الحجر ٢٠
ترجمه
الحجر ١٩ | آیه ٢٠ | الحجر ٢١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَعَایِشَ»: جمع مَعیشَة و مَعاش، مایه زندگی و وسیله ماندگاری، از قبیل خوردنیها و نوشیدنیها. «مَنْ»: مراد اهل و عیال و خدمتگزاران، و به طریق تغلیب چهارپایانی است که انسان عهدهدار سرپرستی آنها است. این واژه عطف بر ضمیر (کم) و مجرور است که معنی آن گذشت. و یا این که عطف بر (معایش) است که معنی آن چنین میشود: ما در زمین برای شما وسائل زیستن فراهم آوردهایم، و برای شما کسانی را آفریدهایم که شما رازق آنان نیستید و بلکه خداوند رازق شما و ایشان است.
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۲۵،سوره حجر
- عنايت به ياد آوردن زيبايى و زينت آسمان به نجوم و كواكب ، در موارد مختلف قرآن
- معناى ((موزون )) و مراد از جمله : ((انبتنا فيها منكل شى ء موزون ))
- مقصود از: ((من لستم له برازقين )) در آيه ((و جعلنا لكم فيها معايش و من لستم لهبرازقين ))
- معناى ((شى ء))، ((خزائن )) و ((قدر معلوم )) و مراد آيه شريفه ((و ان من شى ء الاعندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم ))
- وجوه و اقوال مختلف مفسرين در معنا و مراد از آيه شريفه ((و ان من شى ء الا عندنا...))
- سخن يكى از مفسرين معاصر در معناى آيه و نقد آن
- بيان حقيقتى بسيار دقيق و معنائى ژرف در اين آيه شريفه
- سه حقيقت علمى از جهان هستى كه چهارده قرن قبلقرآن افاده نموده است
- نظام خلقت بدون ((موت و حيات )) نظامى تام و حكيمانه نمى بود
- (رواياتى درباره استراق سمع شياطين و رجم آنها با نجوم و درذيل آيه : ((ان من شى ء الا عندنا خزائنه )) و...)
- رواياتى در ذيل آيه ((و لقد علمنا المستقدمين منكم ...))
نکات آیه
۱- خداوند، انواع وسایل معیشت و زندگى آدمیان را، در زمین قرار داده است. (و الأرض مددنها ... و جعلنا لکم فیها معیش)
۲- زمین و امکانات آن در خدمت بشر (و الأرض مددنها ... و أنبتنا فیها من کلّ شىء موزون . و جعلنا لکم فیها معیش)
۳- خداوند، روزى ده افراد تحت تکفل انسانها (و جعلنا لکم فیها معیش و من لستم له برزقین) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «من لستم له برازقین» دفع یک توهم باشد و آن این است که: انسانها تصور مى کنند که افراد تحت تکفل یا حیوانات خود را، روزى مى دهند و خداوند، با «من لستم له برازقین» مى فرماید: آنها نیز از خوان گسترده خدا، روزى مى خورند.
۴- خداوند، فراهم آورنده وسایل معیشت و روزى ده تمامى موجودات زنده (و جعلنا لکم فیها معیش و من لستم له برزقین)
۵- زمین، مرکز تأمین امکانات و وسایل معیشت انسان (و الأرض مددنها ... و جعلنا لکم فیها معیش و من لستم له برزقین)
۶- کره زمین، داراى موجودات با شعور - از نوع غیر انسان - که روزى آنها به دست خداوند است. (و جعلنا لکم فیها معیش و من لستم له برزقین) لفظ «من موصول» نوعاً بر موجوداتى اطلاق مى شود که داراى شعور و ادراک باشند.
۷- عوامل طبیعى، مجراى اراده خداوند است. (و الأرض مددنها ... و جعلنا لکم فیها معیش و من لستم له برزقین)
موضوعات مرتبط
- انسان: تأمین معاش انسان ها ۵; روزى عایله انسان ۳; فضایل انسان ۲
- خدا: افعال خدا ۱; رازقیت خدا ۳، ۴، ۶; مجارى اراده خدا ۷
- روزى: منشأ روزى ۳، ۴
- زمین: استفاده از زمین ۲; امکانات زمین ۲; فواید زمین ۲، ۵; موجودات زمین ۶; نقش زمین ۱
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۷
- معاش: ابزار تأمین معاش ۱; منشأ تأمین معاش ۴
- موجودات: روزى موجودات ۶; موجودات باشعور ۶