند. (من المؤمنین رجال صدقوا ما عهدوا اللّه ... و منهم من ینتظر)

۱۰ - برخى از مؤمنان، بر خلاف منافقان، از جهاد و کشته شدن، ترسى ندارند. (و إن یأت الأحزاب یودّوا لو أنّهم بادون فى الأعراب ...من المؤمنین رجال ... قضى نحبه و منهم من ینتظر) به قرینه مقابله، احتمال دارد که آیه، در صدد بیان روحیه مؤمنان در مقابل منافقان باشد. در آیات سابق، از منافقانى یاد شده است که از جهاد فرار مى کردند و یا دوست داشتند که در صحنه جهاد، حضور نداشته باشند. در این آیه، از مؤمنانى یاد مى کند که به عهد خود وفادار ماندند و تا پاى جان ایستادند و این نشان مى دهد که آنان، ترسى ندارند.

۱۱ - صاحبان عهد با خداوند، از مسلمانان مدینه، بر خلاف منافقانِ آن دیار، هیچ گاه از زیر بار عهد خود شانه خالى نکردند. (من المؤمنین رجال صدقوا ما عهدوا اللّه ... و ما بدّلوا تبدیلاً)

۱۲ - وفادار ماندن بر پیمان با خدا و تغییر ندادن آن، امرى بس شایسته و سزاوار تمجید است. (من المؤمنین رجال صدقوا ما عهدوا اللّه علیه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلاً)

موضوعات مرتبط

  • ترس: ترس از جهاد ۱۰
  • جهاد: فرار از جهاد ۱، ۲
  • خدا: عهد با خدا ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۹، ۱۱، ۱۲; عهدشکنى با خدا ۱۱
  • عمل: ترک عمل ناپسند ۵; عمل خیر ۵
  • عهد: انتظار وفاى به عهد ۸، ۹; اهمیت وفاى به عهد ۱۲; مقامات وفاداران به عهد ۳
  • مؤمنان: شجاعت مؤمنان ۱۰; عهد مؤمنان ۹; وفاى به عهد مؤمنان ۴، ۷
  • مسلمانان مدینه: انتظار مسلمانان مدینه ۸; عهد مسلمانان مدینه ۲، ۶، ۸، ۱۱; وفادارى مسلمانان مدینه ۱۱; وفاى به عهد مسلمانان مدینه ۱، ۳، ۱۱
  • منافقان: ترس منافقان ۱۰
  • منافقان مدینه: عهدشکنى منافقان مدینه ۱۱

منابع