البقرة ٤٧
ترجمه
البقرة ٤٦ | آیه ٤٧ | البقرة ٤٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَضَّلْتُکُمْ»: فضیلت و نعمت افزونتان بخشیدم. در اینجا تفضیل پدران به حساب پسران گرفته شده است؛ زیرا که افتخار آباء مایه افتخار ابناء است. امّا افتخار آباء یهودیان در تمسّک به فضائل و ترک رذائل و استقامت بر راستای خداشناسی بوده است. اگر ابناء یهودیان نیز چنین باشند، استحقاق تفضیل را دارند. ولی در صورت انحراف از راه خدا و ترک روش انبیاء، هر کس دیگری میتواند بالاتر و برتر از ایشان باشد. «الْعَالَمِینَ»: جهانیان. مراد اهل زمان معاصر پدرانشان است. چه آنان اهل کتاب بوده و پیغمبران زیادی از میانشان برانگیخته شده بودند، و همسایگانشان بتپرست بوده و در کفر و ضلالت بسر میبردند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا... (۴) وَ لَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ... (۱)
کُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ... (۰) وَ إِذْ نَجَّيْنَاکُمْ مِنْ آلِ... (۱)
تفسیر
- آيات ۴۷ و ۴۸ بقره
- نظام زندگى دنيا بر اساس اسباب و وسائط و شفعاء مى گردد
- اين توهم خرافى كه نظام حيات اخروى نيز بر مبناى اسباب و مسببات مادى است
- رد اين خرافات و بيان قطع روابط و سنن دنيوى مانند واسطه گرى در آخرت
- اثبات شفاعت در دسته اى ديگر از آيات قرآن
- طريق جمع بين دو دسته آيات
- اثبات شفاعت براى غير خدا، به اذن خدا نه مستقلا
- چند فصل درباره شفاعت و متعلقات آن
- فصل اول ، شفاعت چيست ؟ (تجزيه و تحليل معنى شفاعت )
- در چه مواردى انسان متوسل به شفاعت مى شود؟
- شفاعت تكوينى و تشريعى
- انطباق شفاعت بر جهت دوم يعنى از جهت تشريع
- در حقيقت شفيع الاطلاق خداوند متعال است
- فصل دوم ، اشكال هائى كه در مساءله شفاعت بنظر مى رسد و پاسخ هاى آنها
- اشكالاول : مخالف شفاعت با حكم اولى خداوند
- اشكالدوم : مخالفت شفاعت با سنت الهيه نقض غرض ترجيح بلا مرجع
- پاسخ اين اشكال
- اشكال سوم : شفاعت مستلزم دگرگونى در علم و اراده خدا كه محال است مى باشد
- قبول شفاعت از خداوند از باب دگرگونى در مراد و معلوم اوست
- اشكال چهارم : وعده شفاعت دادن باعث جراءت مردم بر معصيت مى شود
- اشكال پنجم : هيچيك از عقل و كتاب و سنت دلالت بر شفاعت نمى كنند
- پاسخ از اين اشكال
- اشكال ششم : قرآن كريم دلالت صريح برفع عقاب بوسيله شفاعت ندارد
- اشكال هفتم : آيات مربوط به شفاعت از متشابهات اند و بايد مسكوت گذاشته شوند
- ۳ شفاعت درباره چه كسانى جريان مى يابد؟
- شفاعت وسيله نجات گناهكاران از اصحاب يمين است
- اهل شفاعت كسانيند كه خدا دين آنانرا پسنديده باشد
- مؤ منى كه عمل صالح انجام ندهد نيز مجرم است
- ۴ شفاعت از چه كسانى صادر ميشود؟
- اقسام شفاعت و شفعاء
- قسم دوم از شفاعت
- ۵ شفاعت به چه چيز تعلق مى گيرد؟
- ۶ - شفاعت چه وقت فائده ميبخشد؟
- بحث روايتى (شامل رواياتى درباره شفاعت و شفعاء)
- رواياتى كه دلالت دارد بر اينكه (مقام محمود)در آيه شريفه همان شفاعت است
- اميد بخش ترين آيه قرآن
- معنى رضا در آيه كريمه ((ولسوف يعطيك ربك فترضى ))
- روايتى از امام باقر(ع ) درباره شفاعت پيامبر(ص ) در روز قيامت و روايات ديگرى در ذيل آيه (و لا تنفع الشفاعة )
- رواياتى از كتاب خصال شسخ صدوق در خصوص شفاعت كنندگان روز قيامت
- كسانى كه شفاعت برايشان سودى ندارد بروايت امام صادق عليه السلام
- فرمايشات رسول اكرم (ص ) در ذيل آيه (ولا يشفعون الا لمن ارتضى )
- روايات ديگرى در خصوص مسئله شفاعت روز جزا
- بحث فلسفى در بيان سعادت و شقاوت و رابطه اعمال با آنها و ترتب مجازات بر اعمال
- يك بحث اجتماعى درباره حكومت و قانون و بررسى شفاعت از نظر اجتماعى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«47» يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ
اى بنىاسرائيل! نعمتى را كه به شما ارزانى داشتم، بياد آوريد و اين كه من شما را بر جهانيان برترى بخشيدم.
«1». نجم، 28.
«2». بقره، 249.
جلد 1 - صفحه 110
نکته ها
اين آيه، از فرزندان و نسل حضرت يعقوب مىخواهد كه براى معرفت بيشتر خداوند و زنده شدن روح شكرگزارى و دلگرم شدن به نعمتهاى الهى، از آن موهبتها و نعمتها ياد كنند. البتّه برترى و فضيلت بنىاسرائيل، نسبت به مردم زمان خودشان بود. زيرا قرآن درباره مسلمانان مىفرمايد: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ» «1» شما بهترين امّتها هستيد.
همچنين ممكن است مراد از برترى، پيروزى حضرت موسى و قوم بنىاسرائيل بر فرعونيان باشد، نه برترى اخلاقى و اعتقادى. «2» زيرا قرآن بارها از بهانهجويىهاى بىمورد و بىاعتقادى آنها انتقاد مىكند.
پیام ها
1- نعمت و فضيلت بدست خداوند است. «نعمتى، انعمت، فضلت»
2- نجات از سلطهى طاغوت، از بزرگترين نعمتهاى الهى است. «نِعْمَتِيَ، فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ (47)
بعد از آن به جهت تأكيد، امر به يادآورى نعمتهاى خود فرمايد كه:
يا بَنِي إِسْرائِيلَ: اى فرزندان يعقوب، اسرائيل! اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ: ياد بياوريد نعمتهاى مرا كه انعام فرمودم بر شما، وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ: و به درستى كه من فضيلت دادم شما را بر عالميان. مراد آنست كه فضيلت دادم اجداد شما را بر عالميان به توفيق علم و ايمان و عمل صالح و آنها را انبياء و ملوك عادل گردانيدم. و اين تفضيل اختصاص دارد به عالميان زمان خودشان، نه مطلقا؛ زيرا به اجماع امت، پيغمبر ما حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم افضل از تمام انبياء، و امّت آن حضرت هم افضل و اشرف از تمام امم مىباشند. به دليل
«1» اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، جلد 2 صفحه 51 حديث دوّم.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 139
آيه شريفه: كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ (الخ) «1». يا مراد تفضيل ايشان است به نزول منّ و سلوى و نجات آن از غرق، و هلاك فرعون و فرعونيان.
تبصره: آيه شريفه تكرار نيست، بلكه در آيه سابقه امر به تذكر نعمت به طريق اجمال و در اين آيه به طور تفصيل است. يا آنكه در اول تذكّر نعمت است برايشان، و در ثانى تذكّر نعمت بر پدران آنها باشد. يا تكرار تذكّر نعمت براى تأكيد، و تذكّر تفضيلى كه آن اجلّ نعم است خصوصا، و ربط به وعيد شديد، جهت تهديد و ترساندن آن كسى است كه غافل شود و به حقوق آن اخلال نمايد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ (47)
ترجمه
اى بنى اسرائيل ياد كنيد نعمت مرا كه انعام نمودم بر شما و همانا من برترى دادم شما را بر جهانيان..
تفسير
مراد از بنى اسرائيل در چند آيه قبل كه خطاب بآنها شده بود گذشت و در ذيل آيه و لا تلبسوا الحق بالباطل وجه اعميّت خطابات قرآنيه از كسانيكه بر حسب ظاهر مخاطبند بيان شد و مراد از نعمت مبعوث نمودن خداوند است موسى و هرون على نبيّنا و اله و عليهما السلام را بر پيشينيان آنها براى هدايت و دعوت ايشانرا به نبوت محمد (ص) و ولايت على (ع) و امامت عترت طاهره او و اخذ عهد از آنها كه اگر وفا كنند مخلد در بهشت باشند و فضيلت آنها در دين بقبول ولايت محمد (ص) و آل او است و در دنيا بسايه گستردن ابر است بر آنها و فرستادن منّ كه ترنجبين است و سلوى كه نام مرغى است از آسمان براى ايشان و سيراب نمودن آنانست از سنك بآب خوشگوار و شكافتن دريا و نجات آنها و غرق دشمنانشان و ساير كرامات مخصوصه بايشان و كسانيكه بر آنها تفضيل يافتهاند جهانيان زمان خودشانند آنانكه مخالف بودند با ايشان در دين و مسلك و اينكه خداوند خطاب فرموده است حاضرين را بآنچه عطا فرموده است به پيشينيان آنها يا بآنچه بجا آوردند از خير و شر براى آنستكه قرآن بلغت عرب نازل شده و آنها اين قبيل خطابات مينمايند مثلا ميگويند بشخص تميمى كه قتل و غارت نمودهاند كسان او شهرى را كشتيد و غارت نموديد با آنكه اين شخص در ميان آنها نبوده علاوه بر آنكه اخلاف راضى بودند بفعل اسلافشان و سلوكى كه با آنها شده است و اين بيانرا در تفسير امام (ع) از حضرت سجاد (ع) نقل نموده است و بنظر حقير اين امر اختصاص بلغت عرب ندارد در ساير لغات هم متعارف است و تعميم خطابات قرآنيه علاوه بر ادله اشتراك در تكليف از اغلب آيات ظاهر است و اختصاص بحاضران در زمان خطاب ندارد.
جلد 1 صفحه 77
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا بَنِي إِسرائِيلَ اذكُرُوا نِعمَتِيَ الَّتِي أَنعَمتُ عَلَيكُم وَ أَنِّي فَضَّلتُكُم عَلَي العالَمِينَ (47)
(اي فرزندان يعقوب ياد كنيد نعمت مرا که بشما عطا فرمودم و اينكه شما را بر جهانيان برتري دادم).
در وجه تكرار جمله يا بَنِي إِسرائِيلَ اذكُرُوا نِعمَتِيَ الَّتِي أَنعَمتُ عَلَيكُم چند وجه گفتهاند.
بعضي گفتند براي تاكيد است چنانچه گفته ميشود «اذهب اذهب» «العجل العجل» و در سوره الرحمن آيه فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ بمنظور تذكر نعمت بسيار مكرر شده، و بعضي گفتند خطاب اول راجع بموجودين زمان خطاب است از نظر وظيفه خود آنها و خطاب دوم اگر چه بهمان موجودين زمان خطاب است ولي از جهت اسلاف آنها.
و ممكن است گفته شود آيات مكرره در قرآن بسيار است بخصوص در قصص انبياء سلف و امّتهاي گذشته و هر يك بموقع نزول خود داراي حكمت و فائده بوده است و اينکه دو آيه نيز ممكن است در دو موقع نازل شده باشد بنا بر اينکه اشكالي در تكرار آن نيست.
وَ أَنِّي فَضَّلتُكُم عَلَي العالَمِينَ در وجه فضيلت بني اسرائيل بر عالمين
1- سوره جاثيه آيه 31
جلد 2 - صفحه 23
با اينكه مسلّم است که پيغمبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم افضل انبياء و اوصياء او افضل اوصياء و كتاب و دين او افضل كتب و اديان و امت او افضل امتها ميباشند، چند وجه گفتهاند:
بعضي گفتند مراد عالمين زمان خودشان ميباشد نه همه زمانها، و بعضي گفتند مراد از عالمين جمع كثيري از مردمند نه همه آنها، و بعضي گفتند اطلاق افضليت با يك فضيلت هم سازش دارد و بني اسرائيل در يك يا چند فضيلت افضل از ديگران بودهاند اگر چه در بسياري از فضائل ديگران از آنها افضل بودهاند.
و تحقيق اينست که افضليت بمعني دارا بودن فضائل اخلاقي و اعتقادي و عبادي و جاه و منزلت و قرب بمقام ربوبي و نحو اينها مراد نيست بلكه مراد اتمام حجت بادلّه واضحه و براهين متقنه و معجزات باهره و نعم دنيويه از مال و ثروت و رياست و سلطنت و امثال اينهاست.
و واضح است که بني اسرائيل را پس از آنكه خداوند ببركت حضرت موسي «ع» از اسارت و شكنجه فرعونيان نجات بخشيد و انواع معجزات را از قبيل «عصي و يد بيضاء و شكاف دريا و نجات آنها و غرق شدن فرعونيان و انفجار آب از سنگ و نزول من و سلوي و غير اينها»، براي هلاكت فرعونيان و هدايت بني اسرائيل بدست حضرت موسي اجراء فرمود و آنان را برياست و ثروت و سلطنت رسانيد اينان با وجود اينهمه اسباب و وسائل هدايت و متنعّم بودن بانواع نعمت، باز طريق كفر و معصيت و مخالفت با اوامر ولينعمت و فرو رفتن در قذارت ماديت را پيش گرفتند، از اينکه جهت خداوند خطاب بآنها ميفرمايد: «من که اينهمه مواهب را بشما عنايت كردم و از اينجهت شما را بر جهانيان ترجيح دادم از مخالفت من و از روزي که فداء و وساطت و قبول نمودن كسي را بجاي ديگري در آن نيست بترسيد» و اللّه العالم.
24
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 47)- خیالهای باطل یهود. در این آیه بار دیگر خداوند روی سخن را به بنی اسرائیل کرده و نعمتهای خدا را به آنها یادآور میشود و میگوید: «ای بنی اسرائیل نعمتهایی را که به شما دادم به خاطر بیاورید» (یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ).
این نعمتها دامنه گستردهای دارد، از نعمت هدایت و ایمان گرفته تا رهایی از چنگال فرعونیان و بازیافتن عظمت و استقلال همه را شامل میشود.
سپس از میان این نعمتها به نعمت فضیلت و برتری یافتن بر مردم زمان خود که ترکیبی از نعمتهای مختلف است اشاره کرده، میگوید: «من شما را بر جهانیان برتری بخشیدم» (وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ).
نکات آیه
۱ - بنى اسرائیل از نعمتهاىِ گرانقدرى برخوردار بودند. (یبنى إسرائیل اذکروا نعمتى)
۲ - خداوند ارزانى کننده نعمت بر بندگان خویش (نعمتى التى أنعمت علیکم)
۳ - خداوند از بنى اسرائیل خواست تا نعمتهاى او را یاد کنند و همواره آنها را به خاطر داشته باشند. (یبنى إسرائیل اذکروا نعمتى)
۴ - بنى اسرائیل، جماعتى داراى ترکیب قومى و قبیله اى تا عصر نزول قرآن (یبنى إسرائیل)
۵ - بنى اسرائیل از مخاطبان قرآن و موظف به پیروى از آن (یبنى إسرائیل اذکروا)
۶ - هدف از لزوم یاد کرد نعمتهاى الهى، به یاد خدا بودن و نعمتها را از جانب او دانستن است. (اذکروا نعمتى التى أنعمت علیکم) توصیف «نعمت» - به اینکه خداوند آن را انعام کرده (أنعمت علیکم) - اشاره به این معنا دارد که: یاد کردن نعمت، باید وسیله اى باشد براى یاد کردن بخشنده نعمت.
۷ - خداوند، بنى اسرائیل را بر همه مردمان عصرشان برترى داد. (و أنى فضلتکم على العلمین) کلمه «عالمین» گاهى بر همه هستى و گاهى به موجودات داراى عقل و شعور اطلاق مى شود و احیاناً کاربرد آن، انسانها هستند. به نظر مى رسد مراد از «العالمین» در آیه مورد بحث - به مناسبت حکم و موضوع - انسانها باشد.
۸ - برترى بنى اسرائیل بر همه مردم، از نعمتهاى گران سنگ الهى بر آنان (و أنى فضلتکم على العلمین) برداشت فوق مبتنى بر این است که: عطف «أنى فضلتکم» بر «نعمتى» عطف خاص بر عام، یا عطف تفسیرى باشد.
۹ - به خاطر داشتن نعمت برترى بنى اسرائیل بر همگان، سفارش و توصیه خداوند به آنان (اذکروا نعمتى ... أنى فضلتکم على العلمین) عطف «أنى فضلتکم» بر «نعمتى» اقتضا مى کند که: «أنى فضلتکم» نیز مفعول «اذکروا» باشد; یعنى: اذکروا ... أنى فضلتکم.
۱۰ - آگاهى تاریخى، داراى نقشى سازنده در هدایت انسانها (اذکروا نعمتى التى أنعمت علیکم و أنى فضلتکم على العلمین)
موضوعات مرتبط
- بنى اسرائیل: برترى بنى اسرائیل ۷، ۸، ۹; تاریخ بنى اسرائیل ۴، ۷; ساختار اجتماعى بنى اسرائیل ۴; فضایل بنى اسرائیل ۷، ۸، ۹; قوم بنى اسرائیل ۴; مسؤولیت بنى اسرائیل ۳، ۵، ۹; نعمتهاى بنى اسرائیل ۱، ۳، ۹
- تاریخ: آثار علم به تاریخ ۱۰
- خدا: اوامر خدا ۳; توصیه هاى خدا ۹; نعمتهاى خدا ۲، ۳، ۶، ۸
- ذکر: ذکر خدا ۶; ذکر نعمت ۳، ۹; فلسفه ذکر نعمت ۶
- قرآن: تبعیت از قرآن ۵; قرآن و بنى اسرائیل ۵; مخاطبان قرآن ۵
- نعمت: منشأ نعمت ۲، ۶
- هدایت: زمینه هدایت ۱۰